در تکاپوي گذرگاه زمان، سر برميگرداني و پلکهاي برهم نهادهات در جهاني ديگر باز ميشود، سفري ميکني به هزار و چهار صد و اندي سال قبل و از دريچه پنجرهاي چوبي بر ديوار کاهگلي خانهاي قديمي به عمر هزاران سال، جهان پيرامونت را به نظاره مينشيني.
کوفه، تهران، لندن، واشنگتن، سرزمين حجاز و منطقه شيعهنشين لبنان را در عصر قديم و جديد در تصاوير جدا جدا از هم به تماشا مينشيني.
گذرگاه زمان، روز نهم ذيحجه را نشان ميدهد، از پنجره کهنه تاريخ، تهران، کوفه، لندن، واشنگتن و سرزمين حجاز و منطقه شيعهنشين لبنان را نظاره ميکني، مستغرق در ترافيک انسانها، اصوات، خبرها و ازدحام رسانهها و شلوغيهاي بيپايان.
نهم ذيحجه، يادآور يکي از روزهاي خجالتآور تاريخ است، اشباحالرجال بيعت با حسين را پس گرفتند و با طلاي رايج دارالخلافه کوفه بيعت کردند و پشتسر پسر مرجانه به نماز ايستادند!
روز نهم ذيحجه روز شهادت مسلمابنعقيل و هانيابنعروه است، روز تنهايي سفير حسين است و پيمانشکني هزاران کوفي سوگندخورده.
سفير حسين در کوفه به شهادت رسيد و خيل عظيم مسلمانان با طيب خاطر مراسم حج را به جا ميآورند.
در پنجره کهنسال، پي اجزاي تاريخ سال ?? هجري ميگردي.
دارالخلافه کجاست؟ مسلمابنعقيل کجاست؟ آيا حسينابنعلي(ع) در مسير کوفه است؟
پرسشها در انعکاس چندين باره به تکرار در ميآيند و قبل از اينکه رمق از نفسهاي از تعجب در سينه حبس شده، گرفته شود، پنجره تاريخ به صدا درميآيد «چه تفاوتي ميکند که دارالخلافه کجاست..؟»
چه تفاوتي خواهد کرد که دارالخلافه کجا باشد، در مرکز تلاويو يا در واشنگتن يا هر کجاي ديگر، اما آنچه تاريخنويسان درآينده، خواهند نگاشت اين خواهد بود که خراج ماليات مردم لندن در بيبيسي فارسي هزينه شد و شمش طلاهاي تهکشيده خزانههاي آمريکا در اوج بحرانهاي مالي در صداي آمريکا در توييتر و فيسبوک و بالاترين و امثالهم خرج شد تا بنياد سورس پيروز انتخابات دوره دهم رياست جمهوري در انقلاب اسلامي ايران بشود.
تاريخنويسان در آينده خواهند نگاشت که فرستاده پسر حسين(ع) همگان را به بصيرت و به وحدت فراخواند و شبکههاي اجتماعي اينترنتي همراه با شبکههاي ماهوارهاي و شبکههاي سينماي خانگي همسو فعاليت کردند.
اگرچه مختارهاي ثقفي در تحليلهاي سرگردان عقل زمينگير خويش در سکوت محبوس شدند اما نداي «لبيک يا حسين» از تهران تا جنوب لبنان و در رسانههاي سراسر جهان فراگير شد چون همه از عمق جان باور داشتند که پسر حسينابنعلي(ع) در راه است و آمدنش و ظهورش حتمي است.
اين روزها بازهم فرستاده سفير حسين، همه را به بصيرت دعوت ميکند، به بينايي نه به چشم فرو بستن و نمکدان اسلام و انقلاب و امام را شکستن و بعد هم از امام دم زدن.
فرستاده پسر حسين(ع) اما امروز در حلقه ياران سستعهد کوفي تنها نمانده است، اگرچه اشباحالرجال مقطوعالنسل نشدهاند، اما از شجره طبيه امامخميني(ره) بسيجياني باقي ماندهاند که جانشان، کلام رهبرشان است و سنگرها را با چراغهاي بصيرت و بينايي روشن ساختهاند تا روز ملاقات فرزند حسين (ع).
گذرگاه زمان، روز نهم ذيحجه را نشان ميدهد، از پنجره کهنه تاريخ، تهران، کوفه، لندن، واشنگتن و سرزمين حجاز و منطقه شيعهنشين لبنان را نظاره ميکني، مستغرق در ترافيک انسانها، اصوات، خبرها و ازدحام رسانهها و شلوغيهاي بيپايان.