به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

حلقه انحرافي براي «مرد بحران» كم خدمت كرده است؟!

يك روزنامه وابسته به حلقه انحرافي ادعا كرد دعوا بر سر نيامدن مردمي نژادي ديگر است.
اين روزنامه مي نويسد: طرح برخي بحث ها و موضوع ها از سوي محافل سياسي و فكري خاص طي دو سال گذشته، نشان مي دهد برخي دانسته يا نادانسته درصدد هستند با ايجاد تغييراتي در مدل و هندسه جمهوري اسلامي كه حضرت روح الله معمار كبير انقلاب آن را پايه گذاري كرده، روح حاكم بر نظام «امام و امت» را با نوعي از استحاله و تغييرات محتوايي رو به رو كنند.

روزنامه مذكور با اشاره به برخي دعاوي انتخاباتي نظير دولت وحدت ملي، دولت ائتلاف ملي، دولت فراجناحي و... مي نويسد: هدف در ذيل طرح اين گونه بحث ها، كم رنگ كردن نقش مردم در انتخاب بالاترين مقام اجرايي كشور و جلوگيري از بر سر كار آمدن فردي از جنس مردم و با مطالبات مردمي است.

به زعم برخي سياسيون، از اين پس فردي كه رعيت زاده است و در برابر ارباب زادگان و بزرگ زادگان مي ايستد، نبايد رئيس جمهور ايران شود. نكته جالب توجه در اين بين، اين كه مي توان مبدع بسياري از اين مدل ها را شخصي دانست كه به واسطه «مرد بحران» دانستن خود، دائما در حال طراحي مدل هايي براي خروج از بحران هاي فرضي است.

اين روزنامه توضيح نداده كه آيا پيوند ليدر حلقه انحرافي با عناصري نظير نفر اول فساد اقتصادي 3 هزار ميليارد توماني و لابي در هتل لاله تداعي «مردمي نژادي» بودن مي كند؟ يا اعطاي امتياز ويژه 400 ميلياردتوماني در كيش به شركتي ثبت شده با يك ميليون تومان، غمخواري مردم است؟ حمايت از برخي هنرپيشگان مبتذل و پرداخت كمك هاي مالي ويژه به آنان چطور؟

در همين حال جاي سوال است كه چرا همين روزنامه وابسته به حلقه انحرافي در همسويي با فتنه گران، از زبان مرد بحران-ساز- آنان به القاي تقلب پرداخت و شعار دروغين انتخابات آزاد را آن هم در صفحات اول خود (قبل از هشدار رهبر معظم انقلاب) برجسته كرد. آيا اين هم معناي تازه مردمي نژاد بودن است؟ يا مثلا دامن زدن به تنش و تعارض ميان نهادهاي قانوني و دور زدن رهنمودهاي امام و رهبري، به معناي وفاداري به «هندسه جمهوري اسلامي كه حضرت روح الله معمار كبير انقلاب آن را پايه گذاري كرد» است؟! ادعاي دوستي با مردم اسرائيل و اختراع مكتب ايراني كه براي ادعاي هلال شيعي و تمايل ايران به ايجاد امپراتوري در منطقه سند جور كرد، چطور؟

اساسا آيا مي توان عملكردي براي حلقه انحراف جست وجو كرد كه كمك به دراز كردن زبان فتنه گران و پر كردن خانه هاي جدول دشمن در زمينه ايجاد بي ثباتي، تنش و اختلاف درون نظام نباشد؟ چگونه امكان دارد حلقه اي مدعي حمايت از نظام امت و امام باشد و در عين حال خلاف منويات ولي امرمسلمين و ملت انقلابي مشي كند؟

فارين پاليسي: اوباما هر كاري مي كند مقابل ايران شكست مي خورد

«اوباما هر كاري را انجام داده اما سياست وي در قبال ايران شكست خورده است».
مجله آمريكايي فارين پاليسي در ارزيابي سياست هاي ضد ايراني اوباما نوشت: هيچ ابتكار عملي در دولت اوباما به اندازه نمونه ايران موفق نبود. با سخت تر كردن تحريم ها، آمريكا فشار مضاعفي بر اقتصاد جمهوري اسلامي تحميل كرد. اوباما هر كاري را انجام داد اما سياست ايران وي همچنان شكست مي خورد.

هيچ نشانه اي وجود ندارد كه تحريم ها توانسته باشد تهران را به زانو درآورده و آن را ناگزير به دست كشيدن از برنامه هاي هسته اي اش كند. از سوي ديگر به نظرنمي رسد كه نگرش جديدي نيز در كاخ سفيد ايجاد شده باشد. ولي نصر، كه پيش تر در وزارت امور خارجه آمريكا فعال بوده، مي گويد، نمي توانم تصور كنم آنچه در سال گذشته كارآمد نبوده، در سال جاري چگونه كار مي كند؟

جيمز تراوب تحليلگر اين نشريه ادامه مي دهد: دور بعدي مذاكرات هسته اي كه براي 8 اسفند در قزاقستان برنامه ريزي شده، نمي تواند به نتيجه برسد، مگر اينكه ايالات متحده نشان دهد براي اقدامات معني دار و مناسب در مقابل امتيازهايي كه ايران ارائه مي كند، آماده است.
اين تحليل خاطر نشان كرد: در صورتي كه گزينه نظامي يك ايده خوب بود، مي توانست يك پيروزي ديپلماتيك را رقم بزند.

 اما اگر در واقع اين گزينه حتي در مقابل مهار ايران، بدترين گزينه باشد، سابقه چهار سال دپيلماسي با ايران را به شكست مي رساند. اوباما به خوبي درك مي كند كه حتي بدترين دشمنان آمريكا نيز منافع خود را دارند و اين منافع به نظر آنها حقوق مشروعي است كه بايد مورد احترام واقع شوند.

الجزيره: وليعهد عربستان از سوي رئيس سيا انتخاب شده است

محمد بن نايف فرزند وليعهد متوفي عربستان و وزير كشور فعلي نامزد دولت اوباما براي پادشاهي بر عربستان سعودي است.
به گزارش پايگاه خبري الجزيره، «جان برنان» رئيس سازمان سيا كه مدتي رئيس يكي از پايگاه هاي سازمان سيا در عربستان بود، در دوران ماموريت خود با محمد بن نايف روابط صميمانه اي برقرار كرد و اين امر باعث شد تا برنان، نايف را براي پادشاهي بر آل سعود نامزد كند. از سوي ديگر گزارش مي شود كه ملك عبدالله پادشاه عربستان از اين موضوع اطلاع يافته و دستور داده تا سريعا جلوي طرح برنان را بگيرند.

«عبدالله بن عبدالعزيز آل سعود»، پادشاه عربستان، آبان ماه با صدور حكمي برادر كوچكترش شاهزاده «احمد بن عبدالعزيز آل سعود» را بنا به درخواست خودش از سمت وزارت كشور عزل كرد و برادرزاده اش شاهزاده «محمد بن نايف آل سعود» را به عنوان جانشين وي منصوب كرد. محمد بن نايف كه پسر وليعهد متوفي پيشين است فارغ التحصيل رشته علوم سياسي از آمريكا است.

تلاش براي به پادشاهي رساندن محمد بن نايف در حالي مطرح مي شود كه امير سلمان بن عبدالعزيز برادر ناتني ملك عبدالله و وزير دفاع، وليعهد فعلي عربستان سعودي است.به گزارش العالم با وجود افشاگريهاي رسانه ها درباره اختلافات خاندان حاكم بر عربستان و درگيري هاي گذشته براي منصب وليعهدي، كه ظاهرا هر كسي آن را به عهده گرفته محكوم به بيماري يا مرگ بوده، كسي توجه ندارد كه آمريكا مي خواهد پادشاه آينده، محمد بن نايف باشد.

