همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد، وآنگاه نداى آخرین رسالت آسمانى را از سوى پیامبر اکرم(ص) بشنود؛ این انتظار، یعنى اجراى برنامه الهى هم مستلزم تحقق موقعیت هاى عینى وخارجى است، یا عواملى است مانند محیط مساعد وفضاى عمومى مناسب ویا بعضى ویژگیهاى جزیى که جنبش دگرگونى بخش از لا به لاى پیچ وخم هاى جزیى، در جستجوى آن است.
سنت تغییر ناپذیر خداوند سبحان، بر این است که اجراى انقلاب اسلامى حضرت مهدى (عج) نیز به موقعیت هاى خارجى وپذیرنده اى که محیط مساعد وفضاى عمومى را براى درک وپذیرش انقلاب آماده مى سازد، وابسته باشد، وبه همین دلیل هم بود که اسلام پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار انبیاى پیشین وایجاد خلأ تلخ چند صد ساله، ظاهر شد. خداوند با همه توانایى اش، در هموار ساختن تمامى مشکلات راه رسالت پیامبر، وایجاد محیط مساعد براى ابلاغ این رسالت، نخواست چنین شیوه اى را به کار گیرد، بلکه با ابتلا وآزمایش، که تکامل بخش انسانند کار کلى انقلاب الهى را به گونه اى طبیعى وبر بنیادها وعوامل اجتماعى صورت داد.
البته این ویژگى، مانع نیست که گه گاه، در پاره اى از جزئیات دخالت خداوندى، از راههاى غیر عادى انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسى ندارد وفقط گاهى براى حرکت در محیط مناسب، لازمند، یارى هاى وتوجهات عینى اى که خداوند متعال در لحظات دشوار به رهبران الهى مى فرماید، از این گونه است، براى پاسدارى رسالت ابراهیم آتش نمرود را بر او سرد وسلامت مى کند، ودست آن مرد یهودى که با شمشیر بر بالاى سر پیامبر ایستاده، از حس مى افتد وتوانایى حرکت وتکان را گم مى کند، یا باد شدیدى مى وزد وپرده هاى دشمنان حق را که در روز خندق، مدینه را محاصره کرده اند، از بیخ وبن بر مى اندازد؛ وهراس در دل آنها مى افکند. اما همه ى اینها از یک سلسله امور جزئى وکم در لحظاتى قاطع، فراتر نمى رود، وباید پیش از این کمکها، زمینه وفضایى مساعد براى دگرگونى عمومى موجود باشد.
اکنون در پرتو همین مبانى، وهمساز با موقعیت هاى عینى وخارجى، موضع گیرى امام مهدى (ع) را، بررسى مى کنیم. مسلما انقلاب امام(ع) نیز، مانند هر دگرگونى اجتماعى دیگر، از جهت اجرا به موقعیت هاى اجتماعى بستگى دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت هاى معین، پیش آید. زیرا حضرت مهدى (عج) خود را براى اقدامى اجتماعى ودر سطحى محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتى که از سوى خداوند براى او تعیین شده، دگرگون ساختن همه جانبه گیتى مى باشد، به صورتى که همه افراد بشر از تاریکی هاى ستم وبیداد، به فروغ دادگرى راه یابند.
براى چنین دگرگونى بزرگى، تنها یک رهبر شایسته، کافى نیست، زیرا ویژگی هاى یک رهبر شایسته را پیامبر (ص) در همان روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر رهبر شایسته، نیازمند یک محیط جهانى مساعد ویک فضاى عمومى مناسب نیز هست تا موقعیت هاى خارجى مطلوب را براى انجام انقلاب جهانى آماده سازد.
از دیدگاه انسانى که بنگریم، باید (احساس نابودى مداوم) در انسان متمدن ایجاد شود ویک انگیزه اساسى در درونش پدیدار گردد ورسالت دادگرانه مهدى (عج) را بپذیرد وتنها با تجربه هاى اجتماعى، مدنى وسیاسى گوناگون امکان دارد چنین احساسى در درون انسانها جاى گیرد، زیرا با تجربه مکتبها و... مى تواند بار گرانى از نقاط منفى به دوش خود بیابد ونیازمندی هاى او را به یارى جویى از سرشت پاک وجهان نهان آشکار سازد.
از دیدگاه مادى نیز، شرایط موجود، در زمان ظهور، براى انجام رسالت مهدى (عج)، بر تمامى جهان، باید آمادگى وتوانایى بیشترى داشته باشند، تا در روزگارى همچون زمان غیبت صغرى؛ زیرا که بخش هاى جهان به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط وپیوند میان انسانها بهتر انجام مى گیرد. ارتباط وپیوندى که دستگاه رهبرى مرکزى، براى پرورش مردم، بر بنیاد رسالت؛ به آن نیاز دارد). (1)
پی نوشت ها:
(1) بحث حول المهدى، شهید آیه الله صدر، ص 75.