تاریخ معاصر کشور ما هنوز هم اسرار ناگفته بی شماری از نقش مخرب دیپلماتهای انگلیس، آمریکا و شوروی در وقایع مربوط به جنبش مشروطه، کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، ملی شدن صنعت نفت و سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی برای نسل جوان این مرز و بوم دارد.
گرچه با اقدام هوشمندانه جوانان دانشجوی پیروی خط امام خمینی ( ره ) در 13 آبان 1358و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بخشی از تاریکخانه سری این مراکز برای افکار عمومی روشن گردید اما گذشت زمان و به ویژه دخالتهای آشکار سفارتخانه هایی چون انگلستان، فرانسه، ایتالیا، امارات، عربستان سعودی و استرالیا در حوادث پس از انتخابات شکوهمند 22 خرداد 1388، خبر از ادامه توطئه ای سازماندهی شده از سوی سرویس های امنیتی بیگانه علیه این مرز و بوم دارد.
حضور آشکار دیپلمات های انگلیسی با نمادهای سبز در میان آشوبگران سبزپوش، نفوذ برخی از رابطین امنیتی سفارتخانه های اروپایی در ستاد کاندیداهای خاص و یا دیدارهای خصوصی و دوستانه سفرای غربی و عربی با برخی از سران فتنه اخیر و اعتراف اوباما بر دخالت در ایران براساس مجموعه اقداماتی تحت عنوان بند به اصطلاح قانوني با نام بند 1264 ( قانون قربانيان سانسور ايران ) تنها نمونه ای کوچک از تلاشهای سرویس های امنیتی بیگانه در جهت پیگیری اهداف شوم امنیتی خود در پوشش فریبنده کنوانسیون های بین المللی و مأموریتهای عادی دیپلماتیک است. گر چه هنوز هم برخی از به اصطلاح روشنفکران غربگرای جامعه ما نقش سفارتخانه های خارجی را در حوادث پس از انتخابات توهم می خوانند؛ اما بسیاری از اسناد گواه بر حق بودن این نظریه دارد. به هر تقدیر نوشتار پیشرو در آستانه سالگرد رفراندوم 40میلیونی ملت به نظام اسلامی در پی واکاوی نقش سفارتخانه های برخی از کشورهای غربی و حامیان منطقه ای آنان در حوادث پس از انتخابات است. به این منظور در ابتدا به وظایف مأمورین دیپلماتیک بر اساس معاهدات بین المللی خواهیم پرداخت.
وظایف مأموران دیپلماتیک بر اساس قواعد بین الملل
مأموران دیپلماتیک به نمایندگی از کشور فرستنده وظایف محوله را البته در چارچوب قوانین و مقررات بین المللی انجام می دهند؛ اهم وظایف آنها به ویژه مسئولیت رئیس مأموریت (سفیر) به قرار ذیل می باشد.
الف- نمایندگی دولت فرستنده نزد دولت پذیرنده؛
ب- حفظ منافع دولت فرستنده و اتباع آن در دولت پذیرنده تا حدودی که درحقوق بین الملل موردقبول است؛
ج- مذاکره با حکومت دولت پذیرنده؛
د- استحضار از اوضاع و سیر وقایع در دولت پذیرنده با استفاده از تمام وسائل مشروع و گزارش آن به حکومت فرستنده؛
هـ- بسط روابط دوستانه و توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی و علمی بین دولت فرستنده و پذیرنده (ذوالعین، تابستان 1384: 120 ).
وظایف مذکور که در مقررات ماده 3 عهدنامه وین پیش بینی شده است مزایا و مصونیت هایی را برای حسن انجام مأموریت مأمورین دیپلماتیک دولت فرستنده در سرزمین دولت پذیرنده در نظر گرفته است. اما همین معاهده دیپلماتهای دولت فرستنده را ملزم به رعایت قوانین، مقررات و شعائر ملی و مذهبی کشور پذیرنده کرده است. علاوه بر این، معاهده وین مقرر داشته که اقدامهای دیپلمات های کشور فرستنده نباید به عنوان عملیاتی برای مداخله در امور کشور پذیرنده بدل گردد (ضیایی بیگدلی، 1383: 382).
بر این اساس کارمندان دولت فرستنده می بایست مأموری که برخلاف مقررات بین المللی عمل کند و فعالیت غیرقانونی انجام دهد، مثلاً اگر در امور داخلی دولت محل خدمت مداخله کند، از سوی کشور پذیرنده به عنوان عنصر نامطلوب تشخیص داده میشود.دراین صورت از دولت فرستنده خواسته میشود که مأمور خویش را فرا بخواند زیرا در غیر این صورت دولت پذیرنده می تواند او را اخراج نماید.
انگلیس
به گواه تاریخ روابط انگلیس با ایران قبل ازانقلاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچگاه دوستانه و خیرخواهانه نبوده است. انگلیسی ها هرگز صادقانه با ایران برخورد نکردهاند. رفتار آنها با ایران همواره رفتاری مغرضانه، خلاف و دون شأن دیپلماتیک بوده است. آنها برای دستیابی به اهداف خود تنها شکل و شیوه خود را با عصر استعمار تغییر داده اند.
با گذر زمان و حرکت به سمت لحظه های سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری دهم، مجموعاً 55 خبرنگار از رسانه های انگلیس تحت عنوان پوشش انتخابات به ایران سفر کردند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که سه هفته به 22 خرداد پروازهای ایرانایر با وجود جایگزین شدن پروازهای بزرگ بازهم با کمبود جا مواجه می شوند. در این زمان انگلیسیها سعی کردند با افزایش اعزام مسافرانی با اهداف خاص به ایران و با استفاده از آموزههای اطلاعاتی خود بر انتخابات تاثیرگذار باشند.
در این بین سفارت انگلستان در تهران به عنوان مرکز فرماندهی، هدایت و خطدهی اقدامهای مداخله گرانه دولت خود در پروژه طراحی شده توسط برخی از عوامل داخلی فتنه، بیبیسی فارسی و سرویس امنیتی این کشور را بر عهده داشت. سفارت انگلیس تحت پوشش نیروهای محلی،افرادی را بین اغتشاشگران فرستاده ومطالب مورد نظر خود را به آنها و به جامعه القا میکرد. آنها با استفاده از بعضی اغتشاشگران اخباری را در این زمینه جمع آوری و برای شبکه های خبری خود ارسال میکردند. درپی بروز دخالتهای افراد سفارت انگلیس درهمان روزها 8 تن از کارمندان سفارتخانه دستگیر شدند تا نقش مبهم آنها در حوادث انتخابات آشکار شود. عصبانیت و واکنش مقامهای انگلیسی پس از دستگیری کارمندان سفارت انگلیس در تهران خود بیان کننده ترس آنها ازفاش شدن مسائل پشت پرده در خصوص دخالتهای مخربشان در قضایای پس از انتخابات ایران بود( نادری، 10 مرداد 1388: 12).
در تأیید نگرش بالا حسین رسام تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دومین جلسه دادگاه متهمان براندازی نرم در مورد کیفیت اقدامهای سفارت انگلیس در تهران میگوید: سفارت انگلیس به دلیل سیاستهای خصمانه اش درایران وترس ازافشای ارتباط گیریاش بامنابع داخلی اقدام به ارتباطگیری از طریق کارکنان محلی می کند و به دستور مقام های سفارت من نیز اقدام به ارتباط گیری می کردم.
من حدود 130 مرتبط داشتم که متعهد شدم تعداد آنها را به 180 نفر برسانم و تماسهای من با آنها در اماکن عمومی، رستورانها و کافی شاپها با هزینه سفارت انگلیس بود که مطالب مورد گفت و گو در این جلسه ها نیز به اطلاع مقامهای لندن میرسید. تحلیلگربخش سیاسی سفارت انگلیس در ادامه سخنان خود در مورد تلاشهای سفارت بهویژه در جلب روشنفکران و دگراندیشان ایرانی میگوید: منبع اصلی ما روشنفکرانی بودند که دارای زاویه با نظام هستند. وی به نقش آفرینی شورای فرهنگی بریتانیا دراین ارتباط گیریها اشاره دارد. رسام در این باره می گوید: دوبخش بورسها و پروژه ها ازمهمترین بخش های شورای فرهنگی بریتانیا بود. برای ایجاد مرتبطین جدید در هر دوره از امتحان های آیلس که حدود 2 هزار نفر در آن شرکت میکردند استفاده می شد و اطلاعات این افراد در اختیار شورای فرهنگی بریتانیا قرار می گرفت.
رسام به اقدام های این شورا برای تاثیرگزاری در ارکان حکومتی در جمهوری اسلامی ایران اشاره میکند و در ادامه اعتراف های خود می گوید:این شورا از طریق انعقاد پروژه هایی مثلاً از وزارت بهداشت هم اطلاعات راجمع آوری می کرد وهم تلاش میکرد این نهادها راتحت تأثیرخود قراردهد.
وی شناسایی وجذب نخبگان ازطریق بورسهای مختلف به ویژه بورس مخصوص وزارت خارجه انگلیس و نیز تلاش درجهت دستیابی به پیشرفت های علمی کشوررا از دیگر اهداف شورای فرهنگی بریتانیا و سفارت انگلیس درتهران بر می شمارد.
حمید رسام با اشاره به ارتباط گیری سفارت انگلیس باNGOها،در مورد اهمیت راهبرد دیپلماسی عمومی برای سفارت انگلیس میگوید: راهبرد و سیاست دیپلماسی عمومی ازاساسی ترین شیوه هادرکشورهای مورد هدف بود و سفارت انگلیس درتهران ازطریق وزارت خارجه،سالانه 300 هزارپوند برای این منظوردریافت می کرد.
تحلیلگرارشدبخش سیاسی سفارت انگلیس و یکی از 9 کارمند محلی سفارت انگلستان در تهران در بخش دیگری از اعترافات خود به سفرهای مقام های سفارت انگلیس به شهرهای مختلف ایران اشاره می کند و از آن با عنوان سفرهای استانی سفارت انگلیس یاد می کند. سفرهای استانی اعضای سفارت انگلیس تا 2 روزقبل ازانتخابات انجام می شد و در این سفرها راجع به گرایش های سیاسی مردم شهرهای مختلف و میزان مشارکت آنها تحقیق می شد.
رسام در تأیید اظهارات خود دستورالعمل دو صفحه ای را که به زبان انگلیس نوشته شده بود دربرابردوربین های خبرنگاران وعکاساسان قرارمی دهد و می گوید: دراین دستورالعمل ارسالی ازسوی لندن خواسته شده بود که اظهارنظرهای ائمه جمعه و نمایندگان رهبری ایران پیگیری شود تا مشخص شودکه آیا این افرادجهت خاصی را دنبال می کنند. همچنین خواسته شده بودکه تکیه خاصی روی سپاه و بسیج انجام شودکه آیا دراین انتخابات گرایش خاصی دارند.
وی تصریح میکند: توماسبرن نفر دوم سفارت انگلیس درزمینه ارتباطگیری و تأمین بودجه نقش بسیار ویژه ای داشت. رسام در مورد هماهنگی سفارت با بی بی سی فارسی برای القای تقلب در انتخابات ایران می گوید: گزارش هایی در تهران تهیه می شد که برای وزارت خارجه انگلیس ارسال می گردید که برخی از آنها تبدیل به سیاست ها می شد و توسط شبکه بی بی سی اجرا می شد.
وی در ادامه سخنان خود به صراحت به ملاقات دبیراول سفارت انگلیس با افراد وابسته به حزب اعتماد ملی و اعضای ستاد میرحسین موسوی اشاره دارد. او در این باره میگوید: بایکی ازمشاورین ستادموسوی ازطریق من ارتباط موثری برقراربود.
رسام با اعتراف به ناراحتی دولت انگلیس از پیروزی آقای احمدی نژاد چنین می گوید: برای سفارت انگلیس بهت آور بود و در اولین گزارش ارسالی به لندن برروی ادعای یکی از کاندیداها مبنی بر تقلب در انتخابات تأکید شده بود.
این متهم در ادامه از دستور سفارت انگلستان به کارمندان محلی و غیرمحلی سفارت برای حضور در آشوبها خبر می دهد: طبق دستور،سفارت ازکارمندان محلی خواسته بود در اغتشاش ها حضور یابند. پاتریک دیویس کاردار سفارت نیزدر راهپیمایی خیابان انقلاب تادانشگاه صنعتی شریف حضورداشت.(نقش گسترده سفارت انگلیس...، 17 مرداد 1388).
