به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
بلاتكليف و بلاتعريف مثل فتنه گران مدعي اصلاحات
عضو
مستعفي حزب مشاركت اعلام كرد اصلاح طلبان با سياست ها و رفتارهاي 4 سال
گذشته نمي توانند در انتخابات رياست جمهوري حضور پيدا كنند.
عباس
عبدي در مصاحبه با «فرارو» گفته است: اگر اصلاح طلبان گمان مي كنند كه
حضورشان در انتخابات ضروري و مفيد به فايده است و مي توانند به بهبود شرايط
كنوني كشور در همه عرصه ها كمك كنند، در اين صورت نمي توان اين حضور را
مشروط به شرط هايي غير مرتبط با آن نمود.
وي مي افزايد: اصلاح طلبان
اگر در گذشته امكان حضور نسبي داشته اند بايد ببينند كه آيا اتفاقاتي كه
منجر به نبود شرايط لازم شده همه مربوط به حكومت است يا خودشان هم در آن
مسئوليت دارند. در صورت اخير بايد به تناسب آن نيز به بهبود شرايط اقدام
كنند.
وي خواستار برخي تمهيدات از سوي اصلاح طلبان براي شركت در
انتخابات شد و گفت: از جمله اين تمهيدات و در واقع مهمترين آنها بازنگري
نسبت به رفتارها و سياست هاي 4 سال گذشته است. آن چه روشن است با تداوم آن
سياستها نمي توان در انتخابات پيش رو حضور داشت (حداقل در شرايط حاضر) زيرا
در اين حالت حضور اصلاح طلبان مسأله و مشكل حكومت است و از آن استقبال نمي
كند اما اگر حضور آنان به گونه اي باشد كه راه حلي براي حكومت باشد گمان
نمي كنم حتي جناح هاي تندرو حكومت هم قادر باشند كه مانع حضور آنان شوند.
عبدي
پس از انتخابات مجلس گفته بود كه طيفي از جريان هاي راديكال دنبال هل دادن
خاتمي به تحريم انتخابات و انتحار به سبك سازمان مجاهدين خلق (منافقين)
بودند. خاتمي البته مشابه اين انتحار را در جريان فتنه سبز و همراهي با
جريان ساختارشكن و آشوبگر مرتكب شد.
برخلاف اظهارات عبدي، پايگاه
اينترنتي جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) در مطلبي به قلم «مرتضي-ك» از اعضاي
متواري گروهك ملي-مذهبي (نزديك ترين مؤتلف سياسي حزب مشاركت) خواستار
تحريم انتخابات شد و حضور در انتخابات را بازي در زمين حاكميت و دميدن در
تنور دشمنان دموكراسي توصيف كرد.
جرس خطاب به اصلاح طلبان نوشت:
عدم شركت در انتخابات پايان جهان نيست اما برخي نيروهاي سياسي اصلاح طلب
معتقدند حضور نيافتن در انتخابات به معناي محو شدگي و گم گشتگي در جامعه و
فراموشي است.
جرس اين را هم اشاره كرده كه حاكميت فعاليت اصلاح طلبان را مشروط به برائت از دست اندركاران فتنه مي داند.
در
همين حال عبدالله نوري در ملاقاتي با اشاره به تقابل دو نگاه شركت در
انتخابات يا تحريم آن در ميان اصلاح طلبان و جنبش سبز گفته است: مي توان از
فرصت انتخابات استفاده كرد. لكن همه اينها اما و اگر دارد. نبايد بگونه اي
انفرادي و جداي از جمع تصميم گيري نمود و موجب انشعاب در جريان اصلاحات
شد.
در حال حاضر نظرات گوناگوني وجود دارد، برخي دوستان مي گويند
عجله نداريم و مي گذاريم اين دوره هم بگذرد، گروهي مي گويند مشكلات غير
قابل حلي در كشور وجود دارد و نبايد وارد صحنه شد، و يا مي گويند جريان
اصلاحات نبايد تنور انتخاباتي كه ابهام هاي فراواني در آن هست را براي
ديگران گرم كند، بعضي مي گويند با شركت در انتخابات نبايد به نحوه عمل
حكومت مشروعيت بخشيد. در پاسخ گروهي ديگر از دوستان مي گويند كشور براي
جريان و گروه خاصي نيست و اگر كشور آسيب ببيند، همه آسيب مي بينند.
وي
خواستار جمع بندي دو سوي قضيه و حضور در انتخابات و معرفي نامزد شد. نوري
در عين حال اذعان كرد: متأسفانه تعريف روشني از اصلاحات و جنبش سبز ارائه
نشده است و معيار و مرزبندي مشخص و مدوني براي اصلاح طلبي و جنبش سبز موجود
نيست. از جنبش سبز مي توان تعريف اعم يا تعريف اخص كرد.
در خصوص
جريان اصلاحات هم همين طور است. با اين وجود، هم اصلاح طلبان و هم جنبش سبز
همراه با رهبران و نخبگان اين جريانات مدعي پايبندي به قانون اساسي هستند و
شايد بشود همه جريانات منتقد و غيربرانداز را حول محور قانون اساسي شكل
داد و منسجم كرد. من فكر مي كنم اصلاحات و جنبش سبز هم پوشاني زيادي دارند و
محور آنها قانون اساسي است.»
وزير كشور معزول دولت اصلاحات كه خود
بسترساز بخشي از آشوبگري ها در دهه 70 بود، اشاره اي به اين واقعيت نكرد كه
ميدانداران فتنه سبز در سال 88، در امر آشوب بودند و ضمن مقابله صريح با
مباني و اصول قانون اساسي، خواستار حذف جمهوري اسلامي بودند.
مردم چندبار بايد از شما عبور بكنند؟
اگر شرايط فراهم شود و اصلاح طلبان هم بتوانند در انتخابات حضور پيدا كنند مورد اقبال و توجه مردم قرار نخواهند گرفت.
محمدرضا
تابش نماينده اصلاح طلب مجلس در گفتگو با خبرگزاري آريا درباره تغيير
مواضع عبدالله نوري كه برخي آن را سياسي مي خوانند، تاكيد كرد: بنده چيزي
از سخنان عبدالله نوري نشنيده ام اما بايد بگويم نبايد اين گونه موضع گيري
ها را از جانب ما سياسي كاري فرض كرد.
وي افزود: ما به نظام و
انقلاب دل بسته ايم، به قانون اساسي پايبنديم و مواضع خود را اعلام كرده
ايم. ما مي گوييم هر اهرم يا وسيله اي كه باعث شود با كوتاه آمدن از مواضع
خود در جهت ترميم آسيب ها اقدام كنيم اين كار را انجام خواهيم داد حال
دوستان مي توانند اين موضع گيري را حمل بر ترس اصلاح طلبان بدانند.
اين
نماينده مجلس تصريح كرد: ما حاضريم از بسياري از مواضع شخصي خود در دفاع و
اعتراض به ناروايي هايي كه در حق بسياري از اصلاح طلبان شده است كوتاه
بياييم.
وي اظهار داشت: متاسفانه در شرايط فعلي مردم حتي از اصلاح
طلبان عبور خواهند كرد بنده معتقدم اگر حتي شرايط فراهم شود و اصلاح طلبان
هم بتوانند در انتخابات حضور پيدا كنند مورد اقبال و توجه مردم قرار
نخواهند گرفت زيرا مردم اميدشان را به ما هم از دست داده اند.
اظهارات
تابش درباره عبور مردم از مدعيان اصلاح طلبي حرف درستي است و اين واقعيت
آخرين بار در انتخابات مجلس نهم كه سردمداران اصلي جبهه اصلاحات همسو با
اپوزيسيون خارج نشين به تحريم انتخابات دست زده بودند، به نمايش درآمد.
حضور 65 درصد واجدان شرايط در انتخابات مجلس نهم در حالي كه معدل 8 دوره
قبلي انتخابات مجلس حدود 60 درصد بود ثابت كرد مردم از جريان هاي تندرو هم
بازي با محافل ضدانقلاب عبور كرده و بر موضع نهم دي88 استوار هستند.
در
عين حال اظهارات خواهرزاده خاتمي مبني بر اينكه اصلاح طلبان حاضرند از
اعتراض به ناروايي هايي كه در حق آنان شده كوتاه بيايند، دست پيش گرفتن
براي پس نيفتادن است. گردانندگان اصلي جبهه اصلاحات- و نه افراد منفعل و
متأثر اين جبهه- پايه گذاران اصلي جفا به نظام و انقلاب بوده و در طول
16-15 سال اخير علي الدوام در كنار جريان هايي ايستاده اند كه كينه شتري و
دشمني ابوجهلي با اسلام و انقلاب داشته اند و مسئله اين است كه چرا؟ يا
بايد گروهك هاي برانداز و ساختارشكن در اين مدت تغيير ماهيت داده و دلبسته
نظام و انقلاب و قانون اساسي شده باشند و يا مدعيان بي صداقت اصلاح طلبي از
هويت گذشته خود خلع شده باشند.
حقيقت اين است كه جمع نقيضين محال
است. بنابراين اگر سلطنت طلب ها، سازمان تروريستي منافقين، گروهك هاي
تروريستي كومله و ريگي و ديگر گروهك هاي نفاق مدعي خلق و ملي گرايي در
اردوگاه فتنه سبز در كنار سران اصلاح طلبان يكجا جمع شده اند، ترديد نبايد
كرد كه مدعيان اصلاح طلبي دچار بيماري قلب شده اند و ادعاي دلبستگي آنها به
نظام و انقلاب فاقد اعتبار است.
هافينگتون پست: آمريكا با سرعت به سمت ورشكستگي پيش مي رود
طرح
كنگره آمريكا براي پرهيز از پرتگاه مالي دوام نمي آورد. بدهي هاي آمريكا
با 60 درصد افزايش دوره اوباما، به بيش از 16 هزار ميليارد دلار رسيده و
دولت را به سمت ورشكستگي سوق مي دهد.
روزنامه هافينگتون پست در
تحليلي نوشت: برخلاف آنچه در ظاهر به نظر مي آيد، آنچه كنگره آمريكا براي
پرهيز از سقوط در پرتگاه مالي تصويب كرد، معناي ديگري جز شكست نداشت. اين
توهم است كه تاخير انداختن پرتگاه مالي را درمان تلقي كنيم. اكنون بدهي ها
از معادل صددرصد توليد ناخالص داخلي فراتر رفته و به 16هزار و چهارصد
ميليارد دلار رسيده است.
اين روزنامه خاطرنشان كرد: تدابيري كه وزير
خزانه داري آمريكا اعلام كرده تنها مي تواند آمريكا را براي تامين هزينه
هاي سه ماهه نخست سال 2013 ياري دهد و 200 ميليارد دلاري كه در چارچوب اين
تدابير پيش بيني شده است خيلي سريع تمام خواهد شد. سناي آمريكا بار ديگر به
نسخه بي رنگ و رويي از يك طرح تن داد تا مجلس نمايندگان آن را به سرعت به
تصويب برساند.
ولي اين طرح به هيچ عنوان نمي تواند مشكل سقف بدهي
هاي آمريكا را حل كند و گفت وگو در اين باره در روزهاي آتي از سر گرفته
خواهد شد. موضوع ديگر مسئله صرفه جويي در بخش هايي از هزينه هاي دولتي است
كه پيش بيني مي شود تنش هايي را ميان اكثريت دموكرات سنا و اكثريت
جمهوريخواه مجلس نمايندگان به وجود آورد.
شبكه تلويزيوني فاكس نيوز
هم با بررسي بحران اقتصادي فزاينده در آمريكا گزارش داد: منتقدان دولت
اوباما مي گويند وعده و وعيد توخالي، آمريكا را به سمت ورشكستگي سوق خواهد
داد. توافق بين كاخ سفيد و جمهوريخواهان كه براي جلوگيري از ورود آمريكا به
پرتگاه مالي حاصل شد، تاثيري بر بدهي هاي سنگين دولت ندارد. گروه «آمريكا
در حال ورشكستگي» از طرفداران كاهش بودجه دولت آمريكا مبارزه اي را براي
جلب توجه نمايندگان كنگره به موضوع حساس هزينه هاي سرسام آور دولت شروع
كرده است.
اين گروه معتقد است كه حرف هاي توخالي باعث ورشكستگي
آمريكا خواهد شد و اين كه اصلي ترين موضوع كاهش هزينه هاي دولت است كه بايد
اجرايي شود.
گريچن همل از اعضاي اين گروه به فاكس نيوز گفت: «در چند
هفته گذشته فقط شاهد بحث درباره ماليات و درآمدها بوده است. اما مشكل
واقعي، خرج كردن بيش از حد و هزينه هاي دولت است. باراك اوباما وعده و
وعيدهاي فراوان براي كاهش هزينه ها داده اما هيچكدام از آنها عملي نشده
است. اوباما وقتي براي اولين بار به قدرت رسيد، ميزان بدهي آمريكا 10هزار
ميليارد دلار بود و او قول داد اين ميزان را تا پايان دور اول رياستش به
نصف برساند اما الان بدهي ها به بيش از 16 هزار ميليارد دلار رسيده است.»
اپوزيسيون خيلي از مرحله پرت است
«اپوزيسيون تشخيص درستي درباره فرهنگ مذهبي مردم ندارد و به همين دليل در جو مصنوعي خودش گرفتار مي شود».
پايگاه
اينترنتي گروهك ملي-مذهبي كه توسط شماري از پناهندگان اين گروهك به فرانسه
فعاليت مي كند، تحليل فوق را در واكنش به خبر مشايعت گسترده ضريح حرم مطهر
امام حسين(ع) منتشر كرد. اين ضريح چند هفته قبل با استقبال گرم مردم، از
شهرهاي مختلف كشورمان عبور كرده و سرانجام به كربلاي معلا رسيد.
پايگاه
گروهك ملي-مذهبي درباره اين استقبال كم نظير نوشت: اكثر مردم شهرهاي مختلف
ساعت قبل آمدن ضريح امام حسين[ع] منتظر آمدن آن مي ماندند. آنها اين كار
را ثواب مي دانستند. براين اساس اپوزيسيون ما بايد قبل از هر كاري تيپ
فرهنگي توده مردم يا روح غالب فرهنگي جامعه را بشناسند زيرا اگر روح غالب
فرهنگي جامعه خود را نشناسند يا تشخيصي درست نداشته باشند در جو مصنوعي
خودشان گرفتار مي شوند و سخنان يا تحليل هايي مطرح مي كنند كه از واقعيت
ويژگي هاي مردم و جامعه بدور است و هيچ گونه فونكسيون اجتماعي در برنخواهد
داشت.
اپوزيسيون بايد با مشاهده اين وضعيت بفهمد كه روح غالب فرهنگ
مردم مذهبي است. مذهبي كه تاريخ و حوادث و زيربناي اخلاقي و حساسيت جامعه
اش را ساخته است. آن ها اگر مي خواهند تغييري در جامعه به وجود آورند بايد
از مذهب آغاز كنند. اين چنين است كه اپوزيسيون ايران چه بخواهند و چه
نخواهند، چه بپذيرند و چه نپذيرند و چه دوست داشته باشند و چه دوست نداشته
باشند؛ بايد اين حقيقت را بپذيرند.
اين سايت اينترنتي سران برخي
گروهك ها را برج عاج نشين توصيف كرد و نوشت: «اين مسئله آدم را ياد كتاب
شازده كوچولو مي اندازد كه در سياره ششم با جغرافيداني برخورد مي كند كه
كتاب هاي بزرگ مي نوشت اما از چند قدم آن طرف تر خود بي اطلاع بود!».
آمريكا مقابل ايران در وضعيت اضطرار قرار دارد
يك
پايگاه خبري آمريكايي در گزارشي نوشت: آمريكا تحريم ها را اهرمي براي
مذاكرات مي داند اما تحريم هيچ تأثيري در محاسبات استراتژيك ايران نداشته
است.
نشنال اينترست مي نويسد: سياست خارجي و موضوع ايران درصدر
اولويت هاي دولت آمريكا در سال جديد ميلادي قرار دارد و حل و فصل مناقشه
هسته اي مستلزم حركت متقابل است. در واقع اين تصور كه همه چيز براي اوباما
در عرصه سياست خارجي مهياست، دور از واقعيات است. دولت اوباما در اضطرار
قرار دارد و نهايت اين اضطرار در مسئله ايران ملاحظه مي شود.
شدت
دلهره و نگراني باعث اتخاذ سخت ترين تحريم هاي تاريخ عليه ايران شد اما
ايران همچنان برنامه هسته اي خود را به شكل قاعده مند پيش مي برد. همين
موضوع مي تواند باعث اوج گيري مناقشه شود اما نه در حدي كه به معيارهاي
واشنگتن براي جنگ نزديك شود.
نشنال اينترست با اشاره به احتمال برگزاري
دور جديدي از مذاكرات ايران و گروه 1+5 مي افزايد: آمريكا تحريم ها را اهرم
مذاكره مي داند اما هيچ تغييري در محاسبات استراتژيك ايران به وجود نيامده
است.
اين رسانه از قول يك مقام آمريكايي اذعان كرد: بسته پيشنهادي
آمريكا به ايران داراي همان اسكلت بسته قبلي است كه ايران آن را رد كرده
است و تنها تفاوت آن با بسته قبلي به شكل و شمايل جديد آن برمي گردد.
مقامات آمريكايي در محافل خصوصي گفته اند كه به نظر نمي رسد ايران پيشنهادي
كه متضمن لغو تحريم ها نباشد را بپذيرد.
يك مقام برجسته آمريكايي
هم پيشنهاد «فرآيند گام به گام بر مبناي كنش متقابل» را مطرح و اشاره كرد
كه در عمل سخت است به ايران مقوله اي ارائه دهيم كه ارزش معادل داشته باشد.
در ادامه اين گزارش آمده است: بايد در سال 2013 به دنبال راه حلي متعادل و ميانه روانه بود.