کد خبر 160318
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۶

رشد فزاینده آمار طلاق در کشورمان سبب شده که پس از آمریکا، دانمارک و مصر، چهارمین کشور پرطلاق دنیا محسوب شویم؛ آماری بسیار ناخوشایند که برای مقابله با اثرات جنبی آن گاه به دنبال تقویت ازدواج موقت و یا قانونی کردن چند همسری هم هستیم اما ظاهرا فراموش کرده ایم که به دنبال ریشه اش در ازدواج و مسائل مرتبط با آن بگردیم.

به گزارش مشرق، انگار "با لباس سفید به خانه بخت رفتن و با لباس سفید بیرون آمدن" مربوط به گذشته های خیلی دور است، چراکه متاسفانه امروزه حقیقت تلخ "طلاق" به تمام خانواده های ایرانی ورود پیدا کرده و به ندرت کسی می تواند ادعا کند که در خانواده شان نشانی از این پدیده وجود ندارد؛ پدیده ای قبح شکسته که ممکن است گاه به مناسبتش جشن هم برگزار شود!

به گزارش «تابناک»، چند سالی است که طلاق در کشورمان مي تازد. این را آماری می گوید که بی توجه به طرح های عجولانه و دم دستی مسئولان مانند «راه اندازي ازدواج موقت در دانشگاه ها»، «ازدواج آسان» و ... روز به روز بالاتر از ماه ها و سال هاي قبل قرار گرفته و در مقابل آن، آمار ازدواجی مطرح می شود که آن هم روند نزولي در پيش گرفته است.

بر پایه آمار و اسناد سازمان ثبت احوال، در سال 90، 874 هزار و 792 واقعه ازدواج و 142 هزار و 841 واقعه طلاق در كشور به ثبت رسيده (نسبت ازدواج به طلاق: 6.1) که اگر این اعداد را نسبت به سال ۸۹ قیاس کنیم، با رشد 4.1 درصدی طلاق و کاهش 1.9 درصدی ازدواج روبرو خواهیم شد؛ افزايش و كاهشي كه فراتر از نمودارهاي آماري و در دل خود افزايش آمار زنان سرپرست خانوار، كودكان بي سرپرست، بيكاران، جويندگان كار، مستاجران و فراتر از همه رشد اختلالات روحي و رواني را به دنبال دارد.    
 
این در حالی است که بررسي روند «نسبت ازدواج به طلاق ثبت شده» در سه ماهه اول سال 91، با نشان دادن نسبت 6.4 بیانگر استمرار این روند بوده و نشان می دهد که در مقابل تقريبا هر شش ازدواج ثبت شده در كشور يك طلاق هم به ثبت رسيده است؛ آماری میانگین که در استان‌های تهران و البرز به پايين ترين ميزان خود رسیده (تقريبا به ازاي هر سه ازدواج يك طلاق)، در استان‌هاي سمنان، قم، اصفهان، مازندران و مركزي، هم وضعيت چندان مناسبي نداشته (تقريبا به ازاي هر پنج ازدواج ثبت شده يك طلاق) و در استان‌هاي سيستان و بلوچستان، كهگيلويه و بويراحمد، چهارمحال بختياري بهترین وضعيت در سطح کشورمان را نشان می دهد.

آمارهاي مربوط به ازدواج و طلاق سال 1390 با نسبت 1/6 هم روند مشابهي را نشان مي دهد. روند نسبت ازدواج و طلاق ثبت شده طي سال هاي 1383-1389 نيز بيانگر اين است كه اين نسبت با در پيش گرفتن روند نزولي، از 8/9 در سال 83 به 4/5 در سال 89 رسيده است. در سال 83 در مقابل هر طلاق 8/9، در سال 84 در مقابل هر طلاق 4/9، در سال 85 در مقابل هر طلاق 3/8، در سال 86در مقابل هر طلاق 4/8، در سال 87 در مقابل هر طلاق هشت مورد، در سال 88 در مقابل هر طلاق 1/7 و نهايتا در سال 89 در مقابل هر طلاق 5/4 ازدواج به ثبت رسيده است.

