به گزارش مشرق به نقل از پايگاه اطلاعرساني آيتالله هاشمي رفسنجاني، متن کامل ديدگاه رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام به مناسبت 16 آذر ماه (روز دانشجو) بدين شرح است:
يکي از ويژگيهاي بسيار ممتاز ايران که سابقهاي درخشان در گذشتههاي بسيار دور تاريخ دارد، تأسيس دانشگاه جندي شاپور است که اولاً مأمن و مرجع دانشمندان تمدنهاي قديم بود که به جرم آگاهي و آگاهيبخشي فراري و متواري ميشدند و ثانياً مردم ايران را در پذيرش دين سراسر سعادت اسلام با چشم باز و سعه صدر آماده ساخت.
موفقيتهاي علمي مرکز آموزشي جنديشاپور مختص به سالهاي خدمات متقابل ايران و اسلام نيست. مستندات تاريخي حکايت از وجود دانشمندان ايراني، مخصوصاً پزشکان حاذق در بسياري از کشورها از جمله در مکه و مدينه زمان پيامبر(ص) دارد و انکارناپذيرترين سند، آن روايت مشهور از رسول اکرم(ص) است که فرمودند: اگر علم در ثريا باشد، توسط قوم ايراني به زمين کشانده ميشود.
در سالهاي پس از صدر اسلام، اگرچه خلفاي اسلامي، سعي در انتقال مراکز علمي به مراکز خلافت خويش در بغداد، شامات و... داشتند، اما استادان همان مراکز نيز علما و دانشمندان ايراني بودند که محافل درس امام محمد غزالي يکي از نمونههاست.
در دورههاي بعد همزمان با ظلمات قرون وسطايي در غرب، دانش و فن در ممالک اسلامي در اوج بود و انوار دانش مسلمانان از طريق اندلس و جزاير سيسيل و سياحت به غرب رسيد، گروهي از دورانديشان غربي با استفاده از فرصت نزاعهاي داخلي مسلمانان در دوران جنگهاي صليبي و قبل و بعد از آن، با چراغ آمدند و برگزيدهترين کالا، يعني بهترين دانشها و کتابهاي سرزمينهاي اسلامي، مخصوصاً ايران را به غرب بردند و منصفان آنان بارها و بارها اعتراف کردهاند که همان آثار بيبديل، پايه و اساس پيشرفتهاي علمي امروز غرب است.
استعداد علمي و پژوهشي ايرانيان، چون خورشيدي تابناک بوده و هست که هر از چندگاهي از پس ابرهاي تنگنظري و جنگ و جدالهاي بيهوده و بازيهاي مضحک سياسي درخشيده و باز هم ميدرخشد تا پايههاي تقسيمبندي غيرعادلانه دنيا به کشورهاي پيشرفته و کشورهاي جهان سوم را به هم بريزد. البته بايد به اين نکته هم توجه فراوان داشت که مسلمانان با تکيه به معارف قران و اسلام در چرخه تحقيقات و رشد و عمق علوم، نقش شگرف و ژرفي ايجاد کردند.
آنچه که تاکنون گفتهام، نگاه تاريخي به سابقه علم و دانش در ايران قديم است و در دوره جديد دانشگاهها يکي پس از ديگري تأسيس ميشوند تا جوانان ايراني براي کسب علم و طي مدارج علمي مجبور به مهاجرتهاي دستجمعي به کشورهاي ديگر نگردند.
در تاريخ معاصر دانشگاه، علاوه بر صبغه علمي، رنگ و بوي سياست به خود ميگيرد و دانشجويان ايراني در هر رشته دانشگاهي، علاوه بر تحصيل دانش و فن، به عنوان آيندهسازان و مديران فرداي جامعه، حاکمان را با استدلال و منطق به چالش ميکشند و نسبت به هر نوع وابستگي کشور واکنش نشان ميدهند که نقطه اوج اين چالش 16 آذر سال 1332 است که وقتي عمق وابستگي رژيم پهلوي به آمريکا افشا ميشود، سعي ميکند عامل بيداري مردم، يعني دانشگاه را به خواب مرگ بکشاند و همين حادثه، 16 آذر ماه را به عنوان روز دانشجو در تاريخ ايران جاودان کرد.