این مطالب و سخنان در حالی است که دبیرسوم سفارت انگلیس نیز بر خلاف تمامی معاهدات بین المللی و بهویژه معاهده وین در مورد روابط دیپلماتیک در اقدامی کاملاً مداخله گرانه وخلاف عرف دیپلماتیک بالباس سبزبه میان تجمع کنندگان رفته وهمراه آنها در راهپیماییهای غیرقانونی حضورمی یابد.در مورد اقدامهای خارج از عرف دیپلماتیک سفارت انگلیس در تهران نکته مهم این است که این گونه حرکتها در هماهنگی کامل با برخی از دیپلمات ها و سفارتخانه های سایر کشورهای غربی صورت می گرفته است. به طور مثال توماسبرن دبیر دوم سفارت انگلیس وشون مورفی دبیرسفارت استرالیا درستادانتخاباتی میرحسین موسوی رفت وآمد داشته وبا علی ماهر از مشاورین ستاد مرکزی انتخابات میرحسین موسوی نیزتعامل های مختلفی را برقرار کرده بودند (دیپلماتهای انگلیسی تماسهای مستمری...، 17 مرداد 1388 ).
جالب آنکه پس از آشکار شدن نیات ناصواب سفارت انگلستان در حوادث پس از انتخابات سخنگوی وزارت خارجه انگلیس به جای عذرخواهی از ملت و دولت ایران این گونه حرکات مداخله گرانه را برای دیپلماتهای خود ضروری توصیف می کند!چرا که از منظر این دولت یک فرد می تواند ایرانی مفتخر و وطن پرست باشد و در این ظرفیت برای سفارتخانه خارجی نیز جاسوسی کند.
فرانسه و ایتالیا
مقام های رسمی فرانسه از همان آغاز اغتشاشها در تهران با فراموش کردن رفتار سرکوبگرانه خود با جوانان حومه های شهرهای بزرگ این کشور بارها و بارها با انتقاد از برخورد حافظان جان، مال و ناموس مردم با آشوبگران از آنچه که تلاش مردم ایران برای دستیابی به دموکراسی و آزادی می خواندند حمایت کردند.
در این بین حاکمیت نیکولا سارکوزی در فرانسه و مواضع آمریکاگرایانه وی بر خلاف مشی ملیگرایانه و اروپا محور پاریس در سالهای پیش از حاکمیت او، در عرصه بین المللی بر عمق حمایت دستگاه دیپلماسی این کشور از اغتشاشگران و سران فتنه افزود.
اینگ ونه سرویس دهی ها به جریان فتنه تا جایی پیش رفت که برنارد کوشنر، وزیرخارجه یهودی الاصل فرانسه به صراحت تمام و برخلاف تمامی اصول دیپلماتیک از آماده بودن سفارت این کشور برای پناه دادن به آشوب طلبان در خیابانهای تهران خبر داد (در ناآرامی های تهران به...، 19 خرداد 1388 ).
به دنبال این دستور سفارت فرانسه درتهران هم نقش پررنگی درحمایت از آشوب های پس ازانتخابات و جاسوسی علیه کشورمان ایفا کرد. نازک افشار، کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه که دربخش فرهنگی سفارت فرانسه به مدت 18 سال مشغول فعالیت بوده است،در این باره میگوید: مسئولان بخش فرهنگی این سفارتخانه ازشرکت من دربرخی تجمع های پس از انتخابات خبر داشتند.
وی در مورد دستور مقام های فرانسوی برای گشودن درهای سفارت بر روی آشوبگران می گوید: براساس تصمیم های اتخاذ شده که به ماهم ابلاغ می شد اگر در جریان درگیری که جلوی در بخش فرهنگی ایجادمی شد فردی به سفارت پناه می آوردماباید اورا به داخل بخش فرهنگی پناه می دادیم.
نکته عجیبت ر آنکه فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا در این زمینه در اقدامی هماهنگ با سفارت فرانسه اعلام کرد که درهای سفارت کشورش در تهران برای افرادی که نیاز به روادید داشته باشند، باز است و ایتالیا تنها کشوری است که 70 ویزا برای شرکت کنندگان در تظاهرات اخیر تهران صادر کرده است(ایتالیا 70 روادید برای اغتشاشگران...، 14 تیر 1388).
کلوتیدریس،تبعه کشورفرانسه که مدتی دردانشگاه اصفهان تدریس میکرد به دستور سفارت فرانسه به میان تجمع کنندگان میرود و با تهیه اخبار و فرستادن تصاویر از حامیان فتنه سبز به وابسته علمی سفارت فرانسه سعی در انجام تحریک و حمایت بیشتر از فتنه گران در نزد افکار عمومی و رسانه های غربی میکند. مسئولان سفارت فرانسه همچنین درجریان اغتشاشاتی که بعد از انتخابات در تهران و حوالی این سفارتخانه روی داد، در این سفارتخانه را به روی اغتشاشگران گشوده و برای جلوگیری از دستگیری این افراد توسط نیروی انتظامی، آشوبگران را در پناه خود نگهداری می کردند (سفارتخانه های غربی دوربین جاسوسی...، 4 دی 1388).
امارات و عربستان سعودی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رشد بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه بسیاری از سران محافظه کار جهان عرب خود را در محاصره خواستههای رو به افزایش ملتهای مسلمان احساس کردند. ناکامی راهکارهای ملیگرانه، غیردینی و سازشکارانه در برابر اسراییل و در نهایت پیروزیهای مکرر ایران و جریانهای اسلامگرای متاثر از انقلاب اسلامی در سطح خاورمیانه بر عمق ناکامی آنان افزود.
لذا برخی از رهبران این کشورها به علت گرایش ذاتی خود به غرب و گرایش های وهابی تنها راه نجات خود از این وضعیت را تلاش و همکاری پیدا و پنهان با دنیای غرب به منظور تضعیف نفوذ ایدئولوژیک ایران در خاورمیانه دیدند. پس بر این اساس هرگونه ناآرامی داخلی در ایران را در جهت منافع خود لحاظ کردند. در بین کشورهای محافظه کار عرب، امارات به دلیل ادعاهای غیر واقعی در مورد جزایر ایرانی خلیج فارس و عربستان سعودی نیز به علت رقابت سنتی اش با ایران برای رهبری جهان اسلام و خاورمیانه، آشوبهای فتنه گرایانه اخیر را مکانی مناسب برای دنبال کردن منافع خود دیدند. حرکتهای منافی عرف دیپلماتیک سفارتخانه های این دو کشور به ویژه در حوادث روز عاشورا به اوج خود رسید. رضا رفیعی یکی از رابطان سفارت امارات درباره همکاری خود با عوامل امنیتی سفارت امارات به نکات جالبی اشاره می کند:
من درتله سرویس های اطلاعاتی امارات گرفتارشدم ومجبور به همکاری و اطلاع رسانی فعالیتهای خود به آنان بودم. مدت همکاری من حدود 2 سال به طول انجامید در این مدت برای اطلاعات ارایه شده به این سرویس ها ماهانه 5 هزاردرهم امارات دریافت می کردم (اعترافات تکان دهنده اعضای اصلی...، 17 مرداد 1388).
هرچند نقش عوامل بیگانه در ایجاد آشوب در برخی مسیرهای عزاداری روز عاشورا در تهران از سوی مقام های کشورمان انکارناپذیر اعلام شد اما در این میان به نظر می رسد در مقایسه با توجه به نقش برخی قدرت های غربی، آنچنان که باید به نقش عربستان سعودی و افراد مرتبط با این کشور توجه نشده است. چرا که برخی از سرنخ اتفاق های غیرمترقبه و موضوعاتی که در روز عاشورا در تهران اتفاق افتاده است به کشور عربستان سعودی برمی گردد.
عربستان با ارتباط گیری با برخی عوامل اوباش گر و تغذیه مالی آنها، با صرف هزینه های هنگفت برای انجام اقدام های تحریک کننده و آنهم به طور مشخص در موضوع ساختارشکنی مذهبی اجیر کرده بود.سعودی ها با توجه به نگاه منفی ایرانیان به آنها برای این منظور از عوامل مستقیم خود استفاده نکرده و سعی کرده اند با واسطه های خود به این اقدام مبادرت ورزند. این گونه حرکتهای مداخله گرانه در حالی است که دولت عربستان همزمان دولت ایران را به دخالت در یمن و منطقه شیعه نشین خود متهم می کردند(10 دی 1388).
اعتراف آمريكا به سازماندهي فتنه 88
علی رقم اینکه آمریکا در ایران سفارتخانه ای ندارد، باراك اوباما در گزارش خود كه براي رؤساي كنگره و مجلس سناي آمريكا- نانسي پلوسي و جوزف بايدن- ارسال شده، شرح مفصلي از اقدامات ضدايراني دولت خود در حوزه اطلاع رساني ارائه كرده است.
براساس گزارش اوباما ، مجموعه اين اقدامات تحت عنوان بندي به اصطلاح قانوني با نام بند 1264 ( قانون قربانيان سانسور ايران ) انجام مي شود. براساس گزارش اوباما، محور اصلي عمليات رسانه اي كاخ سفيد عليه ايران، نهادي دولتي به نام « شوراي پخش مديران» (BBG) است و شبكه خبر فارسي صداي آمريكا (PNN) و راديو فردا متعلق به راديو آزاد اروپا/ راديو آزادي (RFE/RL) از جمله رسانه هايي هستند كه در اين پروژه نقش دارند و به ادعاي اوباما، ايراني ها از اين طريق مي توانند به اخبار سانسور نشده و بي طرفانه دست يابند. در اين ميان تلويزيون شبكه خبر فارسي صداي آمريكا و راديو فردا نيز به صورت 24 ساعته به پخش برنامه و اخبار مي پردازند.
در ادامه اين گزارش به تلاش دوچندان آمريكايي ها براي دامن زدن به ناآرامي ها در ايران، درست روز بعد از انتخابات اشاره شده است. گزارش اوباما در اين زمينه تصريح مي كند: «روز بعد از انتخابات شبكه خبر فارسي صداي آمريكا دو برنامه جديد را در دستور كار خود قرار داد تا به ايرانيان درباره حوادث كشورشان اطلاع رساني كند. در يك «برنامه صبحگاهي جديد» يك «گزارش ويژه» دو ساعته قرار داده شد كه به اخبار انتخابات و حوادث پس از آن مي پرداخت.»
در گزارش اوباما سه منبع اصلي براي تامين محتواي برنامه هاي ضدايراني رسانه هاي دولتي آمريكا ذكر شده است. اين منابع عبارتند از؛ «1) تصاوير ويدئويي تهيه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ايراني؛2) تلفن هاي بينندگان از داخل كشور و تشريح آنچه ديده بودند؛ و 3) گزارش هايي از واكنش هاي ايرانيان خارج از كشور و همچنين واكنش هاي رسمي كشورهاي مختلف از جمله آمريكا.»
فركانس هاي ماهواره اي جديد، يك مسير اينترنتي حفاظت شده، تويتر و فيس بوك از ديگر ابزارهايي بودند كه واشنگتن در فتنه سال 88 از آنها براي گسترش اغتشاشات استفاده كرد. در گزارش دولت آمريكا در مورد اين ابزارها آمده است؛ «اداره « شوراي مديران پخش»، به منظور پشتيباني از برنامه ها، فركانس هاي ماهواره اي جديدي را پيش بيني نمود تا از قبل بر انسداد فركانس هاي امواج پخش اخبار توسط دولت ايران پيش دستي نمايد. همچنين يك مسير اينترنتي حفاظت شده و منحصر به فرد براي ايراني ها تعبيه گرديد تا تصاوير ويدئويي خود را به شبكه خبر فارسي صداي آمريكا ارسال نمايند. خدمات وب سايت «تويتر» نيز به صفحات وب سايت «فيس بوك» و وبلاگ ها افزوده شد.»
علي رغم شكست اين اقدامات، گزارش اوباما نشان مي دهد آمريكا از توطئه عليه جمهوري اسلامي دست نكشيد، و به دنبال گسترش و تنوع بخشيدن به گزينه هاي خود است؛ «دولت انتظار دارد كه با استفاده از كاربردهاي جديد موبايل هاي آيفون و اندرويد (Android)، صاحبان موبايل در ايران و ديگر نقاط جهان بتوانند:
* به وب سايت شبكه خبر فارسي صداي آمريكا دسترسي داشته و در صورت تمايل مقاله ها را ابتدا دانلود و سپس بخوانند.
* قطعه هاي خبري را به صفحات تويتر يا فيس بوك خود بفرستند تا از اين طريق اخبار بخش فارسي صداي آمريكا به صورت ويروسي منتشر شود.
* به صفحه تويتر مخصوص شبكه خبر فارسي صداي آمريكا دسترسي يابند.
* تصاوير ويدئويي و عكس را در وب سايت شبكه خبر فارسي صداي آمريكا آپلود نمايند.
اين امر به ايراني ها اجازه مي دهد تا اطلاعات و تصاوير خود را بدون ذكر نام ارسال نمايند تا صداي آمريكا نيز آنها را پس از بررسي پخش نمايد.»
براساس گزارش اوباما، جوانان هدف اصلي پروژه جنگ نرم آمريكا عليه ايران هستند كه سعي مي شود مستقيم و غيرمستقيم بر ذهن و رفتار آنها تاثيرگذاري شود. اين گزارش در اين مورد به طور اختصاصي به برنامه هاي راديو فردا اشاره مي كند؛
«راديو فردا تلاش كرده تا طيف گسترده اي از اطلاعات مربوط به مسائل داخلي و خارجي را در اختيار شنوندگان ايراني قرار دهد. راديو فردا در ابتداي هر ساعت برنامه اخبار را پخش مي كند، پس از آن گزارش ها، مصاحبه ها و همچنين بخش هايي پخش مي شوند كه به مسائل جوانان، زنان، فرهنگ، اقتصاد و سياست مي پردازند. راديو فردا كه عموما بر مخاطبين جوان تمركز كرده فضايي را بوجود آورده تا ايرانيان علاوه بر دسترسي به جهان خارج، با يكديگر نيز در ارتباط باشند.
راديو فردا سعي دارد از طريق آخرين تكنولوژي هاي اينترنتي و وب سايت هاي اجتماعي در كنش متقابل با شنوندگان خود قرار گيرد. در وب سايت راديو فردا، اخبار كوتاه، گزارش هاي خبري، مصاحبه ها، تحليل ها، تفسيرها، بخش ارسال نظرات، بخش عكس و همچنين قطعات صوتي و تصويري قرار داده شده اند تا كنش متقابل با بينندگان تقويت گردد.»
اين گزارش به جدال ماهواره اي ايران و آمريكا اشاره كرده و قيد مي كند: «شوراي مديران پخش قبل و پس از انتخابات رياست جمهوري ايران، با تنظيم فركانس ها و اضافه سازي ظرفيت هاي ماهواره اي جديد به مقابله با پارازيت هاي ماهواره اي دولت ايران مي پردازد. «شوراي مديران پخش خبر» به طور مداوم اقدامات ايران براي ارسال پارازيت را زيرنظر دارد. اين اداره مهندسين متخصص خود را به كار گمارده تا با تدوين استراتژي هاي لازم از دسترسي مخاطبين به برنامه ها اطمينان حاصل نمايند. اين چالش بالاخص زماني بزرگتر مي شود كه بدانيم برنامه ها بايد از فركانس هاي آشنا براي مخاطبين خارج شده و يا به ماهواره هايي كه كمتر توسط ايراني ها استفاده مي شوند منتقل گردند.»
اوباما در مورد ابزار راديويي دولت آمريكا در جنگ نرم عليه ايران گزارش مي دهد: «اداره «شوراي مديران پخش» پس از 15ژوئن، تعداد فركانس هاي موج كوتاه راديو فردا را دوبرابر كرده است. اين افزايش در زمان صبح همچنين اوايل و اواسط عصر رخ مي دهد يعني زماني كه بيشترين مخاطبين در كنار راديوها قرار گرفته اند. بدين ترتيب فركانس هاي ارسال امواج راديو فردا از 5 به 10افزايش يافتند.»
اين گزارش با اشاره به نقش برجسته اينترنت در جنگ رسانه اي عليه جمهوري اسلامي ايران، اقدامات كاخ سفيد در اين حوزه را اينگونه تشريح مي كند: «قبل از انتخابات، تلاش هاي «شوراي مديران پخش» بيشتر بر وب سايت هاي فيلترشكن متمركز بود. همچنين يك نرم افزار فيلترشكن نيز وجود داشت كه به كاربران ايراني اجازه مي داد تا به برنامه هاي شبكه خبر فارسي صداي آمريكا و همچنين راديو فردا دسترسي يابند.
بعد از افزايش رسمي سانسور در فضاي بعد از انتخابات خود ايراني ها به دنبال راه هايي بودند تا بر اين مشكل فايق آيند. «شوراي مديران پخش» در تلاش است تا با يافتن منابع جديد براي حمايت از قراردادهاي فعلي با فروشندگان نرم افزارهاي فيلترشكن و همچنين يافتن نرم افزارهاي جديد، به مقابله با اخلال هاي دولت ايران در برنامه هايش بپردازد. «شوراي مديران پخش» وب سايت ها و نرم افزارهاي فيلترشكن جديد معرفي كرده و تلاش خواهد كرد تا انطباق پذيري و سازگاري كاربران ايراني را افزايش دهد.»
گزارش مذكور درباره نقش شبكه خبر فارسي صداي آمريكا در اغتشاشات پس از انتخابات مي گويد: «پوشش خبري ناآرامي هاي انتخابات ژوئن 2009 در شبكه خبر فارسي صداي آمريكا با برقراري شبكه گسترده ارتباطات كاركنان اين بخش در داخل ايران- روزنامه نگارها، فعالين، تحليل گران سياسي- و همچنين كمك هاي شهروندان روزنامه نگار ايراني كه تصاوير ويدئويي و عكس از تظاهرات و ديگر وقايع تهيه مي كردند، رشد چشمگيري يافت. بخش فارسي صداي آمريكا در موبايل ها نيز قابل دسترسي است. در ماه هاي بعدي امكانات بخش موبايل اين شبكه خبري افزايش خواهند يافت.»
گزارش اوباما درباره منابع مالي اين پروژه آمريكايي تصريح مي كند: « برنامه هاي اداره « شوراي مديران پخش» براي استفاده از مقادير اختصاص يافته طبق بخش 1244 عبارتند از :
الف) شناسايي و سپس بسط يا توليد برنامه ها و پلت فرم هاي ويژه؛ و
ب) بسط يا توليد ظرفيت انتقال اطلاعات از طريق ماهواره، راديو و يا اينترنت.
پخش خبر به ايران از طريق تلويزيون، راديو، اينترنت و ديگر پلت فرم هاي ديجيتالي يكي از اولويت هاي اداره «شوراي مديران پخش خبر» باقي مي ماند. پيرو مبالغ اختصاص يافته براي سال مالي 2010 در «قانون تخصيص هماهنگ» «شوراي مديران پخش» به پشتياني خود از برنامه هاي ما ]دولت آمريكا[ براي برقراري ارتباط با مخاطبين ايراني كه اهميت زيادي دارد، ادامه خواهد داد.
ما از منابع « صندوق پشتيباني اقتصادي» (ESF) و « صندوق دموكراسي حقوق بشر» (HRDF) استفاده مي كنيم تا به مردم ايران ابزار لازم براي دستيابي به حقوق اوليه و تعيين حق سرنوشت خويش را ارائه كنيم. اين برنامه ها در سه حوزه عمده قرار مي گيرند: (1) تقويت سازمان هاي جامعه مدني؛ (2) افزايش آگاهي و تقويت حاكميت قانون كه شامل تبعيت از مفاد قانون اساسي و قوانين جاري ايران است و (3) افزايش آزادي بيان از طريق استفاده خلاقانه از رسانه هاي جديد به منظور درگير ساختن جوانان، آموزش روزنامه نگاران طبق استانداردهاي بين المللي و تدارك دسترسي به اطلاعات فيلتر نشده در اينترنت و همچنين تدارك امكانات زبان فارسي براي اين رسانه ها و ابزار جديد.»
اين گزارش از قراردادهاي جديد با شركت هاي تكنولوژيكي خبر داده و گسترش اقدامات خود ضد جمهوري اسلامي ايران را اينگونه شرح مي دهد: توسعه و بهبود سخت افزاري و نرم افزاري لازم در انتقال اطلاعات انجام گرفته است. «شوراي مديران پخش» چهار فركانس ماهواره اي جديد، يك صفحه در تويتر، كاربردهاي جديد در آيفون و اندرويد اضافه كرده و همچنين تعداد باندهاي موج كوتاه راديو فردا را دو برابر كرده تا از انتقال اطلاعات به مخاطبين ايراني حمايت و پشتيباني كند. همچنين اين اداره، قراردادهاي خود را با شركت هاي تكنولوژيكي ارائه كننده خدمات ضدفيلتر افزايش داده تا وب سايت ها و نرم افزارهاي فيلترشكن جديد به كاربران ارائه كند.
منبع: بولتن نیوز