تمامی این آمار و ارقام در حالی مطرح می شود که آمار تجمیعی این پدیده و پدیده های مرتبط با آن در دست نیست؛ به عبارتی بهتر، برای درک بهتر وضعیت جامعه چه بسا بهتر است که آمارهای مربوط به افزایش طلاق و کاهش نرخ ازدواج در سالهای متوالی را با توجه به نمودارهای ترکیب جمعیتی، بررسی کرده و دریابیم که چه درصدی از افراد بالغ به ازدواج رسیده و کارشان به طلاق کشیده نمی شود تا به این روش، میزان ازدواج های پایدار را ارزیابی کنیم.

ناگفته پیداست که در اینصورت با آمار و ارقام متعجب کننده ای مواجه خواهیم بود، چرا که کاهش نرخ ازدواج، افزایش آمار طلاق، افزایش خانواده های تک نفره و ...، همه و همه موید کاهش شکل گیری خانواده در سطح کشور بوده و دورنمای خوبی برایمان ترسیم نخواهند کرد.

بدین ترتیب سلسله اتفاقاتی کلید می خورد که به مثابه زنجیر، با نرخ ازدواج و طلاق و به طور کلی، شکل گیری نهاد خانواده در آمیخته و از قوت و ضعف آن تاثیر می پذیرند؛ بروز ناهنجاری هایی مانند درصد بالای اختلالات روانی، افسردگی، روسپی گری، کیف بری و سرقت، اعتیاد و ... روی ناخوش همین ماجراست، هرچند که روابط حاکم بر جامعه کاملا پیوسته و مسلسل وار بوده و هم‌زمان هم تاثیرپذیرند و هم تاثیرگذار و شاید تشخیص علت و معلول بودن برخی ناهنجاری ها آسان نباشد.

به عبارت دیگر عواملی چون فقر، طلاق، افسردگی، اعتیاد و ... عواملی اند که نمی توان گفت کدام علت است و کدام پیامد. در جامعه پیچیده انسانی هر ناهنجاری می تواند به معضلی تبدیل شود؛ حال یا طلاق باعث اعتیاد، فقر و افسردگی شود یا مشکل اقتصادی، افسردگی یا اعتیاد به طلاق بیانجامد.

با وجود چنین آمار و پیامدها و آسیب های ناشی از طلاق، مهم است که بیش از پیش در پی کاهش آن برآییم. این بدان معنا نیست که کوششی در این زمینه صورت نمی گیرد، اما جا دارد که بپرسیم چرا با وجود پرداختن رسانه ها و نشریات به علل و عوارض و تبعات ناشی از طلاق، روز به روز آمار بر آن افزوده می شود؟

تفاوت امروز و دیروز در این است که امروزه علل طلاق نیز افزایش یافته و روند زندگی اجتماعی به سمتی سوق پیدا کرده است که موجبات تفرقه و ازهم گسستن ها را بیستر می کند. از یک سو مواردی مانند بدآموزی های مطرح در فیلم ها و سریال ها، رواج تکنولوژی، ورود زنان به عرصه های مردانه بازار کار و خلاصه برهم خوردن تعادل و جایگاه زن و مرد از علل امروزی به شمار می روند که از سوی دیگر با رنگ باختن ارزشهای جامعه تقویت می شوند.

دکتر امان اله قرایی مقدم، کارشناس آسیب های اجتماعی در تحقیقاتش به این نتیجه نائل آمده  که حداقل 16-17 مورد صرفا اجتماعی در بروز طلاق موثر است. عواملی چون دو ساختی شدن جامعه، عدم شناخت و آشنایی صحیح و کافی به هنگام ازدواج، نوع شغل زنان، دخالت اطرافیان ، تفاوت نامعقول سنی زوجین  و اختلاف میزان تحصیلات و ... را می توان برشمرد.

