همزمان با اعتراض سازندگان این آثار به روند تحریم فیلمهایشان توسط حوزه هنری، پیشبینی میشد رئیس سازمان سینمایی و یا حتی وزیر ارشاد به واسطه پروانه نمایش صادر شده برای این آثار، پاسخگوی عملکرد خود باشد اما این گونه نشد و به گفته برخی از همین فیلمسازان آنها پای اعتبار امضای خود در پروانه نمایش فیلمها هم نایستادند.
مسئولان سینمایی سکوت کردند و حتی تلاش نشد تا شرایطی برای اکران این فیلمها (در سالنهای سینمایی غیروابسته به حوزه هنری) و یا حتی حمایت از آنها ایجاد شود. اینگونه بود که بهزعم برخی رسانهها همچنان توپ در زمین حوزه هنری باقی ماند و گمان شد تنها مشکل اصلی این فیلمسازان و به نوعی سد راه آنها برای اکران، تصمیم این نهاد است. در صورتی که وزارت ارشاد مجوز ساخت و حتی نمایش این آثار را پیشتر صادر کرده بود.
این سکوت ارشاد از جهات دیگری هم معنادار بود بهگونهای که گویی پروانههای نمایش صادر شده فقط برای سرپوش گذاشتن بر ضعف در روند صدور پروانه ساخت برای این آثار بودهاست که اتفاقا در دوره همین معاونت صادر شدهاند، بهطوری که گویا فیلمسازان با گرفتن مجوز نمایش دیگر کاری با ارشاد نمیبایست داشته باشند و با همین پروانهها آثارشان اکران خواهد شد.
چرا ارشاد برای حمایت وارد گود نشد؟
با توجه به این شرایط اما تمامی تیرها به سمت حوزه هنری پرتاب شد و همه از این موضوع غافل بودند که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد و یا حتی سازمان سینمایی راهی برای حمایت از این آثار پیدا نمیکند؟
این شرایط ادامه داشت تا از میان این آثار "من همسرش هستم" با توجه به قراردادی که پیش از این در شورای صنفی نمایش ثبت کرده بود، اکران خود را در سینماها آغاز کرد و اتفاقا فیلم بدون داشتن سینماهای حوزه هنری روی پرده رفت. فراهم شدن این شرایط برای یکی از این فیلمها میتوانست برای دیگر فیلمسازان تحریمی راهگشا باشد تا از این طریق بتوانند آثار خود را اکران کنند.
برف روی کاجها
اما این اتفاق رخ نداد و اکران "برف روی کاجها" که قرار بود در آبانماه اکران شود به دلایل نامعلومی به آینده موکول شد و جمال ساداتیان تهیهکننده فیلم تأکید کرد: "هنوز مشخص نیست که این زمان چقدر طول خواهد کشید." پیش از این هم شنیدهها حاکی از آن بود که اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز با اکران تعدادی از این آثار مخالفند و حتی انصار حزبالله طی نامهای به وزارت ارشاد خواستار عدم اکران سایر این فیلمها شدهاست.
از طرف دیگر نیز جمعی از متدینین و مردم تهران به بهانه اکران "من همسرش هستم" با استناد به ماده 639 قانون مجازات اسلامی، از جواد شمقدری بهعنوان رئیس سازمان سینمایی کشور به عنوان مسئول اکران 4 فیلم مسالهدار شکایتی را تنظیم و به دادستانی تهران تحویل دادند.
برف روی کاجها، پل چوبی و من مادر هستم سه فیلم دیگری بودند که در کنار "من همسرش هستم"، امضاکنندگان این شکوائیه به تاسی از اقدام حوزه هنری، خواستار منع اکران آنها شدند.
من همسرش هستم
رسانهای شدن این نامه اعتراضی شاهدی بود بر فشارها و انتقاداتی بود که در تمام این مدت و بهواسطه محتوای این آثار متوجه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد بودهاست. این موضوع موید سهلانگاری در صدور پروانه ساخت برای فیلمهای مشکلساز بود که گویی حتی ارشاد هم نمیتواند پای امضای پروانه نمایش آنها بایستاد!
تعویق اکران "برف روی کاجها" شاید شروع رسانهای شدن این جریان باشد اما شنیده میشود گروه سینمایی آفریقا که این روزها "من همسرش هستم" را روی اکران دارد و قرار بوده یکی از دو فیلم "پل چوبی" و "من مادر هستم" را برای برنامه آینده انتخاب کند، با مشکلاتی روبرو شده و تقریبا اکرن هر دو فیلم در این زمان منتفی است. یکی از اعضای شورای صنفی نمایش نیز در پاسخ به پیگیری مهر تلویحا اعلام کرد که این دو فیلم در شرایط فعلی در سینماهای غیر از حوزه هنری نیز مشکل اکران دارند.
درخواست مصلحتاندیشانه ارشاد از سینماگران!؟
همزمان شنیدهها حاکی است مسئولان ارشاد از صاحبان این 5 فیلم درخواست کردند که از اکران آثار خود در این شرایط انصراف دهند و حتی این انصراف را رسانهای کنند!
گویا این تنها راه آتشبس فعلی برای ارشاد در برابر سیل انتقادات است که میتواند با اکران نکردن این فیلمها تا حدودی فضا را آرامتر کند تا همین چند ماه باقی مانده از دوران وزارت نیز به خوبی سپری شده و کار به استیضاح و یا برکناری وزیر نکشد.
سعید رجبی فروتن سخنگوی سازمان سینمایی اما در ارتباط با شنیدههای غیررسمی درباره اکران این فیلمها به خبرنگار مهر گفت: این حرفها میتواند شایعه باشد. اگر هم صحت داشته باشد، مدیرت زمان و مصلحتاندیشی یک امر بدیهی در یک سیستم مدیریتی است.
فروتن تأکید میکند: تاخیر زمانی در اکران این فیلمها میتواند کمتر به آنها لطمه وارد کند و اتفاقا مدیریت بهتری هم در این شرایط صورت خواهد گرفت.
وی درباره شکایت مردمی از معاونت سینمایی نیز افزود: این همان مردمی هستند که درباره فیلمهای نوروزی هم شکایت داشتند اما اینبار حرکتی متمدن و خردمندانه کردند. قطعا حضور یک حکم صالحه میتواند در زمینه این انتقادات راهگشا باشد. این نوع اعترض شکل بهتری دارد.
با وجود تمام این موارد اما نکته جالب توجه این است که نباید فراموش کرد این 6 فیلم مسئلهساز که امروز ارشاد هم نمیتواند پای کیفیت و محتوای آنها بایستد با پروانه همین وزارتخانه مقابل دوربین رفتهاند. با ادامه این روند احتمالاً دیگر هیچ اعتمادی نمیتوان به روند صدور پروانه ساخت و نمایش داشت و بهتر است سازمان سینمایی تدبیر جدیدی بیاندیشد تا بتواند اعتبار خود را حفظ کرده و همچنین باعث اعتراضات مشابه در آینده نشود.