به گزارش مشرق، صادق کوشکی در حاشیه اکران فیلم "خاک و مرجان" به کارگردانی سیدمسعود اطیابی در ششمین روز از سیویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجردرباره فیلمهایی که دربارهافغانستان و حضور متجاوزان آمریکایی در آن کشور ساخته شده است به مهر گفت: درباره افغانستان در ایران فیلم زیاده ساخته شده است اما متاسفانه هیچکدام تصویر حتی نسبتا دقیق از جامعه افغانستان ندادهاند. عموما تصویرها خیلی کاریکاتوری و مطابق میل جشنوارههای غربی بودهاند.
وی بنیانگذار این نگاه کاریکاتوری، کج و سلیقهای دربارهافغانستان را مخملباف دانست و تاکید کرد:هیچ کار خوبی درباره افغانستان نداشتیم. کاری که یکمقدار اطلاعات دقیق درباره افغانستان به ما دهد و یکمقدار با واقعیت تطبیق داشته باشد ولی خوشبختانهفیلم "خاک و مرجان" از این حیث یکاستثناء است؛ یعنی روایت نسبتا دقیق از افغانستان ارائه میدهد و این امر حاکی از آن است کهفیلمنامهنویس اشراف دقیقی نسبت به افغانستان داشته است.
کوشکی با بیان اینکه این فیلمبرای جشنوارههای خارجی ساخته نشده است، عنوان کرد: بعید است که در جشنوارههای رایج خارجی به این فیلم توجهی شود، مگر جشنوارهای باشد که اصول انسانی برایش مهم باشد. این فیلمبدون آنکه بخواهد کلیشهای شود، زشتیهای حضور اشغالگران و مخصوصا امریکاییها را در افغانستان نشان میدهد. اینکه حضور اشغالگران چه تبعات منفی داشته است، واقعا اظهار تنفر بیننده را نسبت به تجاوز اشغالگران در افغانستان برانگیخته میکند و از این منظر کار قابل توجه و ارزشمندی است.
این منتقد سینما اضافه کرد: "خاک و مرجان" نشان میدهد که چگونهاشغالگران جریان انسانی زندگی مردم افغانستان را بههم ریختهاندو روزگار مردم افغانستان تلخ شده است. کار اطیابی از این نظر میتواندیک فیلمنمادین باشد و درعینحال کار واقعگرایانهای هم هست.تلخ شدن زندگی به کام مردم افغانستان و روایت خانوادههای مظلوم افغانیدر این فیلم خوب تصویر شده است.
وی در پاسخ به اینپرسش که چقدر مخاطب ایرانی با دیدن این فیلم از جامعه افغانستان اطلاعات کسب میکند، بیان کرد: جامعه ما در مورد افغانستان چیز زیادی نمیداند. اطلاعات ما در مورد افغانستان کج، غلط و محدود است. این فیلم در عین حال که واقعا فیلم است و قصه میگوید،مستند هم هست. هرچند مستندگونگیاش لطمهای به فیلم نمیزند. یعنی فیلم میتواند در عین حالی که یک فیلم است، بسیاری از اطلاعاترا در مورد افغانستان بازسازی کند. تا به امروز من ندیدم حتی فیلمهای مستند، مثل این فیلم یک روایت نسبتا دقیق از افغانستان داشته باشند.
کوشکیریتم فیلم را کند ندانست و گفت: صحنههای مستندی که از کابل پخش میشد نه آنقدر کند بود که کسلکننده باشد و نه تند که آزاردهنده باشد. یعنی جالب است که با دیدن این فیلم بیننده میتواند یکبار کابل را برانداز کند، تا ببیند کابل یعنی چه. ما متاسفانه از این همسایه مظلوم و نزدیکمان هیچ نمیدانیم. این فیلم یک تصویر زیباو در عین حال جمعوجور و نسبتا دقیق از افغانستان و کابل ارائه میدهد که ما را با آداب و رسومشان آشنا میکند و درعینحال داستان هم میگوید. حداقل در یک ارزش دینی و انقلابی سهیم میشود و آن استکبارستیزی است.
کوشکی پیام فیلم را استکبارستیزی دانست و اظهار کرد: با دیدن فیلم نفرت بیننده از اشغالگران برانگیخته میشود. این کار درستی است، چون اشغالگران هزاران هزار از این دست جنایات در افغانستان انجام دادند، که حالا این فیلم یک نمونهاش را به تصویر میکشد.
وی با انتقاد از پخش صدای آواز زن در دو قسمت از فیلم، عنوان کرد: متاسفانه در این فیلمدو صحنه است که یک خانملالایی می خواند و جای دیگر دختر قهرمان فیلم، آواز میخواند که از لحاظ شرعی مشکل دارد. این دو صحنه قابل حذف هستند و مشکلی هم در فیلم ایجاد نمیکند. حداقل میشود صداها بصورتی شود که واضح نباشد. این نزدیک به حرامو شبههناک است.
وی با بیان اینکه در این سالها شاهد فیلمهایی هستیم که با روایتهای تلخ از جامعه اطرافمان، نهایتا پوچی و تباهی را ترویج میدهند، اظهار کرد: جالب اینجاست که این فیلم با اینکه داستان بسیار تلخی را روایت میکند، اما در خود ناامیدی، پوچی و سیاهی ندارد. این همان چیزی است که ویژگی غالب انسان مسلمان شرقی است.
اینمنتقد نحوه پرداخت کارگردان به حضور اشغالگران در افغانستان را خیلی ظریف دانست و بیان کرد: متاسفانه ما در جشنواره امسال یک نقطهمقابلی هم برای این فیلمهای افغانستان داشتیم. یک کاری را موسسه شهید آوینی درباره دخالت امریکا در افغانستان ساخته بود کهکار ضعیفی بود. هرچند که سازندگانش نیت خیری داشتند و این نیت خیر، قابل احترام است. اما در عمل کار آنقدر ضعیف بود که من فکر نکنم هیچکس بتواند از فرط ضعف فیلم را نگاه کند. هرچند جلوههای ویژهخوبی داشت.