کد خبر 192158
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۹

چهارمین فیلم مسعود ده‌نمکی در واقع چهارمین همکاری این کارگردان با اکبر عبدی و محمدرضا شریفی‌نیا است، بر خلاف آثار قبلی وی یک فیلم جدی است.

گروه فرهنگی مشرق - در روز ششم جشنوارۀ فجر در برج میلاد، پنج فیلم در سالن برج میلاد نمایش داده شد: رسوایی (مسعود ده‌نمکی)، من عاشق سپیده صبحم (علی کریم)، خسته نباشید (محسن قرایی)، گام‌های شیدایی (حمید بهمنی)، عملیات مهد کودک (فرزاد اژدری). امروز از دو فیلم رسوایی و خسته نباشید بیش از سایر فیلم‌ها استقبال شد.

آخوند محله
رسوایی/ مسعود ده‌نمکی
خلاصه داستان: افسانه (الناز شاکردوست) دختر بدنام محله پس از ربودن سفته‌های پدرش در هنگام فرار با حاج یوسف (اکبر عبدی) روحانی زاهد محله برخورد می‌کند.

چهارمین فیلم مسعود ده‌نمکی در واقع چهارمین همکاری این کارگردان با اکبر عبدی و محمدرضا شریفی‌نیا است. این فیلم بر خلاف آثار قبلی ده‌نمکی، یک فیلم جدی است. اصحاب رسانه و منتقدان حاضر در برج میلاد استقبال شایانی از این فیلم کردند. بعد از نمایش فیلم، سالن نشست سعدی مملو از جمعیتی شده بود که برای نشست مطبوعاتی فیلم گرد آمده بودند. این فیلم نشان می‌دهد که ده‌نمکی در کار خود پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده است. از آنجا که مقرر است این فیلم در نوروز 92 اکران شود لذا نقد آن را به همان زمان موکول می‌کنیم.

یک فیلم در فیلم
من عاشق سپیدۀ صبحم/ علی کریم
خلاصه داستان: کارگردان (بابک کریمی) به همراه دستیارش امیر به طرف لوکیشن فیلم می‌روند. در راه کارگردان متوجه می‌شود که امیر حال مساعدی ندارد.

این هالیوود هم به هیچ نحو دست از سر ما ایرانی‌ها برنمی‌دارد. روز سه‌شنبه، در سومین روز از کنفرانس هالیوودیسم، به هتل آزادی رفته بودم تا مقاله‌ام را که در این همایش پذیرفته شده بود قرائت کنم. (این مقاله با عنوان سمبولیسم مذهبی در سینمای هالیوود پیش‌تر در سایت مشرق منتشر شده است.) و لذا از تماشای این فیلم محروم شدم. می‌خواستم بگویم که هالیوود به انحاء مختلف وقت ما را اتلاف می‌نماید. لعنت الله علی القوم الظالمین.
 من عاشق سپیدۀ صبحم، نخستین فیلم سینمایی علی کریم است که در بخش نگاه نوی جشنواره داخل شده است. برخی دوستان آن را یک فیلم معمولی ارزیابی کردند که مخاطب خاص دارد. لذا ما هم در خصوص آن قضاوت نمی‌کنیم. در این فیلم بابک کریمی (بازیگر نقش بازپرس در جدایی نادر) بازی کرده است که بعد از فیلم هیچ‌کجا، هیچ‌کس/ شیبانی، این دومین فیلم او در جشنوارۀ امسال است.

خدا قوّت!
خسته نباشید/ محسن قرایی
خلاصه داستان: دو جوان، یک زوج جهانگرد اروپایی را از هتلی در کرمان به سمت کویر می‌برند.

فیلم خوش‌ساختی بود با بازی‌های خوب و غافلگیر کننده. فیلمنامه را آقای رضایی‌راد نوشته است که اصولاً در حیطۀ تئاتر فعالیت دارد و پیش‌تر فیلمنامه کودک و سرباز (1378) را برای سید رضا میرکریمی نوشته است. فیلم محصول حوزۀ هنری است و تهیه‌کننده‌اش جناب میرکریمی.
 یک زوج جهانگرد (جلال فاطمی و غوغا بیات) به کرمان می‌آیند و قصد دارند بعد از سفر از هم جدا شوند. یکی از مهمانداران هتل به نام مرتضی (حسام محمودی) که زبان انگلیسی بلد است به رفتار آنها کنجکاو می‌شود و نهایتاً موجب اخراج او می‌گردد. مرتضی به کمک پسر عمویش حسین (فرزاد باقری) آنها را به کلوت می‌برد و حوادث جالبی پیش می‌آید از جمله علاقمندی مجدد زن و شوهر به یکدیگر. 
 فیلم، تصویر زیبایی از ایران به نمایش می‌گذارد که در لحظاتی شوق برانگیز است؛ قنات‌ها، درختان گز در بیابان، خانه‌های زیبای کویر، خالۀ مرتضی با بازی رؤیا افشار که نمادی از مهمان‌نوازی ایرانی‌ها است، برادر مرتضی که خاله از او نگهداری می‌کرده و در جنگ شهید شده است، سنت فرش‌بافی ایرانی‌ها و... لهجۀ کرمانی حسین گوشنواز است و همچنین سخنان مرتضی که انگلیسی را به روانی صحبت می‌کند.
 نقش این زن و شوهر را جلال‌الدین فاطمی و غوغا بیات بازی کرده‌اند. خانم بیات عکاس معروف سینمای ایران به درستی و زیبایی ایفاگر این نقش بوده است. اما جلال فاطمی تحصیل کردۀ امریکا است و دو فیلم در ژانر کودک ساخته به نام‌های نخودی (1388) و بچگیتو فراموش نکن (1390). فیلم دوم هنوز اکران نشده. او صاحب شرکت فیلمسازی رسانه پویا است.

یک سرباز امریکایی
گام‌های شیدایی/ حمید بهمنی

خلاصه داستان: جولیا مدسن (لورت حنینو) یک سرباز زن امریکایی است که از پاکسازی ارتش جان سالم به در برده است. او به همران کاروان‌های زیارتی و مردم عراق به سمت کربلا راهی می‌شود.

فیلمنامه بر مبنای واقعیت نوشته شده و ماجرا این است که در حدود ده سال پیش، یک زن امریکایی که در ارتش خدمت می‌کرده مجذوب پیاده‌روی مردم عراق در اربعین می‌شود و با آنها به سمت کربلا حرکت کرده، برای حاجت خود که بچه داشتن است دعا می‌کند.
 این فیلم بیش از اندازه مغلوط و غیر قابل باور است و تکنیک آن در فلاش‌بک‌ها به فیلم‌های چهل سال قبل می‌ماند که با یک شگرد تصویری و صوتی اعلام می‌کردند که فیلم به فلاش‌بک می‌رود. بسیاری از نقاط فیلم توضیح منطقی ندارد. مانند منفجر کردن بمب در میان جمعیت زائر برای آنکه جولیا را بکشند، در حالیکه راسل در پنجاه متری او ایستاده است، خصوصاً که معلوم نیست بمب در کجا قرار دارد.
 این فیلم نیز مانند فرشتگان قصاب، امریکایی‌ها را خشن و اسلحه‌کش نشان می‌دهد و از شخصیت‌پردازی لازم برخوردار نیست. ای کاش این فیلم توسط کارگردان بهتری ساخته می‌شد.

یک فیلم کودکانه
عملیات مهد کودک / فرزاد اژدری
خلاصه داستان: پنج نفر از بچه‌های یک مهد کودک تصمیم به عملیات می‌گیرند تا روابط پدر و مادرشان با یکدیگر را تصحیح کنند.

این دومین فیلم فرزاد اژدری مانند فیلم نخست او در موضوع کودکان است و در اکران، بچه‌ها را راضی خواهد کرد. در این فیلم، دو جین بازیگر کودک و دو جین هنرپیشۀ معروف بزرگسال بازی دارند و به خوبی از عهدۀ ایفای نقش برآمده‌اند. فیلمنامه را خود کارگردان نوشته است، هرچند که بر خلاف میلش موفق نشد فیلم را به جشنوارۀ کودکان اصفهان برساند. موضوع فیلم عصبانیت کودکان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس