خودتونو کشتید با این کلمه ژنرال .

باز بگو زنرال

چقد دلم براش تنگ شده، شادي روحش صلوات

همين كارها رو مى كرد كه ضد انقلاب مثل ... ازش مى ترسيدند ديگه

خاک بر سر... و... کنند که هرقدر بهت میگن به شهدا نباید بگی ژنرال بازهم حالیت نمیشه تا این درجه ... و ... ندیده بودم.نوبری واقعا. این دفعه بگو ژنرال تا هزار تا بدترش رو نثارت کنم

بهتر بود بیشتر توضیح می دادید و یا حد اقل عکسهای نزدیک به شهادت ایشان را نیز درج می کردید تا بهتر تطبیق داده شود

تو را به ارواح این شهدا ، به قداست امام خمینی که این شهدا با یک سخن ایشان جان خود را قربان می کردند و به هر چیزی که برای تو به عنوان یک مسلمان یک شیعه و یک علاقمند به شهدا مقدس است از این لقب ژنرال منصرف شو!!!

مشرق جان .. اخه چرا انقدر اسرار داری بگی ژنرال به خدا ابهت سردار و امیر خیلی بیشتر در ظمن کلمه فارسی نیست که داری سنگشو به سینه میزنی .. لطف کن از کلمه فارسی که همون سردار خودمون استفاده کن .. اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم راحش سبز یادش جاوید

واقعا جاي تأسف دارد كه بعد از اين‌ همه نظرات مختلف مخاطبان شما كه بيزاري خود را استفاده از واژه‌ي غربي ژنرال درمورد سرداران سپاه اسلام به عناوين مختلف ابراز داشته اند شما برخي باز هم با لجاجت تمام ضمن ناديده گرفتن نظر مخاطبان خود همچنان بر عمل ناپسند خود پافشاري مي نمايند. براي ان دسته از افراد استدلالاتي ديني از متون معتبر به همراه منبع آنها ارايه مي‌شود باشد كه دست از لجاجت بردارند و به نظر مردم احترام بگذارند. لجاجت به معنای پافشاری در انجام کاری است که مخالف میل طرف مقابل باشد[1] و نوعی مرض است که اگر کسی گرفتار آن شود، هیچ استدلال منطقی را نمی¬پذیرد و در نتیجه دچار انحطاط و عذاب می¬شود.[2] مقصود اصلی از لجاجت و بهانه جویی این نیست که انسان برای کشف حقیقت پافشاری کند، بلکه منظور این است که بعد از آشکار شدن حق باز هم بر سخن باطل و یا عمل نادرست خود پافشاری کند و به بهانه¬های مختلف از پذیرفتن حق سرباز بزند. لجاجت در آيات تاریخ نشان می¬دهد که در میان اقوام پیشین، قوم بنی اسرائیل بیش از همه لجوج بودند. لذا بیشتر آیات قرآن در باب لجاجت، از لجاجت آنها سخن گفته است که در اینجا به بیان برخی از آنها می¬پردازیم. «و اگر به آنان رحم کنیم و گرفتاری¬ها و مشکلاتشان را برطرف سازیم، (نه تنها بیدار نمی¬شوند، بلکه) در طغیانشان لجاجت می¬ورزند و (در این وادی) سرگردان می¬مانند.»[3] لجاجت در روایات از روایات بسیاری که در این باب وجود دارد استفاده می¬شود که روح لجاجت با تمام صفات رذیله پیوند دارد و یا در آنها مؤثر است و یا از آنها اثر می¬پذیرد. 1. امام علی(ع) می¬فرمایند: کانون شر و فساد، همان لجاجت و بحث و جدال تعصب آمیز است.[4] 2. امام علی(ع) می¬فرمایند: بهترین اخلاق، اخلاقی است که از لجاجت دور باشد.[5] عوامل لجاجت عوامل بسیاری در ایجاد و گسترش این رذیله در انسان مؤثر است که به برخی اشاره می¬کنیم. 1. جهالت: از منظر روایات معصومین(ع)، سرچشمه لجاجت قبل از هر چیز جهالت و نادانی است. چرا که افراد عاقل و فهمیده، همیشه تابع منطق و استدلال هستند، هر گاه کسی با برهان منطقی برای آنها چیزی را ثابت کند، می¬پذیرند. اما در نگاه افراد جاهل و نادان تمام استدلالات بی¬رنگ و بی¬اثر است. پیامبر اکرم(ص) در این¬باره می¬فرمایند: «بپرهیز از لجاجت که اولش جهل و آخرش پشیمانی است.»[6] 2. نارضایتی: گاهی عامل لجاجت، نارضایتی است؛ چون از فردی و یا اتفاقاتی ناراضی است و آنها را نمی¬پسندد و نمی¬تواند آن¬ها را هم طبق میل خود تغییر دهد، عمداً در مقابل خواسته¬های آن فرد و اتفاقات مقاومت و مخالفت می¬کند، هر چند آن خواسته ها، خواسته¬های به حقی باشند. امام علی(ع) درباره اصحاب جمل که به مخالفت و لجاجت با آن حضرت برخاستند، چون از حکومت ناراضی بودند، می¬فرماید: این گروه به خطا در نارضایتی از حکومت من، به یکدیگر پیوستند.[7] 4. حسادت: یکی دیگر از عواملی که منجر به لجاجت می¬شود، حسادت است. این صفت مذموم صاحبش را وادار به انواع مخالفت¬ها و ستیزه¬جویی¬ها می¬کند. قرآن کریم، انگیره مخالفت اهل کتاب با مسلمانان را حسادت می¬داند و در عین حال آنها را به عفو و گذشت توصیه می¬نماید. «بسیاری از اهل کتاب از روی حسد_که در وجود آنها ریشه دوانده_ آرزو می¬کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر بازگردانند. با اینکه حق برای آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید.»[8] 5. احساس حقارت: یکی از عوامل پیدایش این صفت، احساس حقارت است. عقده حقارت سبب می¬شود که افراد زیر بار دیگران نروند و برای اثبات شخصیت خویش گوش به حرف کسی ندهند، سخنان منطقی را نپذیرند و بر پندار باطل خویش اصرار ورزند.[9] 6. تکبر و خودخواهی انسان متکبر حاضر نیست حرف کسی را بپذیرد و از کسی نصحبت قبول کند، لذا به مخالفت و لجاجت با او می¬پردازد. قرآن کریم از زبان حضرت نوح(ع) لجاجت¬های قومش را اینطور بیان می¬فرماید: «(نوح) گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوی تو) دعوت کردم، اما دعوت من چیزی جز فرار از حق بر آنان نیفزود و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورید و) تو آنان را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباس¬هایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند.»[10] آثار لجاجت لجاجت نیز مانند دیگر رذایل اخلاقی، پیامدها و آثار شومی دارد که گریبان گیر کسی خواهد شد که این رذیله را از خود دور نکرده و بلکه خود را در دام آن گرفتار می¬سازد. 1. محرومیت از درک حقایق يکی از آثار لجاجت اين است که افراد لجوج از درک حقايق محرومند. چرا که لجاجت و بهانه¬جویی به انسان اجازه نمی¬دهد خطاهای خویش را اصلاح کرده و در برابر واقعیت¬ها و حقایق سر تعظیم فرود آورد، لذا از پیشرفت و ترقی باز می¬ایستد. 2. پوشانده شدن پرده غفلت بر دل: امام علی(ع) می¬فرمایند: هر کس لجاجت کند و بر آن پافشاری نماید، او همان بخت¬برگشته¬ای است که خداوند بر دلش پرده غفلت زده و پیشامدهای ناگوار بر فراز سرش قرار گرفته است.[11] 3. انزوا و پراکنده شدن از اطراف مردم: از ديگر آثار سوء لجاجت آن است كه افراد لجوج مورد تنفر همگان حتي نزديكان خود واقع می‌شوند و در خانواده، مدرسه، محيط كار و جامعه، نمی‌توانند با ديگران كنار بيايند. زیرا افرادی می‌توانند در جامعه موفق باشند كه به نظر و عقايد ديگران احترام بگذارند، برخورد مناسب و شايسته از خود نشان دهند، اما لجاجت و سرسختی جز انزوا و طرد اجتماعی، پيامد ديگري ندارد و وقتی افراد در اثر لجاجت و ستيزه‌جويی از سوی ديگران طرد شوند، شديداً دچار اضطراب، افسردگی، احساس يأس و نااميدي و... خواهند شد به گونه‎ای كه شخصيت آنها و سلامت روانی آنان را تهديد می‌كند. 4. کاهش عزت نفس: افرادي كه دارای روحيه لجاجت هستند روابط اجتماع و عزت نفس آنها نيز به شدت مخدوش می¬شود. ________________________________________ [1] - مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360، ج10، ص167. [2] - جوادی آملی، عبدالله؛ توحید در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، 1383، ص672. [3] - مؤمنون / 75 [4] - آمدي، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، ج3، ص376 [5] - همان، ج3، ص425 [6] - ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ پنجم 1384، ج8، 485 [7] - نهج البلاغه، ترجمه دشتی؛ محمد، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمونین، پاییز81، خطبه169 [8] - بقره / 109 [9] - مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج3، ص41 [10] - نوح / 5-7 [11] - نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد؛ پیشین، نامه58 برگرفته از سايت پژوهشكده باقر العلوم (عليه‌السلام)

ژنرالو رو عشقه

خجالت داره عمو جان اصل کارو ول کردی چسبیدی به فرعش با فحش و فضیحت میخوای درستش کنی؟

یه بار دیگه یادداشت گذاشتم که این متن وقتی ترجمه بشه به یه زبان دیگه مترجم مجبور درجه نظامی رو هم درست ترجمه کنه تا ترجمش بدون عیب باشه واین باعث میشه مخاطب بفهمه که ژنرالهای ایرانی چه کسایی بودن و چه فرقی با ژنرالهای خودشون دارن.

مشرق، داری لج بازی میکنی شدید!

مشرق جان پسرم اگه یک بار دیگه بگی ژنرال میایم با بچه های بی کله پایگاهمون هکت می کنیم رو صفحه اولتم بجای پیام یه آرم درجه ی ژنرالی میزاریم حالشو ببریا.

ژنرال دوستت داريم

مشرق باز یه عکس از یه سردار پیدا کردی و یه موضوع هم براش زدی و یه کلمه ژنرال هم چسبوندی به موضوع. ژنرال ژنراله مشرق حالا خود ژنراله مشرق با این همه که گفتیم چقدر عشق ژنراله مشرق؟!

نویسنده یا از کلمه ژنرال خیلی خوشش می یاد یا خاطره بدی از ژنرال ها داره

بسیجی خیلی از ژنرال بالاتره‌ها عقده‌ای بازی در اوردید مثل این آمدمهای ندید پدید که تا چهار تا اصطلاخ یاد میگیرن دوست دارن هی تکرار کنن.

ژنرال برازنده شهدا نيست ژنرال آدم رو ياد ارتشي هاي عرق خور و خانم باز آمريكايي مي اندازد.خداوند در قرآن شهادت رو به ما ياد داده بارها گفتم خواهش مي كنم اين لفظ رو براي شهدا به كار نبريد.

برای شادی روحش صلوات البته به کمربند سفید کاراته باز نمی گویند

با کمربند سفید !!!!!

آره داداش! تا چشمت درآد

اولا این که کمربندش معلوم نیست. ثانیا به کوری چشم تو ما بهش می گیم کاراته باز.

راهش سبز یادش جاوید

احسنت

بيسواد بدبخت تو كه نميدوني حاجي كدامشانه چرا حرف زيادي ميزني!حاجي تو عكس كمربندش مشخص ني

اصل موضوع اینه که یه سردار شهید , یه ژنرال با غیرت ارتش اسلام از هر نظر آماده بوده. شادی روحش صلوات

ماشالله با اطلاعات کامل اومدیا

خداییش اگه تیتر می زد سردار کاراته باز منو و شما رغبت می کردیم اینو بخونیم. من که اعتراف می کنم به خاطر کلمه ژنرال و با عرض معذرت از همه شهدا و همرزمانشان برای خواندن کامنت ها و یه کمی خندیدن روی تیتر کلیک کردم.

کمربند سفید