کد خبر 1515
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۵

چرا آن روزهايي که فتنه گران، تهران را مبدّل به حمام خون کرده بودند آقاي هاشمي به فکر استعفاء نبودند؟... مظلوم نمايي جديد آيت الله هاشمي در حالي که اکنون هيچکس در اين مملکت کاري به کار ايشان ندارد، قطعا يک پوئن ارزنده به نفع جريان ...

به گزارش مشرق، صراط نوشت: اخيرا تحرکاتي از جانب آيت الله هاشمي رفسنجاني آغاز شده که بدون ترديد بايد آنها را در راستاي اقدامات نسنجيده ايشان طي سالهاي اخير ارزيابي کرد. آنچه که اکنون گاه و بي گاه از جانب ايشان و يا نزديکان ايشان مطرح مي شود زمزمه استعفاء از سمتهاي حکومتي است. در اين رابطه گفتني هايي هست که در ادامه بدانها مي پردازيم.
1- چند وقت پيش آيت الله هاشمي رفسنجاني در گفت وگو با يک ماهنامه اظهار داشتند که قصد استعفا از سمت هاي سياسي کنوني را داشته که بنا به برخي ملاحظات آنرا به تأخير انداخته اند. پس از آن هم يکي از وابستگان ايشان نوشت که استعفاي آيت الله هاشمي جدي است. با اين حال برخي از نزديکان و دفتر ايشان تلاش کردند اخبار مربوط به اين موضوع را تکذيب کنند.
اما روز گذشته محسن رفيقدوست از ديدار خود با آيت الله هاشمي گفت و خبر جديدي در اين رابطه داد. رفيقدوست با بيان اينکه تنها اختلاف آقاي هاشمي با رهبري بر سر رياست جمهوري احمدي‌نژاد است گفت: آقاي هاشمي مناعت طبع زيادي دارد. من اخيراً که با ايشان ديدار کردم، آقاي هاشمي گفت اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم مي‌روم اما ايشان اجازه نمي‌دهند. وي اين حرف آقاي هاشمي را به معناي قهر کردن ندانست و افزود: آقاي هاشمي البته فرمودند تا وقتي که رهبري بخواهند من محکم ايستاده‌ام اما به نظرم آقاي هاشمي احساس خستگي مي‌کنند. ‌امروز آقاي هاشمي در هيچ موردي به جز رياست جمهوري آقاي احمدي‌نژاد با رهبري نظر مخالف ندارند. به هر حال ايشان به عنوان يک انسان 76 ساله، معتقد است آقاي احمدي‌نژاد براي رياست جمهوري مناسب نيستند. البته اين نظر را خيلي‌هاي ديگر هم مي‌گويند اما آنها مهم نيستند. آقاي هاشمي مهم است.
2- به عقيده نگارنده بازي جديد آقاي هاشمي را بايد از چند زاويه ارزيابي کرد.
نخست بايد ديد آقاي هاشمي در چه شرايطي دست به چنين جوسازي تازه اي زده اند. شرايطي که اکنون بر جناح ايشان و متعاقبا بر شخص ايشان مستولي است، شرايطي بسيار شکننده و آلوده به ياس است. به ياد آوريد يک سال و اندي پيش را؛ زماني که کبک آقايان خروس مي‌خواند و پياده نظام کودتاي مخملي در خيابانها امنيت مردم را سلب کرده بود. و باز به ياد آوريد نامه سياهي را که جناب آقاي هاشمي چند روز مانده به انتخابات بدون ذکر "سلام"، خطاب به کسي نوشتند که اکنون عدم خروجشان از پستهاي حکومتي را موکول به نظر آن بزرگوار مي کنند. و به ياد آوريد که در همان نامه آيت الله رفسنجاني خطاب به مولايمان چنين وعده کودتا دادند:
«بي‌شک بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نمي‌تابند و آتش‌فشانهايي که از درون سينه‌هاي سوزان تغذيه مي‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌هاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده مي‌کنيم.»
وباز به ياد آوريد صدور دستور رسمي کودتا از جانب همسر آقاي هاشمي در صبح 22 خرداد 88 را و به ياد آوريد بيش از يک ماه شارلاتان بازي يک مشت ضدانقلاب کودتاچي در کوچه و خيابان تهران را و به ياد آوريد رهبري کودتا توسط فرزند آيت الله هاشمي و متعاقبا فرار خفت بار او به لندن؛ اين پناهگاه تاريخي تمامي کودتاچيان عالم. و باز به ياد آوريد اشکهاي آيت الله هاشمي در نمازجمعه تهران را براي کودتاچيان بازداشت شده و باز به ياد آوريد حمله مشتي حرامي به ساحت امام المظلومين حسين ابن علي (ع) در روز عاشورا و آرزوي مرگ براي اصل ولايت فقيه و خيانت به مظلومين و درماندگان عالم در غزه و لبنان؛ آنسان که وقيحانه گفتند: «نه غزه، نه لبنان» و در اين ميانه به يادآوريد سکوت معنادار آيت الله هاشمي رفسنجاني را در برابر اينهمه بي شرمي مشتي کودتاچي و نهايتا به يادآوريد حمايت صريح ايشان را از کساني که به جمهوريت نظام اسلامي خيانت کردند و از سر هواي نفس وجود 5/24 ميليون انسان دگر انديش را منکر شدند!
