سابقه مبارزات آن بزرگوار به شيوه اجداد طاهرينش از هنگامي بود كه اساس دين را با روي كار آمدن رضاخان در خطر ديد، لذا در منابر و سخنراني‌ها مردم را از توطئه‌ها آگاه مي‌نمود به ويژه در مورد كشف حجاب كه از نخستين برنامه‌هاي ضد اسلامي و زمينه‌ساز نشر منكرات و مفاسد در سطح جامعه و در نهايت نفوذ و سلطه هر چه بيشتر اجانب و بيگانگان بر همه شئون ميهن اسلامي بود، به شدت مخالفت و اعتراض مي‌فرمود.

سرویس فرهنگی مشرق/گروه تاریخ  به سهولت امكان‌پذير نيست كه انسان مقامات و مدارج معنوي مردان خدايي همچون آيت‌الله شهيد حاج سيد عبدالحسين دستغيب را درك نمايد تا چه رسد به اينكه به زبان يا به قلم آورد، لذا در اين گزارش تنها به بحث پيرامون گوشه‌اي از آثار وجودي آن بزرگوار و نقش ارزنده‌اي كه در اصلاح و تربيت نفوس ايفا نموده‌اند، اكتفا مي‌كنيم.
 
در عاشورای سال ۱۳۳۲ ق(که برابر بود با ۱۲۹۲ خورشید)، در کانون گرم و صمیمی خانواده ای شیرازی کودکی چشم به جهان گشود که پدر بزرگوارش مرحوم، سید محمد تقی دستغیب، به سبب عشق وافری که به حضرت سیّد الشهدا، اباعبدللّه الحسین علیه السلام ، داشت و نیز به دلیل مقارن بودن زمان ولادت این کودک با ایّام جان سوز شهادت امام حسین علیه السلام ، نام او را«عبدالحسین» برگزید؛ بدان امید که این مولود عاشورایی در آینده از رهروان و پاسداران واقعی خط سرخ شهادت باشد


 

دوران تحصیل
شهید دستغیب تا دوازده سالگی تحت نظر پدر بزرگوارش، نخست در مکتب به فراگیری قرائت قرآن، نصاب الصبیان، گلستان سعدی و سایر کتاب های رایج آن دوره پرداخت. آن گاه در محضر پدر بزرگوارش به تحصیل مقدمات علوم اسلامی مشغول گشت، ولی هنوز بیشتر از یازده بهار از زندگی او سپری نشده بود که از نعمت وجود پدر محروم شد. شهید دستغیب علی رغم مشکلات لحظه ای از تحصیل علوم اسلامی دست برنداشت. وی در شیراز از حوزه درس استادانی چون آیت اللّه ملاعلی اکبر ارسنجانی و مرحوم ملااحمد دارابی بهره های فراوان برد و به این ترتیب دوره مقدمات و سطح حوزه را در زادگاه خود به پایان رساند او هم زمان با پایان دوره سطح، در یکی از مساجد شیراز به امر تبلیغ و بیان احکام اسلامی و ارشاد مردم مشغول شد.



هجرت به نجف اشرف
 شهید دستغیب، با آغاز واقعه کشف حجاب، با این حرکتِ رضاخان به مبارزه پرداخت. عوامل نظامْ افشاگری ها و حملات شجاعانه این روحانی جوان و غیور را تحمل نکردند و او را بارها به زندان بردند. امّا چون هیچ یک از تهدیدهای دولتْ مرحوم شهید دستغیب را از انجام دادن وظیفه بازنداشت، در نهایت آن چنان او را تحت فشار قرار دادند که مجبور شد به نجف اشرف سفر کند. آیت اللّه دستغیب خود در این باره می گویند: در زمان رضاخان ما را چند بار زندانی کردند. بعد فشار آوردند که لباس روحانیّت را باید کنار بگذاری و از جرگه روحانیت باید بیرون بروی. ۲۴ ساعت مهلت دادند که خود را خلع لباس کنم. بنده ناچار به نجف اشرف رفتم و این کار در نوع خود وسیله خیری شد تا از محضر بزرگان آن روزِ حوزه استفاده کنم.


