به گزارش مشرق، اين روزنامه در ادامه نوشته است: اکبر گنجي در مقاله جديد خود نوشت: مهم ترين استراتژي اصلاح طلبان شرکت در انتخابات به قصد ورود به نظام بود. در اين دوره، به زير کشيدن احمدي نژاد خود به صورت هدفي مهم درآمده بود. آنها با معرفي کانديدا نتوانستند احمدي نژاد را به زير بکشند. هرچه داشتند از دست دادند. موسوي و کروبي هم از همه نهادهاي نظام حذف شدند، شوراي نگهبان هم بارها اعلام کرده که ديگر صلاحيت هيچ يک از اين ها را براي هيچ انتخاباتي تاييد نخواهد کرد. مهدي کروبي که از مسئولان رده بالا بوده، اکنون نمي تواند وارد منطقه پاستور شود و به ديدار موسوي برود. اسدالله بيات را هم به منزل او راه ندادند. نظام معتقد است حالا که آن همه هزينه را پرداخته، چه دليلي دارد دوباره راه هاي ورود اصلاح طلبان به نظام را باز کند؟
وي اضافه کرد: اکنون وضعيت به کلي تغيير کرده است. آنها ديگر نه اصلاح طلب بلکه فتنه گر و سران فتنه محسوب مي شوند. سبزها در حوادث سال گذشته چيزي کم نگذاشتند. محل نزاع اين نيست که اصلاح طلبان در انتخابات آينده شرکت مي کنند يا آن را تحريم مي کنند؟ محل نزاع اين است که آنان را ديگر به اين بازي راه نمي دهند. در همان مرحله ثبت نام، وزارت کشور همه آنها را رد صلاحيت خواهد کرد. خاتمي از همين حالا به فکر است تا راهي بگشايد که شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجاز شود.
گنجي همچنين نوشت: دليلي ندارد رژيم که همه هزينه هاي اخراج را پرداخت کرده و خود را در موضع قدرت مي بيند، چنان مجوزي صادر کند. احتمالاً تعيين وقت ديدار با رهبري براي خاتمي -اگر هم وقتي تعيين شود- مشروط به شروطي خواهد بود که هزينه سنگيني براي خاتمي دارد. اينک او بايد با موسوي و کروبي هم مرزبندي صريح و علني انجام دهد.
وي البته اشاره اي به اين واقعيت نکرد که خاتمي در فتنه سال 88 تا زماني که خيال مي کرد موسوي و کروبي موفق مي شوند، از همراهي با فتنه گران کوتاهي نکرد. گنجي در عين حال درباره حزب مشارکت گفت: امروز اصلاح طلبان در خارج کشور وب سايت مي زنند، تلويزيون ماهواره درمي آورند و احتمالاً بايد در آينده شاهد آن بود که جبهه مشارکت از خارج کشور، فعاليت معطوف به داخل کشور داشته باشد.
بلا نسبت کارگزاران حزب دولت ساخته ، خيلي بد است!
دبير سياسي حزب کارگزاران با احزاب دولت ساخته مخالفت کرد و گفت: امام بارها بر ضرورت مردمي بودن احزاب تأکيد مي کردند و احزاب دولت ساخته را مطرود مي ساختند.
محمد هاشمي همچنين اظهار داشت: در انديشه سياسي امام خميني، تحزب جداي از حزب بازي است، ايشان به صراحت مي فرمايند که در ظرف يک سال کمتر، 200 گروه در يک مملکت پيدا شد و 200 حزب اظهار وجود کردند، هرچه گروه ها زيادتر مي شدند، اختلافات زيادتر مي شد، اصل حزب بازي را به نظر من در صدر مشروطيت، انگليسي ها حزب را در ايران درست کردند؛ حزب بازي را براي همين درست کردند که نگذارند اين ملت با هم آشتي کنند. اين سخن امام البته در طرد حزب بازي است و تکثر احزاب به صورت منطقي را مورد تاييد قرار مي دادند.
محمد هاشمي در عين حال از توقيف روزنامه حزب کارگزاران و بازداشت سه، چهار نفر از اعضاي اصلي حزب پس از انتخابات سال گذشته انتقاد کرد.
انتقاد محمد هاشمي از احزاب دولت ساخته در حالي است که «کارگزاران» اولين و شاخص ترين حزب دولت ساخته به شمار مي رود که توسط شماري از اعضاي متنفذ دولت سازندگي راه اندازي شد و در تداوم مسير به برخي سوءاستفاده هاي گسترده سياسي و اقتصادي منجر شد. اين حزب عملاً دولت را به يک شرکت سهامي تبديل کردند و بعدها با همراهي مدعيان اصلاح طلبي و حزب مشارکت، بر دولت اصلاحات نيز سايه افکندند. برخي اعضاي اين حزب نظير مهاجراني هم اکنون در خدمت سرويس جاسوسي انگليس قرار گرفته اند و در جريان آشوب و فتنه سال گذشته علناً در خدمت بيگانگان نقش آفريني مي کردند. کارگزاران در انتخابات رياست جمهوري 88 طبق يک پروژه به دو بخش حامي موسوي و کروبي تقسيم شدند و عناصر افراطي آن به جريان هاي افراطي و ساختارشکن باني آشوب پيوستند. به عبارت ديگر عملکرد غالب کارگزاران، مصداق بارز «حزب بازي» از جنس ايجاد اختلاف ميان ملت و خدشه در منافع ملي است.
سخنگوي اين حزب- حسين مرعشي- که در جريان آشوب ها بازداشت شد چند سال پيش علناً از کارگزاران به عنوان حزبي ليبرال- دموکرات که معتقد است اسلام نظام سياسي و حقوقي و اقتصادي ندارد، ياد کرده بود.
دي سايت: آمريکا با مواضع نامربوط سوءظن ايراني ها را تشديد مي کند
سياست متناقض آمريکا در زمينه دعوت به مذاکره و تهديد نظامي، راهي جز به سوي بن بست نمي برد.
اين تحليل را روزنامه آلماني دي سايت در ارزيابي مواضع چند ساله دولت اخير آمريکا عنوان کرد. دي سايت مي نويسد: ناکامي اوباما در انتخابات کنگره باعث شده تا جمهوري خواهان مجدداً خواهان ارتقاي چالش هسته اي و تهديد نظامي عليه ايران شوند. نومحافظه کاراني چون جان مک کين همچنان از تغيير حکومت در ايران دفاع مي کنند. کساني چون مايک مولن و ليندزي گراهام نيز خواستار تهديد نظامي مي شوند. اما اينها بي ربط است. اين سخن نامربوطي است که از کشوري چون ايران خواست شفاف سازي و مذاکره کند در حالي که مي گويند مي خواهند همان حکومت را ناتوان کنند. چنين سخناني بهانه اين سوءظن را در ايران فراهم مي کند که در پشت پيشنهاد مذاکره، قدرت هاي استعماري در پي خواسته هاي زورگويانه و استعماري هستند.
اين روزنامه همچنين با نشانه رفتن انگشت اتهام به سوي نومحافظه کاران خاطرنشان مي کند: مي توان منطق کوبيدن بر طبل جنگ را از نظر سياست داخلي آمريکا فهميد. ظاهراً قرار است اوباماي ضعيف شده به راهي کشيده شود که با کنار رفتن بوش آن راه را ترک کرده بودند تا بتوانند اوباما را در انتخابات به راحتي شکست دهند. ادبيات جنگي نومحافظه کاران مي خواهد به دست فراموشي بسپارد که چه سياستي ايران را در سال هاي گذشته قوي کرده است. جنگ هاي آمريکا، جمهوري اسلامي را از دست دشمنان قسم خورده- اول طالبان بعد هم صدام حسين- راحت کرده است. تهران اکنون در افغانستان حرف براي گفتن دارد و در عراق هم کسي نمي تواند بر خلاف ميل ايران نخست وزير شود؛ آنها المالکي شيعه را تازگي حتي با وجود فشار آمريکا به کرسي نشاندند.
دي سايت در پايان نوشت: اين متناقض و مضحک است که سياست آمريکا براي نشان دادن قدرت، در واقع ايران را قدرتمند کرده است.
در همين حال روزنامه واشنگتن تايمز در تحليلي به قلم درياسالار بازنشسته جيمز اي ليون نوشت: هرگونه درگيري نظامي با ايران به مرگ ده ها هزار نظامي آمريکايي منجر مي شود همان طور که در افغانستان ديديم و نظاميان ما بهاي حمله نظامي را پرداختند.
واشنگتن تايمز افزود: تنها راه باقي مانده براي آمريکا راهبرد جنگ رواني است. آمريکا بايد در پي بي ثبات سازي حکومت ايران و ايجاد شکاف در آن، از طريق جنگ رواني تلاش نمايد. راهبرد جنگ رواني حربه خوبي در اين بين مي باشد. البته به مديريت قوي و ادراک مناسبي نياز دارد.
اروپا منفعل است ايران چالش هسته اي را مديريت مي کند
ايران با به تعويق انداختن زمان مذاکرات و تعيين تاريخ جديد، بار ديگر ثابت کرد اختيار کامل را در مورد برنامه ها و تلاش هسته اي خود دارد.
به نوشته روزنامه اتريشي استاندارد «برنامه هسته اي ايران، توازن قدرت را بيش از گذشته در خاورميانه و خليج فارس به هم زده است. اميدي به عقب نشيني ايران از برنامه هسته اي خود وجود ندارد. آنها با انتخاب تاريخ جديد براي مذاکرات هسته اي ثابت کردند که به طور کامل اختياردار برنامه هسته اي خود هستند. غرب هم بار ديگر تن به برداشت ايران از ديپلماسي مي دهد. ايران از طرفي از گفت وگوهاي جديد استقبال مي کند و در عين حال مي گويد برنامه هسته اي اش قابل مذاکره نيست. اروپا هم بي هيچ اعتراضي، اين موضع ايران را برمي تابد. اتريش هم به عنوان عضوي از اتحاديه اروپا، مستثنا از اين موضع نيست. معروف است که اتريش در برابر ايران کوتاه مي آيد. و بويژه از سال 2008 که با ايتاليا تصميم گرفت در راس گروهي در اتحاديه اروپا قرار گيرد که با فشارهاي بيشتري بر جمهوري اسلامي مخالفت کردند. ايالات متحده و انگليس و فرانسه از موضع «آسان گير» وين ابراز ناراحتي کرده اند. از آن به بعد فشار بر اتريش افزايش يافته است».
اين روزنامه اضافه مي کند: حدود 680 شرکت اتريشي وجود دارند که با شرکت هاي ايراني يا دولت ايران مناسبات اقتصادي دارند. تقريبا 35 شرکت اتريشي در ايران شعبه دارند؛ 500 شرکت ديگر گاهي با جمهوري اسلامي معامله انجام مي دهند.
در سال 2006 رئيس اتاق بازرگاني ايران علينقي خاموشي حتي تا جايي پيش رفت که ادعا کند «اتريش دروازه ايران به اتحاديه اروپاست.» در جريان بحران مالي جهاني در سال گذشته، صادرات اتريش به خارج 20 درصد کاهش يافت اما صادراتش به ايران 6 درصد افزايش يافت.
اوضاع قمر در عقرب پنتاگون در افغانستان
تازه ترين گزارش پنتاگون حاکي از ناتواني آمريکا و نفوذ گسترده ايران در افغانستان است.
به گزارش الجزيره، تازه ترين گزارش وزارت دفاع آمريکا تصويري تاريک از اوضاع ناتو و نتايج ناچيز اشغالگران در افغانستان ارائه مي دهد و در عين حال ايران را عامل اين ناکامي مي داند.
ماتيو داس کارشناس مرکز توسعه آمريکا به الجزيره گفت: پس از حضور آمريکا در افغانستان، وخامت اوضاع اين کشور ادامه دارد و طالبان همچنان در حال گسترش تسلط خود بر بعضي مناطق مهم هستند و پيشرفت هايي که از اجراي راهبرد جديد دولت اوباما انتظار مي رفت، عملي نشده است.
بنابر گزارش پنتاگون، افزايش نيروهاي آمريکايي، فقط باعث موفقيت هاي ناچيز و کند آنان در مناطق جنوبي افغانستان شد. اما گروه هاي مسلح قادر هستند در برابر عمليات نظامي نيروهاي ناتو مقاومت کنند.
وين مديسون مشاور سابق امنيتي در آمريکا گفت: تجربه گذشته نشان مي دهد که پنتاگون در گزارش هاي خود در مورد بهبود اوضاع در افغانستان مبالغه مي کند، اما گزارش منفي آن از اوضاع افغانستان از وخامت هرچه بيشتر اوضاع اين کشور حکايت دارد.
التماس به روش مهره آمريکا چرا جز من همه را به ايران دعوت کردند؟!
اياد علاوي رئيس ائتلاف العراقيه ضمن پرخاشگري عليه جمهوري اسلامي ايران اذعان کرد: درخواست وي براي رايزني با مقامات ايراني در تهران رد شده است.
علاوي در همکاري نزديک با آمريکا و عربستان سعودي، ائتلاف العراقيه را به همراه برخي عناصر بعثي راه اندازي کرد اما کارشکني هاي وي در جريان تشکيل دولت جديد عراق ناکام ماند و سرانجام نوري مالکي و جلال طالباني مجددا- و برخلاف ميل آمريکا و رژيم سعودي- به عنوان نخست وزير و رئيس جمهور معرفي شدند.