وی براین باور است که از آنجا که شیوه رادیو و تلویزیون اثربخش نبوده و تنها می بایست از طریق کتاب های درسی و از دوران مدرسه نسبت به کاهش طلاق بایدامیدوار بود.

در این میان به یک دسته بندی برای عوامل طلاق بر می خوریم که عوامل موثر را در 5 دسته ذیل طبقه بندی می کند:

1- عوامل قانونی: به عنوان مثال قوانین مربوط به مهریه که نه تنها نتوانسته به بقا ازدواج ها نائل آید بلکه گاه بهانه ای شده برای گریز از ازدواج و حتی کسب و کار برخی زنان سودجو که ولو بسیار اندک هم باشد، اثرات سو زیادی بر روان جامعه تحمیل خواهد کرد.

2- عوامل روانشناختی: در اصل عدم تفاهم و سازگاری که می تواند از تفاوت فرهنگ ها و تربیت ها نشأت بگیرد و یا عدم تمایل یکی از طرفین قبل از ازدواج، ازدواج اجباری، عدم بلوغ اجتماعی، اختلالات روانی و عاطفی( افسردگی و ...).

3- عوامل اقتصادی: من جمله فقر و بیکاری (که به شدت در هم تنیده شده اند) که خود باعث درگیری های ذهنی و کم طاقت شدن، زود رنج شدن و از کوره به  در رفتن و ... خواهد شد.

4- عوامل ارتباطی: ارتباط با خانواده های طرفین ونگرش های متقابل بین فرد با خانواده همسرش.

5- عواملی مانند بیماری و ناباروری، مسائل جنسی، فاصله طبقاتی و رتبه های تحصیلی... .

بدین ترتیب با مولفه هایی مواجه هستیم که یا کمتر مورد توجه قرار گرفته و ریشه یابی شده اند و یا از فرط ساده انگاری، به کل مغفول مانده اند؛ به عبارتی بهتر، درصد چشمگیری از طلاق ها به معیارهایی بر می گردد که زوجین قبل از ازدواج مد نظر داشته اند اما با پا گذاشتن به عرصه زندگی مشترک، دریافته اند که مسائلی بس موثرتر و مهمتر از آن پیش فرضهای اولیه شان هم وجود دارد.

اینجاست که کارشناسان بر اساس آن به آموزش های قبل از ازدواج تاکید دارند. این موضوع نیاز به یک باور عمومی و فرهنگ سازی داشته که بخشی از آن باید در خانواده ها به صورت جدی به آن پرداخته شود و بخش فراگیرتر آن باید از طریق رسانه های عمومی و با همت دولت و کارشناسان امر به آن پرداخته شود تا شاید از این طریق بتوان جوانان را قبل از ازدواج به یک شناخت درست از فلسفه این واقعه رساند و امید بست که در سایه آن، شاهد کمتر شدن مراجعات گسترده بعدی به دادگاه های خانواده باشیم.

