دکتر قاسمزاده عضوهيات مديره انجمن پويا(فعال در زمينه کودکان کار) در گفتوگو با شهر گفت: پژوهشي طولي به مدت 5 سال در زمينه وضعيت کودکان کار تهران انجام شد که يافتهها نشان دادند اکثر اين بچهها داراي خانواده هستند. تنها نزديک 15 درصد اين بچهها اصلا خانواده ندارند و يا از شهرستان به پايتخت ميآيند و از خانواده خود دور هستند. در واقع بخش اعظم اين بچهها با وجود داشتن خانواده مجبور به کار هستند. چون بخشي از گذران زندگي خانواده از طريق آنها تامين ميشود.
والدين متهم رديف اول کودک آزاري
اين روانشناس اظهار داشت: در پژوهش ديگري که پيرامون کودک آزاري انجام داديم نکته جالبي وجود دارد که با ديگر تحقيقات و پايان نامهها مشترک است. نتيج نشان ميدهد که بيشتر آزارها در خانواده انجام ميشود و توسط پدر و مادر واقعي اتفاق ميافتد. نه ناپدري و نامادري که موضوع بسيار دردناکي است. اخيرا سازمان جهاني بهداشت پيشنهاد خوبي براي جايگزيني عنوان بدرفتاري با کودکان با کودک آزاري ارائه داده است. به دليل اينکه کودک آزاري بار منفي بيشتري دارد و وقتي گفته ميشود پدر مادرها از اين اتهام ناراحت ميشوند و موضع ميگيرند اما در مورد عنوان بدرفتاري با کودکان اين مساله حل شد است.
بي توجهي مسئولان به آسيبهاي کودکان
اين پژوهشگر کودکان کار در پاسخ به اين پرسش که هم اکنون تعداد کودکان کار ايران چه تعداد است گفت: آمار يا تحقيقي است و يا تخميني و برآوردي. در حال حاضرآمار واقعي در ارتباط با کودکان کار نداريم. گاهي بهزيستي ميگويد ما 20 هزار کودک کار در تهران داريم و معادل آن در شهرستانها. اما شهرداري آمار ديگري ميدهد. اين موضوع به اين دليل است که آمارگيري دقيقي انجام نشده است و واقعيتي دردناک است. اين مسائل نشان ميدهد که آسيبهاي حوزه کودکان مورد توجه کافي نبوده است.
12 هزار کودک کار تحت پوشش ان.جي.او هاي تهران
اين استاد دانشگاه افزود: هم اکنون 12 هزار کودک خياباني زير پوشش 8 ان جي او تهراني قرار دارند. اين آمار شناور بين 10 تا 12 هزار است که بيشتر و کمتر ميشود. اما بهمن ماه سال گذشته مرکز پژوهشهاي مجلس آمار ارائه داد که ما سه ميليون و 265 هزار کودک ايراني بازمانده از تحصيل داريم.
3ميليون کودک کار
وي اظهار داشت: به نظر من آمار برآوردي همين 3 ميليون است. چون بچه زير 18 سال که مدرسه نميرود کجا ميروند؟ اگر فرض کنيم که 265 هزار کودک به دليل بيماري و مسائل ديگر از تحصيل بازماندهاند. اکنون 3 ميليون ديگر در خيابان، کارگاه، مزرعه و خانه مشغول کار هستند. شناسايي کودکان کار به سادگي مقدور نيست. حتي بچههايي هستند که کارفرما از بيرون به داخل خانه کار را ميآورند. شناسايي اين افراد دشوار است اما ما هم کوششي در اين زمينه نکردهايم. اين موضوع در اختيار سازمانهاي دولتي است.
قاسمزاده گفت: منظور از «کودک» هر انسان داراي کمتر از 18 سال سن است، و بنا بر (ماده ي 1 پيمان نامه جهاني حقوق کودک) «کودک کار» کودکي است که بيش از 14 ساعت در هفته به يکي از اشکال کار «سبک / سخت» و «داوطلبانه / اجباري» اشتغال دارد و سن اين کودک بيشتر از 5 سال و کمتر از 18 سال است. منظور از «کار کودک» درگير نمودن کودکان در آن دسته از فعاليتهاي اقتصادي است که مانع تحصيل، آموزش و برخورداري آنان از امکانات اوليه ي رشد فردي و اجتماعيشان ميشود و قاعدتا با آسيب و بهره کشي همراه است.
اين فعال کودکان کار با تاکيد بر عدم همکاري سازمانها دولتي با نهادهاي مردمي فعال افزود: در گذشته وزارت کار اعلام کرده بود که براي نظارت بر بچههايي که در کارگاهها فعاليت ميکنند نيرو نداريم. انجمنهاي فعال ابراز علاقمندي براي کمک کردند تا با نيروي داوطلب اين کار را انجام دهند اما اين اجازه به اين انجمنها داده نميشود. انجمنها در حال حاضر توانايي لازم و اجازه اين شکل فعاليتها را ندارند. آمارگيري و نظارت بر اين موارد در حوزه سازمانهاي دولتي است. ما نياز داريم اين آمارها در سطح ملي جمع کنيم. نميدانيم مرکز پژوهش مجلس چطور به اين نتايج رسيده است اما بايد در مورد ديگر آسيبها هم آمار گيري انجام شود.