محمد بن نايف از همان لحظه نخست، به عنوان شخصيتي امنيتي توانست با تسلط بر مخالفان و ايجاد رعب و وحشت در ميان آنها خود را در ميان نهادهاي امنيتي در داخل و خارج عربستان مطرح كند؛ وي پيش از اين در زمان وزارت احمد بن عبدالعزيز آل سعود هم زمام همه امور را در اين وزارت خانه بر عهده داشت.

محمد بن نايف از ابتدا هيچ سمت دولتي نداشت و در بخش خصوصي فعاليت مي كرد تا اينكه ملك «فهد بن عبدالعزيز آل سعود»، پادشاه پيشين اين كشور با صدور حكمي در سال 1999 ميلادي وي را به عنوان معاون وزير كشور در امور امنيتي منصوب كرد.

پيش از اين برخي مطبوعات آمريكايي از دولت اوباما خواسته بودند به خاطر وضعيت به شدت بحراني عربستان و همسايگان آن، تعارف را كنار گذاشته و رسما براي تعيين جانشين شاه اين كشور اقدام كند.
 
نظر محمد هاشمي، كرباسچي و كواكبيان درباره نامزدي هاشمي رفسنجاني

يك عضو حزب كارگزاران گفت: در حال حاضر تمامي جريانات سياسي و بسياري از مردم خواهان حضور آيت الله هاشمي در انتخابات آينده هستند ولي وي تا به اين لحظه درباره ورود به انتخابات صحبتي را انجام نداده است.محمد هاشمي با اظهار بي اطلاعي از حضور آيت الله هاشمي در انتخابات به باشگاه خبرنگاران افزود: تنها اين را مي دانم كه بسياري از مردم و جريانات سياسي در حال حاضر آيت الله هاشمي را راه نجات ملت مي دانند.

اما غلامحسين كرباسچي (دبيركل حزب كارگزاران) در گفت وگو با آريا و در پاسخ سوال اگر آيت الله هاشمي رفسنجاني كانديدا شود آيا اين احتمال وجود دارد كه كارگزاران نگاه و حمايت خود را از كانديداتوري نجفي به سمت آقاي هاشمي تغيير دهد؟ گفت: آقاي هاشمي خودشان اعلام كرده اند در انتخابات كانديدا نمي شوند بنابراين نمي توان براساس اگرها اظهارنظر كرد. در عالم سياست كسي براساس اگرها سخن نمي گويد بلكه طبق واقعيات اظهارنظر مي شود.

وي تاكيد كرد: ما نمي توانيم بگوييم اگر آقاي هاشمي كانديدا شود چه اتفاقي مي افتد يا چه تصميمي اتخاذ مي شود همانطور كه اشاره كردم ايشان گفته اند كانديدا نمي شوند.وي درباره حمايت از نجفي يا عارف، اين امر را منوط به تصميم اصلاح طلبان كرد و درباره حسن روحاني نيز با بيان اينكه روحاني را از اصولگرايان نمي داند گفت: روحاني يك فرد معتدلي است كه نه تنها ايشان خودش را به هيچ وجه اصولگرا نمي داند بلكه اصولگرايان هم حسن روحاني را هم طيف خود نمي دانند.

وي ادامه داد: اگر آقاي روحاني نامزد شوند و اصلاح طلبان در خصوص ايشان صحبت كنند ممكن است زمينه اي فراهم شود تا از سوي اين طيف مورد حمايت قرار گيرد اما آقاي روحاني هنوز به طور رسمي اعلام نكرده اند كه قصد كانديداتوري در انتخابات را دارند.
وي تاكيد كرد: اصولگرايي حسن روحاني مانند اصولگرايي آقاي هاشمي است در واقع آيت الله هاشمي هم عضو جامعه روحانيت مبارز است اما سوال اين است آيا ايشان را اصولگرا مي دانند؟

همچنين كواكبيان دبير حزب مردم سالاري به تسنيم گفته است: حدود يك ماه قبل كه بنده با آقاي هاشمي رفسنجاني ملاقاتي داشتم، ايشان به صراحت گفتند كه من برنامه اي براي كانديداتوري ندارم. وي مي افزايد: دو نظر در كنار نظر آقاي هاشمي رفسنجاني وجود دارد؛ يك نظر اين است كه آقاي هاشمي رفسنجاني با هيچ كس، از جمله اصلاح طلبان و بعضي از اصولگرايان معتدل، ممكن است به وحدت نرسند، پس بهتر اين است كه آقاي هاشمي بيايد تا همه دعواها و مسائل حل شود.

 خانواده و اطرافيان ايشان نيز شايد بر همين مبنا دارند نظر مي دهند و آنهايي كه مي گويند هاشمي بهتر است كه كانديدا شود، شايد از روي دلسوزي مي گويند. ولي يك نظر در نقطه مقابل است كه خود بنده هم اين نظر را دارم. من معتقدم كه آقاي هاشمي رفسنجاني فعلي با آقاي هاشمي 84 تفاوت هايي پيدا كرده و موقعيت اجتماعي شان حتما فرق كرده ولي ما نبايد در دام جرياني بيفتيم كه مي خواهد دوباره انتخابات را صرفا دو قطبي كند و يك حالتي به انتخابات دهد كه بالاخره باز بحث هاي دو قطبي شدن انتخابات قديم به وجود آيد.

همچنين بنده براي شخصيت آقاي هاشمي رفسنجاني احترام ويژه اي قائلم و من معتقدم كه بالاخره بعضي ها اگر در صحنه بازيگرداني باشند، نقش آفريني بهتري دارند تا در صحنه بازيكن شدن. از سوي ديگر آقاي رفسنجاني 77 يا 78 سال دارند و به مقتضاي سني، بايد اجازه دهند تا جوانان ترها هم بيايند.

كاربران فيس بوك و گوگل چگونه از سوي سيا رصد مي شوند؟

يك نشريه تخصصي آلماني در امور رايانه و اينترنت اعلام كرد شبكه هاي مجازي مانند فيس بوك و گوگل در قبضه سرويس هاي جاسوسي آمريكا و غرب قرار دارند.
نشريه آلماني چيپ در گزارشي نوشت: حدود يك ميليارد انسان در فيس بوك مطلب منتشر مي كنند كه چه كسي را مي شناسند، از چه چيزي خوش شان مي آيد، چه كاري را با علاقه انجام مي دهند، چه برنامه هايي براي آينده خود دارند و در مورد تحول هاي جاري سياسي و اجتماعي چه مي انديشند. اين تعداد يك هفتم بشريت است. بنابراين فيس بوك بزرگترين مجموعه داده هاي خصوصي در طول تاريخ را دارد.
به گزارش سايت اخبار روز، در ادامه اين گزارش آمده است: «در آوريل 2006 كه فيس بوك هنوز دو سالش هم نشده بود، يك كمك مالي به مبلغ 27 ميليون دلار آمريكايي دريافت كرد. از جمله سرمايه گذاران، شركت سرمايه گذاري Greylock و شركا بود كه تا امروز هم جزو 10 سهامدار برتر فيس بوك است. Greylock و شركا از با نفوذترين سرمايه گذاران در دره سيليكون است. يكي از باتجربه ترين همكاران Greylock آقاي هاوارد اي كوكس (Howard E. Cox) است. او بيش از 40 سال است كه در آنجا مشغول به كار است. تنها در شركت Greylock او در طي چهار دهه بارها در شوراي نظارت مقام داشته است.

كوكس در حال حاضر به عنوان شريك مشاور شركت Greylock كار مي كند. اما كوكس هيچگاه تنها يك سرمايه گذار نبوده است. او پيش از آمدن به Greylock در دفتر وزارت دفاع ايالات متحده و افزون بر اين تا سال 2009 در هيأت كارگزاران تجاري پنتاگون كار مي كرد. وي در كنار فعاليتش در شركت Greylock عضو مديريت شركت In-Q-Tel است كه در شركت هاي نوپا در گستره فن آوري سرمايه گذاري مي كند. در معرفي نامه شركت In-Q-Tel شركت هاي جوان و اكثر ناشناخته اي به چشم مي خورند.

 نكته اي كه اين شركت ها را پيش از هر چيز به هم مرتبط مي كند، نوع فرآورده هاي شان است. آنان همه فن آوري هايي توليد مي كنند كه سازمان جاسوسي ايالات متحده مفيد تشخيص مي دهد، چرا كه شركت In-Q-Tel توسط سازمان سيا تأسيس شد و امروز به عنوان بازوي سرمايه گذاري اش عمل مي كند.»

اين گزارش يادآور مي شود: از طريق In-Q-Tel مأموران اطلاعاتي، به برون سپاري (Outsourcing) كارهاي پژوهشي مي پردازند. سرمايه گذاري هاي ماهرانه به سازمان سيا اجازه مي دهد كه بدون آنكه ناوگاني از دانشمندان را در استخدام داشته باشند، از تحول سريع فن آوري عقب نماند. يك نمونه برجسته در اين باره كه سازمان سيا از طريق In-Q-Tel از چه نوع فن آوري پشتيباني مي كند، Google Earth است.

نشريه چيپ نوشت: در مورد رابطه فيس بوك و سيا البته ارتباط مالي مستقيمي مانند رابطه In-Q-Tel و گوگل وجود ندارد. اما يك پل پرسنلي وجود دارد كه اين شبكه اجتماعي را با سازمان سيا مرتبط مي كند، يعني فردي به نام هاوارد اي كوكس. او در يك نقطه استراتژيك مهمي نشسته است، چرا كه سازمان سيا علاقه زيادي به داده هاي كاربران فيس بوك دارد و مأموران اطلاعاتي اين نكته را به هيچ وجه پنهان نمي كنند. در يك جزوه شركت In-Q-Tel آمده است؛ «هنگامي كه مسأله بر سر آن است كه جنبش هاي سياسي در نطفه زير نظر قرار گيرند، نظارت بر رسانه هاي اجتماعي براي حكومت ها به گونه فزاينده اي به يك امر حياتي تبديل مي شود».

به عبارت روشن تر حكومت هاي غربي نمي خواهند توسط يك انقلاب فيس بوكي مانند بهار عربي غافلگير شوند، چرا كه در بهار عربي شبكه هاي اجتماعي همانند جنبش اعتراضي ضد سرمايه داري «اشغال» نقش محوري بازي كرده است. براي كنترل مؤثر جريان هايي مانند «اشغال» نياز به يك عنصر دومي هم هست، يعني نرم افزاري كه با آن بتوان حجم زياد داده هايي مانند فيس بوك را هدفمندانه بهم ربط داد و به تجسم درآورد. در اين مورد نيز سازمان سيا يك سرمايه گذاري استراتژيك كرده است.

Palantir Technologics، شركت ديگري كه In-Q-Tel آن را از لحاظ مالي تأمين مي كند، چنين نرم افزاري را توليد مي كند. به كمك اين نرم افزار مي توان داده هاي بيشماري مانند قبض رسيد، فهرست مشتريان، اطلاعات كارت هاي اعتباري و همچنين پرونده هاي بيماران از بيمارستان ها را در كنار هم قرار داد و ارزيابي كرد. به سرعت مي توان رد آلودگي را تا نقطه آغازينش پي گرفت و از گسترش بيشتر آن جلوگيري كرد؛ اين الگويي است كه مي توان آن را در مورد جنبش هاي اعتراضي نيز به كار برد.

اين نشريه تخصصي امور رايانه و اينترنت در گزارش خود از كنترل پيام هاي الكترونيك رايانه اي توسط سازمان امنيت و جاسوسي آلمان خبر داده و نوشت: «علاقه شديد به رفتار اينترنتي شهروندان يك پديده آمريكايي نيست. در آلمان نيز آنچه كه شهروندان در شبكه انجام مي دهند، توسط دولت كنترل مي شود. به اين ترتيب در سال 2010 حدود 37 ميليون رايانامك توسط سازمان اطلاعات فدرال آلمان فيلتر شدند كه در آنها يك يا چند واژه حساس وجود داشت».