تحصیل در نجف اشرف
در سال ۱۳۱۴ ش آیت اللّه شهید دستغیب در نتیجه فشار عوامل رضاخان عازم نجف اشرف شد. در طول هفت سال اقامت در جوار بارگاه پرفیض حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام با جدیّت تمام به ادامه تحصیل و تهذیب مشغول شد و به مراتب علمی و معنوی بالایی دست یافت و در همان سنین جوانی به اخذ درجه اجتهاد از مراجع بزرگ آن زمان نایل آمد. استادان معروف ایشان در نجف اشرف عبارت بودند از: آیت اللّه سیدابوالحسن اصفهانی، آیت اللّه آقاضیاء عراقی، آیت اللّه سید باقر اصطهباناتی، شیخ محمّدکاظم شیرازی و مرحوم آیت اللّه میرزاعلی آقای قاضی تبریزی.


چگونگی بازگشت به ایران
آیت اللّه دستغیب پس از پشت سر نهادن مراتب و مدارج بالای علمی و استفاده از محضر بزرگان سیر و سلوک، در سال ۱۳۲۱ ش، به دنبال توصیه های استادش مرحوم آیت اللّه شیخ محمدکاظم شیرازی، عازم شیراز شد. نقل می کند روزی مرحوم شیخ محمدکاظم شیرازی پس از پایان درس خطاب به آیت اللّه دستغیب می فرمایند:«آقای دستغیب، یکی از علما خواب خوبی برای شما دیده است. بهتر است شما به شیراز برگردید». او در این دوره سخت مشغول تکمیل تحصیلات و آموختن معارف اسلامی بود و قرائن هم نشان می داد که در صورت ماندن در نجف به مراتب بالای فقهی دست می یافت. با این همه پیشنهاد استادش را پذیرفت و با انگیزه خدمت به اسلام و مسلمین به شیراز برگشت و ابتدا در مسجد طالبیون به اقامه جماعت و تبلیغ و ارشاد مشغول شد و سپس در مسجد جامع عتیق به فعالیت پرداخت. به سبب برخورداری از شایستگی های علمی و معنوی، طولی نکشید که انسان های مستعد زیادی گرد او جمع شدند و وی با درس های اخلاق و تفسیر به تربیت و پرورش آنان پرداخت

مبارزات سیاسی قبل و بعد از انقلاب
سابقه مبارزات آن بزرگوار به شيوه اجداد طاهرينش از هنگامي بود كه اساس دين را با روي كار آمدن رضاخان در خطر ديد، لذا در منابر و سخنراني‌ها مردم را از توطئه‌ها آگاه مي‌نمود به ويژه در مورد كشف حجاب كه از نخستين برنامه‌هاي ضد اسلامي و زمينه‌ساز نشر منكرات و مفاسد در سطح جامعه و در نهايت نفوذ و سلطه هر چه بيشتر اجانب و بيگانگان بر همه شئون ميهن اسلامي بود، به شدت مخالفت و اعتراض مي‌فرمود.
در اواخر سال 41 هنگامي كه نخستين اعلاميه رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي از قم شهر قيام به دست آيت‌الله دستغيب رسيد، خود شاهد بودم كه چگونه آثار تصميم و اراده در چهره معظم له آشكار گرديد و در همان هنگام تا زماني كه شربت شهادت نوشيد، لحظه‌اي آرام نگرفت و در يك كلام مي‌توان گفت او در تمام اين مدت فاني في‌الله و ذوب در امام خميني بود. حركت خود را دقيقاً با كم و كيف حركت امام تنظيم نموده، از هرگونه تندروي يا كندروي بر حذر مي‌داشت و در حقيقت مفاد اين جمله پر محتواي معصوم را اشعار مي‌دارد كه: «المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق».



بعضي پيشنهاداتي مي‌دادند كه معنايش پيشي گرفتن از امام بود و برخي محافظه‌كاري و حركت كند را توصيه مي‌نمودند، و به هيچ يك اعتنايي نمي‌فرمود. مكرر يادآور مي‌شد هر كس مي‌خواهد بداند هر گاه امام زمان (عج) ظهور فرمايند، نسبت به آن حضرت چه موضعي خواهند داشت، ببينيد الان نسبت به نايب بر حقش امام خميني چگونه است. خلاصه آنكه از مدافعين واقعي و جدي ولايت فقيه بود.

خودش مي‌فرمود: «هنگامي كه در مجلس بررسي نهايي قانون اساسي ديدم، بني‌صدر خبيث در رابطبه با ولايت فقيه كه اساس نظام الهي جمهوري اسلامي است، آن هتاكي‌ها را نمود بر خود واجب دانستم، به دفاع از ولايت فقيه برخيزيم و مطالبي را از تريبون مجلس بيان نمايم». آيت‌الله شهيد دستغيب به همان اندازه كه نسبت به مقام امامت و رهبري تولي داشت، نسبت به همه كساني كه خالصانه و براي خدا به امام راحل تأسي جسته و حقيقتاً پيروي مي‌كردند مهر مي‌ورزيد و حمايت و ترويج مي‌نمود. ازجمله در رابطه با رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه‌اي ـ مدظله العالي ـ هنگامي كه رئيس جمهور بودند مي‌فرمود:

«چيزي كه بنده نسبت به اين شخص بزرگ فهميده‌ام اين است كه فردي است خدايي، هوي‌پرست نيست، مقام نمي‌خواهد، قدرت نمي‌خواهد بدست بگيرد، امتحان خودش را پيش از پيروزي و بعد از پيروزي داده است، در هر پستي كه بوده امتحان خودش را داده است، كسي كه امام جمعه تهران باشد، آن وقت در جبهه‌ها برود، در سنگرها از اسلام دفاع كند. اين مرد بزرگ مقامي براي خودش قائل نيست، به عين مثل رهبر عظيم‌الشأن. امام فرموده به من خدمتگزار بگوييد بهتر است از اينكه رهبر بگوييد. آقاي خامنه‌اي هم اين جوري است، مقام نمي‌خواهد، مقام بر روي او اثر نمي‌گذارد».


در جريان جنگ تحميلي و بسيج نيروهاي خالص به جبهه و تأمين امكانات و تداركات براي رزمندگان وقتي جوان‌ها را مي‌ديد كه از همه چيز منقطع و به خداي خود پيوسته‌اند و در حال هجرت به سوي جهاد و شهادت هستند. مي‌فرمود:
«جان من به قربان اين جوانان باد، معنوياتي را كه ما سال‌هاي طولاني به دنبالش بوده‌ايم، اين رزمندگان و بسيجيان عزيز در مدت كوتاهي تحصيل مي‌نمايند».

بدين ترتيب طبيعي است كه استكبار جهاني و مزدوران جنايتكار آن به شدت نسبت به شخصيت آيت‌الله دستغيب حساس بوده و سرانجام ايشان را همچون اجداد طاهرينش به شهادت رساندند، غافل از اينكه شهادت آن بزرگوار خط و راهش را روشن‌تر و پر پيروتر نموده و مي‌نمايد.

