به گزارش مشرق به نقل از مهر، این روزها تب خرید پوشاک مارکدار در میان جوانان بالا گرفته است و حتی اگر یک لباس از لحاظ ظاهری چندان تعریفی نداشته باشد، اما اگر یک برند معروف را یدک بکشد، حتما خواستنی میشود و مشتریان زیادی در بازار پیدا میکند.
چرخه کوتاه عمر پوشاک و عطش برندهای معروف
این در شرایطی است که البته چرخه عمر پوشاک نیز کوتاه شده است و دیگر مثل قدیم، یک شلوار یا یک پیراهن، برای ماههای متمادی از سوی مردم مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه نهایت عمر یک لباس ممکن است کمتر از دو ماه باشد و شاید هم تنها به یک مهمانی ختم شود.
اما علیرغم این، باز هم قیمت پوشاک در بازار بالا است و اگر قرار باشد که مارکهای معروف دنیا را هم یدک بکشد، حتما باید قیمتی سه تا چهار برابر حد معمول برای آن از سوی متقاضی پرداخت شود. این در شرایطی است که برخی فروشندگان نیز از این فضا سوءاستفاده کرده و با بازارگرمی برای برندهای معروف دنیا، تلاش دارند که قیمت بالاتری را برای مشتری تعیین کرده و اندکی هم به آن تخفیف دهند؛ بیشتر مشتریان هم البته تسلیم این بازارگرمیها میشود.
بازارگرمی فروشندگان برای مارکهای تقلبی
در این میان، وقتی برای خرید یک تکه لباس وارد مغازهای شده و با قیمتهای نجومی روبرو میشوی، حتما این سوال در ذهن شکل میگیرد که چرا این محصول قیمت چنین بالایی دارد و وقتی علت آن را از فروشنده جویا میشوی، تمام هنر خود را به کار میبندد تا تو را قانع کند که این تکه لباس، برند است و مارک معروفی را یدک میکشد.
بسیاری از ایرانیها هم که چندان تخصصی در این زمینه ندارند، سریع تسلیم میشوند و قصد خرید میکنند؛ البته در برخی از موارد این تبلیغات و قانع کردن مشتری برای پرداخت پولی حدود دو برابر یک جنس معمول در بازار، چندان کار راحتی نیست و ممکن است فروشنده حتی در کنار مزیتهای پارچه و دوخت و طراحی لباس، به توصیف کیفیت دکمههای لباس هم بپردازد تا بالاخره بتواند مشتری را راضی کند که این جنس را بخرد.
بر این اساس ممکن است مدتها طول بکشد تا اینکه یک مشتری راضی شود که پوشاک برندداری را خریداری کند، اما اگر فرد به قصد خرید پوشاک مارک دار به بازار آمده باشد، این اقناع بسیار سریع صورت میگیرد و حتما مشتری به سرعت راضی میشود که پول گزافی را بپردازد؛ به بهانه اینکه کالا دارای برند معتبری است و به نوعی مارکدار محسوب میشود.
ماجرای برندهایی که منسوخ شدهاند
در این میان، اگرچه در ایران هنوز برخی از برندهای پوشاک دنیا طرفداران پر و پا قرصی دارند، اما سفر به سایر کشورهای دنیا حتی در منطقه آسیا نیز این را نمایان میکند که برخی از این برندهای محبوب ایرانی، دیگر منسوخ شدهاند و در این کشورها که جولانگاه برندهای مطرح دنیا هم هست، جایگاهی ندارند.
این در شرایطی است که برخی از این برندها هنوز هم در ایران شعبه دارند و شاید هم برخی ادعای نمایندگی آنها را دارند، در حالیکه اجناسی که در فروشگاههای خارج از کشور مشاهده میشود، بسیار باکیفیتتر و متنوع تر به لحاظ رنگ و جنس هستند. اما در مقایسه فروشگاههای مارک در ایران با این کشورها، خبری از این دو خصیصه نیست.
حتی در برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی، این برندها تجمیع شده و در محلهای مخصوصی به صورت فروشگاهی که محلی برای تجمیع همه این برندهایی است که این روزها کمتر در دنیا مورد استقبال قرار و به نوعی منسوخ شدهاند، گردهم آمدهاند و پوشاک تولیدی این برندها با نرخ بسیار ناچیزی به فروش میرسند، در حالی که در ایران عمدتا این برندها در نقاط شمال شهر تهران و مراکز استانها، فروشگاههایی شیک را به خود اختصاص داده و با قیمتهای گزافی به عرضه کالا میپردازند.
معجزه برندهای تقلبی در پاچنار
برخی میگویند که برچسبهای کوچکی که با نام برند، نشانگر هویت کالاها هستند مانند ورد جادوگرانی هستند که اگر بر روی لباسی خوانده شوند، آن لباس گرانقیمت شده و بیشتر مورد اقبال مشتری قرار میگیرند.
در محله پاچنار تهران نیز حجرههایی پر از این برچسبها وجود دارد. در این محله بسیاری از مغازههایی وجود دارند که مارکهای پوشاک همچون دیزل، لاگوست، پولو و امثال آن را به صورت انبوه تولید میکنند و میفروشند، هر روز هم تعداد زیادی از تولیدکنندگان پوشاک ایرانی هستند چند ساعت از روز خود را در این محله سپری میکنند تا شاید به بهانه چسباندن این مارکها بر روی لباسهای تولیدی خود، مشتری بیشتری برای کالاهای خود بیابند.
قیمت این مارکها از 25 تومان شروع میشود و تا 300 تومان هم گاه بالا میرود. بستههای مارک از 100 تایی شروع میشود و قیمتهای متفاوتی بسته به نوع کاری که برای اصل جلوه دادن این مارکها بر روی آنها صورت میگیرد، متفاوت است.
بالاخره بازار مارکهای لباس هم در ایران عالمی دارد و البته این بازار به دلیل ارزانی قیمت، در انحصار چینیها است.
از یکی از خریدارانی که به فروشگاه یکی از برندهای معروف در ایران در شمال شهر تهران آمده است میپرسم: واقعا این لباسها برند هستند؟ ارزش دارد که پول زیادی را بابت آن بپردازیم؟ میگوید: مدتها است که من عادت کردهام که فقط لباس مارک بپوشم. اما کیفیت بدی هم ندارند.
از او میپرسم: مگر هر لباس را برای چند وقت به تن میکنید که بابتش این همه پول میپردازید؟ میگوید: من تقریبا دو سوم درآمدم را به خرید لباسهای مارک در ماه میپردازم. به نظرم کیفیت خوبی دارند. در ضمن همه دوستهای من از همین برندها خرید میکنند.
در مقابل، یکی از فروشندگان این مغازه که متوجه سوالات من از این خریدار میشود، بعد از اینکه صحبتمان تمام شد به سراغ من میآید و میگوید: خرید لباس های مارک دار این روزها تنها به صرف کلاس گذاشتن جوانان برای یکدیگر صورت میگیرد.
وی میافزاید: البته کیفیت برخی از برندها نیز با برخی دیگر تفاوت دارد و واقعا اجناس برخی از برندها از خارج کشور وارد میشود، ولی برخی دیگر نه در ایران تولید میشود، اما پارچه مربوط به کارخانه ای است که مورد تائید آن برند است.
از او در مورد پوشاک ایرانی میپرسم که با مارک های تقلبی خارجی به جای برند اصل به فروش میرسند می گوید: ما در فروشگاه این چنین جنسی نداریم ولی برخی از رقبای ما این کار را میکنند و مثلا مانتو و روسری که مورد مصرف در کشورهایی مثل ایران است را در ایران تولید کرده و با برند معروفی به فروش میرسانند. این اجناس تولید ایران است و تنها یک برند را یدک میکشد، چراکه تولیدکنندگان جرات این را ندارد که با برند ایرانی، کالای خود را وارد بازار کند. البته برخی اوقات کنترل کیفیت هم از سوی برند صورت میگیرد.
به گفته این فروشنده، حاشیه سود فروش کالاهای برند در ایران بسیار بالا است و به همین دلیل تنها کافی است که یک مغازه شیک در شمال شهر داشته باشی، کسی دیگر توجهی به اینکه مارک اصل است یا خیر نمی کند. نظارتی هم صورت نمی گیرد.
به هرحال، خوب یا بد، بازار پوشاک ایرانی در اختیار این برندهای اصل و تقلبی است. اما اینکه چه نظارتی بر روی آن صورت میگیرد، موضوعی است که باید بررسی شود.