به گزارش مشرق، محسن پرويز در گفتوگوي تفصيلي با فارس و در نقد و بررسي مسائل مختلف فرهنگي، از جمله يکي از موضوعات روزآمد حوزه ادبيات، يعني پايهگذاري يک جايزه معتبر جهاني سخن گرفت. اين موضوع، يعني تأسيس جايزهاي که بتواند نوبل آزاديخواهان لقب بگيرد، موضوعي بود که پيش از اينها، محمد ميرکياني در يادداشتي که به خبرگزاري فارس داد، پيشنهاد کرده بود.
اما گفتوگوي دکتر محسن پرويز، معاون فرهنگي دانشگاه علوم پزشکي، عضو هيأت مديره انجمن قلم ايران و معاون پيشين وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در امور فرهنگي، اندکي طولانيتر بود که براي حفظ ايجاز، کوتاه شده است.
* طرح تأسيس جايزه جهاني در انجمن قلم در حال پيگيري است
پرويز در ابتداي اين گفتوگو درباره تأسيس جايزه بينالمللي ـ که خود نام طاهره صفارزاده را برايش پيشنهاد داده ـ سخن گفت. وي اظهار داشت: هماکنون بحثهايي در جلسات هيأت مديره انجمن قلم ايران درباره راهاندازي اين جايزه مطرح شده، اما اصراري بر اين نيست که پيشنهاد اين کار به سرعت به نتيجه برسد و اين جايزه، بدون داشتن يک طرح و پشتوانه پخته و منطقي اعلام موجوديت کند.
اين عضو انجمن قلم با بيان اينکه انجمن، آزادترين نهاد رسمي حوزه ادبيات و کتاب ايران است، افزود: بررسي طرحي که پس از جايزه گرفتن ماريو بارگاس يوسا از سوي محمد ميرکياني مطرح شد، نياز به زمان و انديشه کافي دارد؛ چرا که ممکن است اين جايزه تأسيس شود، اما در نهايت، همان کساني از بودجه و امکانات اين مملکت استفاده کنند و تشويق شوند که در خدمت تفکر غرب هستند.
* تشويق انديشه خدمت به محرومان نه طبقات برگزيده
وي با بيان اينکه بايد شکل اجراي اين پيشنهاد، اصولي و اساسي باشد، اظهار داشت: بايد به گونهاي برنامهريزي کرد که اين جايزه در خدمت جامعه جهاني باشد و به کساني اهدا شود که انساني ميانديشند و جامعيت فکرشان، خدمت به محرومان است.
پرويز با تأکيد بر تکريم نويسندگان آزاديخواه ادامه داد: نگاه غالب در جوامع غربي، خدمت به طبقات برگزيده است و بسياري از فعاليتهاي فرهنگي که در آن کشورها صورت ميگيرد، تعظيم و تکريم اربابان زر و زور است؛ در حالي که ما با نگاه اسلامي ـ ايراني خودمان، برگرفته از فرهنگ اسلامي، دست کم شعار خدمت و توجه به محرومان جامعه را در نظر داريم.
وي در پاسخ به نکتهاي مبني بر انتقاد هميشگي عدهاي به نتايج جشنوارهها و جوايز ادبي تأکيد کرد: اگر اين جايزه راهاندازي بشود و بتواند در مسير صحيح خود قرار بگيرد، خواهد توانست تأثيرات مثبتي بر جريانات داخلي و خارجي حوزه ادبيات بگذارد و سرانجام، حرف و حديثهاي متعددي را که هميشه کساني براي سر دادنشان آمادگي دارند، ملغي خواهد کرد.
اين نويسنده در پاسخ به سئوالي مبني بر اينکه با نبود ديرينگي و پيشينه فکري کافي در کشورمان براي تأسيس اين جايزه، آيا ميشود انتظار داشت اين جايزه در ماههاي آينده به ثمر بنشيند يا خير، گفت: اين کار نياز به موافقت محافل گوناگون ادبي دارد. چرا که تأسيس يک جايزه معتبر جهاني نيازمند حمايت مالي است و طبيعتاً بايد براي آن يک موقوفه در نظر گرفت تا متکي به اهداي کمکهاي اين و آن نباشد.
وي اضافه کرد: تا وقتي اين موافقت و همگرايي در ميان محافل مختلف ادبي جهان به وجود نيايد، از همين الآن ميشود گفت که تأسيس جايزه جهاني، يک طرح شکستخورده است.
پرويز با تأکيد بر اينکه چنين جشنوارههاي جهاني نميتوانند خودشان را با اسپانسرهاي موردي سر پا نگه دارند، افزود: اينکه حاميان مالي متعددي براي اين جايزه در نظر بگيريم و مثلاً بگوييم فلان نهاد، اهداي اين مقدار از جوايز را به عهده بگيرد يا اين کارها را سامان بدهد، پذيرفته نيست.
وي با بيان اينکه افراد سالم و معتمدي در حوزههاي فرهنگي کنار ما هستند که آزمون خودشان را پس دادهاند، خاطرنشان کرد: ما بايد از اين چهرهها به خوبي استفاده کنيم و آنان را با سپردن اختيارات کافي کنار هم قرار دهيم. اين همان کاري است که در نقاط ديگر دنيا تجربه شده است.
اين عضو انجمن قلم ايران ادامه داد: خيلي از کارهايي که در غرب اتفاق ميافتد، ريشه مسلماني دارد. اگر در آن کشورها، کسي براي کارهاي عامالمنفعه هزينه کند، ديگر ماليات نميپردازد و همان هزينه را به عنوان ماليات از او ميپذيرند. اين جابهجايي دقيقاً مانند حمايت از نيازمندان به جاي دادن خمس است ـ که البته با مجوز مرجع صورت ميگيرد.
* تأسيس جايزه معتبر جهاني نيازمند «موقوفه» است
پرويز با قيد اين مقدمه تصريح کرد: کساني هستند که مايلند سرريز دارايي خود را صرف اجتماع کنند و فقط بايد مقابل آنها چراغي گرفت و راه را نشانشان داد. در کشور ما اين هدايتگري، آنطور که در کشورهاي پيشرفته هست، وجود ندارد. ميشود بخشي از درآمدهايي را که مراکز و بنيادهاي فرهنگي دارند، وقف جايزه معتبر جهاني کرد.
وي با اشاره به ضرورت رايزني با مسئولان مختلف دولتي و غيردولتي در داخل و خارج کشور اظهار داشت: اين کار با سرعت کم و دقت بالا بايد انجام شود تا نهايت، شاهد تأسيس مرکز مستقلي براي اعطاي جايزه جهاني به نويسندگان آزاديخواه جهان باشيم.
معاون سابق وزير ارشاد در امور فرهنگي در پاسخ به اين سئوال که آيا مرکز مستقلي که شما از آن نام ميبريد، روزي طفلي زير پر و بال انجمن قلم ايران نخواهد شد، گفت: انجمن قلم، صرفاً درباره راهاندازي آن فکر ميکند و نميخواهد جايزهاي تأسيس کند که مثلاً يک گروه بالاتر از جايزه قلم زرين باشد.
وي تأکيد کرد: به نظر من، سطح کار بايد خيلي بالاتر از اين حرفها باشد، تکاني به ادبيات دنيا بدهد و الگوهايي به سراسر جهان ارائه کند که براساس حرکت و رفتار ادبي اين الگوها، نويسندگي دچار تحول شود. همان کاري که غربيها اکنون با دادن جايزه نوبل انجام ميدهند و نويسنده مورد علاقه قدرتهاي بزرگ را به الگويي براي صاحبان قلم تبديل ميکنند.
پرويز در پاسخ به سئوالي مبني بر اينکه: وقتي انجمنهاي ادبي و محافل فکري ما در ارتباطات معمول، حتي با کشورهاي جهان سوم دچار مشکل هستند، چگونه ميشود تعاملات گستردهتري برقرار کرد، گفت: دليل اين محدوديت ارتباط، کوتاهي، روزمرگي و اداريگري نهادهايي است که ما دقيقاً براي همين کار تأسيس کردهايم.
* در استراتژي فرهنگي ضعف داريم
وي با بيان اينکه نميخواهيم خدمات افراد را ناديده بگيريم، ادامه داد: شايد مديران و کارکنان نهادي مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي مطابق وظايف پيشبيني شدهشان زحمت کشيده باشند، اما استراتژي کلان نهادي مثل اين سازمان دچار نقص بوده که ما در اين ارتباطات، ضعيف ظاهر شدهايم.
معاون سابق فرهنگي وزير ارشاد با آوردن مثالي از جنگهاي نادرشاه اضافه کرد: عرصه فرهنگ در کشور ما، خان خاني است و هرکس فکر ميکند کاري که انجام ميدهد، درست است و چون اينطور ميانديشد، کارش را با همان انديشه شخصي جلو ميبرد. خيلي وقتها هم هدفي جز خدمت نيست، منتها هدايتگري فرهنگي، امري بسيار مهم و حياتي است که کمتر مشاهده ميشود.
وي با بيان اينکه رهبر انقلاب، همواره کاستيها و مشکلات فرهنگي را به دقت گوشزد کردهاند، تصريح کرد: ايشان نکاتي را متذکر ميشوند، اما نهايتاً آنچه در قالب توجه به منويات معظم له دنبال ميشود، نتيجه ديگري در بر دارد.
پرويز در ادامه اين مصاحبه با تأکيد بر اينکه سياست کلان فرهنگي ما خيلي مشخص نيست، گفت: دو سال پيش، مباحث فرهنگي متعددي از سوي رهبر انقلاب شکافته و نقصيابي شد که در نهايت، قرار شد بودجه بخش فرهنگ افزايش پيدا کند. اين بودجه افزايش يافت و دولت در سفرهاي استاني، مبالغي را براي اين کار اختصاص داد، اما کسي نپرسيد که متولي هزينه کردن اين بودجه چه کسي است. چرا که بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي افزايش نيافت.
وي خاطرنشان کرد: ما در ارتباطات فرهنگي هم دچار همين مشکل هستيم. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي از تجميع چند مرکز و نهاد ايجاد شد که همين ارتباطات را سامان بدهد، اما آيا اين سازمان، اکنون اطلاعات جامع و روزآمدي درباره فرهنگ و هنر همه کشورها و چهرههاي فرهنگي آن سرزمينها دارد؟ آيا در برقراري تعاملات فرهنگي بين ايران و ساير کشورها موفق بوده است؟ آيا توانسته ارتباط مناسبي بين تشکلهاي ايراني و تشکلهاي مشابه در خارج کشور برقرار کند؟
* نظارت، حلقه مفقوده امور دولتي است
پرويز با بيان اينکه کارهاي انجام نداده زيادي روي زمين مانده است، گفت: نقد من به افراد و مسئولان نيست؛ چنانچه معتقدم دکتر خرمشاد، توان اداره کردن سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي را دارد؛ چنانکه دکتر مصطفوي هم اين توانايي را داشت. انتقاد به عزمي است که در يک سازمان براي برقراري ارتباط و تعامل پيشرفته و سازنده وجود ندارد.
وي با اشاره به تأسيس نهادهاي همراستا با مراکز ديگر اظهار داشت: يکي از مسائل کشور ما اين است که وقتي ميبينيم نهادي در کشور کار خودش را به خوبي انجام نميدهد، بلافاصله دست به کار تأسيس يک نهاد ديگر ميشويم. راه حل اين است که همانجايي را که متولي اصلي است، تقويت کنيم و بر نظارت و بازرسي ـ که حلقه مفقوده امور دولتي ماست ـ بيفزاييم.
اين عضو انجمن قلم ايران ادامه داد: البته نظارت بايد، پيشبرنده باشد و سنگي مقابل پاي مديران نيندازد. وقتي نظارت، صحيح و اصولي باشد، هر يک از مسئولان ميدانند که آخر سال از او درباره کارهاي کرده و نکرده سئوال ميکنند و از او ميپرسند: چقدر از اين برنامهاي که دادهاي، پيش رفته است؟
وي در انتقاد از عدم نظارت و بازرسي دقيق در کشور گفت: وقتي دولت دهم تشکيل شد، همه وزرا به مجلس برنامه دادند. کميسيونهاي مجلس آيا درباره اين همه برنامه ارائه شده، سئوال کردهاند؟ در حالي که دادن برنامه و خواستن آن بايد پروتکلي بين ارائه دهندگان و ناظران باشد. کسي بايد باشد که بپرسد آن طرحي را که تو ارائه دادي، چند گام به جلو برداشت؟