در سالهاي مبارزه، رژيم پهلوي که تحرکات حوزه و دانشگاه را زلزله بنيانبرافکن، در کاخ موروثي سلطنت ميديد، به لطايفالحيل سعي در القاي اختلاف بين دانشگاه و حوزهها را داشت تا با تز استعماري "تفرقهانداز و حکومتکن "، چند صباحي بيشتر بر پايهاي متزلزل بماند. اما دانشجويان ايراني با درايت عميق اسلامي چنان پيوندي با مبارزان 17 ساله که پيشتازان آنها روحانيون بودند، ايجاد کردند که حوزه و دانشگاه دو نهاد تأثيرگذار براي نهادينه کردن ساختارهاي نظامي شدند که ميتواند پس از حکومت 13 ساله پيامبر(ص) در مدينه و حکومت 5 ساله امام علي(ع) در کوفه در تمام تاريخ اسلام بينظير باشد، حکومتي که بر پايه تعاليم مترقي مکتب اهل بيت(ع) و حمايتهاي مردم، مشروعيت يافت و دوران پيروزي و تثبيت را پشت گذاشت و با گذر مدبرانه از گردنههاي صعبالعبور داخلي و خارجي و با نگاهي دورانديش به افق 1404 در سند چشمانداز به روزهايي ميانديشد که سرآمد کشورهاي منطقه باشد.
طي اين مسير و رسيدن به اهداف ترسيم شده، بدون دانشگاه و حوزه نميشود. چرا که محور آن سند و همه سياستهاي کلي مصوب نظام، دانايي است و دانشگاه اساس دانايي است.
الحمدلله در دوران سازندگي، زيرساختهاي توجه به علم و دانش و تحقيقات در کشور بنيانگذاري شد و با گسترش مراکز دانشگاهي در اقصي نقاط کشور، انديشه موهوم لوکس بودن تحصيلات عاليه فرو ريخت و نه تنها پسران، حتي دختران شهري و روستايي ايران اسلامي، به دانشگاه آمدند. اگر در سال 1357 در همه دانشگاههاي ايران فقط 150 هزار دانشجو داشتيم، فقط در دانشگاه آزاد اسلامي 5/1 ميليون دانشجو و 3 ميليون فارغالتحصيل داريم.
البته رشد خيرهکننده کمّي نبايد ما را از الزامات رشد کيفي دانشگاه و دانشجو غافل نمايد و الحمدلله سياستهاي کلي اين مهم، يعني ارتقاي مقاطع تحصيلي عاليه و توجه به مراکز تحقيقاتي و پژوهشي پس از تهيه در مجمع تشخيص مصلحت نظام به تصويب رهبر انقلاب رسيده و بايد موانع نظري و عملي اين هدف مقدس را برداريم تا کرسيهاي آزادانديشي با جنبش نرمافزاري به هم آميزد و ما را به جهش علمي برساند که لازمه حضور در دنياي پيشرفته و فراصنعتي امروز است که به حق دهکده جهاني ناميده ميشود.
دانشجوي ايراني بايد تلاش نمايد تا وارثي صالح براي سرمايههاي علمي، پژوهشي اسلافش باشد و نبايد بگذارد تحجّر و واپسگرايي چوب لاي چرخ پيشرفت کشور بگذارد و تحت تأثير دگمانديشيهاي زمانه، از حرکت بايستد. چرا که در اين دوره و زمانه، هر توقفي فاصله ما را با قافله علم و تکنولوژي چند برابر ميکند.
دانشجوي ايراني بايد بداند که توأم شدن ديانت و سياست، مليت و اسلاميت و تعهد و تخصص از الزامات پيشرفت و توسعه آينده اين سرزمين است که ملتش با فطرت ديني، فترت را با هر توجيهي نميپسندد و ميخواهد براساس حکمت، عزت و مصلحت با جهان پيراموني خويش تعاملات سازنده داشته باشد.
دانشجوي ايراني بايد هوشيار باشد که جامعه با لالايي خرافهپرستي، به خواب غفلت نرود و دين و تعصب کور براي مردم پوستين وارونه نشود و نبايد بگذارد نردبان ترقي، پلههاي سقوط گردد.
دانشجويان امروز ايران، فرزندان و برادران دانشجويان ديروزند که وقتي با عزت و افتخار از دانشگاه 8 سال دفاع مقدس فارغالتحصيل شدند، با سهميه ايثارگران که کمترين حق آنان بود، تجربيات نرمافزاري و سختافزاري را در خدمت سازندگي قرار دادند و پايههاي دانش هستهاي، موشکهاي پيشرفته و ديگر تحقيقات و پژوهشها را در دانشگاهها چنان محکم کردهاند که غنيسازي هستهاي، ماهواره اميد، تحقيقات مرکز رويان و ديگر دستاوردها، دوستان و دشمنان ايران را خوشحال و ناراحت کرده است.
با تبريک اين روز عزيز به همه دانشجويان، سفارش و تأکيد مينمايم که فراموش نکنند، فعاليتهاي فوق برنامه هرچند که لازمه جامعيت طلبه و دانشجوست ولي تحصيل بايد سرلوحه برنامههاي آنان باشد که اگر چنين شود، آينده ايران در همه ابعاد فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي درخشان خواهد بود.انشاالله.