بزرگ منشي و ساده زيستي ، شيوه اولياء

شهيد دستغيب در خانه اي محقر و ساده كه بي شباهت به خانه اجداد طاهرينش نبود ، زندگي را بسر مي برد و از هرگونه تجملات و مظاهر فريبنده دنيا پرهيز مي نمود. ارادت به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، تقوي ، زهد ، صبر ، اخلاق حسنه ، قدرت بيان و قلم از صفات بارز وي بشمار مي رفت. خوراكش كمتر از يك چهارم نان جوين بود كه آن را با مقداري پياز ، نمك و گاه مختصري پنير مي خورد و از خوردن گوشت پرهيز مي نمود ؛ چنانكه رياضتهاي شرعي مداوم ، مجاهدات و ترك شهوات او را ضعيف و رنجور ساخته بود .
شبها را با عبادت و تهجد به صبح مي رسانيد و بسيار روزه مي گرفت . عشق به روضه حضرت ابي عبدا... عليه السلام ريشه در جانش داشت و شبهاي عاشورا لباس سياه عزا به تن مي كرد. غالباً اول وقت به نماز مي ايستاد و در آن هنگام گويي كه ديگر در اين دنيا نبود. اوقات ايشان يا به عبادت و تلاوت قرآن و ذكر مي گذشت و يا به نگارش و يا به كمك و همدردي با نيازمندان .

به مردم علاقه زيادي داشت و سروكار ايشان با افراد طبقه 3 جامعه بود كه همواره به ياري و حل مشكلات آنها مي شتافت. معمولاً خاموش بود و با دقت به سخنان افراد گوش مي داد و سخنان درست آنها را مي پذيرفت . با دشمنانش نيز رفتاري شايسته داشت و به هيچكس اجازه نمي داد كه از مخالفين ايشان بدگويي كند. حتي گاهي با تعريف از مخالفين خود ، آنها را به شگفت مي انداخت.

وي در محيط خانه منشاء خير و بركت بود. همسر ايشان در اين باره مي گويد : « در امور زندگي به من اختيار تام داده بودند . هر كاري كه انجام مي داديم ، هيچ ايرادي نمي گرفتند چون مي دانستند كه راه ما راه خودشان و هدف ما يكي است. با بچه ها خيلي مهربان بودند. در اوقات فراغت در حياط با بچه ها قدم مي زدند و آنگونه كه بچه ها و نوه ها دلشان مي خواست ، با آنها رفتار مي نمودند. ايشان در كارهاي خانه هم علاوه بر كارهاي شخصي خود به ما كمك مي كردند به كرات مي گفتند : من اجازه امر كردن را به خودم نمي دهم . ايشان بسيار كم خوراك ، دائم الوضو و اهل تهجد و ذكر و دعا بودند . »

 فرزند شهيد نيز در مورد نقش ارزنده پدرش در منزل چنين اظهار مي دارد : « در ايام مريضي مرحوم والده ، از بچه ها نگهداري مي كردند. فراموش نمي كنم كه حتي در نظافت بچه ها ابايي نداشتند يا حتي خودشان خانه را جارو مي كردند. او مانند جدش رسول خدا بود ؛ اداكان في بيته كان في محنه اهله يعني آن هنگام كه در خانه بود ، غمخوار اهل خانه بود . »

خاطره رهبری از  آیت الله‌دستغیب

شيراز مأمن امامزادگان بزرگوار بود؛ در هيچ نقطه‌اى از كشور به قدر فارس، مرقدِ امامزاده وجود ندارد. معناى اين حرف اين است كه از هر كجا امامزاده‌ها و فرزندان معصومين، يا از جور خلفا مى‌گريختند و يا به اميدِ كمك مردم حركت مى‌كردند، متوجه شهر شيراز يا شهرهاى ديگر استان فارس مى‌شدند. آن معنويتى كه شخصيتى مثل شهيد بزرگوار مرحوم آيت‌اللَّه دستغيب مظهر آن معنويت بود، از اين خانواده و از اين مركز فياضِ تمام نشدنى اهل بيت (عليهم‌السّلام) سرچشمه گرفته است. اين عمق انگيزه‌ى دينى را نشان مى‌دهد. اين نورانيت، شخصيتى مثل شهيد دستغيب مى‌سازد و مى‌پروراند و نفَس گرم آن شهيد عزيز، در اين منطقه اين همه دل جوان و جوينده را شيداى معنويت مى‌كند؛ دلهاى جوانى كه از همان روزهاى اول به ميدانهاى جنگ رفتند.

