به گزارش مشرق به نقل از فارس، اولیای الهی علاوه بر عمل در گفتار خود نیز به ساحت مقدس معصومان علیهمالسلام ابراز ارادت کردهاند. یکی از این اولیا مرحوم انصاری همدانی است.
آیتالله حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی از عرفای معاصر و عالم عابد زاهد ناسک، در سال 1320 هجری، چشم به جهان گشود و در سال 1379 هجری دعوت الهی را لبیک گفت. در سیر و سلوک الهی علامه حسینی طهرانی، آیتالله سید عبدالحسین دستغیب، آیتالله نجابت، حجتالاسلام پهلوانی طهرانی، مرحوم دولابی و ... از جمله شاگردان و ارادتمندان مرحوم انصاری بودند.
علامه حسینی طهرانی، آیتالله انصاری را چنین معرفی میکند: مرحوم انصاری یکی از اولیای برجسته قرن اخیر بود که به لحاظ عملی، اعتقادی، رفتاری و در خفا نیز در ممشای ائمّه طاهرین صلوات الله علیهم أجمعین قدم میزد و نمونهای بود که سیره و اخلاق و معارف آن بزرگواران را به عصر خود معرفی میکرد.
از این استاد فرزانه، اشعاری بر جای مانده است که مرحوم علامه آیتالله حسینی طهرانی در کتاب «مطلع انوار» چنین نقل میکند:
ای شه ملک ملاحت دلبر زیبای من/ قومی از غم کردهای دل خون بت رعنای من
از هلال ابرویت خم کردهای بالای من/ روزگارم ساخت چشمت ترک بیپروای من
آخر از رحمت نگر بر زردی سیمای من/ در شب هجران ندارم قصه جز با بوی تو
هر زمان با چشم غمناکم به یاد روی تو/ ای خوش آن ساعت که گذرم افتد اندر کوی تو
گه شوم مدهوش و گه مست ای صنم از بوی تو/ یا سپارم جان ز شوقت یار بی همتای من ...
علامه طهرانی مینویسد: و این اشعار از عین دستخط مرحوم آیتالله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی استنساخ شده است:
شعری درباره حضرت سیدالشهداء(ع) و واقعه کربلا
یکه تاز عرصه هر ابتلا/ تا روان شد سوی دشت نینوا
عزم جانبازی به راه دوست داشت/ خامه حق حکم او زین سان نگاشت
هم ز مبدأ، او وردش این کلام/ کز شهادت نوش خواهم کرد جام
هم گریزی نیست از این مرحله/ بر من و یاران من یک سلسله
هر که را نبود به سر این آرزو/ راه خود در پیش گیرد سو به سو
ما به ملک جاودان ره میبریم/ طالب آن ملک همره میبریم
همتش بالاتر از کاخ خیال/ مقصد والای او بودی وصال
این نصیب ار شد مبدل بر خلیل/ سبط او بنمود قربانها قتیل
هم ز جان بگذشت و هم از اهل و مال/ داد دارایی به راه ذوالجلال
بود در انفاس او آب حیات/ زآن سبب بخشید عالم را حیات
دشمنان دین به دشت ماریه/ راه جان بردند سوی هاویه
خیل مشتاقان عیش جاودان/ جاودان گشتند در باغ جنان