به گزارش مشرق به نقل از مهر، ولی نصر در مصاحبه با هفته نامه NZZ Am Sonntag در خصوص اوضاع در سوریه می گوید: سوریه همچنان یک ارتش قوی دارد و بر خلاف نیروهای رزمی مخالف، نه نیازی به کمکهای فنی و نه به کمکهای آموزشی دارد. [اما] هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا زمانی گفته بود که حکومتها، منافع دارند و نه دوست.در زمان جنگ عراق با ایران در دهه هشتاد سوریه تنها کشور عربی بود که همپیمان دولت ایران بود.
وی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره میزان نزدیکی افکار شیعیان ایران و علوی ها می گوید: موضوع به ایمان و مومن بودن و یا شعائر مذهبی ارتباطی ندارد. دین در اینجا یک عامل سیاسی است. یعنی وضعیت در اینجا نیز مانند ایرلند شمالی و یا بالکان است که در آنها نیز این موضوع مهم نیست که تو به چه کلیسایی می روی بلکه مهم آن است که تو عضو کدام جامعه هستی. یعنی در یک سو سنی ها است و در سوی دیگر شیعیان و فرقه هایی که از شیعه به وجود آمده اند. شیعیان و علوی ها به طور یکسان با قدرت کنار می آیند تا سنی ها. تهران بیم آن را دارد که در صورت سرنگونی اسد، نفوذ عربستان سعودی سنی در سوریه افزایش پیدا کند.
نصر درباره انتقاد کوفی عنان نماینده ویژه سابق سازمان ملل متحد در امور سوریه از آمریکا به خاطر مخالفت با شرکت دادن ایران در مذاکرات صلح در سوریه گفت: حق با وی بود. اگر قرار است که به جنگ پایان داده شود بنابراین باید آن دسته از کشورها را در مذاکرات سهیم کرد که بر اسد نفوذ دارند. به طور مثال، اتحادیه عرب می تواند بر نیروهای مخالف اسد نفوذ داشته باشد ولی نه بر اسد. کوفی عنان ابتدا می خواست آتش بس برقرار و بعدا مذاکرات صلح را دنبال کند. علوی ها در سوریه نیز حاضر بودند که قدرت را تقسیم کنند که یک نوع تغییر رژیم ملایم می توانست به حساب آید. یعنی افرادی در بین علوی ها هستند که آمادگی برای مذاکرات دارند. آنچه امروز در سوریه وجود دارد دیگر قیام دموکراتیک نیست، بلکه جنگ داخلی با بهای بسیار دردناکی است. تا اینکه این وضعیت سپری شود زمان زیادی طول خواهد کشید.
وی درباره اهمیت ایران و اینکه چرا جمهوری اسلامی از کشورهایی مانند روسیه و چین از اهمیت بیشتری برای برقراری آرامش در سوریه برخوردار است، گفت : روسیه و چین در سطح بین المللی مهم هستند، ولی آنها بر شخص اسد نفوذی ندارند. تهران هم رژیم بشار اسد را رها نخواهد کرد. برای حل مشکل ابتدا نیاز به مذاکراتی است که منافع ایران را تضمین کند.
به گفته وی، ایران می خواهد عامل مهمی در منطقه باشد و هیچ شکستی را حاضر نیست قبول کند و از سوی دیگر نیز موضوع حزب الله لبنان مطرح است که تهران از آن برای مقاومت در برابر اسرائیل حمایت می کند.
وی اظهار داشت : غرب حاضر به یک راه حل در چارچوب مذاکرات نیست و همچنین خواهان دخالت در درگیریهای مسلحانه هم نیست. ضمنا حاضر نیست که فعالیتهای سیاسی را گسترش بدهد. همه خود را در پس وتوهای روسیه پنهان کرده اند. ولی حتی اگر روسیه در شورای امنیت دست از مقاومت بردارد بازهم جنگ در سوریه از بین نخواهد رفت.
مشاور دولت آمریکا درباره این سئوال که پیامدها و نتایج سقوط اسد بر محور مقاومت یعنی ایران، سوریه و حزب الله چیست، نیز می گوید: این موضوع به آن بستگی دارد که پس از سقوط رژیم اسد یک رژیم جدیدی در آنجا به وجود آید که بر همه سوریه کنترل داشته باشد و یا اینکه سوریه به مناطق مختلف تقسیم شود. اگر تقسیم شود آن وقت بازهم برای ایران و حزب الله حیطه مانور کافی باقی می گذارد. ولی این امر برای اسرائیل و اردن به عنوان همسایگان این کشور مشکل خواهد شد. هر دولتی در سوریه بر سر کار آید با موضوع بلندی های جولان روبرو خواهد بود و به همین خاطر به ایران و حزب الله نیاز خواهد داشت.
استاد مدرسه عالی تحقیقات بین المللی جان هاپکینز در پاسخ به پرسش دیگری درباره "تاثیر سقوط بشار اسد بر گفتگوهای هسته ای ایران و اینکه آیا این امر سبب خواهد شد تا ایران حاضر به مذاکرات جدی هسته ای شود یا خیر" افزود: خیر. به اعتقاد من، حمایت حزب الله برای ایران مهمتر از سوریه است. سئوال در این جاست که سقوط رژیم اسد چه تاثیری بر لبنان خواهد داشت. سنی ها و مخالفان حزب الله لبنان امیدوارند که حزب الله سقوط کند ولی این امر به این زودی صورت نخواهد گرفت زیرا 40 درصد از جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل می دهند و بنابراین حزب الله منزوی نیست.
این کارشناس مسائل ایران در دولت آمریکا در ادامه به پرسشی درباره قدرت یابی شیعیان درعراق و اینکه آیا این قدرت در حال افول است را رد کرد و گفت: آنچه در عراق روی داد مسلما شیعیان را به هیجان آورده و باعث بیداری آنها شده است. سنی ها و شیعیان مدتهای طولانی برای تبدیل به قدرت مسلط در منطقه مبارزه خواهند کرد. این تصور اکنون وجود دارد که اگر اختلاف سوریه پایان یابد آن وقت تنش ها بین سنی ها و شیعه ها از بین می رود وسنی ها به قدرت مسلط در جهان عرب تبدیل می شوند. ولی شیعیان از به دست آوردن نفوذ سیاسی خوششان آمده است. آنها دیگر اجازه نخواهند داد که از سوی سنی ها به حاشیه رانده شوند.
وی تنش بین شیعه ها و سنی ها را به "وضعیت کاتولیکها و پروتستانها در ایرلند شمالی" تشبیه کرد و گفت : این یعنی هویت مذهبی در خدمت هویت اقلیتی قرار می گیرد. یعنی موضوع اصلا به اعتقادات مذهبی ربطی ندارد، بلکه موضوع آن است که شما چه کسی هستی. در خاورمیانه قدرت براساس هویت تقسیم شده است. وقتی حافظ اسد، پدر همین بشار اسد در دهه هفتاد در سوریه به قدرت رسید تلاش نکرد تا هویت خود را بر سوری ها تحمیل کند بلکه تلاشش آن بود تا افراد خود یعنی علوی ها را در راس پستهای کلیدی قرار دهد و این امر در 40 سال گذشته در سوریه به همین منوال ادامه داشته است. سیستمهای حکومتی باید بر پایه کارایی ها استوار شوند و نه بر پایه هویت ها. هر چند که اختلاف بین سنی ها و شیعیان شاید بالا باشد ولی این موضوع مشکل نیست. مشکل در اینجاست که به طور مثال در عراق در زمان صدام حتی یک شیعه سکولار نیز نمی توانست در راس یک پست کلیدی قرار گیرد.
وی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره میزان نزدیکی افکار شیعیان ایران و علوی ها می گوید: موضوع به ایمان و مومن بودن و یا شعائر مذهبی ارتباطی ندارد. دین در اینجا یک عامل سیاسی است. یعنی وضعیت در اینجا نیز مانند ایرلند شمالی و یا بالکان است که در آنها نیز این موضوع مهم نیست که تو به چه کلیسایی می روی بلکه مهم آن است که تو عضو کدام جامعه هستی. یعنی در یک سو سنی ها است و در سوی دیگر شیعیان و فرقه هایی که از شیعه به وجود آمده اند. شیعیان و علوی ها به طور یکسان با قدرت کنار می آیند تا سنی ها. تهران بیم آن را دارد که در صورت سرنگونی اسد، نفوذ عربستان سعودی سنی در سوریه افزایش پیدا کند.
نصر درباره انتقاد کوفی عنان نماینده ویژه سابق سازمان ملل متحد در امور سوریه از آمریکا به خاطر مخالفت با شرکت دادن ایران در مذاکرات صلح در سوریه گفت: حق با وی بود. اگر قرار است که به جنگ پایان داده شود بنابراین باید آن دسته از کشورها را در مذاکرات سهیم کرد که بر اسد نفوذ دارند. به طور مثال، اتحادیه عرب می تواند بر نیروهای مخالف اسد نفوذ داشته باشد ولی نه بر اسد. کوفی عنان ابتدا می خواست آتش بس برقرار و بعدا مذاکرات صلح را دنبال کند. علوی ها در سوریه نیز حاضر بودند که قدرت را تقسیم کنند که یک نوع تغییر رژیم ملایم می توانست به حساب آید. یعنی افرادی در بین علوی ها هستند که آمادگی برای مذاکرات دارند. آنچه امروز در سوریه وجود دارد دیگر قیام دموکراتیک نیست، بلکه جنگ داخلی با بهای بسیار دردناکی است. تا اینکه این وضعیت سپری شود زمان زیادی طول خواهد کشید.