من ديروز در جمع نظاميان مستقر در شيراز گفتم: اولِ انقلاب و اوائل جنگ تحميلى، در دورانى كه جبهه‌ها از همه طرف محنت‌بار بود و اكثر خرمشهر زير چكمه‌ى اشغالگران بود، بنده به منطقه‌ى آبادان و اين بخشِ خرمشهر رفتم؛ يك عده جوانِ بااخلاص نورانىِ پرشور، با سلاحهاى ابتدائى به آن‌جا آمده بودند براى اين‌كه بجنگند؛ گفتم: از كجا آمده‌ايد؟ گفتند: از شيراز. در سرتاسر دوران جنگ تحميلى بچه‌هاى استان فارس - چه در لشكر فجر، چه در لشكر المهدى و چه در يگانهاى ارتشى كه در شيراز مستقرند و بسيارى از كاركنان آنها شيرازى يا اهل شهرهاى استان فارسند - وجودشان اثرگذار و نمايان بود. اين نفَس گرمى كه اين همه جوان را در راه دفاع از اسلام، دفاع از استقلال ملى، دفاع از كشور و دفاع از بزرگترين حادثه‌ى تاريخ ما - يعنى انقلاب اسلامى - اين‌جور به ميدان كشانده بود، نفَس گرم مردان بزرگى مانند مرحوم آيت‌اللّه شهيد دستغيب و ديگران، و پشت سر همه و قويتر از همه نفَس گرم امام بود. اين يكى از آن شگفتيهاى بسيار برجسته‌ى انقلاب ماست!

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21728/002.jpg


تالیفات آیت اللّه دستغیب
گناهان کبیره در ۲ جلد؛ قلب سلیم؛ استعاذه؛ صلاةُ الخاشعین؛ خطبه های شعبانیه؛ داستان های شگفت؛ توحید؛ معاد؛ بندگی راز آفرینش؛ ۸۲ پرسش؛ اخلاق اسلامی؛ معارض از قرآن؛ معراج؛ زندگانی صدیقه کبری. در کل، مجموعه آثار مرحوم دستغیب را بالغ بر بیش از ۵۵ کتاب ذکر کرده اند. خصوصیت عمده کتاب های ایشان افزون بر سادگی و روانی، این است که بر اساس نیازهای اخلاقی و اجتماعی جامعه تدوین شدْ. و بلحاظ محتوا مورد اعتماد است.


شهادت آیت اللّه دستغیب
آیت اللّه دستغیب پس از یک عمر خدمت صادقانه به اسلام و مسلمین به آرزوی همیشگی خود، یعنی فیض شهادت، نائل آمد. وی در ساعت ۲۵:۱۱ روزجمعه ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰، در حالی که برای برگزاری نمازجمعه عازم مصلی بود در بین راه به دست منافقی کوردل به شهادت رسید. پس از تشییع باشکوهی پیکر مطهرش در آرامگاه خاندان دستغیب در جنب مرقد مطهر سیدمیراحمد به خاک سپرده شد. بدین ترتیب این عالم پرهیزگار همانند جدّ بزرگوارش حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام ، پس از آن که بر اثر عداوت منافقان بدنش قطعه قطعه شده بود با چهره و بدنی تکه تکه شده به دیدار محبوب خود شتافت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • م ش ۲۱:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۰
    3 0
    زیبنده ترین لباس بر قامت این بزرگوار همان لباس شهادت بود شیراز با نام شهید دستغیب تداعی میشود روحش شاد
  • مادر IR ۱۰:۴۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۴
    0 0
    حیف که در زمان ما مثل سال های اول انقلاب مطالعه ی کتاب های شهید دستغیب رواج ندارد کاش مسابقات رسانه ای با جوایز ارزنده از این کتاب ها برگزار می شد تا چراغ راه جوانان در عصر پر هیاهوی امروز باشد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس