به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:
جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین از سال ۲۰۱۸ با اعمال تعرفههای گسترده توسط دولت دونالد ترامپ آغاز شد و به تدریج به یک رقابت جامع اقتصادی، فناوری و ژئوپولیتیکی تبدیل گردید. این تنشها ابتدا بر کاهش کسری تجاری آمریکا تمرکز داشت، اما به سرعت به حوزههای فناوری پیشرفته، امنیت ملی، کنترل دادهها و منابع معدنی گسترش یافت. در آخرین تحول اخیراً در ۹ دسامبر ۲۰۲۵، لغو ممنوعیت صادرات تراشههای پیشرفته H۲۰۰ انویدیا به چین توسط ترامپ، بار دیگر مسیری که این جنگ طی میکند را به کانون توجهات بازگرداند.
روند جنگ تجاری؛ از آغاز تا اکنون
جنگ در مارس ۲۰۱۸ با تعرفههای ۲۵ درصدی بر فولاد و ۱۰ درصدی بر آلومینیوم آغاز شد. در ژوئیه همان سال، آمریکا تعرفه ۲۵ درصدی بر ۳۴ میلیارد دلار کالای چینی اعمال کرد و چین پاسخ متقابل داد. در سپتامبر، تعرفهها بر ۲۰۰ میلیارد دلار کالا به ۲۵ درصد افزایش یافت و چین بر ۶۰ میلیارد دلار کالای آمریکایی تعرفه وضع کرد. در ۲۰۱۹، تحریم هوآوی و قرار گرفتن آن در لیست سیاه، رقابت را به حوزه فناوری کشاند. در ژانویه ۲۰۲۰، توافق فاز اول امضا شد که چین را به خرید ۲۰۰ میلیارد دلار کالا از آمریکا متعهد کرد و آمریکا برخی تعرفهها را کاهش داد.
در دوران بایدن، سیاستهای سختگیرانه ادامه یافت. ممنوعیت اپلیکیشنهای تیکتاک و ویچت در ۲۰۲۰، کنترل صادرات نیمههادیها در ۲۰۲۲، و محدودیت سرمایهگذاری در فناوریهای حساس چین در ۲۰۲۳ از اقدامات کلیدی بودند. چین نیز با تقویت صنعت بومی نیمههادی و محدودیت صادرات عناصری مانند گالیوم و گرافیت پاسخ داد. در آوریل ۲۰۲۵، چین صادرات هفت عنصر معدنی کمیاب (مانند دیسپروزیم و ترابیوم) را مشروط به مجوز کرد، که اهرمی ژئوپولیتیکی بود.
در اکتبر ۲۰۲۵، دیدار شی جینپینگ و ترامپ در بوسان کره جنوبی (حاشیه نشست APEC) به آتشبس موقت منجر شد. چین متعهد به توقف محدودیتهای معدنی کمیاب برای یک سال، ازسرگیری واردات سویا و همکاری در کنترل فنتانیل شد. آمریکا تعرفهها را ۱۰ درصد کاهش داد. ترامپ این دیدار را موفقیتآمیز خواند، اما تحلیلگران آن را تاکتیکی و موقت دانستند، زیرا مسائل ریشهای مانند ظرفیت مازاد تولید چین حل نشد.
در دسامبر ۲۰۲۵، آمریکا اجازه صادرات تراشه H۲۰۰ انویدیا به مشتریان تأییدشده چینی را با پرداخت ۲۵ درصد عوارض به خزانه آمریکا داد. این تراشه شش برابر قدرتمندتر از گزینههای موجود در چین است، اما فروش آن با نظارت شدید برای جلوگیری از کاربرد نظامی همراه است. منتقدان آمریکایی این تصمیم را عقبنشینی از سیاست مهار دانستند، در حالی که چین ممکن است دسترسی داخلی به آن را محدود کند.
مؤلفههای اصلی
تعرفهها و مقابلهبهمثل: آمریکا بر ۵۵۰ میلیارد دلار کالای چینی و چین بر ۱۸۵ میلیارد دلار کالای آمریکایی تعرفه وضع کرد. این امر قیمتها را افزایش داد و زنجیره تأمین را بیثبات کرد. سهم چین در واردات آمریکا از ۲۲ درصد در سال۲۰۱۷ به ۱۷ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافت، و آمریکا تولید را به به ویتنام، هند، تایوان و مکزیک انتقال داد. اما جداسازی کامل رخ نداده، زیرا وابستگی به قطعات چینی باقی است.
جنگ تراشهها و کنترل صادرات: آمریکا صادرات نیمههادیهای پیشرفته را ممنوع کرد تا پیشرفت چین در هوش مصنوعی و کاربردهای نظامی را کند کند. این سیاستها چین را به خودکفایی مانند برنامه ساخت چین ۲۰۲۵، ترغیب کرد، هرچند کوتاهمدت اختلال ایجاد کرد.
محدودیت سرمایهگذاری و فناوری دیجیتال: ممنوعیت سرمایهگذاری آمریکایی در بخشهای حساس چین و نزاع بر سر تیکتاک که در نهایت در ۲۰۲۵ به واگذاری سهام عمده به کنسرسیوم آمریکایی منجر شد.
منابع معدنی کمیاب: چین با کنترل بیش از ۸۰ درصد تولید جهانی، از آن به عنوان سلاح استفاده کرد، اما پس از توافق بوسان تعلیق شد.
تغییر زنجیره تأمین: استراتژیهای نزدیکسپاری و دوستسپاری توسط شرکتها، که رشد اقتصادی کشورهای ثالث را افزایش داد، اما رشد جهانی را کاهش و عدم اطمینان را بالا برد.
جمعبندی و چشمانداز جنگ تجاری از تعرفههای ساده به رقابتی چندبعدی تبدیل شده است. آمریکا از برتری فناوری و چین از بازار بزرگ و منابع معدنی بهره میبرد. با وجود آتشبس موقت، رقابت ادامه خواهد داشت و تشدید تنش در فناوری، استفاده از منابع معدنی به عنوان ابزار چانهزنی و همچنین متنوعسازی زنجیرهها بدون قطع کامل وابستگی ادامه خواهد داشت. کاهش دائمی تنشها بعید به نظر میرسد و این رقابت احتمالاً دههها پایدار خواهد ماند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.