شاید درک این نکته ساده که محکم کردن ادله یک ازدواج مانع از تبدیل آن به طلاق خواهد شد، کلیدی باشد که در جامعه امروزمان گم شده، وگرنه نه برای رونق ازدواج به دنبال خلق شیوه های جدید و یا استفاده از سایت های همسریابی می رفتیم و نه برای کاهش اثرات جانبی ناشی از شکست ازدواج (بخوانید طلاق!) به نعل وارونه زدن و راهکارهایی مانند قانونی کردن چند همسری می رسیدیم!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 17
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 5
  • ۱۵:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
    0 0
    اي بابا تو اون يكي كشورها اصلا ازدواج صورت نمي گيره كه به طلاق برسند!
  • مایلی سخن ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
    1 0
    جامعه ای که برا مردمش ماهواره از نون شب واجب تر بشه همین میشه تازه این اولاشه تلفات واسه وسطاشه
  • ۲۳:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
    0 0
    همش زير سر فلاسفه است درود بر مهدي نصيري
  • مهدی ۰۷:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    رتبه بندی فقط بر اساس عدد و رقم نمی تونه رتبه واقعی رو نشون بده. درسته که طلاق خیلی بیشتر شده اما امار در تحلیل و رتبه بندی یک مقدمه محسوب میشه . برای یک رتبه بندی دقیق باید فرهنگ و قوانین هر کشور رو هم در نظر گرفت.
  • ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    بقيه دنيا هم ماهواره دارن , آيا طلاق اونجا هم زياده ؟ همين تركيه مثال خوبيه , آيا اونا هم ركورددار طلاق هستند ؟ تازه مگه جمهوري اسلامي ايران كانالهاي ماهواره اي نداره ؟ پس براي پخش برنامه هاي ما ماهواره خوبه ولي ديدن برنامه هاي اونا ماهواره بده . انصاف هم خوب چيزيه بخدا .
  • يه مردزن ذليل ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 1
    اگاهي مردم ازحقوق خود ونيز عدم تمكين فردمقابل دررسميت شناختن ورعايت ان حق سبب بروز تعارض ميگردد.يعني مقصراصلي اين امر ظلم مردان برزنان جامعه است وتا زماني كه تفكر جميع مردان عوض نشود اين روند درحال افزايش خواهد بود. پس بياييد با احترام بحقوق حقه بانوان دركاهش جدايي(رسمي وعاطفي)بكوشيم.
  • آموزگار جنوبی ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    وقتی فیلمایی که توی صدا وسیمای جمهوری پخش میشن ایران باشن ، یارو با تصادف ماشینش یا توی پارک عاشق میشه و تصمیم به ازدواج می گیره ! اگه فیلمه هم خارجی باشه ، بیشترشون که یا متارکه کرده اند یا با دوست دخترشون زندگی می کنند و ... توی کشورمون اون هم صدا و سیمای جمهوری اسلامی فیلمهای خارجی که بحث طلاق را به میان می کشن سال به سال و روز به روز بیشتر شده اند به طوری که خواه ناخواه و دانسته یا نادانسته روی ذهن مردم ما و فرهنگشون تأثیر منفی گذاشته و اونا با تقلید از حرکات و سکنات آن بی فرهنگها ، اونم تقلیدی جاهلی به رتبه ی چهارم جهان می رسند ! البته عجب رکورد غم انگیزی ! دل هم ما را به درد می آورد و آینده را تاریک ! مسئولان بیدار شوید !؟؟
  • یه دوست ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    من با نظر آقای زن ذلیل موافقم اگر دو طرف به حقوق هم دیگه احترام بزارن چه مرد چه زن این مشگلات هم پیش نمیاد
  • ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    علت طلاق اینه که پسرها و دخترها بدون هیچ شناخت درست از همدیگر و اینکه بدونند واقعا از زندگی چی می خوان ازدواج می کنند. تمام کسانی که ازدواج اونها به طلاق رسیده فقط به دلیل مسائل جنسی،مالی و فرار از عقاید خشک و بی اساس خانواده هاشون ازدواج می کنند و بعدش هم معلومه دیگه ... طلاق. جوان های ما فقط به خاطر شهوت خودشون ازدواج می کنند. اصلا به بعد از ازدواج فکر نمی کنن. بعد از اینکه حس شهوت خوابید تازه می فهمن چیکار کردن. بعضی ها هم که به خاطر به جیب زدن مهریه ازدواج می کنن. باید دنبال دلایل اصلی طلاق بود نه اینکه بخواهیم تکنولوژی و ماهواره را زیر سئوال ببریم.
