مشرق- اين روزها مردم در رسانه ملي و محيطي شاهد تبليغاتي مربوط به يك اپراتور مخابراتي ديگر تلفن همراه هستند. اپراتور رايتل كه با همت بخش خصوصي كشور قصد دارد تا برخي از سرويسهاي نسل جديد ارتباطات، شامل ارتباطات تصويري و انتقال رسانه اي و اينترنت را به مخاطب ارائه كند، مدتي است بشدت در حال تبليغات است و بنظر مي رسد، قصد ندارد تا زماني كه نيازي جديد را به سبد نيازهاي ايرانيان نيافزايد، دست از تبليغات پرحجم خود بردارد.
به هرحال رشد فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات در كشور، مي تواند كمك مهمي براي رشد شاخصه هاي اقتصادي جامعه باشد. مزاياي فناوريهاي نوين، هميشه قابل دركند و معمولا بزرگنمايي در رابطه با همين مزايا نيز موجب مي شوند تا مديران فناوري اطلاعات بدون توجه به تاثيرات مختلفي كه يك فناوري مي تواند بر محيط اجتماعي و فرهنگي جامعه بگذارد ، بدنبال توسعه ی بی محابای آن گام بردارند.
امكانات رايتل نيز از اين قاعده مستثني نيست. رايتل قصد توزيع فناوريهايي را در جامعه دارد كه فی الجمله منافعی نیز دارد. ليكن بي توجهي به تاثيرات فناوريهاي ارتباطي و نقش آنها بعنوان رسانه در دنياي امروز و تاثيري كه مي تواند رواج و توسعه و بكارگيري حساب نشده و بدون توجه به ابعاد فرهنگي و اجتماعي آنها بر جامعه بگذارد ، همیشه خساراتي را بدنبال دارد كه مسئوليت آن را نه رايتل يا هيچ بخش "شبه خصوصي" ديگري، بلكه هيچ يك از مسئولان اجرايي و قضايي و قانونگذار كشور بر عهده بگيرند.
رايتل در حال حاضر مدعي ارائه دو سرويس متفاوت است. يكي سرويس مكالمه تصويري و ديگري اينترنت پرسرعت پرتابل. مشخص نیست در حالي كه ارائه سرويس MMS در كشور توسط يكي از اپراتورهای قبلی، موقوف به ارائه سيستم كارآمد كنترلي براي آن از سوي اين اپراتور شده و از آنجا كه اين اوپراتور نیز نتوانست پيشنهادي قانع کننده و کارآمد در اين زمينه ارائه نماید و مسئولیت عواقب راه اندازی بی کنترل آن را نیز بر عهده نگرفت، فلذا از توزيع اين سرويس در جامعه با توجه به ابعاد مختلف تهديدساز آن جلوگيري گرديد، رايتل چگونه بدون آنكه توضيحي در اين زمينه ارائه كرده باشد، سرويسي به مراتب پرمسئله و نگران كننده تر از آن سرويس، يعني امکان مكالمه ي تصويري زنده -آنهم در آستانه دو انتخابات حساس پیش رو- را به مخاطبان ارائه مي كند.
جنبه هاي نگران كننده منفي فرهنگي و اجتماعي اين سرويس، كه با فشار تبلیغاتی پرهزینه ی رايتل در رسانه ها و محیط عمومی آرام آرام مي رود تا به يك نياز كاذب اجتماعي نيز بدل گردد، موجبات موضعگيري مراجع معظم تقليد را نيز فراهم آورده است. ایشان با عنایت به اثرات تلخ ناتواني و ناكارآمدي راهبردي سيستمها و روشها و فرايندهاي كنترلي اعمال شده براي نظارت محتوایی بر ابعاد مختلف فناوریهای فعلی -مانند SMS و اينترنت- ، نقش تاریخی خود در هدایت جامعه ی اسلامی در بزنگاههای حساس را با تیزبینی و تدبیر ایفا کرده و نسبت به ورود بي محابا و كنترل نشده ي فناوري مكالمه ي تصويري موضعگيري كرده و آن را خلاف شرع دانسته اند. کما اینکه پیش از این نیز رهبری معظم انقلاب اسلامی ، اجرای طرحهای تاثیرگذار ملی بدون داشتن پیوست فرهنگی مصوب که در آن تبعات و نحوه مواجهه با آسیبها و چالشهای مطروحه بررسی و چاره اندیشی شده باشد را ممنوع اعلام فرموده بودند.
ابعاد منفي اين بي توجهي و تقلید کورکورانه در انتقال البته دست و پا شکسته ی فناوریهای جدید، مردم را نيز نگران كرده است و خانواده ها و عناصر فرهنگي نيز از مسير اعتراض و ابراز نگراني كنار نمانده اند كه از جمله آنها با امضاء طومارهای متعدد، نگراني عمومي از عدم درنظرگرفتن پيوستهاي فرهنگي و اجتماعي براي فناوريهاي رسانه اي همچون فناوري مزبور گله شده و از مسئولان چاره انديشي و تدبير در مقابل اين تهديد پيش رو طلب شده است.
از سوي ديگر، رايتل سرويس ديگري را نيز تبليغ مي كند كه متمايز از خدمات ارائه شده توسط اپراتورهاي قبلي است و آن چيزي جز ارائه اينترنت پرسرعت به شكل پرتابل نيست. حقيقت اين است كه رايتل ، هيچ تكنولوژي جديدي را معرفي نمي كند. بلکه تنها توانسته محدوديتهاي قانونی را كه براي اپراتورهاي قبلي مطرح بود را دور بزند. والا، احتمالا اوپراتورهاي قبلي نيز بسيار علاقمند به ارائه چنين خدماتي به اين شكل كنترل نشده و رها بوده اند و آنها نيز مشتاق جمع آوري مخاطبين خود از بازار اين فناوريها خواهند بود.
وقتي در نظام فرهنگي و اجتماعي ايران اسلامي، در حال حاضر مراجع فني و مديريت محتوا توانايي كنترل آسيبهاي ناشي از محتواي ارائه شده به منازل در قالب اينترنت پرسرعت را ندارند، با كدام توجيه منطقي، انتقال اين موج سنگين داده ، به شكل پرتابل به گوشي هاي همراه از چهارچوبه ي منطق وعقل برخوردار خواهد بود؟ خاصه آنكه امروزه اكثر گوشيهاي همراه متاسفانه بر بستر سيستم عامل شركت گوگل يعني آندرويد ، مجهز به انواع كلاينتهاي اتصال به شبكه هاي اجتماعي ضد امنيتي و سياسي و ضد فرهنگي نيز شده اند كه امكان عبور از فيلترينگ در درون آنها در راستای سیاست دور زدن فیلترینگ ایران توسط امریکا برقرار شده و اجازه دادن به چنين ارتباط و امكاني تناسبي با جديدترين سياستهاي عاليترين مراجع تصميم گير كشور مانند شوراي عالي فضاي مجازي نيز ندارد. نزديك بودن انتخابات رياست جمهوري، و تلاش اعلام شده ي دشمن براي راه اندازي موج جديدي از حوادث دردناك در كشور كه مي تواند با سوء كاربرد فناوريهايي كه خود به شكل بي حساب وكتاب در جامعه رها مي كنيم اشكال شديدتري به خود بگيرد، از ديگر نكاتي است كه زنگ خطر اين توسعه ي حساب نشده را با صداي بلندتر به صدا در مي آورد.
رايتل فرصت است!
بدون شك، این امكان وجود دارد که خطرات اينترنت پرسرعت رايتل را با اعمال دقت و مديريت درخور، به يك فرصت تاريخي براي توسعه فناوري اطلاعات كشور نيز بدل نمائیم. در غير اين صورت و با توجه به قريب الوقوع بودن بحث تكميل شبكه ملي اطلاعات در كشور، براحتي مي توان با تنظيم ارتباطات اينترنتي رايتل و ارائه خدمات ملموس بهتر به پايگاه هاي اينترنتي داخلي و ارائه خدمات عادي و معمولي (ونه پرسرعت!) به پايگاه هاي خارجي و ميزباني شده بيرون از رينگ ملي اطلاعات را تدوين و به اجرا در آورد كه نتيجه ي مستقيم آن، برخورداري عموم مردم از يك سرويس معمولی و منطقي در رابطه با دسترسي به پايگاه هاي خارجي و در کنار آن بهره برداري از يك سرويس بسيار مرغوب و کاملاً رقابتي در مورد پايگاه هاي داخلي خواهد بود که البته با بالفعل کردن مزایای بالقوه موجود در شبکه داخلی قطعا به سرعت قابل انجام است.
این بدان معناست که در صورت توقف کار این اپراتور تا انجام کارشناسی لازم و تصویب مراجع ذیصلاح کشور، مزیت ارائه سرعت بالا، انحصاراً در خدمت استفاده مردم از پایگاه های داخلی و سرویسهای بومی کشور قرار گرفته تا بواسطه ملموس شدن تاثیر سرعت و کیفیت بالای ارتباط و حتی قیمت پایینتر دسترسی به پایگاههای داخلی، موجب چندبرابر شدن مخاطبان پایگاههای داخلی و درنتیجه رشد کیفی و کمی سرویسها و پایگاههای داخل کشور گردد که کلید فایق آمدن بر رقبای خارجی و محتوای نامناسب آنها خواهد بود. این یعنی با اتکا به جامعه بزرگ فعالان فضای مجازی داخلی زمینه اشتغال و پیشرفت را در صحنه رقابتی موجود فراهم کنیم. چرا که در حال حاضر در داخل کشور با وجود چند ده هزار پایگاه اینترنتی مفید در گروههای موضوعی و قالبهای متنوع اعم از موتور جستجو، ایمیل، شبکه های قوی و جذاب اجتماعی داخلی، سرویس به اشتراک گذاری فیلم، صوت وعکس داخلی که توسط نخبگان جوان و توانمند بخش خصوصی ایجاد و مدیریت می شوند، این امکان فرصت بزرگی برای آشنا کردن کاربران داخلی با این ظرفیت وسیع را فراهم کرده و چرخه تولی تا مصرف داده دیجیتال داخلی را در قوس صعود و تحت بازخورد مثبت قرار خواهد داد. این نوعی حمایت کلیدی غیرمستقیم از ظرفیتهای ملی موجود نیز محسوب می گردد و نمونه های مهمی از پایگاههای مفید و موثر در پایگاه اینترنتی peyvandha.ir دائما در معرض بهره برداری مخاطبان قرار دارد.
