کد خبر 1711519
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۶
قتل

مردی که پسرش را به خاطر اختلافی که با او بر سر خرید خانه جدید داشت، به قتل رسانده بود در حالی به یک سال و نیم حبس محکوم شد که مادر مقتول پیش از جلسه رسیدگی رضایت بی‌قید و شرط خود را از همسرش اعلام کرد

به گزارش مشرق، مهر ۱۴۰۳ گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری رفتند. بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که درگیری بین پدری ۴۸ ساله و پسر ۲۰ ساله‌اش رخ داده و در جریان آن پدر با ضربه چاقو پسرش را مجروح کرده است.

وقتی پسر به بیمارستان منتقل شد ساعتی بعد به علت شدت جراحت وارده و خونریزی شدید جان باخت.

با مرگ پسر جوان پدرش بازداشت شد و اعتراف کرد.

مادر مقتول در تشریح ماجرا گفت: «چند ماه پیش خانه‌مان را عوض کرده بودیم اما پسرم از این موضوع ناراحت بود و مدام به پدرش می‌گفت که خانه را بفروشیم و به محله دیگری برویم. او این خانه و محله را دوست نداشت. روز حادثه به خانه برادرم رفته بودم تا برای مراسم عروسی فرزندش به او کمک کنم. وقتی به خانه برگشتم دیدم پسر و همسرم دوباره باهم دعوا کرده‌اند. دختر و دامادم هم در خانه بودند.

وی افزود: «دقایقی بعد دخترم حالش بد شد و دامادم او را به درمانگاه برد. در این میان دوباره پسر و همسرم باهم بحث‌شان شد. هرچه سعی کردم آنها را آرام کنم، فایده نداشت. یکباره پسرم بلند شد و ابتدا با مشت ضربه‌ای به دیوار کوبید و بعد چاقویی را که داخل یک دستمال روی بوفه گذاشته بود، برداشت و گفت اگر خانه را عوض نکنی برای همیشه از این خانه می‌روم. شوهرم هم بلند شد و جلوی در ایستاد و گفت حق نداری پایت را بیرون بگذاری. پسرم با لگد به در می‌کوبید و می‌گفت از جلوی راهم برو کنار وگرنه در را می‌شکنم که ناگهان همسرم در یک لحظه عصبانی شد و چاقو را از او گرفت و ضربه‌ای به پسرم زد.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

اما پیش از برگزاری جلسه دادگاه، مادر مقتول به عنوان تنها ولی‌دم، رضایت بی‌قید و شرط خود را نسبت به همسرش اعلام کرد. سپس متهم از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه متهم به جایگاه رفت و گفت: «مدتی بود که پسرم اصرار داشت خانه‌مان را عوض کنیم اما من شرایطش را نداشتم. پسرم هر روز سر این موضوع با من بحث و جدل می‌کرد. شبی که حادثه رخ داد، پسرم می‌خواست از خانه برود اما من می‌ترسیدم که او شب بیرون بماند. جلوی در رفتم تا مانع‌اش شوم ولی فریاد می‌زد و با لگد به در می‌کوبید. خیلی عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و با چاقویی که دست خودش بود ضربه‌ای به او زدم تا مانع رفتنش شوم اما او روی زمین افتاد. متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: «من نمی‌خواستم پسرم را بکشم. باور کنید وقتی روی زمین افتاد تازه به خودم آمدم و پشیمان شدم اما دیگر نمی‌توانستم کاری کنم.»

