به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

هاشمي و اصلاح طلبان از مانور احمدي نژاد استفاده كنند!

با تنگ آمدن قافيه تقلب و تحريم انتخابات، محافل ضدانقلاب زمينه را براي دنده عقب گرفتن فتنه گران فراهم مي كنند. راديو فردا در گفت وگو با چند تن از عناصر فراري و در توجيه حضور فتنه گران در انتخابات گفت اين حضور، نافرماني مدني است!

ارائه چنين تحليلي در حالي مطرح مي شود كه سال گذشته در همين ايام، عدم حضور در انتخابات مجلس نهم و تحريم آن، نافرماني مدني جا زده مي شد اما با مشاركت 64درصدي مردم، طرح تحريم نافرجام ماند. آن زمان تندروهاي مدعي اصلاح طلبي براي انتخابات شرط گذاري كرده بودند اما جدي گرفته نشدند و ماجرا با رأي دادن پنهاني خاتمي در يكي از روستاهاي اطراف دماوند، كاملا لوث شد.

محمد اميني از اعضاي اپوزيسيون مقيم لس آنجلس مي گويد: اين بستگي به خود اصلاح طلبان دارد. تحريم يا شركت در انتخابات براي اولين بار مي تواند به يك نافرماني مدني تبديل شود. از منظر من جدا كردن آزادي موسوي و كروبي از شركت در انتخابات بسيار نادرست است و مي تواند يك سياست پر از شكست براي جنبش اصلاحات باشد.

اسماعيل گرامي مقدم مشاور خارج نشين كروبي نيز گفته است: اصلاح طلبان مي خواهند از فضاي انتخابات استفاده كنند و رقابت احمدي نژاد با حاكميت ممكن است فضا را براي اصلاح طلبان قدري باز كند.اما تقي رحماني از اعضاي متواري گروهك ملي مذهبي به راديو فردا گفت: كشمكش در درون اردوگاه اصلاح طلبان همچنان وجود دارد. آقاي خاتمي تحت فشار براي نامزدي است ولي توان مقابله با رهبري و فشارها را ندارد. او آن مواجهه را ندارد؛ هيچ وقت هم نداشته.

يعني ويژگي اش اين طور است. برخي از اصلاح طلبان با اين اميد كه در هر شرايطي در انتخابات شركت كنند تا از گردونه قدرت حذف نشوند پاشنه آشيل قدرت جريان اصلاح طلبي هستند و حكومت هم روي اين جناح حساب مي كند و با اينها مانور مي دهد. حتي قبول ملاقات سه نفره هم در اين راستا تلويحا مي تواند قلمداد شود.

گرامي مقدم در بخش ديگري از اين گفت وگو تأييد مي كند: اگر به همين منوال ادامه پيدا كند، من فكر مي كنم كه آقاي خاتمي نتواند در انتخابات حضور پيدا كند، قاعدتا نيروهايي كه الان انگيزه دارند و علاقمندند در انتخابات شركت كنند ريزش پيدا خواهند كرد.در عين حال تقي رحماني درباره استفاده از فضا مي گويد: ما مي دانيم كه برخي از اصلاح طلبان به هيچ وجه تحريم نخواهند كرد ولي لااقل مي توانند شركت نكنند اگر به خواست هايشان نرسند.

 الان يك مساله كه اصلاح طلبان توجه نمي كنند توان مانور احمدي نژاد در تضعيف توان حاكميت است. به نظر من چون اينها (اصلاح طلبان) با احمدي نژاد تضادشان را مطلق كردند و آقاي هاشمي هم يك مقدار در اين مورد دچار مشكل شده نمي توانند از فضاي ايجاد شده خوب استفاده كنند.

وي مي افزايد: به نظر من الان قافله گسسته اصلاح طلبي بايد يك انسجام حداقلي داشته باشد كه مواضعش نيست. تا ارديبهشت بايد دنبال اين بود كه شايد به يك فازي برسد. از يك طرف ديگر هم آقاي احمدي نژاد تنها كانديداي درستش آقاي مشايي است. بقيه براي او همه بوروكرات اند. اگر مشايي نيايد خيلي چيزها به هم مي خورد. او هم خيلي چيزها را به هم خواهد زد.

اينجا اصلاح طلبان آيا توان اين را دارند كه از اين وضعي كه ايجاد مي شود استفاده كنند و اين جاست كه به نظر من نقش خود هاشمي هم بايد حساب كرد كه آيا آقاي هاشمي بايد كانديدا شود يا بايد حمايت كند يك كانديداي قوي را. اينها همه به گفتگو نياز دارد. عضو پاريس نشين گروهك ملي مذهبي اين را هم گفته كه «فضاي باز حداقلي مورد نياز است و اين بستگي دارد به شكاف ها و كشمكش هاي درون حاكميت. به نظر من مهمترين وظيفه اصلاح طلبان اين قافله گسسته اين است كه به يك انسجام حداقلي روي خواسته ها برسند و بعد مي توانند به يك انسجام حداقلي روي فرد يا افراد مورد نظر دست پيدا كنند.»

