به گزارش مشرق، با نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در موقعیت حساسی قرار دارد که ایشان از آن به عنوان «پیچ تاریخی» یاد می کند.
به مناسبت سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ادامه به بازخوانی سخنان رهبر انقلاب پیرامون وضعیت فعلی و تغییر آرایش سیاسی دنیا می پردازیم.
بیانات در دیدار جمعی از آزادگان 25/05/91
در دوران اختناق، در دوران طاغوت، فشارها زياد بود؛ كسانى ميگفتند آقا، «مشت است و درفش»، بيخود ايستادگى ميكنيد، بيخود مقاومت ميكنيد؛ يك عدهاى هم ميگفتند نه، «صدقوا ما عاهدوا اللّه عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر».(2) خداى متعال حادثهاى را پيش آورد كه در دنيا هيچ كس باور نمي كرد؛ نه اينكه در ايران كسى باور نميكرد، در دنيا هم كسى باور نميكرد. كسى باور نميكرد كه آنچه آمريكائىها آن را جزيرهى ثبات ميدانند، اينجور دستخوش طوفانى بشود كه در نهايت به انزواى آمريكا، به انزواى استكبار، به انزواى انگليس و عمال و مزدورانشان منتهى شود. امروز هم همين است.
امروز هم شما دنيا را نگاه كنيد؛ نشانههائى هم پيداست.
بيانات در ديدار شركتكنندگان در اجلاس جهانی «جوانان و بيدارى اسلامى» 10/11/90
آنچه كه من به شما جوانان عزيز و فرزندان خودم عرض ميكنم، اين است كه بدانيد امروز تاريخ جهان، تاريخ بشريت، بر سر يك پيچ بزرگ تاريخى است. دوران جديدى در همهى عالم دارد آغاز ميشود. نشانهى بزرگ و واضح اين دوران عبارت است از توجه به خداى متعال و استمداد از قدرت لايزال الهى و تكيهى به وحى. بشريت از مكاتب و ايدئولوژىهاى مادى عبور كرده است. امروز نه ماركسيسم جاذبه دارد، نه ليبرالدموكراسى غرب جاذبه دارد - مىبينيد در مهد ليبرالدموكراسى غرب، در آمريكا، در اروپا چه خبر است؛ اعتراف ميكنند به شكست - نه ناسيوناليستهاى سكولار جاذبهاى دارند. امروز در ميان امت اسلامى، بيشترين جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مكتب وحى؛ كه خداى متعال وعده داده است كه مكتب الهى و وحى الهى و اسلام عزيز ميتواند بشر را سعادتمند كند. اين يك پديدهى بسيار مبارك و بسيار مهم و پرمعنائى است.
به مناسبت سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ادامه به بازخوانی سخنان رهبر انقلاب پیرامون وضعیت فعلی و تغییر آرایش سیاسی دنیا می پردازیم.
بیانات در دیدار جمعی از آزادگان 25/05/91
در دوران اختناق، در دوران طاغوت، فشارها زياد بود؛ كسانى ميگفتند آقا، «مشت است و درفش»، بيخود ايستادگى ميكنيد، بيخود مقاومت ميكنيد؛ يك عدهاى هم ميگفتند نه، «صدقوا ما عاهدوا اللّه عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر».(2) خداى متعال حادثهاى را پيش آورد كه در دنيا هيچ كس باور نمي كرد؛ نه اينكه در ايران كسى باور نميكرد، در دنيا هم كسى باور نميكرد. كسى باور نميكرد كه آنچه آمريكائىها آن را جزيرهى ثبات ميدانند، اينجور دستخوش طوفانى بشود كه در نهايت به انزواى آمريكا، به انزواى استكبار، به انزواى انگليس و عمال و مزدورانشان منتهى شود. امروز هم همين است.
امروز هم شما دنيا را نگاه كنيد؛ نشانههائى هم پيداست.
بيانات در ديدار شركتكنندگان در اجلاس جهانی «جوانان و بيدارى اسلامى» 10/11/90
آنچه كه من به شما جوانان عزيز و فرزندان خودم عرض ميكنم، اين است كه بدانيد امروز تاريخ جهان، تاريخ بشريت، بر سر يك پيچ بزرگ تاريخى است. دوران جديدى در همهى عالم دارد آغاز ميشود. نشانهى بزرگ و واضح اين دوران عبارت است از توجه به خداى متعال و استمداد از قدرت لايزال الهى و تكيهى به وحى. بشريت از مكاتب و ايدئولوژىهاى مادى عبور كرده است. امروز نه ماركسيسم جاذبه دارد، نه ليبرالدموكراسى غرب جاذبه دارد - مىبينيد در مهد ليبرالدموكراسى غرب، در آمريكا، در اروپا چه خبر است؛ اعتراف ميكنند به شكست - نه ناسيوناليستهاى سكولار جاذبهاى دارند. امروز در ميان امت اسلامى، بيشترين جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مكتب وحى؛ كه خداى متعال وعده داده است كه مكتب الهى و وحى الهى و اسلام عزيز ميتواند بشر را سعادتمند كند. اين يك پديدهى بسيار مبارك و بسيار مهم و پرمعنائى است.
***
اين پيچ تاريخىاى كه گفتم، عبارت است از تحول از سيطرهى چنين ديكتاتورىاى به آزادى ملتها و حاكميت ارزشهاى معنوى و الهى؛ اين پيش خواهد آمد؛ استبعاد نكنيد.
بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 22/05/91
وضعيتى كه امروز در دنيا هست، وضعيت تحول است. اوضاع جهان در حال تبديل به يك شكل جديد و هندسهى جديد است. اگر بخواهيم در گذشتههاى نزديك - مثلاً در حدود يكى دو قرن - نظيرى براى اين پيدا كنيم، تقريباً شبيه اوضاعِ بعد از جنگ بينالملل اول، البته در جهت عكس آن است؛ آن روز هم هندسهى سياسى و اقتصادى دنيا تغيير اساسى و بنيادى كرد. يا قبل از آن، در دورانى كه اروپائىها استعمار را شروع كردند؛ يك وضعيت جديدى در دنيا به وجود آمد، شكل عمومى دنيا عوض شد. تحولاتى كه امروز مشاهده ميشود، از اين جنس است؛ جنس تغيير شكل عمومى دنيا؛ البته در جهت عكس آن دو مثالى كه زدم؛ در جهت تبادل قدرت و توانائىهاى عمومى بين شرق و غرب، يا بين بخشى از ملتهاى دنيا با بخش ديگر. پيداست كه به سوى تحولات تازهاى داريم پيش ميرويم.
خطبههاى نماز عيد فطر 29/05/91
روزگار تازهاى آغاز شده است، وضع جديدى در دنياى اسلام به وجود آمده است، و اين وضع بر روى زندگى همهى ملتهاى جهان بتدريج اثر خواهد گذاشت؛ «باش تا صبح دولتت بدمد»؛ انشاءاللّه.
خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14
یک سال پُرماجرا گذشت. در تونس و مصر، رأى ملتها براى نخستینبار محترم شمرده شد و در هر دو کشور به جریانهاى اسلامگرا تعلق گرفت. در لیبى نیز چنین خواهد شد و این اسلامگرائى با صفاتى چون ضدصهیونیستى بودن، ضددیکتاتورى بودن، استقلالطلبى، آزادیخواهى و پیشرفتطلبى در سایهى قرآن، مسیر محتوم و اراده قاطع همه ملتهاى مسلمان خواهد بود.
این موج که سه دهه پیش سرنوشت ایران اسلامى را نیز در چنین ایامى (مصادف با 22 بهمن) رقم زد و نخستین ضربه سنگین را بر جبهه آمریکا، ناتو و صهیونیزم فرود آورد و بزرگترین دیکتاتورى سکولار و دستنشاندهى منطقه را فروپاشاند، در همین ایام و با همان سبک و همان مطالبات، کل خاورمیانه اسلامى و عربى را در برگرفته است.
بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم1389/07/29
حقیقت این است که این دو جریان عظیم - یعنى جریان نظام اسلامى و در دل آن، جریان حوزههاى علمیه- دو جریانى هستند که به هم مرتبطند، به هم متصلند، سرنوشت آنها یکى است؛ این را همه بدانند. امروز سرنوشت روحانیت و سرنوشت اسلام در این سرزمین، وابسته و گره خورده به سرنوشت نظام اسلامى است.
نظام اسلامى اندک لطمهاى ببیند، یقیناً خسارت آن براى روحانیت و اهل دین و علماى دین از همهى آحاد مردم بیشتر خواهد بود. البته نظام زنده است، نظام سرپاست، نظام قوى است و با اطمینان کامل عرض میکنم نظام بر همه چالشهائى که در مقابلش قرار دارد، فائق و پیروز خواهد شد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1380/09/25
دنیاى اسلام از عید فطر به عنوان یک نقطه اتّحاد، تنبّه و بازگشت به خود و خدا استفاده کند. این چیزى است که امروز دنیاى اسلام به آن نیازمند است. بعد از همه تحلیلها و فراتر از همه سلسله علل و عوامل براى گرفتاریهایى که امروز دنیاى اسلام با آن مواجه است، انسان اساس را در تفرّق مسلمین مشاهده مىکند.
مسلمین اگر باهم مجتمع باشند، دل آنها هم گرم خواهد شد و مرعوب دشمنان خود قرار نمىگیرند. هرکس که مرعوب قدرتهاى مسلّط بینالمللى است، به خاطر این است که احساس تنهایى و بىپشتیبانى مىکند. اگر دولت و ملتى مرعوبند، علّت، همین است؛ اگر افرادى مرعوبند، علّت، همین است. اگر ملتها و دولتهاى اسلامى به یکدیگر احساس دلگرمى کنند؛ دولتها ببینند که ملتهایشان پشت سر آنها ایستادهاند؛ ملتها ببینند که دولتها عازم بر احقاق حقّند؛ ملتها ببینند که ملتهاى برادر، با آنها همدل و همصدایند؛ آنگاه رعبى که استکبار در دلهاى بعضى از ملتها و رؤساى دولتها انداخته است، دیگر جایى نخواهد داشت. اوّلین اثر اتّحاد این است که انسان احساس قدرت مىکند.
اولین اثر تفرّق این است که باطن انسان را تهى مىکند؛ «و تذهب ریحکم»؛ طراوت و نشاط یک انسان و یک ملت را از آنها مىگیرد. ما باید این درس را در درون کشور خود رعایت کنیم. همه آحاد ملت و بخصوص مسئولین کشور باید نعمت وحدت و اتّفاق و همدلى را -که خداى متعال آن را به ما ارزانى داشت- براى خود حفظ کنند و آن را به خطر نیندازند: «و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا».
برادرى، احساس همگامى و همدلى، نعمت بزرگ خداست. در داخل کشور، در صفوف مختلف مردم، در صفوف مسئولان، در جمع سیاستمداران، در میان کسانى که حرف و جایگاه آنها در نظر مردم وقعى دارد، این احساس باید احساسِ مسلّط باشد. بر تفرّقها و مایههاى تفرّق غلبه کنند؛ به یکدیگر نزدیکتر شوند؛ موارد جزئى اختلاف را در موارد کلّى وحدت و اشتراک حل و هضم کنند؛ نه اینکه آن جزئىها را عمده کنند و مشترکات بزرگ را ندیده بگیرند.
برادرى اسلامى، علاقه به کشور، پرورش یافتن در دامان انقلاب، برخوردارى از نعمت بزرگ نظام اسلامى، دلسوزى نسبت به آینده، علاقهمندى به مردم؛ اینها مشترکات است و باید آنها را حفظ کرد. به خاطر اختلافات جزئى نباید به اینها خدشه وارد کرد. این براى ما یک فریضه و ضرورت است. این فقط امرى نیست که «بهتر است» آن را مراعات کنیم. نه، «باید» آن را مراعات کنیم؛ هرکس مراعات نکند، به منافع کشور و مردم و به سرنوشت انقلاب ضربه زده است.
بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه 1379/07/14
نه پیدایش و نه زوال تمدّنها، مسألهاى دفعى نیست؛ یک مسأله تدریجى و تاریخى است؛ اما اینها نشانههایش است. امروز بسیارى از متفکّران غرب هم به این حقیقت توجّه پیدا کردهاند، هشدار مىدهند و مىگویند. بنابراین هیچ شگفتى نباید داشت از اینکه برقى از گوشهاى بجهد؛ همچنانى که همه تمدّنهاى عالم به وجود آمدهاند، یک فکر نو، یک پیشنهاد نو براى بشریت مطرح شود و بر اساس آن فکر، یک نظام سیاسى در گوشهاى از دنیا بتواند یک ملت را گرد هم جمع کند؛ آن ملت ایستادگى کند؛ آن مردم به شرایط لازمى که خواهم گفت، عمل کنند؛ زبدگان و نخبگان و خواص جامعه نقشهاى خود را پیدا کنند و طبق آن عمل کنند.
لذا هیچ بُعدى ندارد - بلکه نتیجهاى حتمى است - که این تمدّن مثل همه تمدّنهاى دیگر رشد خواهد کرد؛ مثل خورشیدى که به تدریج بالا مىآید و به وسطالسماء مىرسد، اشعّه و انوار خود را به نقاط مختلف دنیا خواهد تابانید. بنابراین، این نظام اسلامى، نظامى است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقى براى خود تصویر کرده است.
این سیْرى نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْرى هم نیست که مراحل گوناگونى که در آن هست، براى آن دائمى و ابدى باشد. یک حرکت تکاملى است. از آغاز انقلاب اسلامى این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایى را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامى را به وجود بیاورد.
پیام به مناسبت پایان یافتن دورهى پنجم مجلس شوراى اسلامى 1379/03/01
هر دوره مجلس براى نمایندگان آن، کارنامهای است که در کنار نظایر خود، تاریخ و سرنوشت ایران و انقلاب را رقم مىزند و محاسبه الهى و داورى تاریخ را درباره آنان، شکل مىبخشد. بىشک هر اقدام خیرخواهانه و سخن و عملى که براى رضاى خدا و مصالح کشور و ملّت صادر گشته باشد، گوینده و عمل کننده آن را مشمول رحمت الهى و قضاوت نیک آیندگان قرار خواهد داد.
سخنرانى در دیدار با جمعى از پرسنل نیروى هوایى ارتش 1369/11/19
هر لحظهای از لحظات عمر ما، بار تکلیفى را بر دوش دارند. مهم این است که ما تکلیف هر لحظه را درست بشناسیم و آن را در جاى خود ادا کنیم. آن روزها به هر تقدیر مىگذشت، اما حضور جمعى از پرسنل نیروى هوایى ارتش در صفوف مقدم انقلاب اسلامى، آن هم در حساسترین لحظات، بر سرنوشت ارتش و سرنوشت و جهتگیریهاى موجود در انقلاب، تأثیراتى گذاشت.
بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 22/05/91
وضعيتى كه امروز در دنيا هست، وضعيت تحول است. اوضاع جهان در حال تبديل به يك شكل جديد و هندسهى جديد است. اگر بخواهيم در گذشتههاى نزديك - مثلاً در حدود يكى دو قرن - نظيرى براى اين پيدا كنيم، تقريباً شبيه اوضاعِ بعد از جنگ بينالملل اول، البته در جهت عكس آن است؛ آن روز هم هندسهى سياسى و اقتصادى دنيا تغيير اساسى و بنيادى كرد. يا قبل از آن، در دورانى كه اروپائىها استعمار را شروع كردند؛ يك وضعيت جديدى در دنيا به وجود آمد، شكل عمومى دنيا عوض شد. تحولاتى كه امروز مشاهده ميشود، از اين جنس است؛ جنس تغيير شكل عمومى دنيا؛ البته در جهت عكس آن دو مثالى كه زدم؛ در جهت تبادل قدرت و توانائىهاى عمومى بين شرق و غرب، يا بين بخشى از ملتهاى دنيا با بخش ديگر. پيداست كه به سوى تحولات تازهاى داريم پيش ميرويم.
خطبههاى نماز عيد فطر 29/05/91
روزگار تازهاى آغاز شده است، وضع جديدى در دنياى اسلام به وجود آمده است، و اين وضع بر روى زندگى همهى ملتهاى جهان بتدريج اثر خواهد گذاشت؛ «باش تا صبح دولتت بدمد»؛ انشاءاللّه.
خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14
یک سال پُرماجرا گذشت. در تونس و مصر، رأى ملتها براى نخستینبار محترم شمرده شد و در هر دو کشور به جریانهاى اسلامگرا تعلق گرفت. در لیبى نیز چنین خواهد شد و این اسلامگرائى با صفاتى چون ضدصهیونیستى بودن، ضددیکتاتورى بودن، استقلالطلبى، آزادیخواهى و پیشرفتطلبى در سایهى قرآن، مسیر محتوم و اراده قاطع همه ملتهاى مسلمان خواهد بود.
این موج که سه دهه پیش سرنوشت ایران اسلامى را نیز در چنین ایامى (مصادف با 22 بهمن) رقم زد و نخستین ضربه سنگین را بر جبهه آمریکا، ناتو و صهیونیزم فرود آورد و بزرگترین دیکتاتورى سکولار و دستنشاندهى منطقه را فروپاشاند، در همین ایام و با همان سبک و همان مطالبات، کل خاورمیانه اسلامى و عربى را در برگرفته است.
بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم1389/07/29
حقیقت این است که این دو جریان عظیم - یعنى جریان نظام اسلامى و در دل آن، جریان حوزههاى علمیه- دو جریانى هستند که به هم مرتبطند، به هم متصلند، سرنوشت آنها یکى است؛ این را همه بدانند. امروز سرنوشت روحانیت و سرنوشت اسلام در این سرزمین، وابسته و گره خورده به سرنوشت نظام اسلامى است.
نظام اسلامى اندک لطمهاى ببیند، یقیناً خسارت آن براى روحانیت و اهل دین و علماى دین از همهى آحاد مردم بیشتر خواهد بود. البته نظام زنده است، نظام سرپاست، نظام قوى است و با اطمینان کامل عرض میکنم نظام بر همه چالشهائى که در مقابلش قرار دارد، فائق و پیروز خواهد شد.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1380/09/25
دنیاى اسلام از عید فطر به عنوان یک نقطه اتّحاد، تنبّه و بازگشت به خود و خدا استفاده کند. این چیزى است که امروز دنیاى اسلام به آن نیازمند است. بعد از همه تحلیلها و فراتر از همه سلسله علل و عوامل براى گرفتاریهایى که امروز دنیاى اسلام با آن مواجه است، انسان اساس را در تفرّق مسلمین مشاهده مىکند.
مسلمین اگر باهم مجتمع باشند، دل آنها هم گرم خواهد شد و مرعوب دشمنان خود قرار نمىگیرند. هرکس که مرعوب قدرتهاى مسلّط بینالمللى است، به خاطر این است که احساس تنهایى و بىپشتیبانى مىکند. اگر دولت و ملتى مرعوبند، علّت، همین است؛ اگر افرادى مرعوبند، علّت، همین است. اگر ملتها و دولتهاى اسلامى به یکدیگر احساس دلگرمى کنند؛ دولتها ببینند که ملتهایشان پشت سر آنها ایستادهاند؛ ملتها ببینند که دولتها عازم بر احقاق حقّند؛ ملتها ببینند که ملتهاى برادر، با آنها همدل و همصدایند؛ آنگاه رعبى که استکبار در دلهاى بعضى از ملتها و رؤساى دولتها انداخته است، دیگر جایى نخواهد داشت. اوّلین اثر اتّحاد این است که انسان احساس قدرت مىکند.
اولین اثر تفرّق این است که باطن انسان را تهى مىکند؛ «و تذهب ریحکم»؛ طراوت و نشاط یک انسان و یک ملت را از آنها مىگیرد. ما باید این درس را در درون کشور خود رعایت کنیم. همه آحاد ملت و بخصوص مسئولین کشور باید نعمت وحدت و اتّفاق و همدلى را -که خداى متعال آن را به ما ارزانى داشت- براى خود حفظ کنند و آن را به خطر نیندازند: «و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا».
برادرى، احساس همگامى و همدلى، نعمت بزرگ خداست. در داخل کشور، در صفوف مختلف مردم، در صفوف مسئولان، در جمع سیاستمداران، در میان کسانى که حرف و جایگاه آنها در نظر مردم وقعى دارد، این احساس باید احساسِ مسلّط باشد. بر تفرّقها و مایههاى تفرّق غلبه کنند؛ به یکدیگر نزدیکتر شوند؛ موارد جزئى اختلاف را در موارد کلّى وحدت و اشتراک حل و هضم کنند؛ نه اینکه آن جزئىها را عمده کنند و مشترکات بزرگ را ندیده بگیرند.
برادرى اسلامى، علاقه به کشور، پرورش یافتن در دامان انقلاب، برخوردارى از نعمت بزرگ نظام اسلامى، دلسوزى نسبت به آینده، علاقهمندى به مردم؛ اینها مشترکات است و باید آنها را حفظ کرد. به خاطر اختلافات جزئى نباید به اینها خدشه وارد کرد. این براى ما یک فریضه و ضرورت است. این فقط امرى نیست که «بهتر است» آن را مراعات کنیم. نه، «باید» آن را مراعات کنیم؛ هرکس مراعات نکند، به منافع کشور و مردم و به سرنوشت انقلاب ضربه زده است.
بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه 1379/07/14
نه پیدایش و نه زوال تمدّنها، مسألهاى دفعى نیست؛ یک مسأله تدریجى و تاریخى است؛ اما اینها نشانههایش است. امروز بسیارى از متفکّران غرب هم به این حقیقت توجّه پیدا کردهاند، هشدار مىدهند و مىگویند. بنابراین هیچ شگفتى نباید داشت از اینکه برقى از گوشهاى بجهد؛ همچنانى که همه تمدّنهاى عالم به وجود آمدهاند، یک فکر نو، یک پیشنهاد نو براى بشریت مطرح شود و بر اساس آن فکر، یک نظام سیاسى در گوشهاى از دنیا بتواند یک ملت را گرد هم جمع کند؛ آن ملت ایستادگى کند؛ آن مردم به شرایط لازمى که خواهم گفت، عمل کنند؛ زبدگان و نخبگان و خواص جامعه نقشهاى خود را پیدا کنند و طبق آن عمل کنند.
لذا هیچ بُعدى ندارد - بلکه نتیجهاى حتمى است - که این تمدّن مثل همه تمدّنهاى دیگر رشد خواهد کرد؛ مثل خورشیدى که به تدریج بالا مىآید و به وسطالسماء مىرسد، اشعّه و انوار خود را به نقاط مختلف دنیا خواهد تابانید. بنابراین، این نظام اسلامى، نظامى است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقى براى خود تصویر کرده است.
این سیْرى نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْرى هم نیست که مراحل گوناگونى که در آن هست، براى آن دائمى و ابدى باشد. یک حرکت تکاملى است. از آغاز انقلاب اسلامى این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایى را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامى را به وجود بیاورد.
پیام به مناسبت پایان یافتن دورهى پنجم مجلس شوراى اسلامى 1379/03/01
هر دوره مجلس براى نمایندگان آن، کارنامهای است که در کنار نظایر خود، تاریخ و سرنوشت ایران و انقلاب را رقم مىزند و محاسبه الهى و داورى تاریخ را درباره آنان، شکل مىبخشد. بىشک هر اقدام خیرخواهانه و سخن و عملى که براى رضاى خدا و مصالح کشور و ملّت صادر گشته باشد، گوینده و عمل کننده آن را مشمول رحمت الهى و قضاوت نیک آیندگان قرار خواهد داد.
سخنرانى در دیدار با جمعى از پرسنل نیروى هوایى ارتش 1369/11/19
هر لحظهای از لحظات عمر ما، بار تکلیفى را بر دوش دارند. مهم این است که ما تکلیف هر لحظه را درست بشناسیم و آن را در جاى خود ادا کنیم. آن روزها به هر تقدیر مىگذشت، اما حضور جمعى از پرسنل نیروى هوایى ارتش در صفوف مقدم انقلاب اسلامى، آن هم در حساسترین لحظات، بر سرنوشت ارتش و سرنوشت و جهتگیریهاى موجود در انقلاب، تأثیراتى گذاشت.