به گزارش مشرق، آخرين کارشناسي که براي پرونده صفحه تلويزيون درباره رويکرد جديد خبر در رسانه ملي به سراغ او رفتيم «دکتر اکبر عالمي» منتقد، مجري و استاد دانشگاه در گرايش سينما و تلويزيون است که صريح و صميمي همچون اجراهاي تلويزيوني اش با برنا گپ کوتاهي داشت.
شيوه نوين خبررساني در رسانه ملي؛ استفاده از زبان گفتار، صميميت ميان مجريان و صدا زدن به اسم کوچک را چطور ارزيابي ميکنيد؟
تقليدي ناشيانه از شبکههاي مشهور جهان در حال انجام است. اخبار از رسميترين برنامههاي تلويزيوني جهان محسوب ميشود و زبان فاخري دارد. معمول است استادان زبان خارجي گوش دادن اخبار هر ملت براي يادگيري زبان فاخر و دستور زبان صحيح آن کشور را به دانشجويان خود پيشنهاد ميکنند. تقليدي که در اين باره صورت ميگيرد و افراد يکديگر را به نام کوچک خطاب ميکنند، در فرهنگ ما نيست. شايد استاد يک دانشگاه غربي به دانشجويانش اجازه دهد او را به نام کوچک خطاب کنند اما اين رفتار حتي در ميان افراد متشخص غربي نيز پسنديده به نظر نميرسد.
چه فعاليتي در اين عرصه مطلوب به نظر ميآيد؟
در اخبار با وجود تلاش براي اجراي برنامهاي همراه با صميميت و صداقت بايد فاصلهها را حفظ کنيم و فراموش نکنيم حضور بر صفحه تلويزيون منازل رسميت ميطلبد. مجريان برنامههاي تلويزيوني اربابان سخن گفتن به فرزندان سرزميني هستند که پدر زبان فارسي حکيم ابوالقاسم فردوسي در آن زيسته است. چنين مطلبي را پيش از اين در برنامه شباهنگ مطرح کردم که باعث دشمني برخي با بنده با اين استدلال شد که من اسير قرون و سالهاي گذشته شدهام اما واقعيت مطلب اين است که صميميت، با برداشتن فاصلهها و کم احترامي به مخاطب برابري ندارد و در تمام دانشکدههاي تلويزيوني استادان خبر يک نکته اساسي را مطرح ميکنند با اين عنوان که "خبرهاي امروز تاريخ فردا هستند"
راهکاري که براي گرفتار نشدن به اين معضلات و در عين حال جذب مخاطب داريد، چيست؟
تمام قدرت خبر در درجه اول بر مبناي يک قاعده وجود دارد که خبر هر چقدر داغتر و تازهتر باشد شبکه منتشر کننده آن رفته رفته موفقتر شده و در مرکز توجه تماشاگران قرار ميگيرد. نکته ديگر زماني که شبکههاي مشهور تلويزيوني جهان ميخواهند خبري درباره ايران و بر ضد آن اعلام کنند، در ابتداي آن ميآورند: "رييس جمهور ايران گفت:" و بعد خبر را ميخوانند در صورتي که ما زماني که ميخواهيم يک خبر را درباره آنها بگوييم آغاز خبر را اينطور تنظيم ميکنيم: "رييس جمهور امريکا ادعا کرد:" به اين صورت از ابتدا تماشاگر حسي دارد که نميداند اين حس با روح او چه ميکند. متخصصان تلويزيوني و استادان تنظيم خبر اعتقاد دارند اگر قرار است شما ضد رييس جمهور يا مجلس کشور ديگري جملهاي را بگوييد که به تماشاگر بفهمانيد ادعاي آنان نابجا است همچنان بايد بيطرفي را حفظ کنيد و عبارت خود را چنان با مهارت تنظيم کنيد که شنونده خود، آن را مردود بشمارد نه آنکه در بخش آغازين به گونهاي خبر را تنظيم کنيد که همه بفهمند قرار است مهر باطلي بر اين خبر زده شود.
درباره بومي کردن خبر چه ديدگاهي داريد؟
بومي کردن بعضي چيزها ممکن نيست و افراد ناچار به پيروي از يک سري قوانين جهاني هستند. همانطور که همه مي دانيم در اتاق عمل جراحي بوميگرايي نداريم، تلويزيون نيز پديدهاي است که از غرب آمده و غربيها فرمول آن را پيدا کردهاند. در مواردي بعضي چيزها آنجا جواب ميدهد که در ايران مناسب نيست.
با اين وجود چطور مي توان مخاطب ايراني را بدون اتهام به تقليد، جذب اخبار داخلي کرد؟
مخاطب شناسي اصل توليد تمام برنامهها است و بايد هدف از برنامه را پيشاپيش براي خود تعريف کنيم. تهيه کنندگان تلويزيوني ميتوانند دوربينشان را به روستايي برده و درد مردم روستا را منعکس کنند به اين شکل اين باور به مردم منتقل ميشود که تلويزيون تنها تعريف و تمجيد از عملکردها نيست و با نگاهي انتقادي درد مردم را نيز منتقل مي کند. در اين صورت اعتماد بيشتري به آنتن مي شود. فرآيند ويراستاري اخبار بايد مورد تجزيه و تحليل روانشناسي تصوير قرار گرفته و تاثير کوتاه و بلند مدت آن در جامعه بررسي شود. براي نمونه اگر به هر دليلي يک بلدوزر ساختمان در يکي از خيابان هاي تهران به دليل غفلت راننده لوله گازي را در يک منطقه شکست و باعث آتش سوزي شد، اين خبر بايد به سرعت از آنتن تلويزيون و راديوي خود ما پخش شود نه اينکه اول بار از شبکه هاي بيگانه روي آنتن رفته و بعد از يک تاخير طولاني از تلويزيون ما پخش شود.