اما آيا كسي از مديران فناوري اطلاعات كشور كه در اين موضوع مسئوليت دارند ، به خود زحمت تفكر به اين موضوع را داده است ؟ آیا بازهم در مثال رایتل، شاهد داستان تکراری اجرای یک فناوری، به شکل بی محابا و بدون اعمال نظارت ها و مدیریتها، و قولهای مسئولان برای درنظر گرفتن ملاحظات "درآینده ی نزدیک!! " خواهیم بود؟ بدون شک، رعایت سیاست نظام در جلوگیری از اجرای طرح های توسعه ی فناوری، تا قبل از تامین آمادگیهای قطعی، برای خنثی سازی و مقابله با چالشهای بدیهی و قابل پیش بینی، یک ضرورت عقلانی است که نباید رایتل -یا هر سرویس دیگری- تحت هیچ شرایطی از این سیاست کلیدی مستثنی باشد.
آیا رایتل و برخی وابستگان احتمالی آن در دستگاههای اجرایی نیز در تلاشند تا به زعم خود در خلاء استقرار کامل و عدم تسلط کافی شورای عالی فضای مجازی بر مقدرات راهبردی فناوری اطلاعات وارتباطات کشور، بدنبال اجرای سیاست مشهور "راه بنداز و جا بیانداز" و ایجاد فشار اجتماعی از طریق تبلیغات وسیع و جذب مخاطبان و چانه زنی و لابی سنگین در لایه های مدیریتی باشند؟
چرا سياستها و ملاحظات مورد نياز فضاي فرهنگي و اجتماعي و حتي فناوري اطلاعات و دانش كشور بر اساس امكانات و اختيارات انعطاف پذيري كه امروز در اختيار مديران كشور است طراحي و به مرحله اجرا گذارده نمي شود؟ آیا ممکن است که شاهد راه اندازی سرویسی همچون مکالمه ی تصویری، تا قبل از ارائه و تصویب پیوست فرهنگی و مشخص شدن نحوه مدیریت بر چالشهای روشن و واضح آن باشیم؟ اين پرسشي است كه بايد مسئولان ذيربط پاسخي براي آن براي افكار عمومي داشته باشند و در غير اين صورت، مسئوليت تمامي آسيبها و تهديداتي كه در نتيجه ي سهل انگاري و ساده بيني، متوجه نظام و جامعه ايراني خواهد شد را علناً بپذيرند. نه آنكه صرفا با يك سكوت بي محتوا، از قبول مسئوليت در اين زمينه نيز شانه خالي كنند. يادآوري اين نكته خالي از اثر نيست كه راه اندازي سيستمهاي پالايشي و نظامات كنترلي بعد از راه اندازي يك فناوري امري بي معنا و با تاثيرات بمراتب كمتر از راه اندازي با دقت و طمائنينه ي آن با رعايت مصالح و منافع راهبردي ملي است. هنوز تجربه تلخ راه اندازي اينترنت بدون فيلرينگ در كشور ما و شماتت مسئولان ذيربط وقت از سوي رهبري معظم انقلاب از ذهنها زدوده نشده است. آوردن اينترنت بدون فيلتر به ايران از منظر معظم له مانند آوردن سگ هار بدون افسار است و كسي سگ هار را بدون قلاده به خانه نمي آورد.
بدون ترديد، در عصر فناوري اطلاعات، بهره برداري از اين فناوريهاي ارتباطي فوايد زيادي دارد كه بايستي با مديريت و تدبير جدي، در اختيار جامعه گذارده شود. رايتل نيز همينگونه است و فناوري هاي بعدي نيز بايد به همينگونه باشند. بايستي مديران عالي و تصميم گير، رايتل و ساير ارائه دهندگان ابزارهاي نوين و جديد را ملزم به ارائه راه حل ها و پيشنهادات موثر براي كنترل آسيبها نموده و آنها را به حركت در چهارچوب منافع ملي و جلوگيري از توسعه هاي نامتوازن سرطاني سوق دهند. رايتل نيز، بايد قبل از آنكه هزينه هاي خود را صرف ايجاد فشار اجتماعي براي توليد قدرت چانه زني در بالا براي خود كند، هزينه ها را صرف تامين ملاحظات محتوايي و ترسيم پيوست فرهنگي طرحهاي فناوري خود كرده و آنها را ارائه دهد و از تلاش خود براي دورزدن مردم و مسئولان و ملاحظات راهبردي كشور آنهم در دوران جنگ نرم فرهنگي و اجتماعي خودداري كند.