به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :

امان از بي محلي يكي بياد منو دستگير كنه!

يك عضو حاشيه اي حزب مشاركت خواستار آن شد كه دادستان(؟) وي را بازداشت و بدون محاكمه، زنداني كند.
«ح-ز» كه چند سال پيش سعي كرد در ميان خوانندگان جايي براي خود پيدا كند اما ناكام ماند، نامه اي خطاب به «دادستان» - كه معلوم نيست منظور از آن كيست- نوشته و البته به جاي ارسال به مقام مسئولي، آن را در صفحه فيس بوك و فضاي مجازي منتشر كرده مبني بر اينكه «عاجزانه تقاضا دارم بنده را هر گونه كه صلاح مي دانيد و به هر جرمي كه مناسب تشخيص مي دهيد دستگير نموده و بازداشت نماييد و نيازي هم به محاكمه نيست من كتباً اتهامات وارده را مي پذيرم.»
وي خواستار آن شده كه پس از بازداشت با مصطفي تاج زاده هم سلول شود.
يادآور مي شود ماهانه چند مقاله و اظهارنظر از تاج زاده در سايت هاي وابسته به حزب مشاركت منتشر مي شود لابد حاكي از اين است كه نسبت به او خيلي سخت گيري مي شود!
2 سال پيش انتشار ويدئويي از اظهارات تاج زاده در جمع هم حزبي هايش -كساني نظير عبدالله رمضان زاده- شوك وسيعي در ميان اعضاي حزب مشاركت ايجاد كرد. تاج زاده در اين ويدئو كه در فضاي مجازي منتشر شد، اذعان مي كند كه به عنوان كسي كه سالها در وزارت كشور ستاد انتخابات فعاليت كرده، تقلب آن هم در حد 11 ميليون را ناممكن مي داند.
ادعاي تقلب سنگ بناي فتنه و آشوب 8 ماهه در سال 88 و به تعبير محمد علي ابطحي (معاون خاتمي در زمان رياست جمهوري) اسم رمز آشوب بود.
«ح-ز» طي چند سال اخير تحركاتي را براي سوژه قرار گرفتن از سوي مراكز قضايي و امنيتي انجام داد اما مورد اعتنا قرار نگرفت. در برخي موارد مشابه، چنين اقداماتي در جهت فاكتور كردن بعدي براي محافل بيگانه بوده است.
    
    


گمرك كانادا آب پاكي را روي دست تحريم چي ها ريخت

گمرك كانادا اعلام كرد با وجود حساسيت شديد، قادر به كنترل صادرات به ايران نيست و كالاهاي تحريمي همچنان به اين كشور ارسال مي شوند.
روزنامه ونكورسان در گزارشي اعلام كرد با وجود تحريم هاي دولت كانادا عليه ايران، كالاهاي تحريم شده همچنان به ايران صادر مي شوند و گمرك اين كشور قادر به توقف اين روند نيست. آژانس خدمات مرزي كانادا مي گويد به رغم اعمال تحريم ها و نظارت پليس كانادا بر صادرات كالا به ايران، شركت هاي طرف معامله با ايران از طريق انتقال محموله هاي ممنوع خود به وسايل نقليه ديگر در جريان صادرات و ارسال كالاهاي خود از مسيرهاي مختلف، همچنان به تجارت با ايران مشغول هستند.
ونكورسان از قول گمرك كانادا اعلام كرد روزانه بايد حدود 10هزار محموله صادراتي بازرسي شود و اين امر براي 53 كارمند ويژه امر تحريم ها ناممكن است.
اين روزنامه مي افزايد: براساس يادداشت سري كه براي شماري از مقام هاي ارشد آژانس خدمات مرزي كانادا تهيه شده، شركت هاي طرف معامله با ايران در كانادا همچنان كالاهاي تحريم شده را به ايران مي فرستند.
مقام هاي كانادايي نيز تاييد كرده اند كه در اين مدت محموله هاي مشكوكي، از ديد بازرسان مخفي مانده و به ايران ارسال شده است.
ونكورسان مي نويسد: گرچه شبكه هاي تامين كالاهاي مورد نياز ايران شناسايي شده اند اما از آن جايي كه اين شبكه ها خود را با شرايط تحريم ها وفق داده اند، متوقف كردن محموله هاي صادراتي تحريمي به ايران بسيار دشوار است.
يادآور مي شود دولت كانادا به شدت در مقابل فشارهاي آمريكا منفعل و منقاد است. به دنبال تعطيلي لانه جاسوسي آمريكا در تهران، سفارت كانادا تا مدت ها نقش ايستگاه سيا در ايران را ايفا مي كرد.
    
