به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، «جولي نلسون» از پژوهشگران دانشگاه ماساچوست، 24 پژوهش صورت گرفته در اين زمينه را مورد بررسي مجدد قرار داد و نتايج تحقيقات خود را در مقالهاي تحت «آيا مردان واقعا بيش از زنان خطرپذير هستند؟» منتشر كرد.
اين پژوهش نشان ميدهد كه علاوه بر بزرگنمايي تفاوتهاي رفتاري بين زنان و مردان، در اكثر پژوهشهاي صورت گرفته، زنان افرادي خطر گريز توصيف شدهاند.
«نلسون» تأكيد ميكند: در تحقيقات قبلي تفاوت جنسيتي بيش از حد اغراقآميز بوده و تفاوت قدرت تصميمگيري بين زنان و مردان ناديده گرفته شده است.
محققان تفاوتهاي مختصري در ميانگين قدرت خطرپذيري بين زنان و مردان مشاهده كردند، اما به نظر ميرسد كه نتايج نهايي 24 مطالعه صورت گرفته تا حد زيادي غلوآميز و غير واقعي نشان داده شده است.
در بخشي از اين مطالعه به بروز بحران جهاني اقتصاد در سال 2008 ميلادي نيز اشاره شده و تأثير احتمالي جنسيت در بروز يا پيشگيري از مشكلات اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته است.
شواهد مورد بررسي در اين مطالعه نشان ميدهد كه جنسيت بيولوژيكي تصميمگيران نميتواند عامل اصلي در اين زمينه محسوب شود.
«كيمو اريكسون» محقق سوئدي كه در سال 2010 ميلادي پژوهشي تحت عنوان «واكنش هاي احساسي، توضيحي براي تفاوت جنسيتي در ورود به كارهاي ريسك پذير» نيز معتقد است كه پژوهشهاي قبلي در اين حوزه بسيار سطحي بوده و تلاش شده كه زنان، به عنوان جنسيتي با رفتارهاي خطرگريز جلوه داده شوند.
«نلسون» هشدار ميدهد كه كليشهسازي مبتني بر جنسيت و خطرگريزي بويژه در مطالعات علمي ميتواند منجر به بروز تعصب فرهنگي در جامعه و محل كار شده و تصميم گيري مردم را تحت تأثير قرار دهد.
يافتههاي جديد پژوهشگران نشان ميدهد، نگاه اغراقآميزي به قدرت خطرپذيري مردان در مقايسه با زنان بدون در نظر گرفتن ويژگيهاي جنسيتي آنها شده است.