چرا آن روزها آقاي هاشمي به فکر استعفاء نبودند؟ چه شده که اکنون به اين فکر افتاده اند؟ آيا اين شرايط امروز نيست که منجر به طراحي چنين بازي جديدي از جانب ايشان شده است؟ آيا تودهني هاي محکم و پياپي ملت رشيد ايران به کودتاچياني که متاسفانه همواره مورد حمايت آقاي هاشمي بوده اند، در 9 دي و 22 بهمن و نهايتا به زباله دان تاريخ فرستادن کودتاي تابستان 88، در بازي ياس آلود و مظلوم نمايانه آقاي هاشمي بي تاثير بوده است؟ به راستي شرايط اکنون آقاي هاشمي را چگونه بايد ارزيابي کرد؟ براي نگارنده بسيار تلخ و ملال آور است که عاقبتِ يکي از ياران ديرين امام راحل را اينگونه ارزيابي کند، اما از مخفي کاري چه سود که اکنون ديگر چيزي بر ملت مخفي نمانده است! متاسفانه واقعيت هاي آشکار و مستند امروز حکايت از آن مي‌کنند که جناب آقاي هاشمي به دلايلي که بر مردم روشن است و اکنون مجال طرح آنها در اين مقال نيست، موقعيت رقت باري در افکار عمومي داشته و در ميان مردم جايگاه بسيار اندکي دارند.
مجموعه نظام اسلامي با سعه صدري مثال زدني بزرگترين کودتايي که از صدر انقلاب تاکنون بر آن حادث شده بود (و (حداقل) بخشي از خاندان آيت الله هاشمي هدايت آن را بر عهده داشتند) را با سربلندي از سر گذراند. اما عقبه فتنه هنوز در حال دست و پا زدن است. صراط اسناد محکمي در اختيار دارد که حکايت از ارتباطات گسترده عناصر کودتا با بيت آيت الله هاشمي دارد که از آن جمله مي توان به ملاقاتهاي اخير مهدي هاشمي اشاره کرد. به هرحال آنچه به عنوان واقعيتي تلخ بايد بدان اعتراف کرد آنکه متاسفانه آيت الله هاشمي رفسنجاني از بدو فتنه تاکنون مامن و ماواي تمامي سران کودتا بوده و متاسفانه اکنون نيز هستند! از اين رو بازي جديد آقاي هاشمي را بايد آخرين حلقه از اقدامات نسنجيده ايشان که قطعا منافع آن به جيب فتنه گران سرازير خواهد شد ارزيابي کرد. چه اينکه مظلوم نمايي جديد آقاي هاشمي در حالي که اکنون هيچکس در اين مملکت کاري به کار ايشان ندارد، قطعا يک پوئن به نفع جريان فتنه گري خواهد بود که تاکنون به خاطر بي تدبيري هاي ايشان بارها و بارها هاشمي را مورد سوءاستفاده قرار داده است. راستي آيا آقاي هاشمي صفحه نخست سايتهايي که با بودجه مستقيم سازمان سيا اداره مي شوند را در روزهاي اخير ديده اند؟ مثلا آيا گويانيوز (مشهور به سيا نيوز - متعلق به عليرضانوري زاده) را در حالي که با آب و تاب فراوان خبر فوق را پوشش داده است مشاهده کرده اند؟!
3- نکته مهم ديگري که بايد به گونه‌اي ويژه بدان پرداخت سوءاستفاده تکراري و ملال آوري است که آقاي هاشمي از شخصيت کريمانه رهبري انقلاب نموده اند. گويا براي جناب آقاي هاشمي عادت شده که براي هر نخود و لوبيايي دامان رهبر معظم انقلاب را بيالايند! هنوز سوءاستفاده تبليغاتي ايشان از حضرت آقا در تبليغات انتخاباتي سال 84 يا مساله وقف دانشگاه آزاد و ديگر استفاده هاي ابزاري ايشان از معظم له (که اکنون جاي شمارش تک تک آنها نيست) را کسي فراموش نکرده است. آقاي هاشمي مي گويند: «اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم مي‌روم اما ايشان اجازه نمي‌دهند.» اين حرفها از دهان کسي خارج مي شود که همگان در سال گذشته ديدند که وي چگونه در مقابل دستورات موکد رهبري تمرّد کرد. البته ممکن است واقعا هم رهبر معظم انقلاب (به دلايلي که قطعا حکايت از اشراف معظم له بر امور و اوضاع کشور مي کند) با استعفاي آقاي هاشمي در شرايط فعلي مخالف باشند. اما اينکه آقاي هاشمي براي اعلام تصميمات نسنجيده خود از حيثيت نايب امام عصر(ارواحنافداه) خرج نموده و به عبارتي شفاف تر بخواهند حضرت آقا را شريک در بازي هاي سياسي خود جلوه دهند مساله اي است که هرچند به هيچوجه در باور ملت رسوخ نخواهد يافت، اما يکبار براي هميشه بايد ايشان را با تذکري جدي از ادامه دادن به اين عمل ناشايست بازداشت.
4– نکته بسيار حساس ديگر به يک تحريف آشکار در نظر مقام معظم رهبري درباب اختلاف با آقاي هاشمي باز مي گردد. در اظهاراتي که از قول آيت الله هاشمي رفسنجاني در مورد ميزان اختلاف ايشان با مولايمان نقل شده چنين وانمود شده که گويا دايره اختلاف آقاي هاشمي با ولي فقيه محدود به موضوع آقاي احمدي نژاد است. حال آنکه همگان مي دانند که حضرت آقا چگونه در طول بيست سال گذشته در مقابل جريان انحرافي تکنوکراسي که زير سايه حمايت صريح آقاي هاشمي و در قالب کارگزاران و بعدها مشارکت رشد کردند، ايستادند و صراحتا در مقابل اين جريان سکولار و ضدارزشهاي متعالي اسلام و انقلاب مخالفت ورزيدند. حال آقاي هاشمي طوري سخن مي‌گويند که گويا با رئيس جمهور شدن آقاي احمدي نژاد به يکباره وجه اختلافي ميان ايشان و مولايمان حادث شده است.
هم ما مي دانيم و هم آقاي هاشمي مي دانند که ايستادن ايشان در مقابل ولي فقيه به هيچ روي منحصر به ماجراي آقاي احمدي نژاد نبوده و دايره اي بسيار وسيع تر را در بر مي گيرد. بد نيست جناب آقاي هاشمي براي يک بار هم که شده به اين جملات توجه کنند:
«من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر دارم. که طبيعى هم هست؛ ولى مردم نبايد دچار توهم بشوند، البته بين ايشان و بين آقاى رئيس جمهور هم از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينه‏ى مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم در زمينه‏ى نحوه‏ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديکتر است.»
آنچه در بالا بدان اشاره شد بخش مهمي از بيانات راه گشاي آيت الله العظمي خامنه اي در نماز جمعه 29 خرداد 88 بود.با اين وصف، به نظر مي رسد اختلاف حضرت آقا با آقاي هاشمي در موارد متعدد، قطعي است و اينکه حوزه اين اختلافات مسائل خارجي و فرهنگي و مساله عدالت و ... را در برمي گيرد نيز کاملا مسلّم است. با اين حال سوال اينجاست که چرا آقاي هاشمي سعي در لاپوشاني حقيقت اين اختلاف دارند؟
شايد پاسخ به سوال فوق را بتوان در بازخواني يکي از مهمترين تاکتيکهاي فتنه 88 جست. تاکتيکي که در آن فتنه گران با تمام قوا تلاش کردند تا سطح درگيري عميق سال گذشته را به جاي آنکه درگيري با نظام جمهوري اسلامي نشان دهند درگيري با دولت و احمدي نژاد نمايش دهند! البته انشاءالله ساحت آقاي هاشمي بري از فتنه گران است اما چگونه مي توان اين شباهت آشکار را انکار کرد؟
به هرحال کشور در شرايط تعيين کننده اي قرار گرفته و قطعا شعله ور شدن دوباره اختلافات در اين شرايط خطير که گرگهاي بيروني در کمين کيان اسلام نشسته اند به هيچ روي به مصلحت انقلاب نبوده و نيست. با اين وصف شايسته است که جناب آقاي هاشمي حداقل به احترام تجربيات ارزنده اي که از اين 31 سال انقلاب آموخته اند، در چنين شرايطي ملت را مجبور به کاري نکنند که انتهاي آن سرخوردگي بيش از پيش ايشان باشد. چه اينکه تمام خيرخواهان اسلام و انقلاب مشفقانه در انتظار روزي هستند که بار ديگر هاشمي را در قواره يار ديرين امام راحل (ره) ببينند. انشاءالله

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس