« سالهاست که درباره چگونگی هزینه کردن باشگاهها در فوتبال ایران بحث میشود و منتقدان فراوانی درباره این پولها میگویند و مینویسند اما آنچه به جایی نرسیده فریاد بوده و بس!
چند ماه قبل وقتی نامه ای محرمانه به فدراسیون های مختلف ورزشی اعم از مدال آورها و مدال نیاور ها ارسال شد با این مضمون که؛ بودجه مصوب سالانه شان باید کم شود، این ذهنیت نزد خیلی از مدیران ورزشی ایجاد شد که گردانندگان ورزش بیشترین سختگیری را با فوتبال خواهند داشت؛ رشتهای که نه مدال میآورد و نه شور و نشاطی را به جامعه تزریق مینماید.
اما گذر زمان نشان داد که این تبر برنده بالای سر هر بخشی قرار دارد غیر از فوتبال! در حالیکه بسیاری از مدال آوران المپکی لندن از وعدههای عملی نشده کمیته ملی المپیک فغان سر دادهاند و در رشتههای دیگر برخی تیمهای باشگاهی به دلیل مشکلات مالی حتی قادر به حضور در مسابقات آسیایی نشدند اما حکایت فوتبال همچنان همانی است که بوده!
البته دراین رهگذر فدراسیون فوتبال بعنوان زیرمجموعه ای از وزارت ورزش و جوانان مکلف شد خود بودجههای هنگفت برای پرداخت هزینه اردوها و مربیان خارجی تیم ملی را فراهم نماید اما عملا در سطح فوتبال باشگاهی اتفاقی رخ نداد.
باشگاههای دولتی و غیر دولتی بیش از گذشته پول خرج کردند و کیفیت لیگ نیز در مقایسه با گذشته پایینتر آمد و بر حاشیهها افزوده شد.
داستان فوتبال در این فصل به جایی رسید که در برخی باشگاههای صنعتی بخاطر نفوذ دلالها در کمتر از چند ماه چند مربی جابجا شدند.
جدا از ارتزاق ناپاک دلالها از این سفره فوتبالی، برخی نیز برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود دست به ریخت و پاش در این فضا زدهاند؛ به گونه ای که حتی آینده روشن سیاسی خود را در گرو موفقیت فلان تیم مطرح میبینند.
با این حال درآمدزایی -از نوع میلیاردی- چهرههای فوتبالی تنها در مستطیل سبز خلاصه نمیشود و اینان در بیرون از عرصه فوتبال و از صدقه سری شهرت و جایگاه خود نیز پول کلانی را به جیب میزنند.
خرید ملک و زمین این روزها یکی از مهمترین راههای ثروت افزایی برخی اهالی فوتبال است و همین میل به خرید ملک و زمین موجب شده تا پای افرادی که فوتبالی نیستند و فعالیتهایی در عرصه های ساخت و ساز دارند به فوتبال باز شود و برخی از این افراد این روزها دوروبر چهره های مطرح دیده می شوند و شماری از آنها حتی در سطح باشگاهی صاحب پست و مقام نیز شدهاند!
اخیرا خبرنگار ورزشی جهان از تلاش یک مربی مطرح برای خرید زمینی در منطقه لواسان با مبلغی حدود 11 میلیارد تومان خبر داده بود که این تنها یکی از برنامه های بیزینسی مربی مورد نظر بود و دیگر همتایان وی نیز همین مسیر را برگزیدهاند و چه بسا رقابت اصلی آنان نه در زمین مسابقه که در عرصه تجارت است.
بدیهی است که اگر هر فردی چه مطرح و چه گمنام درصدد فعالیت اقتصادی بر آید، اقدام وی امر مذمومی نیست اما پرسش کلیدی این است که چرا فوتبال ایران به اندازه آدم هایش از سرمایه های مادی خود بهرهمند نمیشود؟
اینکه مستغلات و دارایی های یک مربی یا بازیکن از باشگاه بزرگی که او را پولدار کرده بیشتر است، چرایی بزرگی را مقابل ما نمایان می سازد.
لحظه ای فرض بفرمایید که مربی ای چون مورینیو از باشگاهی چون رئال مادرید ثروتمندتر باشد و سپس خودتان به چرایی ماجرای فوق الذکر پاسخ دهید!