بله؛ این فرد همان خبرنگار ورزشی است. او عمرش را با ورزش سپری میکند و گاهی اوقات بیشتر از یک بازیکن فوتبال که میلیاردی گرفته برای ورزش وقت میگذارد. گاهی در شکست برخی تیمها او متهم اول معرفی میشود تا قربانی ناکارآمدی عدهای در مسائل فنی و حرفهای شود، اما او دلسوز ورزش است و بر همین اساس است که کاستیها را به نقد میکشد و برای بهبود شرایط دلسوزانه کار میکند. خبرنگار واقعی ورزش دلسوز ورزش بوده و هست، اما همواره دلسوزیاش مورد حمله قرار گرفته و واژه شیطنت جایگزین تلاشهایش شده است.
خبرنگار ورزشی در سرما و گرما، در روزهای خوشی و ناخوشی، در ایام تعطیل و غیر تعطیل با ورزش زندگی میکند و برایش قلم میزند تا میلیونها نفر در داخل و خارج کشور از آخرین اخبار و جریانهای ورزشی ایران مطلع شوند. او همه مسایل ورزش را با جدیت و شور و اشتیاق پیگیری میکند.
روزهایی که نیاز است، رسانهها میشوند یار دوازدهم اما به محض اینکه عبور از موانع به کمک همین قشر میسر میشود، آنها غریبه میشوند و کسی حق ندارد به سراغشان بیاید.
مظلومیت خبرنگاران ورزشی بر هیچ کس پوشیده نیست اما چه باید کرد که گاهی گرفتن حق کار آسانی نیست و عدهای از درون همین مجموعه کاری میکنند که احقاق حق به درازا بکشد و شاید هم دست نیافتنی باشد.
یک روز عکاس یا خبرنگار ورزشی را در یک ورزشگاه کتک میزنند و فردای آن روز یک مربی، بازیکن یا یک مدیر با بدترین الفاظ به سراغ خبرنگار ورزشی میآید.
وقتی تیمی میبازد دیواری کوتاهتر از خبرنگار پیدا نمیشود و هنگامی هم که موفقیتی حاصل میشود گویی اصحاب رسانه نقشی در این حوزه نداشتهاند و موفقیتها فقط و فقط در سیطره بازیکن، مربی یا یک مدیر است و رسانهها در این مسیر بیگانهاند!
در سرزمینی که برای فوتبال بدون کیفیتش میلیاردها تومان هزینه میشود خبرنگارانش همچنان با مشکلات بیمه، حقوق ماهیانه و درآمد مکفی و امنیت شغلی خود دست و پنجه نرم میکنند.
آه که چقدر دردآور بود وقتی میدیدیم یک خبرنگار ورزشی که بیش از یک دهه در کنار ورزش و فوتبال دست به قلم بود اما وقتی یک بیماری سخت گریبانگیرش را گرفت پولی برای درمانش نداشت.
آه که چقدر دردآور است وقتی میبینیم خبرنگار یا عکاس ورزشی در ورزشگاهی کتک میخورد و مورد توهین قرار میگیرد، حق اعتراض ندارد و در اغلب مواقع فقط سکوت میکند. او همه بدیها را به جان میخرد تا بتواند به کارش که عشق و علاقه واقعیاش است، ادامه دهد.
اگر بخواهیم از این آهها بنویسیم باید صفحات زیادی را با دلنوشتههای متعدد سیاه کنیم و برایش مطلبها بنویسیم، اما برای جمع بندی مطلوبتر بهتر است در مورد آخرین شاهکار برخی از ملی پوشان فوتبال بنویسیم که بنا به دلایلی رسانهها را تحریم کردهاند و این تصمیم خودجوش برای این است که با هیچ خبرنگاری مصاحبه نکنند.
آنها حق دارند با رسانهها و خبرنگاران ورزشی مصاحبه نکنند چون راحتتر از این قشر پولهای دولتی را میگیرند و آنها هستند که خودشان را به مردم معرفی کردهاند نه رسانهها!
حق با ملی پوشان است که مصاحبه نکنند و اصحاب رسانه را تحریم کنند، چون نیازی به این قشر ندارند و در این فوتبالی که هر کس ساز خودش را میزند کارکرد رسانه بیمعنا است.
و اما مهمترین و کلیدیترین بخش این مطلب به خود اصحاب رسانه برمیگردد و این سوال تامل برانگیز مطرح میشود که آیا صنف یا انجمنی وجود دارد که بتواند در روزهای سخت از خبرنگار ورزشی حمایت کند؟
وقتی به خبرنگاری توهین میشود یا زمانی که یک ورزشی نویس کتک میخورد چه کسی باید از مظلومیت خبرنگار ورزشی حمایت کند؟ آیا این امکان وجود دارد که خبرنگار ورزشی امنیت شغلی داشته باشد و بدون دغدغه به کارش ادامه دهد؟
انجمن ورزشی نویسان ایران تنها انجمنی است که به نام خبرنگاران ورزشی است و به کام ....
بدون شک اگر خبرنگاران بخواهند از اتحاد و پشتوانه مناسبی در حوزه فعالیت خود برخوردار شوند باید نگاه ویژهتری به انجمن داشته باشند.
این نگاه ویژه فقط مختص به خبرنگاران ورزشی نیست بلکه در همه مشاغل، چنین صنفها یا انجمنهایی وجود دارد و با این دیدگاه هست که آنها میتوانند در روزهای سخت حق خودشان را راحتتر بگیرند.
در پایان روی سخن با همکاران رسانهای است؛ از مدیران و مسئولان و سردبیران گرفته تا خبرنگارانی که تازه وارد این عرصه شدهاند؛ برای مقابله کج رویها علیه خبرنگاران ورزشی باید پشتوانه داشت و برای داشتن یک انجمن کارآمد و مقتدرتر باید متحد شد. در غیر این صورت اگر رفتارها همچنان جزیرهای باشد و هر کس جداگانه به فعالیتش ادامه دهد، دوباره این مظلومیتها ادامه خواهد داشت و همچنان شاهد تحریمها، کتک خوردن، توهینها و... خواهیم بود.
اکنون که چند ماهی از پایان دوره 4 ساله انجمن ورزشی نویسان گذشته میتوان امیدوار بود که با اتحاد و همدلی اهالی رسانه انتخابات دوره جدید برگزار و اقدامات اساسی برای ساختن یک حامی تمام عیار برای خبرنگاران ورزشی فراهم شود نه اینکه همانند گذشته اتفاقات زیادی رخ دهد و شاهد سکوت انجمن ورزشینویسان باشیم.