به گزارش مشرق، حسین موسویان مذاکرهکنندهٔ ارشد هستهای سابق ایران و معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوران ریاست حجت الاسلام حسن روحانی، با بیان اینکه در حال حاضر به کار علمی و آکادمیک در دانشگاه پرینسون آمریکا مشغول هستم، گفت: از ابتدا هم قصدی برای اقامت در خارج نداشتم . در اردیبهشت 1387 یعنی یک سال بعد از بازداشتم، پس از رای دادگاه خانه نشین بودم. سپس تصمیم گرفتم بقیه این دوران را به کار پژوهشی و علمی و آکادمیک بپردازم .
بخشی از گفت و گوی موسویان با «انتخاب» را در ادامه به انتخاب مشرق می خوانید:
بخشی از گفت و گوی موسویان با «انتخاب» را در ادامه به انتخاب مشرق می خوانید:
* در سال 1389 جنگ تمام عیار اقتصادی ، اطلاعاتی امنیتی و سیاسی علیه ایران شکل گرفت. لذا دفاع از منافع ملی کشور را بر خود واجب دیدم. سکوت را شکسته و با تمام ظرفیت و توان در مقابل با جنگ و تحریم علیه کشور و مردم ایران وارد عمل شدم و در کنفرانس های بین المللی مصاحبه با رسانه های برجسته جهان ، نوشتن مقاله در رروزنامه ها و سایت های معتبر جهان، دلایل و تجربه و تحلیل های خودم را "رد تحریم و جنگ و دفاع از حقوق هسته ای" ارائه کردم.. که به لطف و عنایت خداوند متعال انعکاس غیرقابل تصوری داشته است.
* من با حاج احمد آقا توکلی سابقه دوستی 28 ساله دارم . در سال 1364 یعنی در مقطعی که به عنوان رییس سازمان اداری مجلس در خدمت آقای هاشمی رفسنجانی بودم، با آقای توکلی ، حبیب الله عسگراولادی، مرتضی نبوی ، مرحوم ایت الله آذری قمی، ایت الله خزعلی ، آیت الله راستی کاشانی، آیت الله شرعی و جمعی دیگر، روزنامه رسالت را بنیانگذاری کردیم.
* من همیشه حاج احمدآقا را فردی متدین و شجاع ، دلسوز برای انقلاب و اسلام می دانستم. در دوران بعد از بازداشت اکثر جراید و بسیاری از سیاسیون در ایراد تهمت های ناروا به من، مسابقه گذاشته بودند. من هرکدام را که یقین داشتم دغدغه انقلاب و اسلام را دارد و به خدا و قیامت معتقد است، از ماجرا مطلع کردم تا آخرت خود را به دنیای دیگران نفروشند. مطمئن بودم که آنچه "حاج احمد آقا" علیه من نوشته براساس بغض و کینه نبوده ، بلکه از روی دلسوزی برای کشور بوده است. لذا با او تماس گرفتم و توضیحاتی دادم. پس از آن، او در مراجع قضایی ، و امنیتی بررسی ای گسترده ای را انجام داد و پس از آن، حلالیت طلبید .
* من ضمن سکوت ، از شهریور 86 یعنی قبل از رای دادگاه در مورد خودم ، حدود 30 شکایت علیه افراد و رسانه های مختلف به دستگاه قضایی تسلیم کردم و مدعی شدم هر آنچه در رسانه های مذکور علیه من عنوان شده خلاف حقیقت است به جز یکی دو مورد که هنوز به رای دادگاه منجر نشده است.
* در کلیه موارد و بدون استثنا افراد و رسانه ها محکوم شدند و یا در آستانه محکومیت به طور مستقیم یا با واسطه از من خواستند که گذشت کنم. من هم البته گذشت کردم و حتی نام افراد و رسانه های مذکور را هم خبری نکردم.
* امیدوارم با گذشت زمان حقایق برای آقای احمدی نژاد روشن شده باشد. بهرحال ایشان رییس جمهور بودند و من به عنوان یک شهروند بر خود لازم می دیدم نه تنها علیه ایشان شکایتی را مطرح نکنم، بلکه حرمت جایگاه ریاست جمهوری کشور را محترم بشمارم. ضمن اینکه من به سهم خود و براساس وظیفه ملی در ایام اقامت در خارج، در هر اجتماع یا کنفرانسی و سمیناری که بی جهت به احمدی نژاد حمله می کردند، از ایشان دفاع کردم و برای حضار توضیح دادم .
* وقتی که در اکتبر 2009 بین آقای جلیلی و ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا و سایر اعضای 5+1 توافق اولیه در مورد سوآپ اورانیوم غنی شده ایران و میله سوخت صورت گرفت ، با وجودی که در داخل کشور آقای احمدی نژاد و آقای جلیلی مورد حمله قرار گرفتند اما من از کار آنها در سخنرانی ها و مقالاتم دفاع کردم، چون این ایده را به نفع کشور می دانستم .
* وقتی آقای احمدی نژادر سپتامبر 2011 پیشنهاد توقف غنی سازی 20 درصد را در مقابل دریافت "میله سوخت" مطرح کرد ، من تا به امروز از این موضع ایشان در همه جا دفاع کردم. چون اعتقاد دارم منافع مردم و کشورم را نباید قربانی منافع شخصی و باندی و گروهی کرد.
* امیدوارم سیاسیون کشور ، از هر جناح تهدیدات بی سابقه علیه امنیت ملی ایران را درک کنند و به مخاصمات جناحی خاتمه دهند. مصلحت کشور در این است که فردی با عنوان رییس جمهور جدید زمام امور اجرایی کشور را در دست گیرد که بتواند از نیروهای کارآمد و معتدل و باتجربه هر دو جناح استفاده کند و "انسجام و وحدت ملی مورد نیاز کشور" را تحقق بخشد.
* به نظرم رییس جمهور جدید ایران باید از "مقبولیت جهانی" برخوردار باشد. روابط خارجی ما به شدت شکننده شده و نیازمند تحولات بنیادی و اساسی است. و این مقدور نیست مگر اینکه رییس جمهور جدید نزد جامعه جهانی و کشورهای همجوار و همسایه مقبولیت داشته و مورد احترام و البته مورد اعتماد رهبری باشد.
* من بعد از ترک کشور با هیچ یک از سیاستمداران کشور ، تماسی برقرار نکردم تا مبادا مزاحمت سیاسی برای آنها ایجاد شود.
* خدا می داند اصلاً از اینکه آقای دکتر روحانی در حال نوشتن این کتاب ای است خبر نداشتم . دو سالی روی کتاب خودم تحت عنوان "بحران هسته ای ایران" کار کردم و وقتی برای ناشر فرستادم ، دقیقاً اسفند 90 بود که همزمان در خبرها دیدم آقای روحانی هم کتاب هسته ای نوشته است.