کد خبر 164131
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۱ - ۱۳:۴۷
- ۰ نظر
- چاپ
فیلمهای تحریمی حوزه هنری که دارای مجوز نمایش با امضای ریاست سازمان سینمایی هستند این روزها با سکوت مسئولین ارشاد و سازمان سینمایی سرنوشت مبهمی پیدا کرده اند. سوال اصلی این است که چرا وزارت ارشاد حاضر نیست نسبت به عملکرد خود صراحتا پاسخگو باشد؟
به گزارش مشرق ، روزنامه جهان اقتصاد نوشت: شش فیلم "برف روی کاجها" به کارگردانی پیمان معادی، "من مادر هستم" ساخته فریدون جیرانی، "بیخود و بیجهت" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، "پذیرایی ساده" ساخته مانی حقیقی، "من همسرش هستم" ساخته مصطفی شایسته و "پل چوبی" به کارگردانی مهدی کرمپور آثاری هستند که اگرچه پس از اکران در جشنواره موفق به اخذ پروانه نمایش از سوی ارشاد شدند، اما به دلایل محتوایی از سوی حوزه هنری تحریم شده و امکان اکران در سینماهای این سازمان را از دست دادند.
همزمان با اعتراض سازندگان این آثار به روند تحریم فیلمهایشان توسط حوزه هنری، پیشبینی میشد رئیس سازمان سینمایی و یا حتی وزیر ارشاد به واسطه پروانه نمایش صادر شده برای این آثار، پاسخگوی عملکرد خود باشد اما این گونه نشد و به گفته برخی از همین فیلمسازان آنها پای اعتبار امضای خود در پروانه نمایش فیلمها هم نایستادند.
مسئولان سینمایی سکوت کردند و صراحتا توضیح ندادند که چرا براساس پروانه نمایش صادر شده حاضر نیستند از این چند فیلم حمایت کنند. اینگونه بود که بهزعم برخی رسانهها همچنان توپ در زمین حوزه هنری باقی ماند و گمان شد تنها مشکل اصلی این فیلمسازان و به نوعی سد راه آنها برای اکران، تصمیم این نهاد است. در صورتی که وزارت ارشاد مجوز ساخت و حتی نمایش این آثار را پیشتر صادر کرده بود.
این سکوت ارشاد از جهات دیگری هم معنادار بود بهگونهای که گویی پروانههای نمایش صادر شده فقط برای سرپوش گذاشتن بر ضعف در روند صدور پروانه ساخت برای این آثار بودهاست که اتفاقا در دوره همین معاونت صادر شدهاند، بهطوری که گویا فیلمسازان با گرفتن مجوز نمایش دیگر کاری با ارشاد نمیبایست داشته باشند و با همین پروانهها آثارشان اکران خواهد شد.
چرا ارشاد برای حمایت وارد گود نشد؟
با توجه به این شرایط اما تمامی تیرها به سمت حوزه هنری پرتاب شد و همه از این موضوع غافل بودند که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد و یا حتی سازمان سینمایی پاسخگوی عملکرد خود مقابل منتقدان نیست و حتی حاضر نمی شود از عملکرد خود دفاع کند؟
این شرایط ادامه داشت تا از میان این آثار "من همسرش هستم" با توجه به قراردادی که پیش از این در شورای صنفی نمایش ثبت کرده بود، اکران خود را در سینماها آغاز کرد و اتفاقا فیلم بدون داشتن سینماهای حوزه هنری روی پرده رفت. فراهم شدن این شرایط برای یکی از این فیلمها میتوانست برای دیگر فیلمسازان تحریمی راهگشا باشد تا از این طریق بتوانند آثار خود را اکران کنند.
اما این اتفاق رخ نداد و اکران "برف روی کاجها" که قرار بود در آبانماه اکران شود به دلایل نامعلومی به آینده موکول شد و جمال ساداتیان تهیهکننده فیلم تأکید کرد: "هنوز مشخص نیست که این زمان چقدر طول خواهد کشید." پیش از این هم شنیدهها حاکی از آن بود که اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز با اکران تعدادی از این آثار مخالفند و حتی انصار حزبالله طی نامهای به وزارت ارشاد خواستار عدم اکران سایر این فیلمها شدهاست.
از طرف دیگر نیز جمعی از متدینین و مردم تهران به بهانه اکران "من همسرش هستم" با استناد به ماده 639 قانون مجازات اسلامی، از جواد شمقدری بهعنوان رئیس سازمان سینمایی کشور به عنوان مسئول اکران 4 فیلم مسالهدار شکایتی را تنظیم و به دادستانی تهران تحویل دادند.
برف روی کاجها، پل چوبی و من مادر هستم سه فیلم دیگری بودند که در کنار "من همسرش هستم"، امضاکنندگان این شکوائیه به تاسی از اقدام حوزه هنری، خواستار منع اکران آنها شدند.
رسانهای شدن این نامه اعتراضی شاهدی بود بر فشارها و انتقاداتی که در تمام این مدت و بهواسطه محتوای این آثار متوجه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد بوده است. این موضوع موید سهلانگاری در صدور پروانه ساخت برای فیلمهای مشکلساز بود که گویی حتی ارشاد هم نمیتواند پای امضای پروانه نمایش آنها بایستاد!
تعویق اکران "برف روی کاجها" شاید شروع رسانهای شدن این جریان باشد، اما شنیده میشود گروه سینمایی آفریقا که این روزها "من همسرش هستم" را روی اکران دارد و قرار بوده یکی از دو فیلم "پل چوبی" و "من مادر هستم" را برای برنامه آینده انتخاب کند، با مشکلاتی روبرو شده و تقریبا اکرن هر دو فیلم در این زمان منتفی است. یکی از اعضای شورای صنفی نمایش نیز در پاسخ به پیگیری مهر تلویحا اعلام کرد که این دو فیلم در شرایط فعلی در سینماهای غیر از حوزه هنری نیز مشکل اکران دارند.
درخواست مصلحتاندیشانه ارشاد از سینماگران!؟
همزمان شنیدهها حاکی است مسئولان ارشاد از صاحبان این 5 فیلم درخواست کردند که از اکران آثار خود در این شرایط انصراف دهند و حتی این انصراف را رسانهای کنند!
گویا این تنها راه آتشبس فعلی برای ارشاد در برابر سیل انتقادات است که میتواند با اکران نکردن این فیلمها تا حدودی فضا را آرامتر کند تا همین چند ماه باقی مانده از دوران وزارت نیز به خوبی سپری شود.
سعید رجبی فروتن سخنگوی سازمان سینمایی اما در ارتباط با شنیدههای غیررسمی درباره اکران این فیلمها به مهر گفت: این حرفها میتواند شایعه باشد. اگر هم صحت داشته باشد، مدیرت زمان و مصلحتاندیشی یک امر بدیهی در یک سیستم مدیریتی است.
فروتن تأکید میکند: تاخیر زمانی در اکران این فیلمها میتواند کمتر به آنها لطمه وارد کند و اتفاقا مدیریت بهتری هم در این شرایط صورت خواهد گرفت.
وی درباره شکایت مردمی از معاونت سینمایی نیز افزود: این همان مردمی هستند که درباره فیلمهای نوروزی هم شکایت داشتند اما اینبار حرکتی متمدن و خردمندانه کردند. قطعا حضور یک حکم صالحه میتواند در زمینه این انتقادات راهگشا باشد. این نوع اعترض شکل بهتری دارد.
با وجود تمام این موارد اما نکته جالب توجه این است که نباید فراموش کرد این 6 فیلم مسئلهساز که امروز ارشاد هم نمیتواند پای کیفیت و محتوای آنها بایستد با پروانه همین وزارتخانه مقابل دوربین رفتهاند. بازنگری و اصلاح روند صدور پروانه ساخت و نمایش میتواند زمینه بروز این شرایط در آینده را از بین ببرد.