کد خبر 172545
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۲

جامعه‌شناسي رويکردي است از بيرون به موضوعات اجتماعات بشري که در گذشته، حال يا آينده روي داده يا خواهد داد. جامعه‌شناسي سياسي به سطوح قدرت نيز اشاره دارد. کنش و واکنش ميان ساختارهاي قدرت و مردم هرگاه به صورت علمي و در قالب فرمول‌هاي تکرارپذير مورد مطالعه قرار گيرد حيطه جامعه‌شناسي سياسي شکل مي‌گيرد.

به گزارش مشرق؛ جامعه‌شناسي رويکردي است از بيرون به موضوعات اجتماعات بشري که در گذشته، حال يا آينده روي داده يا خواهد داد. جامعه‌شناسي سياسي به سطوح قدرت نيز اشاره دارد. کنش و واکنش ميان ساختارهاي قدرت و مردم هرگاه به صورت علمي و در قالب فرمول‌هاي تکرارپذير مورد مطالعه قرار گيرد حيطه جامعه‌شناسي سياسي شکل مي‌گيرد.

در اين مقاله به دنبال پيگيري مختصر سه پرسش راجع به قيام امام‌حسين(ع) مي‌باشيم. اول اينکه در سطح جامعه چه اتفاقي افتاد که فاجعه کربلا رقم خورد؟ دوم اينکه امام حسين(ع) چگونه و از منظر کدام ايده‌هاي جامعه‌شناسانه جامعه زمان خود را مورد خطاب قرار داد؟ سوم اينکه قيام امام حسين(ع) بر چه اساسي در زمان و مکان خود باقي نماند و به همه اعصار کشيده شد؟ اين سه پرسش را از منظر جامعه‌شناسي سياسي با رويکردي بيروني و علمي مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

1- حرکت جامعه از جنبش به نهاد: هنوز چند دهه از رحلت پيامبر اکرم(ص) نگذشته بود که جامعه اعراب دوباره به اصول جاهلي خود بازگشت. پيامبر(ص) ايده جديد تقوا و اعتقادات ديني را جايگزين روابط قبيله‌اي و غنيمت جنگي ساخت و جامعه تقديرگرا، خرافاتي و به ذلت کشيده شده جاهلي عرب را چنان ابهت و افتخاري داد که وارد مناسبات جديد تمدني گرديد. پيامبر(ص) مشورت، شورا، بيعت، عقلانيت، حساس بودن به محيط زندگي جمعي و خرد مصلحتي را در چارچوب ايمان اسلامي در قالب پرستش يک خداوند براي اعراب به ارمغان آورد.

بعد از رحلت او جنبشي که پيامبر ايجاد کرده بود به سمت نماد و صورت‌هاي روزمره زندگي حرکت کرد. مردم سبک زندگيشان تغيير کرد. نژاد گرايي و بحث برتري اعراب و قبيله قريش پيش آمد. درگيري در تقسيم اموال و غنايم به وجود آمد و صحابه و ياران پيامبر بر سر جانشيني او و رسيدن به پست و مقام با يکديگر به جدال پرداختند. جامعه آرمان‌هاي پيامبر را وارونه ساخت و جنبشي که پيامبر به وجود آورد در حال روزمره شدن و افتادن در چارچوب‌هاي نهادينه شدن بود.

اين امر تا خلفاي راشدين حرکتي آهسته داشت و به خصوص شخص امام علي(ع) تلاش بسياري کرد تا عدالت و آزادي و عقلانيت دين اسلام را دوباره زنده کنداما در برابر صحابه‌اي که تفسيرهاي وارونه از اسلام داشتند شکست خورد امام علي(ع) مي‌خواست به همه شهروندان اسلامي برابر نگاه کند، ثروت بيت‌المال را مساوي تقسيم کند، در دادن پست‌هاي سياسي بر تقوا و تخصص نگاه مي‌کرد و رويه‌اي بسيار آزاد انديشانه در پيش مي‌گرفت که با سبک زندگي رفاهي و تغيير يافته تطبيق پيدا نمي‌کرد.

بعد از امام علي(ع) سرعت تغيير جامعه زيادتر شد تا آنجا که نظام سياسي با روي کارآمدن معاويه و بعد پسرش يزيد به سمت سلطنت و تجمل و ساختارهاي قبيله‌اي حرکت کرد.2- کنش سياسي جهت بيداري جامعه: جامعه تبديل به انسان‌هايي ابزاري و رعيت‌هايي بي‌حق شده بود که از کرامت و عقلانيتي که پيامبر(ص) داده بود هيچ نشاني نبود. امام حسين(ع) در شرايط بعد از شهيد شدن پدرش ابتدا سکوت اختيار کرد. اما بعد از قدرت گرفتن بني‌اميه و مرگ معاويه و روي کارآمدن يزيد اوضاع تغيير کرد.

ديگر حتي رياکاري و تظاهر هم وجود نداشت. تمام عقايد پيامبر (ص) بر ضد مردم به کار گرفته مي‌شد و پادشاه بني‌اميه خود را نماينده خدا مي‌دانست و به دنبال تغيير زندگي مردم و دخالت در امور آنها بود. گرفتن ماليات، استخدام کردن زنان و مردان به عنوان غلام و کنيز قدرت‌طلبي و شهوت‌طلبي بي‌اندازه و توهين و تحقير مردم آشکارا و نهان ادامه داشت. مردم دوست داشتند به سمت امام حسين(ع) بروند اما ترس از دستگاه تماميت‌خواه بني‌اميه مانع بود.

در نهايت، زمان انتقال قدرت به سمت امام حسين(ع) رفتند به او نامه نوشتند که ما تو را رهبر خود مي‌دانيم.

دستگاه بني‌اميه تمام‌ راه‌ها را بست و سران را زنداني کرد و کشت. از امام حسين(ع) نيز بيعت خواست. در اينجا امام حسين(ع) اين ذلت ناشي از تکرار زندگي روزمره و خفت تحقيرشدگي را نپذيرفت و با نزديکان خود در مقابل ظلم، تبعيض و وارونه کردن دستورات خداوند ايستاد. امام حسين(ع) قصد داشت با ايستادن و اتخاذ يک بخش سياسي جامعه را بيدار کند و شهروندان را از حالت تک افتاده و ابزاري شده و ذره‌هايي دور از هم نجات دهد.

3- تعليق ايدئولوژي بني‌اميه: امام حسين(ع) به لحاظ ظاهري در جنگ شکست خورد و تعداد ياران اندک او در برابر دستگاه نظامي و ايدئولوژيک و قدرت سراسر بين تماميت خواه يزيد، توان رقابت نداشت. اما امام حسين(ع) دو امر را به يادگار گذاشت از آن زمان تا قرن بيست و يکم هنوز اغلب آزادگان جهان از او نام مي‌برند.

امام حسين(ع) از منظر برون ديني مردمان آن روزگار را صدا زد. اگر دين نداريد آزاده باشيد. اين گزاره براي تمام انسان‌هايي که زندگي خود را وقف زحمت و کار مي‌‌کنند و به اخلاق و ارزش بهايي نمي‌دهند و واقع‌گرا دنيا را مي‌بينند هشداري بود.

از سوي ديگر امام حسين(ع) جامعه روزگار خود را بيدار کرد و به آنها نشان داد که اگر ذره‌اي شده ابزاري شده و به دور از هم باشند قدرت مي‌تواند از آنها سوءاستفاده کند. امام حسين(ع) تسليم ايدئولوژي بني‌اميه نشد و با دعوت همه آزادگان مبنايي براي تمام جنبش‌هاي آزادي بخش سراسر زمين در سراسر اعصار گرديد.

منبع: مردم سالاری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس