مشرق - فوتبال روز دنیا هدف از ساختن پدیده ای به نام ستاره را ایجاد اتحاد می داند. ستارگانی چون مسی، رونالدو و در گذشته نه چندان دورتر مارادونا و پله کسانی بودند که اگر چه خارج از مستطیل سبز زندگی بسیار پر حاشیه ای داشتند امام هرگاه با پیراهن ملی و با باشگاهی وارد میدان شدند در خدمت تیم و برای موفقیت تیم تلاش می کردند. به فرض مثال می بینید ستارگانی چون توتی که همچنان با 35 سال سن برای تیم رم توپ می زند به دلیل شخصیت متعارفی که دارد در چند فصل اخیر دلیل اصلی دوری حاشیه از تیم رم به حساب می آید و با دامن نزدن به مسائل حاشیه ای سعی در ایجاد آرامش در تیم را دارد.
همانطور که می دانیم فوتبال به عنوان یک سرگرمی وارداتی بیش از 100 سال است که در کشور ما جایی در قلب تمام اقشار جامعه باز کرده و همچنان به محبوبیت فوتبال افزوده می شود. بی شک ستاره ها در این راه نقشی اساسی دارند اما در دهه اخیر با نگاهی به ستارگان قرمز و آبی متوجه می شویم که این افراد از علی کریمی گرفته تا فرهاد مجیدی که صد البته طرفداران بسیاری در بین مردم دارند هیچگاه نتوانسته اند نقطه اتحاد والگوی خوبی برای جوانترها باشد.
در جریان فصل گذشته پرسپولیس و اتفاقاتی که در نهایت منجر به ناکامی دنیزلی و پرسپولیس شد ردپای علی کریمی به وضوح دیده می شود.
نکته اینجاست که قوتبال دنیا ساختن ستاره را بر مبنای رسیدن به هدف بنا نهاد اما در اینجا ما شاهد هستیم که جریان کاملا بر عکس عمل می کند.
تیم استقلال این روزها با بازگشت فرهاد مجیدی نیز مشابه شرایطی را تجربه می کند که پرسپولیس در فصل گذشته امتحان کرد و از این ناحیه متضرر شد.
باید توجه داشت که یک ستاره به همان اندازه که می تواند مفید واقع شود با بی راهه رفتن می تواند نقطه انحلال باشد؛ نقشی که ستارگان پا به سن گذاشته و بی فروغ ما به خوبی بازی می کنند.
در روزهای گذشته در تمرین استقلال شاهد از این دست مسائل بودیم؛ برخورد سرد رحمتی با مجیدی و قهر نا بهنگام جواد نکونام اتفاقاتی هستند که استقلال را نا خواسته وارد حاشیه خواهد کرد و اینجاست که از ستارگان بزرگی چون نکونام، مجیدی و رحمتی انتظار می رود که با رعایت اصول حرفه ای گری و احترام گذاشتن به خواسته یکدیگر فقط به تیم بیاندیشند نا مسائل شخصی.
این بحث نیاز به موشکافی بیشتری دارد اما در اینجا به یک موضوع اشاره می کنیم؛ مارادونا فوتبالیست افسانه ای آرژانتین تا جایی پیش رفت که همان اذعان داشتند کشور آرژانتین روی نقش با نام وی مطرح شد و در ادامه با ورود او به دنیای فساد و حاشیه نام آرژانتین لکه دار شد. بعدها کارشناسان با آسیب شناسی جریان متوجه شدند نه تنها مارادونا مقصر نیست بلکه مقصر کسانی هستند که به مارادنا فقط فوتبال یاد دادند و روی ابعاد شخصیتی وی کاری نکردند. در ادامه آرژانتینی ها در تمام مدارس فوتبال به بازیکنان آداب معاشرت نوع برخورد با مردم و شکل صحبت کردن را آموختند اما در کشور ما برای کسی که در عرض 2 سال به شهرت و ثروت می رسد نه رفتار یک آدم مشهور را فرا گرفته نه کردار یک انسان ثروتمند را و این فرد با شهرت و ثروت بدون الگو در جامعه رها می شود و هم خود را نابود می کند و هم اطرافیانش را رنج می دهد.
در پایان لازم به توضیح است که باید تعریفی نو درباره ستاره داشت و این موضوع میسر نمی شود مگر ایجاد ساختاری پایه ای در باشگاهها.
* کریم کاظمی
همانطور که می دانیم فوتبال به عنوان یک سرگرمی وارداتی بیش از 100 سال است که در کشور ما جایی در قلب تمام اقشار جامعه باز کرده و همچنان به محبوبیت فوتبال افزوده می شود. بی شک ستاره ها در این راه نقشی اساسی دارند اما در دهه اخیر با نگاهی به ستارگان قرمز و آبی متوجه می شویم که این افراد از علی کریمی گرفته تا فرهاد مجیدی که صد البته طرفداران بسیاری در بین مردم دارند هیچگاه نتوانسته اند نقطه اتحاد والگوی خوبی برای جوانترها باشد.
در جریان فصل گذشته پرسپولیس و اتفاقاتی که در نهایت منجر به ناکامی دنیزلی و پرسپولیس شد ردپای علی کریمی به وضوح دیده می شود.
نکته اینجاست که قوتبال دنیا ساختن ستاره را بر مبنای رسیدن به هدف بنا نهاد اما در اینجا ما شاهد هستیم که جریان کاملا بر عکس عمل می کند.
تیم استقلال این روزها با بازگشت فرهاد مجیدی نیز مشابه شرایطی را تجربه می کند که پرسپولیس در فصل گذشته امتحان کرد و از این ناحیه متضرر شد.
باید توجه داشت که یک ستاره به همان اندازه که می تواند مفید واقع شود با بی راهه رفتن می تواند نقطه انحلال باشد؛ نقشی که ستارگان پا به سن گذاشته و بی فروغ ما به خوبی بازی می کنند.
در روزهای گذشته در تمرین استقلال شاهد از این دست مسائل بودیم؛ برخورد سرد رحمتی با مجیدی و قهر نا بهنگام جواد نکونام اتفاقاتی هستند که استقلال را نا خواسته وارد حاشیه خواهد کرد و اینجاست که از ستارگان بزرگی چون نکونام، مجیدی و رحمتی انتظار می رود که با رعایت اصول حرفه ای گری و احترام گذاشتن به خواسته یکدیگر فقط به تیم بیاندیشند نا مسائل شخصی.
این بحث نیاز به موشکافی بیشتری دارد اما در اینجا به یک موضوع اشاره می کنیم؛ مارادونا فوتبالیست افسانه ای آرژانتین تا جایی پیش رفت که همان اذعان داشتند کشور آرژانتین روی نقش با نام وی مطرح شد و در ادامه با ورود او به دنیای فساد و حاشیه نام آرژانتین لکه دار شد. بعدها کارشناسان با آسیب شناسی جریان متوجه شدند نه تنها مارادونا مقصر نیست بلکه مقصر کسانی هستند که به مارادنا فقط فوتبال یاد دادند و روی ابعاد شخصیتی وی کاری نکردند. در ادامه آرژانتینی ها در تمام مدارس فوتبال به بازیکنان آداب معاشرت نوع برخورد با مردم و شکل صحبت کردن را آموختند اما در کشور ما برای کسی که در عرض 2 سال به شهرت و ثروت می رسد نه رفتار یک آدم مشهور را فرا گرفته نه کردار یک انسان ثروتمند را و این فرد با شهرت و ثروت بدون الگو در جامعه رها می شود و هم خود را نابود می کند و هم اطرافیانش را رنج می دهد.
در پایان لازم به توضیح است که باید تعریفی نو درباره ستاره داشت و این موضوع میسر نمی شود مگر ایجاد ساختاری پایه ای در باشگاهها.
* کریم کاظمی