والدين متهم رديف اول کودک آزاري
اين روانشناس اظهار داشت: در پژوهش ديگري که پيرامون کودک آزاري انجام داديم نکته جالبي وجود دارد که با ديگر تحقيقات و پايان نامهها مشترک است. نتيج نشان ميدهد که بيشتر آزارها در خانواده انجام ميشود و توسط پدر و مادر واقعي اتفاق ميافتد. نه ناپدري و نامادري که موضوع بسيار دردناکي است. اخيرا سازمان جهاني بهداشت پيشنهاد خوبي براي جايگزيني عنوان بدرفتاري با کودکان با کودک آزاري ارائه داده است. به دليل اينکه کودک آزاري بار منفي بيشتري دارد و وقتي گفته ميشود پدر مادرها از اين اتهام ناراحت ميشوند و موضع ميگيرند اما در مورد عنوان بدرفتاري با کودکان اين مساله حل شد است.
بي توجهي مسئولان به آسيبهاي کودکان
اين پژوهشگر کودکان کار در پاسخ به اين پرسش که هم اکنون تعداد کودکان کار ايران چه تعداد است گفت: آمار يا تحقيقي است و يا تخميني و برآوردي. در حال حاضرآمار واقعي در ارتباط با کودکان کار نداريم. گاهي بهزيستي ميگويد ما 20 هزار کودک کار در تهران داريم و معادل آن در شهرستانها. اما شهرداري آمار ديگري ميدهد. اين موضوع به اين دليل است که آمارگيري دقيقي انجام نشده است و واقعيتي دردناک است. اين مسائل نشان ميدهد که آسيبهاي حوزه کودکان مورد توجه کافي نبوده است.
12 هزار کودک کار تحت پوشش ان.جي.او هاي تهران
اين استاد دانشگاه افزود: هم اکنون 12 هزار کودک خياباني زير پوشش 8 ان جي او تهراني قرار دارند. اين آمار شناور بين 10 تا 12 هزار است که بيشتر و کمتر ميشود. اما بهمن ماه سال گذشته مرکز پژوهشهاي مجلس آمار ارائه داد که ما سه ميليون و 265 هزار کودک ايراني بازمانده از تحصيل داريم.
3ميليون کودک کار
وي اظهار داشت: به نظر من آمار برآوردي همين 3 ميليون است. چون بچه زير 18 سال که مدرسه نميرود کجا ميروند؟ اگر فرض کنيم که 265 هزار کودک به دليل بيماري و مسائل ديگر از تحصيل بازماندهاند. اکنون 3 ميليون ديگر در خيابان، کارگاه، مزرعه و خانه مشغول کار هستند. شناسايي کودکان کار به سادگي مقدور نيست. حتي بچههايي هستند که کارفرما از بيرون به داخل خانه کار را ميآورند. شناسايي اين افراد دشوار است اما ما هم کوششي در اين زمينه نکردهايم. اين موضوع در اختيار سازمانهاي دولتي است.
قاسمزاده گفت: منظور از «کودک» هر انسان داراي کمتر از 18 سال سن است، و بنا بر (ماده ي 1 پيمان نامه جهاني حقوق کودک) «کودک کار» کودکي است که بيش از 14 ساعت در هفته به يکي از اشکال کار «سبک / سخت» و «داوطلبانه / اجباري» اشتغال دارد و سن اين کودک بيشتر از 5 سال و کمتر از 18 سال است. منظور از «کار کودک» درگير نمودن کودکان در آن دسته از فعاليتهاي اقتصادي است که مانع تحصيل، آموزش و برخورداري آنان از امکانات اوليه ي رشد فردي و اجتماعيشان ميشود و قاعدتا با آسيب و بهره کشي همراه است.
اين فعال کودکان کار با تاکيد بر عدم همکاري سازمانها دولتي با نهادهاي مردمي فعال افزود: در گذشته وزارت کار اعلام کرده بود که براي نظارت بر بچههايي که در کارگاهها فعاليت ميکنند نيرو نداريم. انجمنهاي فعال ابراز علاقمندي براي کمک کردند تا با نيروي داوطلب اين کار را انجام دهند اما اين اجازه به اين انجمنها داده نميشود. انجمنها در حال حاضر توانايي لازم و اجازه اين شکل فعاليتها را ندارند. آمارگيري و نظارت بر اين موارد در حوزه سازمانهاي دولتي است. ما نياز داريم اين آمارها در سطح ملي جمع کنيم. نميدانيم مرکز پژوهش مجلس چطور به اين نتايج رسيده است اما بايد در مورد ديگر آسيبها هم آمار گيري انجام شود.