    


آمريكا هم تهديدهاي اسرائيل را عمليات فريب مي داند

سفير سابق آمريكا در اسرائيل تاكيد كرد آمريكايي ها تهديد تل آويو درباره حمله به ايران را بلوف ارزيابي كرده و به واسطه احساس فريب در گذشته، ديگر به اين ادعاها اعتنا نمي كنند.
مارتين اينديك كه خود از چهره هاي طرفدار رژيم صهيونيستي است، گفته است: آمريكايي ها پس از چند بار شنيدن تهديد اسرائيل عليه ايران و اينكه دچار احساس فريب خوردگي شده اند، اكنون به اخبار منتشره درباره احتمال حمله اسرائيل به ايران كمتر اعتنا مي كنند.
وي در مصاحبه با راديو اسرائيل تصريح كرد: آخرين بار در بهار گذشته تصور بر اين بود كه با توجه به تهديدهاي انجام گرفته، اسرائيل واقعا قصد حمله به تاسيسات هسته اي ايران را دارد اما آمريكايي ها بعدا به اين نتيجه رسيدند كه فريب خورده اند.
همزمان با اظهارات مارتين اينديك، جان بولتون از چهره هاي نومحافظه كار و سفير سابق آمريكا در سازمان ملل اعلام كرد اوباما حاضر نيست در اقدامي نظامي با اسرائيل همراهي كند. وي ضمن مقاله اي در روزنامه واشنگتن پست نوشت: ما دائما با اين اظهارنظر از سوي دولت آمريكا مواجه مي شويم كه «تمام گزينه ها روي ميز هستند.» اما اين اظهارنظر را حتي دولت اوباما هم باور ندارد، چه رسد به ايران. اين اظهارنظر براي تهران مضحك است و اورشليم مجبور به ناديده گرفتن آن مي شود.
بولتون مي افزايد: طبقه سياسي اسرائيل در مورد اينكه چه راهي را در پيش بگيرد با شكاف و چندگانگي روبرو شده است. هفته گذشته شيمون پرز، با برداشتن گامي غيرمعمول به صورت عمومي اعلام كرد كه اسرائيل نبايد به تنهايي دست به اقدامي بزند. مقامات اسرائيلي با وجود اختلاف ها درباره يك مسئله متحد و متفق القول هستند و آن اينكه همه ترجيح مي دهند آمريكا اقدام به حمله عليه تاسيسات اتمي ايران كند يا حداقل رهبري چنين عملياتي را برعهده گيرد.
جان بولتون معتقد است: زمان در حال حاضر به نفع ايران است. حتي اگر ميت رامني پيروز انتخابات آمريكا باشد، هيچ تضميني وجود ندارد كه سياست آمريكا با سرعت لازم براي ممانعت از هسته اي شدن ايران، تغيير كند. مسائل بسيار زيادي در مورد برنامه هسته اي ايران وجود دارد كه ما آگاهي چنداني از آنها نداريم كه ممكن است ندانسته هاي ما چندان خوشايند هم نباشند. ضمن اينكه جمهوري خواهان نيز در مورد زمان حمله به ايران اختلاف نظر دارند.
روزنامه واشنگتن پست در مقاله ديگري به ارزيابي دلايل لفاظي بنيامين نتانياهو درباره اقدام نظامي عليه ايران پرداخت و نوشت: اين سناريو، سناريوي آشنايي است. نتانياهو در هفته هاي اخير كه دولتش با مشكلات داخلي مواجه است، دائما بر طبلي مي كوبد و مي گويد «من به ايران حمله خواهم كرد.» يكي از دلايل اين كار، كه براي ايالات متحده هم روشن شده، اين است كه نتانياهو مشكلات بودجه دارد. دولت وي در حاليكه بايد پيرامون هزينه هاي دفاعي تصميم بگيرد همزمان بايد با برخي مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم كند.
اين روزنامه آمريكايي در گزارش خود خاطر نشان كرد: نتانياهو درصدد افزايش بودجه دفاعي به 4/15 ميليارد دلار است. با اين حال ميان وزير امور مالي و وزير دفاع اسرائيل اين اختلاف وجود دارد كه براي مهار خيزش تظاهرات سراسري عليه بحران اقتصادي در اسرائيل، محدوديت هاي اعمال شده بر بودجه نظامي كه سال پيش تصويب شد همچنان باقي بماند. كابينه پذيرفته است كه هزينه هاي دفاعي را كاهش دهد و ماليات هاي بيشتري بر كمپاني ها اعمال كند. براساس گزارش رسانه هاي خبري اسرائيل وزير امور مالي اسرائيل و ديگر وزرا خواستار كاهش بودجه دفاعي شده اند.
واشنگتن پست در پايان نوشت: مشكلات بودجه دفاعي نتانياهو بايد توسط اسرائيلي ها حل شود، نه ماليات دهندگان آمريكايي.
خاطرنشان مي شود تل آويو براي چندمين بار طي دو هفته اخير شاهد تجمع هزاران صهيونيست عليه لفاظي هاي نظامي نتانياهو و ايهودباراك بود. معترضان مي گفتند «باراك و نتانياهو مي خواهند زندگي اسرائيلي ها را نابود كنند». طي چند ماه اخير 13 تبعه رژيم صهيونيستي براثر وخامت اوضاع اقتصادي دست به خودسوزي و خودكشي زده اند. طبق نظرسنجي ها 60 درصد صهيونيست ها اساساً مخالف پيش كشيدن بحث درگيري نظامي با ايران هستند.
 
    
    


حزب الله اين بار در كنار دفاع پيشروي هم مي كند

يك روزنامه لبناني از تمرين نظامي بي سابقه حزب الله خبر داد.
به گزارش روزنامه الجمهوريه در اين تمرين كه با حضور هزاران نفر و طي سه روز انجام گرفته، در كنار تمرين دفاع از مناطق مرزي در جنوب لبنان، عمليات تسخير منطقه جليله در شمال فلسطين اشغالي در صورت وقوع هر نوع درگيري نيز بازسازي شده است. الجمهوريه با بيان اينكه تمرين مذكور در منطقه بقاع انجام گرفته، خاطرنشان كرد حزب الله پايگاه هاي مستحكمي در جنوب لبنان و مناطقي نظير مارون الرأس، عيتاالشعب و بنت جبيل ساخته است.
اين گزارش مي افزايد: سران حزب الله در حال شمارش معكوس براي فرا رسيدن لحظه موعود هستند و مي گويند اين بار شاهد تفاوت هاي اساسي با جنگ 33 روزه خواهيم بود چرا كه حزب الله به سلاح هايي مانند موشك هاي ضد زره و پهپادهاي تجسسي دست يافته كه امكان انفجار آنها به وسيله بي سيم از راه دور را نيز در اختيار دارد.
هر چند گزارش روزنامه الجمهوريه به تأييد حزب الله نرسيده اما مفاد آن در زمينه پيشروي نيروهاي حزب الله و آزادسازي شمال فلسطين اشغالي، با واقعيت هاي قدرت جنبش حزب الله منطبق است.
    
    


اگر براي اصلاح طلبان آب نشود براي ما كه آگهي مي شود!

يك روزنامه اجاره اي براي چندمين بار اقدام به انتشار رپرتاژ براي هاشمي رفسنجاني كرد.
اين روزنامه نيم تاي بالاي صفحه اول خود را به عكس بزرگ از آقاي هاشمي اختصاص داده و تيتر زد: «آغاز رايزني ها؛ آيت الله هاشمي كانديداي رياست جمهوري مي شود؟»
اين روزنامه در عين حال از قول زيباكلام نوشت: قطعاً ايشان به عنوان نامزد در انتخابات حضور نخواهد يافت اما اگر شرايط مطلوب وي باشد كه فرصت براي حضور نامزدي معتدل، ميانه رو و طرفدار اصلاحات و همچنين طرفدار توسعه و پيشرفت كشور فراهم شود، از اين نامزد دفاع و حمايت خواهد كرد.البته زيباكلام توضيح نداد كه با حمايت از كانديداهاي قبلي چه گلي بر سر آنها زده است!
عليزاده طباطبايي وكيل خانواده هاشمي نيز هاشمي را مجتهد سياسي خوانده و گفته است: فكر نمي كنم شرايط ايشان براي حضور در عرصه انتخابات مناسب باشد. براي حضور ايشان، فضاي سياسي و گروه هاي سياسي جامعه بايد اعلام آمادگي كنند كه اين در هاله اي از ابهام قرار دارد. نه تنها براي ايشان بلكه براي ساير چهره هاي اصلاح طلب همين موضوع صدق مي كند. ما فقط بحث قانون انتخابات [ شرط سني] را نداريم، بلكه بايد زمينه هاي سياسي و اجتماعي داخل كشور را نيز مدنظر قرار دهيم. تصورم اين است كه انتخابات رياست جمهوري آينده رقابت بين اصولگرايان خواهد بود. اگر مسئولان سياسي ما به اين جمع بندي برسند كه فضا را براي چهره هاي معتدل و منطقي اصولگرايان باز كنند، قطعاً اين افراد از سوي اصلاح طلبان نيز مورد حمايت قرار خواهند گرفت. چون آنچه اصلاح طلبان به آن فكر مي كنند، حفظ نظام و منافع ملي است.
روزنامه[ا...] در رپرتاژ خود نوشته است: بدون ترديد اگر آيت الله هاشمي بيايد از او استقبال خواهد شد چون حتي منتقدان سالهاي اخير او به خوبي دريافته اند كليد حل بسياري از مشكلات همان چيزي است كه هاشمي بارها به آن اشاره كرده و نامي جز اعتدال ندارد.
    
    
اولش خيلي فكر مبارزه بوديم اما بعداً ليبرال شديم و رفت

«گروه هاي مدعي و رنگارنگ اپوزيسيون در خارج بيشتر به فكر نيازهاي خود هستند تا مبارزه».
«ناصر-م» از همكاران پايگاه اينترنتي گويانيوز ضمن تأكيد بر مطلب فوق نوشت: كجايند همه آن نيروهاي سياسي كه كشور را به مقصد مبارزه ترك كردند و حالا در خارج اتراق كرده و مشغول گشت و گذار هستند؟ 90 درصد آنها كه به خارج آمده اند، حالا به جمهوري اسلامي رفت و آمد دارند و درد مخالفان را مدت هاست كه فراموش كرده اند.
وي مي افزايد: من از اين خيلي دلم مي سوزد كه اپوزيسيون به بي عرضگي كامل رسيده است. اكتبر سال 1985 تازه از ايران به برلين غربي آمده بوديم و حداكثر اقامتمان را در آلمان پنج سال ارزيابي كرده بوديم. بيش از حد اميدوار بوديم كه در آينده نزديك باز خواهيم گشت. همه همت خود را معطوف كرده بوديم كه بيشتر عليه رژيم مبارزه كنيم و حكومت هرچه زودتر سرنگون گردد و هرچه سريع تر به وطن بازگرديم. هيچ علاقه اي به فراگيري زبان آلماني از خود نشان نمي داديم. آنها هم كه زبان آلماني را ياد مي گرفتند؛ بعضي ها آنها را مسخره و ليبرال خطاب مي كردند!
همكار گويانيوز ادامه مي دهد: همان ايام اطلاعيه اي به دستمان رسيد مبني بر اينكه؛ دكتر حسن نزيه در دانشگاه برلين سخنراني خواهد كرد. برگزار كننده سازمان جمهوري خواهان ملي ايران بود. آن شب هم مثل بقيه شبهاي ديگر بعضي از چپ روها مي خواستند كه سخنراني دكتر حسن نزيه را به آشوب بكشانند. بالاخره سخنراني با تمام هياهوها و متلك هاي مستهجن به پايان رسيد. همه آن آشوبگران اينك به ايران رفت و آمد دارند در حالي كه حسن نزيه در فرانسه و در دوره سالخوردگي زندگي مي كند و هيچ كسي به سراغ او نرفته است.