وی درباره اهمیت ایران و اینکه چرا جمهوری اسلامی از کشورهایی مانند روسیه و چین از اهمیت بیشتری برای برقراری آرامش در سوریه برخوردار است، گفت : روسیه و چین در سطح بین المللی مهم هستند، ولی آنها بر شخص اسد نفوذی ندارند. تهران هم رژیم بشار اسد را رها نخواهد کرد. برای حل مشکل ابتدا نیاز به مذاکراتی است که منافع ایران را تضمین کند.
به گفته وی، ایران می خواهد عامل مهمی در منطقه باشد و هیچ شکستی را حاضر نیست قبول کند و از سوی دیگر نیز موضوع حزب الله لبنان مطرح است که تهران از آن برای مقاومت در برابر اسرائیل حمایت می کند.
وی اظهار داشت : غرب حاضر به یک راه حل در چارچوب مذاکرات نیست و همچنین خواهان دخالت در درگیریهای مسلحانه هم نیست. ضمنا حاضر نیست که فعالیتهای سیاسی را گسترش بدهد. همه خود را در پس وتوهای روسیه پنهان کرده اند. ولی حتی اگر روسیه در شورای امنیت دست از مقاومت بردارد بازهم جنگ در سوریه از بین نخواهد رفت.
مشاور دولت آمریکا درباره این سئوال که پیامدها و نتایج سقوط اسد بر محور مقاومت یعنی ایران، سوریه و حزب الله چیست، نیز می گوید: این موضوع به آن بستگی دارد که پس از سقوط رژیم اسد یک رژیم جدیدی در آنجا به وجود آید که بر همه سوریه کنترل داشته باشد و یا اینکه سوریه به مناطق مختلف تقسیم شود. اگر تقسیم شود آن وقت بازهم برای ایران و حزب الله حیطه مانور کافی باقی می گذارد. ولی این امر برای اسرائیل و اردن به عنوان همسایگان این کشور مشکل خواهد شد. هر دولتی در سوریه بر سر کار آید با موضوع بلندی های جولان روبرو خواهد بود و به همین خاطر به ایران و حزب الله نیاز خواهد داشت.
استاد مدرسه عالی تحقیقات بین المللی جان هاپکینز در پاسخ به پرسش دیگری درباره "تاثیر سقوط بشار اسد بر گفتگوهای هسته ای ایران و اینکه آیا این امر سبب خواهد شد تا ایران حاضر به مذاکرات جدی هسته ای شود یا خیر" افزود: خیر. به اعتقاد من، حمایت حزب الله برای ایران مهمتر از سوریه است. سئوال در این جاست که سقوط رژیم اسد چه تاثیری بر لبنان خواهد داشت. سنی ها و مخالفان حزب الله لبنان امیدوارند که حزب الله سقوط کند ولی این امر به این زودی صورت نخواهد گرفت زیرا 40 درصد از جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل می دهند و بنابراین حزب الله منزوی نیست.
این کارشناس مسائل ایران در دولت آمریکا در ادامه به پرسشی درباره قدرت یابی شیعیان درعراق و اینکه آیا این قدرت در حال افول است را رد کرد و گفت: آنچه در عراق روی داد مسلما شیعیان را به هیجان آورده و باعث بیداری آنها شده است. سنی ها و شیعیان مدتهای طولانی برای تبدیل به قدرت مسلط در منطقه مبارزه خواهند کرد. این تصور اکنون وجود دارد که اگر اختلاف سوریه پایان یابد آن وقت تنش ها بین سنی ها و شیعه ها از بین می رود وسنی ها به قدرت مسلط در جهان عرب تبدیل می شوند. ولی شیعیان از به دست آوردن نفوذ سیاسی خوششان آمده است. آنها دیگر اجازه نخواهند داد که از سوی سنی ها به حاشیه رانده شوند.
وی تنش بین شیعه ها و سنی ها را به "وضعیت کاتولیکها و پروتستانها در ایرلند شمالی" تشبیه کرد و گفت : این یعنی هویت مذهبی در خدمت هویت اقلیتی قرار می گیرد. یعنی موضوع اصلا به اعتقادات مذهبی ربطی ندارد، بلکه موضوع آن است که شما چه کسی هستی. در خاورمیانه قدرت براساس هویت تقسیم شده است. وقتی حافظ اسد، پدر همین بشار اسد در دهه هفتاد در سوریه به قدرت رسید تلاش نکرد تا هویت خود را بر سوری ها تحمیل کند بلکه تلاشش آن بود تا افراد خود یعنی علوی ها را در راس پستهای کلیدی قرار دهد و این امر در 40 سال گذشته در سوریه به همین منوال ادامه داشته است. سیستمهای حکومتی باید بر پایه کارایی ها استوار شوند و نه بر پایه هویت ها. هر چند که اختلاف بین سنی ها و شیعیان شاید بالا باشد ولی این موضوع مشکل نیست. مشکل در اینجاست که به طور مثال در عراق در زمان صدام حتی یک شیعه سکولار نیز نمی توانست در راس یک پست کلیدی قرار گیرد.