در پایان جلسه قضات بر اساس مدارک و اسناد موجود در پرونده و همینطور اظهارات متهم و رضایت ولی دم متهم را به یک سال و نیم حبس با احتساب ایام بازداشتی محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 20
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    12 24
    خیلی خوش بحال دخترت شد که تنها وارث اموالت شد والبته دامادت هم خیلی خوشحال هست و باین کارت افتخارمیکنه!!!!!!!!!!!!
  • جارچی رسانه IR ۱۰:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    1 10
    ای نامرد پسرت را کشتی در عوض می توانست جورا آرام کند با جوانان نباید سربسر گذاشت. به پسر میگفت پسرم صبر کنید یه کم کسری دارم اینو جبران کنم به محل که تو میخواستی برم. پدر خودش آنرمال بوده حالا پشیمانی و گریه کردن به درد عمه پدر میخورد. جوانی که وصحنه که عذاب قبر بهتر از این بود. پدر خودش را میکشت بهتر بود چون ماندن هیچ فایده ای ندارد همه با نگاه قاتل خواهند نگریست دنیا را برای خود تنگ کرد.
    • IR ۱۱:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
      5 1
      چی برای خودت بااین سواد کج وکوله ویزویز میکنی و میری جلو؟!!! تا کلاسهای نهضت تعطیل نشده برو دوکلاس سواد یادبگیرتا بفهمی چی مینویسی؟!
    • ناشناس SE ۱۳:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
      0 1
      آفرین برتدبیر عقل تو
  • IR ۱۰:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    5 1
    بعضی از بچه های امروزی چنان متوقع و پررو هستند که رعایت هیچ چیز را نمیکنن وتوقع دارن هرچی درخواست میکنن باید فورا فراهم گردد وچنان اعصاب والدین را داغون میکنن که بعضی مواقع مجبور میشن دست به چنین حوادث فجیعی بزنن! حالا او فوت کردورفت وتمام شد ولی پدرومادرش روزی هزارمرتبه میمیرن و زنده میشن وچنان زجری میکشن که فقط میشه گفت: خدا بفریادشون برسه!!!
    • ناشناس SE ۱۳:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
      1 2
      شما که طرفداربچه کش هستید چرانسخه واسه خودت نمی پیچی.
    • IR ۰۸:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
      1 0
      13:25شمالطفازیربیرق اربابت ساکت بکپ واینقدرهم زوزه نکش!
  • IR ۱۳:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    0 2
    بدترین قوانین جهان رو داریم جون یک انسان رو گرفته اونوقت یک سال و نیم حبس خنده داره
  • GB ۱۳:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    1 0
    بهترین کارو کردی, اون که تو این سن یاغی بود بزرگتر هم میشد سر از زندان در می آورد.
  • IR ۱۶:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    0 2
    مادر باید آنها را به خویشتن داری دعوت میکرد همه چی رو میز مذاکره حل میشد فوقش پدر تحریم های یک جانبه را رفع میکرد و پسر دیگر عصبانیت خود را غنی نمیکرد.
    • IR ۱۸:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
      1 0
      انسان با شعور با مصیبت مردم شوخی نمیکنه.
    • IR ۰۸:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
      1 0
      ایکاش میشد عقل تو هم ذره ای غنی کرد تا اینقدر از بی عقلی عذاب نکشی و حرفهای چرت وپرت نگویی!
  • DK ۱۶:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    0 2
    ،۲۰سالگی معروف به سن دیوانگی ست پدر صبور نبوده.
    • IR ۱۱:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
      1 0
      تو که همیشه دیوونه ای
  • DE ۱۶:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    0 1
    خاک‌هردوعالم توسر چنین والدینی ومتاسفانه برای قانون‌جوونی کشته‌۱/۵ سال زندان تازه اصلا اظهارت قاتل به عقل جوردرنمیاد!؟چقدروالدینی بایدسنگ‌دل باشند که گوشه ی جگرشون‌ بکشند هیچ دلایلی قابل قبول نیست برای کشتن‌یک انسان خدایا به خودت پناه می بریم ازشرشیطان-والا من خودم یه بار رفتم‌منزل پدرخدابیامرزم کمی کسالت داشتم‌ پدرم دیدم گریه واشک‌می ریخت-خداراشاکرم که‌ درس اخلاق وگذشت وحلال وحروم وانسانیت را ازآن ها آموختم-
  • IR ۲۰:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    0 0
    جنون آنی زندگی شهرهای بزرگ و ترافیک روحیات خشن و انسانهای خسته خدایابه همه صبرعنایت بفرماخداوندهیچ انسانی رادچارگرفتاری ومصیبت نکندآمین یارب العالمین
  • CA ۲۲:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
    1 0
    تربيت نظام جمهوري اسلامي!
  • مصطفی IR ۰۶:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
    0 1
    پدر احمق برای همیشه پسرت را از دست دادی
    • IR ۰۸:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
      1 0
      نداشتن بعضی از فرزندان بسی بهتراز داشتن آنهاست!مثلا تو چی هستی؟!
    • IR ۰۸:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
      1 0
      بتوچه مربوطه ؟!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس