به گزارش مشرق به نقل از جام، شخصی به نام "دیصانی" که به وجود خداوند اعتقادی نداشت نزد امام صادق (ع) آمده و از امام خواست تا با دلیل قانع کننده ای وجود خدا را برای او اثبات کند.
امام تخم مرغی را به دیصانی نشان دادند و فرمودند: اى دیصانى این تخم سنگریست پوشیده كه پوست كلفتى دارد و زیر پوست كلفت پوست نازكى است و زیر پوست نازك طلائى است روان و نقرهایست آب شده كه نه طلاى روان به نقره آب شده آمیزد و نه نقره آب شده با طلاى روان در هم شود، نه سازنده ای از آن خارج شده تا بگوید من آن را ساخته ام و نه فاسد کننده ای درونش رفته تا بگوید من آن را فاسد كردم ناگاه می شكافد و مانند طاووس رنگارنگی از آن بیرون می آید آیا تو براى این تخم مرغ تدبیر کننده ای در نظر می گیری؟
دیصانى مدتى سر بزیر افكند و سپس گفت: گواهى دهم كه معبودى جز خداى یگانه بىشریك نیست و اینكه محمد بنده و فرستاده اوست و تو امام و حجت خدائى بر مردم و من از حالت پیشین توبه گزارم.