به گزارش مشرق به نقل از فرهيختگان بعضي از مشاغل بيش از بقيه افراد را در معرض افسردگي قرار ميدهند، در اينجا به هشت زمينه (از بين ?? طبقه شغلي) که افراد شاغل در آنها بيش از بقيه در يکسال مشخصه افسردگي حاد را گزارش کردهاند، اشاره ميکنيم. اما اگر ميخواهيد پرستار باشيد (شماره چهار) اين حرف به معناي آن نيست که بايد حرفه ديگري را برگزينيد.
دکتر دبورالگ، مشاور سلامت روان بيمارستاني در بافالو ميگويد: «جنبههاي مشخصي از هر شغل وجود دارد که ميتواند باعث ايجاد يا تشديد افسردگي شود. افرادي که شغلهاي پراسترس دارند، شانس بيشتري براي مديريت افسردگيشان دارند، اگر مراقب خودشان باشند.»
پرستاري در خانه، بچهداري
افرادي که خدمات مشخصي ميدهند درصدر فهرست مشاغلي هستند که در معرض افسردگي قرار دارند. تقريبا ?? درصد افرادي که اين شغل را برعهده دارند، افسردگي شديد را گزارش کردهاند (اين نرخ بين بيکاران ?? درصد و براي کل جمعيت هفت درصد است.) دکتر کريستوفر ويلارد، روانپزشک باليني در دانشگاه تافت ميگويد: يک روز کاري براي اين افراد ميتواند شامل غذا دادن، حمام گرفتن و مراقبت از ديگراني باشد که اغلب «از ابراز تشکر و سپاسگزاري عاجز هستند…» چون يا بيشازحد بيمار هستند يا خيلي کمسن هستند يا اصلا عادت به تشکر کردن ندارند. ديدن افراد مريضي که هيچ نيروي تازه و مثبتي به آدم نميدهند، استرسزاست.
خدمات تحويل غذا
پس از کساني که خدمات شخصي ارائه ميکنند، افرادي که غذا مهيا ميسازند، در رده دوم کارکناني قرار دارند که بيش از بقيه به افسردگي شديد مبتلا ميشوند. افراد شاغل در اين زمينه حقوق کمي دريافت ميکنند. از طرفي هم هر روز آدمهاي زيادي به اين افراد ميگويند که چه کار بايد بکنند که اين شغل خستهکنندهاي است. در حالي که ?? درصد از کارکنان خدمات تهيه غذا يک دوره افسردگي حاد را در مدت يکسال گزارش کردهاند؛ ?? درصد زنان شاغل در اين زمينه هم در معرض افسردگي قرار گرفتهاند.
لگ ميگويد: «شغل بيمزد و منتي است. ممکن است مردم در برخورد با اين افراد بيادب باشند و کار حتي به درگيري فيزيکي هم بکشد. وقتي آدم افسرده است، سخت است که همچنان انرژي و جنبوجوش داشته باشد. و اگر بايد حتما پرانرژي باشد، کار خيلي سخت ميشود.»
مددکاري اجتماعي
شايد خيلي تعجببرانگيز نباشد که مددکاران اجتماعي در مکانهاي بالاي اين فهرست باشند. سر و کار داشتن با بچههاي آزارديده، يا خانوادههايي که بر لبه پرتگاه هر بحران قابلتصور هستند – همراه با کاغذ بازيهاي اداري – ميتواند اين شغل را که ?? ساعت هفت روز هفته را در برميگيرد، استرسزا و طاقتفرسا کند.
ويلارد ميگويد: « فرهنگي وجود دارد که ميگويد براي انجام بهينه کار، بايد واقعا به سختي کار کنيد و در اغلب موارد فداکاري کنيد. از آنجايي که مددکاران اجتماعي با افرادي کار ميکنند که بسيار نيازمند هستند، فداکاري خيلي زياد براي کار سخت است. من با مددکاران اجتماعي و ديگر حرفههاي مراقبتي بسيار سروکار داشتهام و آنها واقعا خيلي زود از پا ميافتند.»
کارکنان امور بهداشت و سلامت
کارکنان امور بهداشت و سلامت پزشکان، پرستاران، درمانگران و ديگراني را که يا بيآنکه انتظاري داشته باشند، از جان مايه ميگذارند، شامل ميشود. اين افراد ساعتها و روزهاي نامنظم بسياري دارند که در آن، زندگي افراد در دستان آنهاست.
ويلارد ميگويد: «آنها هر روز بيماري، زخم و مرگ را ميبينند و با خانواده بيماران سر و کار دارند. اين قضيه ميتواند بر نقطهنظر فرد تاثير بگذارد و او را به اين نتيجه برساند که جهان، جاي غمگينتري است.»
هنرمندان، بازيگرانو نويسندگان
اين شغل ميتواند ساعتهاي نامشخص از زندگي فرد را با حقوق نامشخص اشغال کند و او را به انزوا بکشاند.
افرادي که با قوه خلاقيت سروکار دارند، بيش از بقيه در معرض اختلالات وضعيتي هستند، ? درصد اين افراد در يکسال گذشته به افسردگي شديد مبتلا شدهاند. احتمال ابتلا به افسردگي در هنرمندان و نويسندگان مرد بيشتر است. (تقريبا هفت درصد کساني که تماموقت کار ميکنند.)
لگ ميگويد: «چيزي که من بين هنرمندان و بازيگران زياد ديدهام، بيماري اختلال دوقطبي است. افسردگي با آدمهايي که سر و کارشان با هنر است، عارضهاي غريبه نيست. سبک زندگي اين افراد آنها را به افسردگي ميکشاند.»
معلمي
به نظر ميرسد نياز به معلمان رو به افزايش است. بسياري از معلمان، پس از مدرسه کار ميکنند و بعد کار را با خود به خانه هم ميبرند.
ويلارد ميگويد: «از هر جهت به معلمها فشار ميآيد، از طرف بچهها، والدينشان و مدرسههايي که به دنبال ارتقاي استانداردهايشان هستند؛ هرکدام از اينها خواستههاي متفاوتي دارند. اين وضعيت باعث ميشود معلمها به سختي کارشان را انجام دهند و به ياد نياورند که با چه انگيزهاي کار در اين زمينه را شروع کردهاند.»
مشاوره مالي
استرس. استرس. استرس. بيشتر افراد دوست ندارند با پساندازهاي دوران بازنشستگيشان سروکار داشته باشند. بنابراين ميتوانيد معامله هزاران يا ميليونها دلار از دارايي ديگران را تصور کنيد؟
لگ ميگويد: «تعهد بسيار زيادي براي امور مالي ديگران وجود دارد و در عين حال بازار در کنترل مشاور اقتصادي نيست.»
خدمات فروش
فروشندهها در رده هشتم فهرست ما قرار دارند، بسياري از فروشندگان کميسيون دريافت ميکنند به معناي اين است که هرگز دقيقا نميدانند پول کي به دستشان ميرسد. آنها سفر ميکنند و بايد زمان زيادي را دور از خانه، خانواده و دوستانشان بگذرانند. اگر هم تنها کار کنند سودشان محدود خواهد بود.
لگ ميگويد: «اين درآمد نامطمئن، فشار زيادي را به همراه دارد و فروشندگي را به شغلي پراسترس تبديل ميکند.»