به گزارش مشرق به نقل از رجا، در اين گفتگو صادق طباطبايي سخنگوي دولت بازرگان با استناد به برخي سخنان موسوي خوئيني ها به طرح اين ادعا پرداخته كه امام (ره) در نتيجه القاي برخي اطرافيان به تاييد اقدام دانشجويان در اشغال سفارت امريكا پرداخته و اين رفتار امام نادرست بوده است!
وي با مطرح كردن مساله انحرافي معصوم يا معصوم نبودن ولي فقيه مي گويد:
"معتقدم که ذهنیت سالمی برای امام ایجاد نکردند ... وقتی ما 14 معصوم را قبول داریم یعنی بقیه انسانها جایز الخطا هستند. ممکن است شرایطی پیش بیاید و ذهنیتی ایجاد شود و تصمیمی اخذ شود که در آن مقطع درست به نظر برسد. اما بعدها مشخص شود که این تصمیم از جوانب دیگر درست نبوده است. به نظرم این هم از همان موارد است. بخصوص که تبعات بعدی آن و حوادثی که در طول این مدت اتفاق افتاد و رفتار دانشجویان در آن زمان، نشان میداد که این گونه نباید می شد."
در ادامه نيز وقتي خبرنگار خبرآنلاين موضوع القا پذيري امام از برخي اطرافيان مانند هاشمي رفسنجاني را با استناد به خاطرات سراسر دروغ حسينعلي منتظري مطرح مي كند، طباطبايي در سخناني دو پهلو ابتدا به نفي اين مساله پرداخته و سپس در تاييد! آن مي گويد:
" اینجور نبود که امام خدای نکرده مذبذب باشد. ولی خوب این اتفاق می افتاد که یک موقع یک تصمیمی گرفته می شد و بعد مطالب جدیدی به ایشان گفته میشد و بر اساس آن مطلب جدید نظر ایشان عوض میشد. حالا اینکه این مطالب چقدر درست بود یا نه بحث دیگری است اما همین را هم در همین حد بگویم که آن ذهنیتی را که برای ایشان میساختند کارساز بود. ضمن این که امام برای نظرات آقای هاشمی و نیز سید احمد آقا ارزش زیادی قائل بودند."
وي در بخش ديگري از اين گفتگو نيز در اظهاراتي كاملا خلاف نظر امام (ره) خارج شدن طیف جبهه ملی و یاران بازرگان به عرصه سیاسی ايران را به "ضرر" كشور توصيف مي كند و اين در حالي است كه امام (ره) در نامه تاريخي خود در بهمن ماه سال 66 به علي اكبر محتشمي پور وزير كشور وقت دولت ميرحسين موسوي خطر اين طيف را از منافقين نيز بيشتر دانسته و مي نويسند:
" در موضوع نهضت به اصطلاح آزادى مسائل فراوانى است که بررسى آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالًا گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت مىدهد که نهضت به اصطلاح آزادى طرفدار جدى وابستگى کشور ایران به امریکا است."
هم چنين ديگر اظهارات اين عضو دولت موقت در حالي پيرامون القاپذيري امام از اطرافيان مطرح شده است كه اين مساله يكي از شگردهاي هميشگي مخالفان خط امام است كه ابتدا شبهه معصوم نبودن ولي فقيه را مطرح مي سازند و سپس با توسل به آن، به تخطئه و نفي مباني و اصول فكري امام (ره) مي پردازند و صادق طباطبايي نيز با توسل به همين پروژه سوخته، اصل "استكبار ستيزي" و دشمني بنيادين امام با شيطان بزرگ را مي خواهد خدشه دار كند.
اين در حالي است كه حضرت امام (ره) نه تنها در طول حيات خود آشكارا به تاييد تسخير لانه جاسوسي پرداختند كه بارها بعد از آن نيز بر امريكا ستيزي و دشمني با آن تاكيد كردند؛ از جمله در آخرين سال حيات خود كه در پيام معروف قطعنامه مي نويسند:
"ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجى و بين الملل اسلامى مان بارها اعلام نموده ايم كه درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهانخواران بوده و هستيم. حال اگر نوكران امريكا نام اين سياست را توسعه طلبى و تفكر تشكيل امپراتورى بزرگ مى گذارند، از آن باكى نداريم و استقبال مى كنيم. ما درصدد خشكانيدن ريشه هاى فاسد صهيونيزم، سرمايه دارى و كمونيزم در جهان هستيم."
ايشان هم چنين در پيام معروف ديگر خود تحت عنوان "منشور روحانيت" كه در سوم اسفندماه 67 انتشار يافت به تبيين اين مساله پرداخته و ضمن تاييد كامل اقدام دانشجويان در تسخیر لانه جاسوسي اعلام مي كنند:
"ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانۀ فساد و جاسوسى امریکا تماشا کرده ایم، ما همۀ شعارهایمان را با عمل محک زده ایم."
همچنين حضرت امام (ره) در پايان اين پيام، هيچ گاه تسخير لانه جاسوسي را اشتباه نمي داند و برخلاف ادعاي صادق طباطبايي به اشتباه بودن قدرت گرفتن ملي مذهبي ها، ليبرال ها و امثال صادق طباطبايي در ابتداي انقلاب تاكيد كرده و اعلام مي كند:
"امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مىکنم که بعضي تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمۀ کشور به گروهى که عقیدۀ خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشته اند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمى رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و هر حرکت به سوى امریکاى جهانخوار قناعت نمىکنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند. امروز هیچ تأسفى نمىخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان خود را به گروهها و لیبرالها مىخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همۀ کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همۀ اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى مىکنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهاید؟ چرا لانۀ جاسوسى را اشغال کردهایم و صدها چراى دیگر. "
تلاش برای زیر سوال بردن یکی از مبنایی ترین اصول اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) یعنی استکبار ستیزی با اتکاء به این استدلال توهین آمیز که تصمیمات حضرت امام (ره) تحت القای اطرافیان بوده است، در حالی از سوی خبرآنلاین زمینه سازی و از زبان صادق طباطبایی مطرح می شود که موسسه حفظ و نشر آثار امام (ره) كه تحت توليت سيد حسن خميني قرار داشته و وظیفه واکنش به این گونه تحریفات آشکار در واقعیات تاریخی را دارد، ترجیح داده است همچون موارد مشابه سکوت پیشه کند. موضوعی که به نظر می رسد نسبت فاميلي صادق طباطبايي با سيد حسن خميني بی تاثیر بر آن نبودده باشد.