وي در واکنش به اين شکست فاحش سياسي که بي اعتباري اشغالگران و متحدان مرتجع آنها نزد ملت عراق را نمايان مي کرد، مدعي شد: ما براي سربلندي عراق وارد جنگ سياسي با ايران مي شويم.
وي که با روزنامه سعودي الشرق الاوسط مصاحبه مي کرد، افزود: وظيفه جديد ما مبارزه سياسي با نفوذ ايران است زيرا تهران از باقي ماندن مالکي در نخست وزيري حمايت کرد. موضع ايران، مهم ترين عامل ابقاي نوري مالکي بود. ايران برخي چهره هاي سياسي از جمله من را به عنوان خط قرمز قرار داده بود و همزمان از مثلث طايفه اي سياسي حمايت سياسي کرد. از همين رو تصادفي و عجيب نبود که فراکسيون دولت قانون به رهبري مالکي و ائتلاف ملي به رياست عمار حکيم از تشکيل ائتلاف ملي خبر داده و در واقع فراکسيون بزرگتري را تشکيل دادند.
اين مهره ناکام آمريکايي که نتوانست آرزوي نخست وزيري يا رياست جمهوري را محقق کند، اشاره اي به اين حقيقت نکرد که در روند دموکراتيک- مبتني بر انتخاب اکثريت مردم عراق- شکست خورده است اما مدعي شد: ما از طريق سران کشورهاي منطقه به ايران اعلام کرديم که اجازه نمي دهيم عراق پايگاه ايران شود.
وي در عين حال اذعان کرد: موضع کشورهاي عربي چندان روشن نيست و اکنون تقريبا موضع ايران است که به عراق و روند تحولات آن اثر مي گذارد. حتي نفوذ آمريکا هم کمتر از ايران است. سفر من به کشورهاي منطقه و از جمله سوريه هم متاسفانه نتيجه اي دربر نداشت و روند امور همچنان در مسير قبلي باقي مانده است.
علاوي آنگاه اظهار داشت: ايران پس از اعلام نتايج انتخابات، سه گروه را به تهران دعوت کرد که عبارت بودند از ائتلاف ملي، دولت قانون و نيز طالباني. و سلسله اتهام هايي را نيز به العراقيه نسبت داد. ما هيئتي را به رهبري رافع العيساوي و متشکل از حسين الشعلان و محمد علاوي و الياور عازم ايران کرديم، اما ايران العراقيه را فهرستي بعثي دانست.
وي افزود: روشن است که ايران از آن زمان درصدد منزوي کردن ما بود، زيرا ما از تهران خواستيم که ما را به ايران دعوت کند، اما تهران ديگران را دعوت کرد و با وجود اينکه ما چنين درخواستي داشتيم، جزو دعوت شدگان نبوديم. سپس از سران کشورهاي ديگر شنيديم که ايران اعلام کرده است که خطوط قرمزي در قبال العراقيه و علاوي دارد.
علاقه ويژه اماراتي ها به مهدي و فائزه هاشمي
يک شبکه تلويزيوني اماراتي براي تبرئه فتنه گران، به مصاحبه با مهدي و فائزه هاشمي پرداخت.
شبکه «الان» امارات مصاحبه با مهدي هاشمي را هفته گذشته پخش کرده و مصاحبه با فائزه هاشمي را نيز پخش مي کند. نامبردگان طي ماه هاي اخير بارها به امارات و دوبي سفر کرده اند. در اين ميان مهدي هاشمي ميان دوبي و لندن در تردد بوده است. علاقمندي طرف اماراتي به مشارکت در جنگ رواني فتنه گران از آن جهت قابل تأمل است که محافل آمريکايي از چند سال پيش دفتري را در دوبي براي مديريت فعاليت هاي ضد انقلابي و هماهنگي برخي آمد و شدها به داخل و خارج تأسيس کرده اند. اين دفتر با پيگيري دختر ديک چني- اليزابت چني- معاون بوش راه اندازي شد.
فائزه هاشمي در برخي اغتشاشات خياباني مشارکت داشت و در حين هتاکي بازداشت شد اما پس از مدتي آزاد گرديد. مهدي هاشمي نيز متهم به پولشويي و مشارکت در طراحي و سازماندهي فتنه آميخته با آشوب سال 88 است.
کد خبر 16827
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۹
- ۰ نظر
- چاپ
روزنامه کيهان در بخش اخبار ويژه نوشت: عضو اتاق فکر 5 نفره فتنه سبز در خارج مي گويد وقتي جمهوري اسلامي هزينه هاي گسترده اي بر سر عملکرد کساني چون خاتمي و جريان همسو با وي داده، چه دليلي دارد دوباره راه بازگشت و ورود آنها به نظام را باز کند.