او همچنین در سال 88 نیز کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و پس از انتخابات نیز جزو کسانی شد که به نتیجه آرا از راه قانونی اعتراض کرد.
فرمانده سپاه پاسداران در سالهای دفاع مقدس گویا قصد دارد برای انتخابات دولت یازدهم نیز بعنوان کاندیدا وارد عرصه انتخابات شود.
رضایی در گفتوگویی تفصیلی که با خبرگزاری فارس داشته است در این زمینه صحبتهایی را مطرح میکند و به برخی از سؤالات پیرامون خود نیز پاسخ میدهد.
آنچه که در ادامه میخوانید گزیدههایی از گفتگوی رضایی به انتخاب مشرق است.
***
ــ وضعیت اقتصادی ما الان در شرایطی است که باید، یک تحول اساسی در اقتصاد ایران به وجود بیاوریم. اولین مساله این است که ما به زندگی و اقتصاد و فرهنگ اهمیت دهیم. یعنی اینها را جزو اولویت اول کشور قرار دهیم. تاکنون اولویت اول، بقاء بوده است. از مرحلهی بقا عبور کردهایم باید الان وارد مرحلهی بعدی یعنی اقتصاد و زندگی مردم بشویم. و نباید مرتب نگران بقای خود باشیم. اولویت فعلی برای ما اقتصاد، فرهنگ و معنویت است.چون اگر اینها را اولویت ندهیم هر تلاشی که انجام دهیم موفق نمیشویم و در حد شعار میماند.
ــ مدیریت اقتصادی بسیار مهم است مدیریت رایزنیهای خارجی و دیپلماسی خیلی مهم است. مثلاً ما در کنفرانس بغداد واقعاً میتوانستیم یک امتیاز بگیریم که آن را از دست دادیم. به دلیل یک نیازی اینها آمدند در بغداد. ولی ما امتیاز را نتوانستیم بگیریم.
ــ ما راهحل عبور از شرایط کنونی کشور را مسالهی مدیریت میدانیم. یعنی همان مواردی که مقام معظم رهبری با عنوان توانایی اداره کشور فرمودند. در سالهای آینده باید توان ادارهی کشور را بالا ببریم. تقویت مدیریت اقتصادی و مدیریت روابط خارجی میتواند نقش مهمی در برونرفت از شرایط کنونی کشور داشته باشد.
ــ (سؤال) شما با آقای احمدینژاد همعقیده هستید که خانههای 200 متری و 250 متری بدهند؟
رضایی: نمیدانم منظور آقای احمدینژاد چیست. هر نوع کمکی به مردم خوب است ولی این کمکها باید واقعی و مولد باشد.
ــ (با اشاره به ائتلاف سهنفره)... دعوتی از من صورت نگرفته و اگر دعوتی هم صورت میگرفت من با این وضع، قبول نمیکردم. دولت ائتلافی را 8 سال پیش، سال 83 قبل از انتخابات 84 مطرح کردم. اسمش را گذاشتم دولت ائتلافی کارآمد و متعهد. که نیروهای ارزشی و طرفدار نظام، اینها به جای 7، 8 نفر کاندیدا، بیایند و با همدیگر یک ائتلاف درست کنند منتها این ائتلاف از دل نخبگان شکل بگیرد. مجمعی از نخبگان شکل بگیرد، اینهایی که میخواهند نامزد شوند بروند آنجا و برنامهشان را اعلام بکنند و بگویند چه میخواهند بکنند؟ اولاً شرایط کشور را بگویند، بگویند ما شرایط ایران را اینگونه میبینیم، پیشبینیها ما از 4 سال آینده اینهاست و برای رفع مشکلات و همچنین استفاده از فرصتها ما برنامهمان این است. نخبگان نشستند و نمره میدهند به آن. وقتی یک فردی با تیماش بیشترین نمره را آورد این میشود محور ائتلاف و باقی میآیند دور ِاین فرد یک وحدتی را شکل میدهند. حسن این کار، چون منطق است، پایدار میماند.
ــ به صراحت میگویم، در این سه دولت گذشته، برای اولین بار روحیه طلبکاری از نظام و مردم شکل گرفت. یعنی به محض اینکه آن مدیریت جهادی رفت کنار و آن مدیریت جناحی آمد یک نوع طلبکاری شکل گرفت. یک نوع خودمحوری شکل گرفت. دولت ائتلافی، حرف درستی است. میشود هم قبل از انتخابات این را شکل داد و هم بعد از انتخابات.
ــ طرح دولت وحدت ملی یک طرح شکست خوردهای است و برای کشورهای بحرانزده به درد میخورد مثل لبنان. من به یک دولت فراگیر و جامعه امید میاندیشم؛ یعنی حتی دولت ائتلافی هم کشش ادارهی کشور در 4 سال آینده ندارد. اگر 8 سال پیش دولت ائتلافی شکل میگرفت اگر نه آن فتنه شکل میگرفت و نه این دعوایی که بین سران سه قوه است. شرایط عوض شده دیگر. یعنی دولت ائتلافی کافی نیست نه اینکه نباید ائتلاف کرد اما باز هم کافی نیست. چرا؟ چون ما با یک تحریمهای شدید اقتصادی مواجه هستیم.
ــ محور ائتلاف فوقالعاده مهم است و نمیتواند یک چیز احساسی و عاطفی و یا قرارهای سیاسی باشد. با قول و قرار سیاسی نمیشود کشور را اداره کرد. مثلاً کوتاه آمدن ها باید یک منطقی داشته باشد و در آینده چون ما ادارهی کشور برایمان مهم است. ادارهی کشور از بالا شروع میشود یعنی هم سه قوه باید با هماهنگ باشند و هم دولت باید با رهبری هماهنگ باشد و هم دولت باید بتواند یک دولت توانمند در ادارهی کشور باشد. بنابراین کارآمدی اداره کشور مهم است وگرنه دولت کارآمد اگر بخواهد با مجلس یا قوه قضاییه درگیر باشد ما باز در داخل دولت مسأله را حل کنیم اما بین دولت و قوای دیگر مسأله میماند. هم سه قوه باید در حقیقت بتوانند با هم کار کنند و هم رابطه اینها با رهبر انقلاب و نظام باید یک کارآمدی را تضمین کند و هم خود دولت باید یک تیم کارآمدی داشته باشد.
ــ همهی کاندیداها نسبت به مهمترین مسائل امروز و هم حوادث مهمی که در طول این سی سال بوده، باید موضع روشن داشته باشند. فتنه البته خیلی مهم است ولی ما حوادث مهم دیگر هم داشتیم در طول این 30 سال. یک عده بگویند در شرایطی که میتوانستند از انقلاب دفاع کنند، چرا نیامدند؟ یک تعداد زیادی که زن و بچهشان را رها کردند و جانشان را فدای این کشور کردند، آنها چه؟ این مهم نیست؟ ما در آینده نیاز به یک تیم بسیار صادق و شفاف با نظام و با مردم داریم.
ــ خسارت بزرگی در سال 88 هم به مردم و هم به نظام وارد شد . اولاً شیرینی مشارکت عظیم مردمی تحتالشعاع قرار داشت و بعد هم 7 ماه حداقل از سرمایهگذاریهای جدی اقتصادی و فرهنگی و اداری کشور جلوگیری شد. آیا با یک عذرخواهی ساده میشود این خسارات را جبران کرد؟
ــ اعتراض خیابانی را قبول نداشتم، لذا از آنها حمایت نکردم. گفتم تخلفاتی که انجام شده، باید از طریق قانونی پیش برود نه کف خیابان. دلیل آنهم معلوم بود؛ چون این آقایان قادر نبودند که تظاهرات کف خیابان را اداره کنند و ثانیاً خود این کار یعنی زیر پا گذاشتن قانونی که ما همهمان برای ایجاد آن در این کشور زحمت کشیدیم.
بنده معتقد بودم و هستم که اعتراض حق مردم است اما از طریق قانون این باید ادامه پیدا کند.
ــ من دقیقاً یادم نیست چه کسانی واژه انتخابات آزاد را به کار بردهاند.
ــ انتخابات بدون
مناظره، به نظر من یک انتخابات ناقصی است. دلیلش اینست که تریبونهای یک
طرفه، همه حقایق را نمیتوانند روشن کنند. منتها اشکالی که در مناظرات 88
بود، این بود که یک بار بیشتر انجام نشد. در دنیا معمولاً یک روال است و
حداقل سه بار این اتفاق میافتد. همیشه مناظره دوره اول احساسی است و زد و
خورد در آنست ولی مناظرات دوم و سوم این به سمت عقلانیت میرود و به تعادل
میرسد. ما در ایران مناظرات را ناقص اجرا کردیم. اگر مناظرات روی قاعده
خودش انجام میشد، شاید جریان فتنه شکل نمیگرفت و سرنوشت انتخابات طور
دیگری میشد.
ــ در انتخابات ریاست جمهوری یک بار شرکت کردم. چون در سال 84 چند روز قبل از رأیگیری من انصراف دادم. به نظرم تنها آدمِ عاقلی که از این 8 نفر عقب رفت من بودم. بنابراین آن برای من یک امتیاز است و منفی نیست. مسالهی دوم این است در سال 88 با تاخیر آمدم، یعنی 40 روز بیشتر وقت نداشتم و اکثر استانها را هم نرفتم. 8 ، 9 تا استان را بیشتر نتوانستم بروم. اوج صحبتهای من در مناظرات آخر بود مخصوصاً آخرین مناظره که روز دوشنبه صورت گرفت و این فرصت کافی برای اینکه اثرات این حرفها بیاید و برود در لایههای پایین، اصلا نبود. شما قبول کنید اگر آن موقع نمیآمدم و الان میخواستم بیایم باید از صفر شروع میکردم.