شدت آسيب به اين دو جوان به حدي بود که يکي از آن ها مچ پايش به شدت شکست اما نفر دوم به دليل اصابت سرش به ديوار دچار شکستگي جمجمه و ضربه مغزي شد و دقايقي بعد جان باخت.به دنبال اين حادثه جوان ضارب به نام احمد به اتهام قتل عمدي دوستش سجاد بازداشت شد. او در بازجويي هاي مقدماتي گفت قصد نداشته به سجاد آسيبي بزند و کشته شدن او يک حادثه است.
با اين حال او صحنه قتل را در برابر بازپرس جنايي بازسازي کرد و پرونده اتهامي اش به شعبه ۷۱ دادگاه کيفري استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه قضات دادگاه بعد از شنيدن دفاعيات احمد به اتفاق آراء اين حادثه را قتل شبه عمد تشخيص دادند و او را به پرداخت ديه محکوم کردند اما با نقض اين حکم در ديوان عالي کشور پرونده بار ديگر به دادگاه فرستاده شد و صبح ديروز احمد بار ديگر در برابر قضات شعبه ۷۱ دادگاه کيفري استان تهران به دفاع از خود پرداخت.
در اين جلسه که رياست آن را قاضي نورا... عزيزمحمدي بر عهده داشت احمد بار ديگر جزئيات حادثه را شرح داد و گفت: يک روز قبل از اين حادثه سجاد دستگاه ام پي فورم (ضبط صوت) را از من قرض گرفت اما روز حادثه ضبط صوت را در دست يک نفر ديگر ديدم. شيشه ضبط صوت شکسته بود.
به همين دليل از او در اين باره سوال کردم و او گفت آن را از سجاد گرفته است. من هم گفتم لطفا دستگاه را به سجاد بده و بگو آن را به من پس بدهد. بعد از آن در حالي که خيلي عصباني بودم روي تختم دراز کشيدم تا اين که سجاد سراغم آمد و ضبط صوت را به طرفم پرتاب کرد و گفت ضبط صوتت را بگير، من از نوع برخوردش ناراحت و با او درگير شدم اما بقيه بچه ها مانع مان شدند و ما را جدا کردند.
يک ساعت بعد از اين ماجرا در حالي که از پله هاي ساختمان پايين مي رفتم سجاد را در يکي از پاگردها ديدم او باز هم با من درگير شد و چند لحظه بعد هر دو نفر داخل گودي که کنار پله ها بود سقوط کرديم. من براي اين که تعادلم را حفظ کنم يقه سجاد را گرفتم اما او سرش به ديوار برخورد کرد و فوت شد.
همه چيز در چند ثانيه اتفاق افتاد و بعد از آن من را دستگير کردند. در ادامه احمد بنا به خواسته رئيس دادگاه قسم جلاله ياد کرد که در مرگ سجاد نقشي نداشته و اين ماجرا ناخواسته رخ داده است.به دنبال اظهارات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند و قرار است به زودي در اين باره تصميم گيري کنند.