به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، این روزها در مجلس از استیضاح محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان می گویند. استیضاح به صورت رسمی اعلام وصول شده؛ اما اخباری موثق حکایت از عدم همراهی بخش قابل توجهی از اصولگرایان با این طرح می گوید.
به هر حال، این طرح که اکنون از سوی برخی به صورت جدی پیگیری می شود، با نکاتی همراه است که توجه به آنها موجب می شود تا بدانیم چه جریان خاصی در ورای این موضوع قرار دارد؛ جریانی که یک بار قصد چنین فتحی را داشت که موفق به آن نشد و اکنون همه چیز را مهیای رسیدن به هدفش می بیند.
* آیا این وزیر بایستی استیضاح شود؟
در اینکه محمد عباسی از ورزش شناخت جامعی ندارد، شکی نیست. ماجرای انتخابات فدراسیون فوتبال که می توان آن را یک افتضاح نامید، در دوران او روی داد که هنوز هم برخی از ابعاد آن می گویند. در دوران او بود که چندین فدراسیون به یک باره تعلیق شدند و از سوی دستگاه ورزش اقدام پیشگیرانه و جبرانی صورت نگرفت. در دوران او، انتظاراتی مبنی بر اصلاح و خروج نیروهای ناسالم و شکست خورده در ورزش می رفت که می توان ادعا کرد که چندان موفق نبود و حتی نماینده یک جریان خاص که عباسی وعده جدایی وی از این وزارتخانه را داده بود، محقق نشد. در حقیقت، مهمترین دغدغه دلسوزان و کارشناسان، رخت بر بستن نماینده جریان انحرافی بود که عملا، تا امروز اتفاقی صورت نگرفته است. و ...؛ اما همه چیز درباره محمد عباسی به این نقطه ختم نمی شود.
درخشان ترین نتایج تاریخ ورزش ایران در بازی های المپیک مربوط به دوران ریاست وی بر دستگاه ورزش است. والیبال ایران در دوران وی کاری کارستان کرد. می توان ادعا داشت سطح تنش ها میان مسئولان ورزش را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داد. بسیاری از اتفاقات ناگوار در ورزش را که منجر به تعلیق نیز شد، بایستی در معاونت قهرمانی دانست که تحلیل ها نادرست و عجیبی داشته اند. چه کسی است که نداند، مبنای عمل و تصمیم وزیر بر تحلیل هایی است که از سوی این معاونت داده می شود. و شاید باید این واقعیت را پذیرفت که عباسی، وزیری چندان جامع و مانع نیست و مجموعه ای ناهمگون را تشکیل داده است. نباید تخلفات و اشتباهات دیگران را به نام وی نوشت که از پختگی لازم برخوردار نیست. شاید بتوان ادعا داشت خود نیز نمی داند در پازل چه جریانی حرکت می کند و ...
* ورای طرح استیضاح چیست؟
با تمام فراز و نشیب های اخیر در ورزش، به نظر می رسد باید آبشخور چنین طرحی را در جریانی خاص دید که وزیر ورزش را مانع رسیدن به اهدافش در تمامی سطوح می داند. این جریان که یک بار پاسخ منفی از نمایندگان ملت دریافت داشته، این بار به یک طراحی چند لایه، قصد دارد تا به آنچه مطلوبش است، دست یابد. این طرح اکنون در مجلس نیز کلید خورده و باید دید نمایندگان ملت چه خواهند کرد؛ اما ماجرا از چه قرار است؟
این جریان قصد دارد در گام اول، محمد عباسی را استیضاح کند و وی را از مصدر وزارت بیندازد. در مرحله بعد، گزینه خود را که اتفاقا کارنامه پر از ابهام و نقاط تیره دارد، به عنوان سرپرست ورزش معرفی کند. اینجاست که هم وی به آرزوی دیرینه خود می رسد و هم نقشه پیش رو وارد فاز عملیاتی می شود.
در گام بعد، وی با همراهی برخی اشخاص که در تشکیلات جهانی دارای ارتباط هستند که برخی نیز از روسای اسبق فدراسیون ها بوده که به دلایل متعددی برکنار شده و نیستند، مشکل تعلیق ها را حل خواهد کرد. باید خاطر نشان ساخت که اصولا، این مشکلات حاصل برخی اقدامات عامدانه از سوی این جریان خاص و نیروهایش در دستگاه ورزش است؛ وگرنه اختلاف و معارضت خاصی در مباحث دیده نمی شود. یک رایزنی ساده بین المللی می تواند تمام این تعلیق ها را از بین ببرد.
* پروژه ای با ابعاد مختلف
اما گام آخر این طرح، برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک و دست یابی این جریان به سکوی این نهاد نیز هست. در این راستا نیز رایزنی ها از سوی نماینده این جریان صورت گرفته تا با برگزاری انتخابات، ریاست و دبیرکلی آن میان گزینه های آنها تقسیم شود.
در این شرایط است که نماینده این جریان خاص که سرپرستی وزارتخانه را نیز برعهده دارد، به عنوان فردی که ورزش را از وضعیت به هم ریخته و نابسامان نجات داده، معرفی شده و مجلس نیز مجاب به تایید وی می شود. در حقیقت، در بستر پروژه ای چند ماهه، این جریان موفق می شود تا این وزارتخانه را به صورت کامل در اختیار خود گیرد.
البته باید توجه داشت، این برنامه ریزی که گام های اولیه اجرای آن برداشته شده، امکان تغییراتی دارد که برحسب اتفاقات پیش رو، روی خواهد داد؛ اما ورای آن، تفکری است که می تواند منجر به نابودی ورزش در آنیده ای نه چندان دور شود. اتفاقی که بایستی با هوشمندی تحلیل شده و نمایندگان مجلس و رسانه ها با آن روبرو شوند.
به هر حال، این طرح که اکنون از سوی برخی به صورت جدی پیگیری می شود، با نکاتی همراه است که توجه به آنها موجب می شود تا بدانیم چه جریان خاصی در ورای این موضوع قرار دارد؛ جریانی که یک بار قصد چنین فتحی را داشت که موفق به آن نشد و اکنون همه چیز را مهیای رسیدن به هدفش می بیند.
* آیا این وزیر بایستی استیضاح شود؟
در اینکه محمد عباسی از ورزش شناخت جامعی ندارد، شکی نیست. ماجرای انتخابات فدراسیون فوتبال که می توان آن را یک افتضاح نامید، در دوران او روی داد که هنوز هم برخی از ابعاد آن می گویند. در دوران او بود که چندین فدراسیون به یک باره تعلیق شدند و از سوی دستگاه ورزش اقدام پیشگیرانه و جبرانی صورت نگرفت. در دوران او، انتظاراتی مبنی بر اصلاح و خروج نیروهای ناسالم و شکست خورده در ورزش می رفت که می توان ادعا کرد که چندان موفق نبود و حتی نماینده یک جریان خاص که عباسی وعده جدایی وی از این وزارتخانه را داده بود، محقق نشد. در حقیقت، مهمترین دغدغه دلسوزان و کارشناسان، رخت بر بستن نماینده جریان انحرافی بود که عملا، تا امروز اتفاقی صورت نگرفته است. و ...؛ اما همه چیز درباره محمد عباسی به این نقطه ختم نمی شود.
درخشان ترین نتایج تاریخ ورزش ایران در بازی های المپیک مربوط به دوران ریاست وی بر دستگاه ورزش است. والیبال ایران در دوران وی کاری کارستان کرد. می توان ادعا داشت سطح تنش ها میان مسئولان ورزش را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داد. بسیاری از اتفاقات ناگوار در ورزش را که منجر به تعلیق نیز شد، بایستی در معاونت قهرمانی دانست که تحلیل ها نادرست و عجیبی داشته اند. چه کسی است که نداند، مبنای عمل و تصمیم وزیر بر تحلیل هایی است که از سوی این معاونت داده می شود. و شاید باید این واقعیت را پذیرفت که عباسی، وزیری چندان جامع و مانع نیست و مجموعه ای ناهمگون را تشکیل داده است. نباید تخلفات و اشتباهات دیگران را به نام وی نوشت که از پختگی لازم برخوردار نیست. شاید بتوان ادعا داشت خود نیز نمی داند در پازل چه جریانی حرکت می کند و ...
* ورای طرح استیضاح چیست؟
با تمام فراز و نشیب های اخیر در ورزش، به نظر می رسد باید آبشخور چنین طرحی را در جریانی خاص دید که وزیر ورزش را مانع رسیدن به اهدافش در تمامی سطوح می داند. این جریان که یک بار پاسخ منفی از نمایندگان ملت دریافت داشته، این بار به یک طراحی چند لایه، قصد دارد تا به آنچه مطلوبش است، دست یابد. این طرح اکنون در مجلس نیز کلید خورده و باید دید نمایندگان ملت چه خواهند کرد؛ اما ماجرا از چه قرار است؟
این جریان قصد دارد در گام اول، محمد عباسی را استیضاح کند و وی را از مصدر وزارت بیندازد. در مرحله بعد، گزینه خود را که اتفاقا کارنامه پر از ابهام و نقاط تیره دارد، به عنوان سرپرست ورزش معرفی کند. اینجاست که هم وی به آرزوی دیرینه خود می رسد و هم نقشه پیش رو وارد فاز عملیاتی می شود.
در گام بعد، وی با همراهی برخی اشخاص که در تشکیلات جهانی دارای ارتباط هستند که برخی نیز از روسای اسبق فدراسیون ها بوده که به دلایل متعددی برکنار شده و نیستند، مشکل تعلیق ها را حل خواهد کرد. باید خاطر نشان ساخت که اصولا، این مشکلات حاصل برخی اقدامات عامدانه از سوی این جریان خاص و نیروهایش در دستگاه ورزش است؛ وگرنه اختلاف و معارضت خاصی در مباحث دیده نمی شود. یک رایزنی ساده بین المللی می تواند تمام این تعلیق ها را از بین ببرد.
* پروژه ای با ابعاد مختلف
اما گام آخر این طرح، برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک و دست یابی این جریان به سکوی این نهاد نیز هست. در این راستا نیز رایزنی ها از سوی نماینده این جریان صورت گرفته تا با برگزاری انتخابات، ریاست و دبیرکلی آن میان گزینه های آنها تقسیم شود.
در این شرایط است که نماینده این جریان خاص که سرپرستی وزارتخانه را نیز برعهده دارد، به عنوان فردی که ورزش را از وضعیت به هم ریخته و نابسامان نجات داده، معرفی شده و مجلس نیز مجاب به تایید وی می شود. در حقیقت، در بستر پروژه ای چند ماهه، این جریان موفق می شود تا این وزارتخانه را به صورت کامل در اختیار خود گیرد.
البته باید توجه داشت، این برنامه ریزی که گام های اولیه اجرای آن برداشته شده، امکان تغییراتی دارد که برحسب اتفاقات پیش رو، روی خواهد داد؛ اما ورای آن، تفکری است که می تواند منجر به نابودی ورزش در آنیده ای نه چندان دور شود. اتفاقی که بایستی با هوشمندی تحلیل شده و نمایندگان مجلس و رسانه ها با آن روبرو شوند.