محمد اميني در واكنش به اين سخنان گفت: من با اين نگاه آقاي رحماني به عنوان يك طيف از دموكراسي خواهاني كه به هر حال خواهان گذار از جمهوري اسلامي هستند كاملا موافقم. يعني فكر مي كنم بايد خواهان باز شدن و هرگونه تغيير سياسي بود.
 
جلسات 3 نفره براي خروج اصلاح طلبان از كما

وزير راه دولت اصلاحات مي گويد اصلاح طلبان سه سال و نيم بعد از حوادث سال 88 همچنان در سردرگمي و كما هستند.
احمد خرم در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي اعتماد گفته است: الان احزاب و انجمن هاي اصلاح طلب كمي بيش از حد لازم محافظه كار شده اند. بالاخره هزينه برخورد كردن را بايد به جان خريد. نمي شود بدون هزينه در صحنه بود و فعاليت كرد. بعد از سال 88 نوعي سرخوردگي ايجاد شد كه بنده از آن به عنوان كماي سياسي تعبير مي كنم. ما بايد ظرف دو، سه ماه از اين كما خارج مي شديم اما بعد از سه سال و نيم هنوز با آن درگيريم.

وي اصلاح طلبان را دچار محافظه كاري غير قابل قبول توصيف كرد و در عين حال از «تعامل با اصولگرايان معتدل [همان محافظه كاران مصطلح!] خبر داد و گفت: جلسات تعاملي با معتدلان اصولگرا قطعاً راهگشا خواهد بود. مي دانم آقاي خاتمي جلسات دو نفره اي با آقايان هاشمي و ناطق نوري داشته اند.

جلسات سه نفره هم انجام شده است و برآيند نظر اين 3 نفر به مقامات منتقل شده است بسياري از افراد از جمله آقايان هاشمي، ناطق نوري و روحاني تلاش كرده اند مواضع و ديدگاه هاي گروه هاي معتدل را به حاكميت برسانند. حداقل كاري كه مي توانند انجام دهند اين است كه حرف و تحليل خود را ارائه دهند. به نظر من احساس وجود بحران زمينه را براي تعامل بيشتر فراهم كرده است.
 
واشنگتن پست: خاورميانه صحنه عقب نشيني آمريكا و پيشروي ايران است

«همه منطقه خاورميانه از الگوي يكساني پيروي مي كند؛ هر جا كه آمريكا آن را ترك مي كند، نيروهاي معارض با محوريت ايران وارد مي شوند».

روزنامه واشنگتن پست اين تحليل را منتشر كرد و نوشت: شكي وجود ندارد كه متحدان اسمي ما در منطقه از جمله مصر با ايران به ملاطفت رفتار مي كنند و سران ايران تهديدهاي آمريكا را چندان جدي نمي گيرند. با نگاهي به خاورميانه متوجه مي شويم كه همه منطقه از الگوي يكساني پيروي مي كند. هر جا كه آمريكا آن را ترك مي كند يا با اغماض به آن مي نگرد، نيروهاي ضد آمريكايي به سرعت رشد مي كنند و نفوذ ايران در آن منطقه افزايش مي يابد.

اين روزنامه با تأكيد بر «عقب نشيني آمريكا و پيشروي ايران» مي نويسد: هرچند تمركز رسانه ها اخيراً بيشتر متوجه خارج كردن نيروهاي آمريكايي از افغانستان بوده، اما عدم توانايي رئيس جمهور آمريكا يا حداقل عدم علاقه او براي سر و سامان دادن به وضعيت عراق و رسيدن به يك وضعيت پايدار و خارج كردن ارتش از خاك اين كشور موضوعي بسيار مهمتر و پيچيده تر است.

ايران مسئول اكثر حمله هايي است كه در سالهاي آخر جنگ به نيروهاي آمريكايي در عراق مي شود. گروهي شيعه كه در آن سالها جاي پاي خود را در عراق به عنوان يك حزب سياسي باز مي كرد، حزبي كه روزنه نفوذ ايران در امور عراق مي شد. در ماه هاي اخير گروه هاي معارض به سرعت نفوذ و حضور خود را در سراسر عراق گسترش داده اند. آنها هدف اصلي خود را خارج كردن ارتش آمريكا از خاك كشور قرار داده و براي نيل به اين هدف حملاتي هم به هدف هاي آمريكايي كرده اند.