  • ۱۱:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    مشکل جامعه ما ماهواره نیست.. مشکل جامعه ما بسترهای فرهنگی ضعیفی هست که داریم.مشکلات اقتصادی فراوانی هست که در راه ازدواج وجود داره.. در خیلی موارد راه های شناخت خوبی برای آشنایی جوان ها وجود نداره... به دلیل مشکلات اقتصادی و بعضا فرهنگی پسر ها حاضر به ازدواج نیستند و همین باعث کاهش نرخ ازدواج شده و درصد زیاد خانم های مجرد باعث شده که بسیاری از آن ها به روابط سست و بی پایه دلخوش کنند که این خودش باعث مشکلات بسیار زیادی شده.. با سکه نرخ 1400,000 تومانی کی جرات داره، زن بگیره!!!! هزینه تالارها رو نگاه کردید؟؟؟ بیاید یک مقدار به مسائل عمیق تر فکر کنیم...
  • بلوط ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    پاسخ کاملا"درستی است،اینکه یک موضوع اجتماعی را دراین سطح به بحث غیر مرتبطی ربط دهیم تنها صورت مسئله را پاک کرده ایم. طلاق درپاکستان-ترکیه-هند-امارات-کویت-بحرین-عمان و... که رابطه فرهنگی نزدیکی با مادارند حتی تحت تاثیر ماهواره ها وبسیاری آزادی های اجتماعی باز به اندازه کشور مانیست. ریشه این مشکل را می بایست در الگوهای مصرف خانوار-تغییر رفتارهای فرهنگی-سطح انتظارات مردان از زنان ونیز معضلات اقتصادی و برخی مخاطرات اجتماعی از جمله اعتیاد جستجو کرد. وهمه این عوامل در داخل کشور است وهجمه ای از خارج در مورد آنها صورت نگرفته...
  • ehsan ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    0 0
    باید به این نکته توجه اساسی کرد که در کشورهای دیگه ازدواج رسمی خیلی کمتر از غیر رسمی صورت میگیرد،یعنی دو نفر وقتی با هم مدتی زندگی کردند،بعد ثبت رسمی میکنند.این مقایسه آماری به کلی اشتباه است.
  • احمد ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    1 0
    احتمالاآمار ها تکاندهنده تر ازین حرفهاست.خود من قربانی این مطلبم وباور کنید یک سال است دادگاه به بهانه های مختلف مرا میدواند تا همسر ی که نیمی از مهریه را گرفت تا توافقی با در خواست خودش جدا شود با راهنمایی قاضی دادگاه خانواده مبنی بر زیر توافق زدن برای نیمی دیگر هر روز من معلم را به دادگاه میکشاند در صورتیکه او آزادانه ودر خانه ایی غیر از خانه من/ منزل پدر/ است ولی در شناسنامه ام هنوز زن من محسوب میشود.دلیل اکثر طلاق ها هم وفور دروغ،مال اندوزی ،شهوت پرستی و ضعف ایمان است.
  • ***** ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
    1 0
    منم قربانی همین حادثه ام و با اقای احمد موافقم ک دلیل طلاق جامعه ما دروغ، مال دوستی، شهوت پرستی و ضعف ایمان و گم کزدن انسانیت هستش.
  • علی آقا ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
    0 0
    وقتی اعتقادات رو به زور قانون سرپا نگه داریم، از کار فرهنگی غافل میشیم. این همه دلسوزان هشدار میدهند ولی افراد متعصب به قوانین دل خوش کنی مثل گشت ارشاد و کندن دیش ماهواره دل خوش می کنند و حتی با دیدن این آمارها هم نیازی به بازبینی در روش ها نمی بینند. به امید روزی که نهادهای فرهنگی در کشورمون جای این قوانین بی فایده رو بگیره.
  • ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
    1 0
    فمينيست كار خودش رو مي كنه باز زن ها رو شير كنيد بندازيد جون مردها! حق و حقوق! پس اخلاق چي مي شه گذشت
  • حامد ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۲
    1 0
    همه می دونیم که خانمای ایرونی از آقایون بی جنبه ترند وقتی خانواده های ما به سمت زن سالاری میرن و مادرای خونواده ها هیچ محدودیتی برای دخترا قائل نیستن حقشون که ترشی و لیته درست کنن. وضعیت یقینا بدتر خواهد شد مگر اینکه مسولا دست از نبوغ و ابتکار بر دارن و از کشورهای مسلمان دیگه الگوبرداری کنن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس