به گزارش مشرق به نقل از خبر آنلاین، فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» بامداد شنبه با حضور همایون اسعدیان کارگردان و اکبر نبوی و مسعود فراستی منتقدان سینما در برنامه «هفت» نقد و بررسی شد.
در ابتدای این بحث اسعدیان درباره کنارهگیری جمال
ساداتیان از سینما و تهیهکنندگی تا اطلاع ثانوی، گفت: «مسائلی که آقای
ساداتیان گفتند مربوط به همه سینماگران است و هیچ کدام از شرایط موجود راضی
نیستیم. همه تلاش میکنند این مسائل را برطرف کنند. ما در کانون
فیلمنامهنویسان خانه سینما حرکت حوزه هنری و تحریم فیلمهای سینمای ایران
را محکوم کردیم و بیانیه هم دادیم. خیلی خوشحالم آقای ساداتیان بعد از سه
سال یاد خانه سینما افتادند و متوجه شدند این خانه میتواند کارآیی داشته
باشد، چرا که قبل از این از طرفداران بسته شدن خانه سینما بودند.»
وی در ادامه در خصوص نقد فیلمش توسط مسعود فراستی عنوان کرد: «آقای فراستی اولین بار با دیدن «بوسیدن روی ماه» نظراتی داد که حالا باید به آنها پاسخ بدهد. گفت همه بازیها بد است و ربطی هم به کارگردان ندارد. حفظ تداوم کار بازیگر بر عهده کارگردان است.»
اسعدیان همچنین افزود: «نکته دیگر راجع به تاثیرگذاری فیلم بود که گفتید تاثیرگذاری ندارد و نمی تواند مردم را متحول کند. من یک بار پلان داخل معراج را گذاشتم و برداشتم. گفتم یک بار با فروغ در این سالن رفتم و دیگر با احترام به آنجا نروم. به اختیار تخیل تماشاگر گذاشتم که آن صحنه را تصور کند و شاید اصلا احترام داخل سالن معراج نرود.»
وی در ادامه عنوان کرد: «گفتید پلانهای از بالا غلط است. فیلمهایی که شما در اینجا نقد میکنید فیلمهای استاندارد سینمای ایران است. ما فیلم نمیسازیم که منتقد برای ما غلط گیری کند. نه شما را در شأن استادی میبینم و نه خودم را شاگرد میدانم که شما بخواهید بگویید فلان پلان غلط است. میزانسن شاگردی و استادی که در این برنامه راه افتاده است اصلا غلط است.»
فراستی نیز در پاسخ به اسعدیان توضیح داد: «به نظرم میزانسن معلم، شاگردی اتفاق بدی است. من به سهم خودم هیچ وقت به این میزانسن دامن نزدم چه برسد به تو که از من بزرگتر هستی، اما شده آن دوست عزیر نقد فیلم را به این قضیه تبدیل کرده است، چون گفته من نقد را قبول ندارم. من هم گفتهام که تو در فلان سکانس اشتباه کردی و حالا که نقد را قبول نداری بگذار اشتباهاتت گرفته شود.»
وی با تاکید بر بلد بودن سینما گفت: «سینما را خیلیها بلد هستند، خیلیها کم بلد هستند و خیلیها بلد نیستند. خیلی از دوستان ما تکنیک را بلد نیستند و هر چه روی پرده میآید سینما نیست. هر چیزی استانداردی دارد. من میتوانم با این استانداردها بازی کنم. این استانداردها از کتاب نمیآید و فقط از زندگی میآید. من اگر درباره پلانی حرف زدم به خاطر این بوده که از فیلم بیرون میزند و با بقیه نماها متفاوت است. مثلا حرکات دوربین تو در «طلا و مس» درست بود، اما اینجا حرکات دوربین درست نیست.»
در ادامه اکبر نبوی منتقد سینما با اشاره نکات مثبت فیلم «بوسیدن روی ماه» اظهار داشت: «من خوشحالم که سینمای ایران به نقطهای رسیده که مضامین انسانی در تعدادی از فیلمها دیده میشود، هر چند تعداد این فیلمها کم است. در وضعیت فعلی سینما جای خوشحالی دارد که این نوع آثار و «یه حبه قند» را در سینما میبینیم. من به عنوان عضوی از خانواده سینما به خاطر این اتفاق تبریک میگویم.»
این منتقد سینما ادامه داد: «ماجرای پرداختن به یک مضمون انسانی با نگاه سینمایی خیلی کم است. فیلم به موضوعی میپردازد که ظرفیت خیلی زیادی دارد به شعار و ملودرام و فیلم هندی برسد. الزاما گریه کردن به خاطر دیدن یک فیلم غلط نیست، منظورم ملودرام هندی است که از بیننده گریههای غلطی میگیرد. اما گریه این فیلم عاطفی و گره خورده با شخصیت است. وقتی دو مادر شهید را میبنییم که فرزندشان هنوز نیامده خیلی متفاوت است با مادران شهیدی که فرزندشان و مزاری دارند.»
وی از دیگر نقاط قوت فیلم را شهید فروشی نکردن دانست و گفت: « ما در سینمای ایران آثاری داریم که احساس میکنیم کالایی را میفروشند و کاری هم به ارزش آن ندارند و نمی دانند جهانی که در حال عرضه کردن آن هستند آنقدر بزرگ است که آن را به چیپس و پفک تبدیل نکنند. ما فیلمهایی داریم که دین فروشی کردهاند، اما «بوسیدن روی ماه» این کار را نکرده است.»
وی همچنین افزود: «احساس میکنم دوربین آقای اسعدیان در این فیلم هم نوع مناسباتش با آدمها همراه با احترام است و این خیلی مهم است. گاهی دوربین در فیلمی دریدگی میکند و از موضع حقارت نگاه میکند و یک نوعی از قاببندی را به من بیننده عرضه میکند که با دیدن آن انگار زجر میکشم. فضاهای کاری آقای جعفریان من را یاد فیلم «چهارشنبه سوری» انداخت و خیلی خوشم آمد. مناسبات درونی آدمها در خانه و صمیمیتی که از طریق روایت بصری قرار است عرضه شود من را خسته و ناراحت نمیکند.»
در ادامه مسعود فراستی با یادآوری مصاحبه بهروز افخمی با یکی از نشریات گفت: «اسعدیان یکی از آدمهایی است که این حرف من را میفهمد. مصاحبهای خواندم از یکی از فیلمسازان خوب که گفت من نقد را دوست ندارم چون برای فیلمساز خوب نیست و برای مردم خوب است.»
وی ادامه داد: «فیلم از زمانی که ساخته میشود و روی پرده میرود یک موجود زنده است و باید در موردش حرف زده شود و کارگردان تماشاگر آن میشود. بهترین تماشاگر تماشاگری است که فیلمی ساخته و از آن رها شده و آن موجود زنده باید بتواند از خودش دفاع کند. کارگردان نقش مخاطب را بعد از ساخت فیلم بازی میکند.»
اسعدیان در پاسخ به
فراستی عنوان کرد: «همانقدر که من دوست دارم فیلمی را که میخواهم بسازم،
همه منتقدان و مردم هم حق دارند آن فیلم را نقد کنند. هر سکانسی من بخواهم
توضیح دهم و خودم را به آن سنجاق کنم یعنی فیلم ضعیف است. من میتوانم
دیدگاههایم را بگویم، اما نمیخواهم در مورد فیلم توضیح بدهم. نمیخواهم
تماشاگر را اذیت کنم و به گریه بیندازم. میتوانستم موسیقی فیلم را زیاد و
صحنهها را کشدار کنم. اگر در این فیلم و «طلا و مس» موقعیتها تلخ است به
خاطر کاراکترهاست. من موقعیتهای خیلی تلخ را در مونتاژ کوتاه و آنها را
حذف میکنم. من دوست ندارم با تماشاگر بازی کنم، اما دوست دارم موقعیتهای
شخصیتهای فیلم را درک کند. حتی گریه احترام سادات را از پشت سر نشان
میدهم.»
وی همچنین افزود: «نمیخواهم دوربین دیده شود. من دیر یاد گرفتم که دوربین وسیلهای است که حسهایم را با آن منتقل میکنم. تماشاگر عام نباید دوربین را ببیند. حیف که بعد از 25،30 سال کار کردن به این نتیجه رسیدم و دیر است.»
فراستی در ادامه درباره ویژگیهای فیلم «بوسیدن روی ماه» توضیحاتی ارائه داد.
وی
با اشاره به محاسن فیلم گفت: «: فیلم در یک قدمی شعار و اشک است و
شهیدفروشی نمی کند قبول، اما فیلم چه کار میکند؟ منوچهر محمدی طرحی داده
که دل همه را برده است. رفاقت دو مادر شهید و اینکه یکی از فرزندش میگذرد
اصل فیلم است. هر فیلمی که مضمونی دارد و بر مبنای مضمون بگردد و بر مبنای
تم اصلی ساخته شود، مشکل پیدا میکند. این دو زن با هم رفیق هستند و مثل
خواهر شدند. تصوری از شهید میدهند این دو پسر با هم عاشق و شهید شدند، ما
اینها را می فهمیم، اما بقیه آدمها را نمیفهمیم. به نظرم همه آدم ها به
جز دو مادر اضافی هستند.»
وی ادامه داد: «داریم حواشی برای مضمون
میسازیم. مشکل این است که قصه خراب است و طرحی عالی تبدیل به قصه نشده
است. خانم یزدابخش که نرم بازی میکند و قوت فیلم است و من از او خوشم
میآید، خیلی معرفی نمیشود.»
اسعدیان نیز در پاسخ به فراستی
عنوان کرد: «توقع نداری که این حرفها را بپذیرم، چون به نظر من همه این
چیزها لزوم داشته است. ضمنا تو دنبال فرصتی هستی که به «یه حبه قند» و
«جدایی نادر از سیمین» بتازی.این باورهای توست و نه قابل استناد است و نه
ثابت کردن نیاز دارد.»
نبوی نیز در خصوص حرفهای فراستی گفت:
«هر فیلمی را باید با منطق خودش مورد تحلیل قرار بگیرد. آدمهایی که در این
فیلم هستند ممکن است قوت و ضعفهایی داشته باشند، اما جهانی که این
آدمها را شکل میدهد مهم است. قرار گرفتن نگار در کنار دو بازیگر مسن مهم
است. او در فیلم «یه حبه قند» هم همین بازی را میکند، اما نحوه قرار
گرفتن او کنار این آدمها مهم است. نوع ارتباطی که با مادر بزرگ برقرار می
کند مهم است که این ارتباط به خوبی برقرار شده و شخصیت اضافی از او
نمیبینیم.»