اين روزنامه آمريكايي نوشت: در اينجا هم مانند لبنان خطر اصلي دولت تحت نفوذ ايران است.رئيس اصلي يكي از اين گروه ها به تازگي از تبعيد! از ايران برگشته، و حالا اين گروه مشغول بازگشايي دفاتر سياسي، مدارس مذهبي، آموزش نيروهاي داوطلب، و گسترش شبكه هاي حمايتي از زنان بي سرپرست و كودكان يتيم هستند. يعني همان روندي كه حزب الله در لبنان طي كرد. نتيجه چنين حركتي معلوم است، شكست سياسي آمريكا تنها چند سال پس از پيروزي نظامي و پرداخت آن همه هزينه هاي سنگين براي اين نبرد.

واشنگتن پست مي افزايد: اوباما بر اين اعتقاد است كه چون ما بار سفر از عراق را بسته ايم اين تنش ها در همين جا متوقف مي شوند اين باور فقط مي تواند به دو صورت تعبير شود؛ اول اينكه آمريكا منشأ تنش ها در منطقه است، دوم اينكه تنش ها فقط در صورتي به آمريكا مربوط مي شود كه نيروهايش در كشوري حضور داشته باشند. در حالي كه اگر ما از چند ساله رياست جمهوري اوباما چيزي ياد گرفته باشيم آن مهم اين است كه عدم حضور آمريكا در منطقه منجر به افزايش تنش و همچنين پررنگ شدن نفوذ خطرناك ترين قدرتهاي منطقه از جمله ايران مي شود.

هر دم از اين باغ بري مي رسد!

يك عضو ستاد موسوي در سال 88 به سمت معاونت سردبير روزنامه ايران منصوب شده است.به گزارش تسنيم، ناوندي سردبير روزنامه ايران در حكمي «ايمان-م» را به عنوان معاون سردبير در اين روزنامه منصوب كرد تا به تحول ساختاري در روزنامه بپردازد.

«ايمان-م» دبير اسبق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود كه ارتباط نزديكي با خاتمي دارد. وي در انتخابات سال 88 در ستاد موسوي فعال بود.
 

ديپلمات انگليسي: غرب ياد بگيرد مقابل ايران زياده خواهي نكند

سفير اسبق انگليس در تهران تصريح كرد به نسبت 10 سال پيش خيلي چيزها تغيير كرده و قدرت ايران در مذاكرات هسته اي افزايش يافته است.
ريچارد دالتون كه حد فاصل سالهاي 2003 تا 2006 در تهران حضور داشته درباره تفاوت مذاكرات امروز با 10 سال پيش مي گويد: خيلي چيزها تغيير كرده چراكه ايران توانايي هسته اي خود مخصوصاً در زمينه غني سازي اورانيوم را بسيار پيش برده است. يك موضوع ديگر تغيير كرده و آن اينكه شش كشور آنچنان تأكيدي بر قطع كامل غني سازي اورانيوم نمي كنند. هنوز صحبت هايي درباره قطعنامه سازمان ملل كه درباره قطع موقت غني سازي هست مطرح مي شود، اما همين موضوع هم اين روزها آنچنان پررنگ مطرح نمي شود.

وي درباره اين سؤال كه «يعني به نظر شما تقاضا در اين روزها براي قطع كامل غني سازي اورانيوم، تقاضايي غيرواقعي است؟»، گفت: كاملاً غيرمنطقي است. شكي نيست كه تكرار تقاضاهاي مطرح شده در سال هاي 2005 و 2006 راه به جايي نخواهد برد و شش كشور هم به اين نتيجه رسيده اند و سعي در تغيير در موضع خود دارند. اما من هنوز نشانه اي نمي بينم كه آنها موضع خود را به اندازه كافي اصلاح كرده باشند تا بتوانند ايران را براي يك مذاكره بين المللي جلب كنند.

دالتون كه با يكي از رسانه هاي فارسي زبان بيگانه مصاحبه مي كرد، اين را هم درباره ادعاي نقض حقوق بشر در ايران و لزوم فشار بر ايران از طريق مذاكرات گفته كه «به نظر من بايد يك رابطه ديپلماتيك بهتري وجود داشته باشد تا بتوان راحت تر در اين زمينه در داخل ايران به موضوعات پرداخت.

 اما تنها راه اين پيشرفت در اين زمينه، رد شدن از دري است كه روي آن نوشته شده است؛ «مذاكرات هسته اي». چون در سال 2005، پس از شكست مذاكرات هسته اي باب گفت و گوي ايران با كشورهاي مختلف در زمينه هاي متعدد از جمله حقوق بشر بسته شد. پيشتر ما در چهار زمينه با ايران گفت و گو مي كرديم؛ تسليحات كشتار جمعي، تروريسم، آينده مذاكرات اسرائيل و فلسطين و چهارمين موضوع كه به اندازه موضوعات پيشين مهم هم هست، موضوع حقوق بشر بود. هم اكنون موانع زيادي در اين زمينه وجود دارد.

سفير اسبق انگليس طبق معمول همه مقامات غربي كه پس از كناره گيري زبان به بيان برخي از حقايق مي گشايند، گفته است: اين 10 سال اتلاف وقت كه نبوده، چون به هر حال موضوع مهمي است كه بايد به آن پرداخته شود اما اين هم مشخص است كه شكست خورده است. ما بايد از اين شكست درس بگيريم كه زياده خواهي نكنيم. بايد بدانيم كه مذاكره بايد براي هر دو طرف منافعي داشته باشد».

اسكار براي فرهادي آبرو يي باقي نگذاشت !

اقدام رسوا و مشترك «كاخ سفيد» و «هاليوود» در اعطاي جايزه به يك فيلم ضعيف ضد ايراني صداي راديو اسرائيل را هم در آورد.
راديو اسرائيل با اشاره به اعطاي چند جايزه اسكار به فيلم آرگو كه به روايت تحريف آميز از تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران مي پردازد، گفت: اعطاي اين جايزه آن هم توسط ميشل همسر باراك اوباما ايرانيان داخل و خارج را متحد كرد و باعث خشم آنها شد.

راديو اسرائيل افزود؛ فيلم هاليوودي ضدايراني «آرگو» ساخته بن افلك، در آيين اسكار به عنوان بهترين فيلم شناخته شد. اين فيلم روايت سبك سرانه اي از مخفي شدن شش ديپلمات آمريكايي در زمان گروگان گيري سفارت آمريكا در تهران در سال 1358 خورشيدي است. در اقدامي غيرمنتظره و كم سابقه و به دلايلي كه معلوم نيست، خانم ميشل اوباما همسر باراك اوباما از طريق ويدئو كنفرانس از كاخ سفيد برنده شدن فيلم «آرگو» را اعلام كرد.

اين راديو مي گويد: سال گذشته فيلم ايراني «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي برنده اسكار بهترين فيلم خارجي شد و امسال فيلم ضد ايراني «آرگو» موجب خشم بسياري از ايرانيان، حتي مخالفان حكومت حاكم بر ايران شده است. مراسم اسكار و اعطاي جايزه به اين فيلم، كه ايراني هاي بسياري در جهان را خشمگين كرد. اما پايگاه ضدانقلابي گويانيوز در تحليلي نوشت: اين فيلم (آرگو) اگر حتي با ساخت و پرداختي كاملا عالي به روي پرده مي رفت و اين جايزه را از آن خود مي كرد باز ما آن را امري سياسي قلمداد مي كرديم.

 اگر موقع جايزه گرفتن فيلم اصغر فرهادي با ديده اي منصف به آن مي نگريستيم و هيجان را در اظهارنظر خود دخيل نمي كرديم آن گاه مي توانستيم و حق داشتيم اسكار آرگو را نيز سياسي بدانيم. ولي اكنون پاي مان در تحليل هاي پيشين گير كرده و نفي جايزه آرگو، نفي جايزه جدايي نادر از سيمين نيز خواهد بود(!)

در همين حال پايگاه اينترنتي جهان نيوز در تحليلي خاطرنشان كرد: اسكاري ها سال پيش، زلفشان را با پاپيون اصغر فرهادي گره زدند و ظاهرا ما را در بازي شان بازي دادند و هنوز قند «جدايي» در دل آب مي كرديم كه يك بار ديگر اما به روشي ديگر بازي مان دادند، در همان زمين بازي معروفشان اما حقيقتا نه «آرگو» تحفه اي بود و نه حالا ديگر اين اسكار در نظرمان تحفه است. و چه بد بازي خوردند نادرها و سيمين هايي كه قسم مي خوردند به قداست هنر و اينكه اسكار سياسي نيست.

اين تحليلگر مي افزايد: كن تيلور سفير وقت كانادا در تهران كه خود يك مامور اطلاعاتي غربي بود و ضد انقلاب اسلامي 1357 توطئه مي كرد هم كارگردان و فيلمنامه نويس آرگو را به ساختن فيلمي هاليوودي عاري از حقيقت متهم مي كند و مي گويد: «فيلم از توضيح اينكه ايران انقلاب و طغياني طولاني داشته است، طفره مي رود و مردم (ايران) را طوري شخصيت پردازي مي كند كه انگار هيچ حقي برايشان قائل نيست».