به گزارش مشرق ، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :
كام شيرين اپوزيسيون از ماجراي تلخ آذربايجان
رسانه هاي فعال در فتنه سبز تلاش هماهنگي را براي بهره برداري از مصيبت ناگوار زلزله در آذربايجان سامان داده اند.
در حالي كه مردم در كنار نهادها و سازمان هاي مسئول براي امدادرساني به هموطنان زلزله زده بسيج شده اند، رسانه هاي وابسته به شبكه عنكبوت پروژه مشتركي را در پيش گرفتند تا به زعم خود با سوءاستفاده از اين ماجراي تلخ، بر موج عواطف و احساسات عمومي سوار شوند. رسانه هايي مانند بالاترين، كلمه، صداي آمريكا، جرس، راديو فردا، گويانيوز، دويچه وله، بي بي سي و ده ها سايت و رسانه مشابه در اين زمينه بسيج شدند تا چنين القا كنند كه كسي به فكر آسيب ديدگان زلزله نيست. برخي از اين رسانه ها البته بي تابي كرده و ضمن لو دادن خود اذعان كرده اند كه اتفاق پيش آمده بهانه خوبي براي تجديد سازمان و تجديد روحيه گروه هاي از هم پاشيده اپوزيسيون است.
برخي از اين رسانه ها پا را فراتر گذاشته و حتي عليه مراسم احيا در شب قدر بيست و سوم ماه مبارك رمضان هتاكي كرده اند. اين محافل هتاك كه پيش از اين به بهانه هاي مختلف به ساحت قرآن كريم و پيامبر اعظم و ائمه معصومين عليهم السلام اهانت كرده بودند، درد اصلي خويش را بازگو نمي كنند كه از اعتقاد و ايمان راسخ همين ملت -به ويژه مردم غيور آذربايجان- تودهني خوردند و بعدها- رسانه هايي نظير راديو فردا- علنا اعتراف كردند كه علت اصلي شكست اغتشاش و فتنه سبز، اسلامگرايي مردم بود.
گفتني است گردانندگان اين رسانه ها طي سالهاي اخير علنا از تحريم هاي ضدايراني رژيم هاي مستكبرغربي حمايت كرده و خواستار فلج كردن مردم ايران شده اند و برخي از آنها حتي از حمله نظامي جانبداري كرده اند بنابراين ادعاي دلسوزي براي مردم ايران از سوي آنها صرفا نوعي ژست منافقانه تلقي مي شود.
يديعوت آحارونوت: حزب الله زهر چشم بدي از مقامات اسرائيل گرفته است
يك روزنامه صهيونيستي فاش كرد نتايج شكست در جنگ 33 روزه بر رژيم اسرائيل سايه انداخته و جز نتانياهو و باراك كسي از درگيري نظامي با ايران دفاع نمي كند.
يديعوت آحارونوت در گزارشي نوشت: جز باراك و نتانياهو، هيچ يك از مقامات دولتي يا نظامي و امنيتي و حتي شيمون پرز رئيس جمهور از حمله به ايران حمايت نمي كنند.
اين روزنامه مي افزايد: در آمريكا بسياري از جمله مقامات دولتي متقاعد شده اند كه اقدام نظامي مورد نظر نتانياهو و ايهود باراك يك نتيجه قطعي خواهد داشت و آن كشاندن آمريكا به جنگ با ايران برخلاف ميل و اراده اين كشور است. مشاوران دفتر نتانياهو و اوباما مي دانند كه چنين اقدامي موجب شرمساري اوباما در آستانه انتخابات رياست جمهوري مي شود.
به نوشته يديعوت آحارونوت باراك اذعان مي كند كه روشن است ايران نسبت به حمله به تأسيسات هسته اي خود پاسخ خواهد داد و اين پاسخ شامل به كارگيري «حزب الله» هم مي شود. با اين وجود وزير جنگ استدلال مي كند كه اسرائيل «نابود نخواهد شد» و چنين عملياتي موجب تنفر از اسرائيل در جهان نمي شود.
به نوشته يديعوت آحارونوت، اعضاي كابينه از نتايج جنگ 33 روزه در سال 2006 (لبنان) كه در گزارش كميته تحقيق قيد شد به شدت مي ترسند و از تكرار همان تجربه تلخ در ابعاد وسيع تر هراسانند. اكنون درسهاي جنگ 2006 بر سر مقامات اسرائيل سايه افكنده است.
در ادامه اين گزارش آمده است: مقامات نظامي اسرائيل شامل بني گانتز رئيس ستاد مشترك ارتش، امير ايشل فرمانده نيروي هوايي، آويو كوخاوي فرماندهي اطلاعات نظامي و ديگر افسران ستاد مشترك ارتش، تامير پاردو رئيس موساد، يورام كوهن رئيس شاباك و اغلب اعضاي كميته 8 نفره تصميم گيري درباره مسائل استراتژيك با اقدام نظامي عليه ايران مخالف هستند. زيرا اكثر اين مقامات در زمان وقوع جنگ عليه لبنان با انجام اين جنگ موافقت داشتند و سپس از تصميمي كه گرفته بودند پشيمان شدند.
همزمان با اين خبر، انتشار اسامي 100 خلبان نيروي هوائي ارتش اشغالگر قدس از سوي يك گروه حامي ملت فلسطين بنام گروه «گرامي داشت عماد مغنيه» نگراني هاي تازه اي براي مقامات رژيم صهيونيستي بوجود آورده است.
به گزارش خبرگزاري قدس به نقل از پايگاه خبري فلسطين اليوم، مقامات رژيم صهيونيستي انتشار اطلاعات خلبانان ياد شده را تهديدي جدي براي امنيت آنها دانستند. از نظاميان عالي رتبه كه مشخصات آنها در اين ليستها منتشر شده است مي توان به ژنرال رونين سمخي، فرمانده پايگاه هوائي فاتيم در النقب، سرهنگ دان تورتان فرمانده پايگاه هوائي منطقه حتصور و نيز سرهنگ تومر بار فرمانده نيروي هوائي منطقه تل نوف اشاره كرد. اين اولين بار نيست كه حملات سايبري از سوي گروه هاي مختلف توانسته است با نفوذ در مراكز امنيتي و حساس رژيم اشغالگر قدس اطلاعات مهمي در خصوص اين رژيم انتشار دهند. روز پنجشنبه هم گروهي از هكرهاي لبناني با هك چندين وب سايت رسمي اطلاعات تعداد زيادي از كاربران اسرائيلي را منتشر كردند.
زمزمه لغو يك انتصاب مسئله دار
روزنامه ايران از بركناري اكبر تركان خبر داد.
اين روزنامه در ستون حاشيه هاي خود نوشت: اكبر تركان از مديران نزديك به كارگزاران سازندگي كه اخيرا از سوي غلامرضا شافعي (مديرعامل كارگزاراني سازمان ايدرو) به عنوان رئيس هيات مديره شركت مديريت طرح هاي صنعتي ايران منصوب شده بود، با دستور مستقيم رئيس جمهور بركنار خواهد شد. منابع آگاه از تاكيد و دستور مستقيم رئيس جمهور به بركناري اين چهره كارگزاراني خبر مي دهند.
اين خبر هنوز از سوي منابع رسمي تاييد نشده است.
انتصاب برخي افراد نزديك به احزاب تندرو در وزارتخانه هاي صنعت و بهداشت و... موجي از اعتراض ها را در محافل رسانه اي و سياسي برانگيخته است.
مجمع روحانيون از چه چيز تنازل مي كند؟!
رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون مي گويد: اگر لازم باشد ما بايد از برخي خواسته هايمان صرف نظر كنيم.
سيدمحمد خاتمي در ديدار چند تن از روزنامه نگاران زنجيره اي گفته است: ما بايد جمهوري اسلامي را به گونه اي بفهميم و ترويج كنيم و براي استقرارش تلاش كنيم كه نه تنها با دو پايه اصلي انقلاب يعني آزادي و استقلال سازگار باشد بلكه بر آن مبتني باشد.
وي درباره اظهارات يكي از حاضران اظهار داشت: گفته شد كه بايد به توده هاي مردم توجه كرد. من هم قبول دارم كه هر چند بخش نخبه و اليت جامعه مهم است، ولي غفلت از زندگي، احساسات و نيازهاي توده مردم هم غلط است. توجه به آن ها و تلاش براي حل آن ها لازم است. ممكن است كساني داراي آرمان هاي بلند سياسي باشند كه در جاي خود محترم است ولي رسيدگي به وضع مردم و جلوگيري از خطراتي كه كشور و ميهن را از جمله از بيرون تهديد مي كند نبايد مورد غفلت باشد. اگر گراني و تورم هست، اگر توليد لطمه خورده است، اگر اميد به آينده كم رنگ تر شده است، پرداختن به اين امور در كنار مسائل سياسي و رسيدن به راه حل هايي كه هم وضع كشور بهتر شود و هم وضع مردم و مديريت جامعه بهبود يابد و از امكانات به نفع مردم و حل تنگناها و مشكلات روزمره آنان بهره برداري شود نيز لازم است.
خاتمي با ادعاي اينكه وضع خوب نيست، گفت: البته منظور من مچ گيري نيست، بلكه كمك كردن براي حل مشكلات كشور و مردم است. خوب اگر لازم باشد ما بايد از برخي خواسته هايمان صرف نظر كنيم و اولويت ها را آن گونه در نظر بگيريم كه در مسير رفع مشكلات مردم و رفع خطرات خارجي و بهبود مديريت جامعه باشد. حاكميت هم بايد از سرمايه هاي ارزنده اي كه هدر مي رود استفاده كند و به هر حال طرفين بايد به سوي فضاي باز و سالم بروند.
اظهارات اين عضو مجمع روحانيون، در ادامه مقدمه چيني چند ماه گذشته براي دور زدن ادعاي تقلب در انتخابات و بازگشت محترمانه و بدون هزينه به عرصه سياست ارزيابي مي شود. خاتمي اين اقدام را با شركت مخفيانه در انتخابات مجلس نهم (12 اسفند در روستاي وادان دماوند) كليد زد و با اعتراض گسترده محافل اپوزيسيون و افراطيوني مواجه شد كه قائل به تحريم انتخابات بودند.
اقدام جريان متبوع خاتمي براي خروج از بن بست خودساخته در حالي است كه وي براي چندمين بار از تعبير «اگر لازم باشد بايد كوتاه بياييم» استفاده مي كند اما دقيقا توضيح نمي دهد كه قرار است از چه چيزي تنازل كنند و كوتاه بيايند؟ در مقابل، مردم و نظام به درستي توقع دارند جريان آلوده به فتنه و آشوبگري 3سال پيش، به جرم بزرگ خود و خيانت به كشور اعتراف كرده و عذر تقصير بياورند نه اينكه در جايگاه ورشكسته ها، ژست ايثار و مصلحت انديشي(؟!) براي كشور را بگيرند. آنها به طور مشخص بايد روشن كنند آيا ادعاي تقلب را دروغ مي دانند كه در آن صورت بايد رسما به خاطر تمام عواقب آن دروغ بزرگ عذرخواهي و ابراز ندامت كنند و اگر همچنان مدعي تقلب هستند پس چرا باز هم مي خواهند به فضاي انتخابات برگردند؛ براي مقدمه چيني آشوبگري دوباره به نيابت از آمريكا واسرائيل؟!
از سوي ديگر جاي سوال است كه جريان متبوع خاتمي با «جمهوري اسلامي» و «استقلال» كشور چه معامله اي كردند؟ آيا شعار منافقانه و ضداسلامي «جمهوري ايراني» از بساط حاميان آشوب طلب آنها بلند نشد و اگر شد پس چه داعيه جمهوري اسلامي دارند؟ آيا رفتار منافقانه و ساختارشكنانه آنها باعث گستاخ شدن بيگانگان و دشمنان و تهديد حريم استقلال كشور نشد و آيا طيف هاي اصلي فعال در فتنه سبز بارها خواستار فشار بيگانگان به جمهوري اسلامي براي غواصي سياسي اين طيف ها در داخل نشد؟!
درباره مدعاي آزادي نيز روشن است كه اين واژه، كلمه كشداري است و به هر نحو مي توان آن را تأويل و تفسير و حتي تحريف كرد چنان كه آشوب طلبان به خود اجازه دادند آزادي و حق انتخاب اكثريت ملت ايران را نقض كنند. به عبارت ديگر مدعاي آزادي را بايد با نظم مستقر و دموكراتيك و قانوني جمهوري اسلامي سنجيد و به چارچوب هاي حقوقي تن داد. آيا مي توان نام آشوب طلبي، ساختارشكني، مسجدسوزي، حمله به مقدسات اسلامي (از جمله در روز عاشورا) و ايجاد اغتشاش به نيابت از آمريكا و رژيم صهيونيستي و آل سعود را آزادي نهاد و در پناه آن مسجد ضرار درست كرد؟! چرا آقاي خاتمي آن قدر كه تظاهر به نگراني براي بازداشت شدگان مي كند- و البته به وقتش آماده است از شروط خود درباره آنها بگذرد- حاضر نيست نسبت به فجايع بزرگي كه همين شبكه سازمان يافته معارضه با جمهوري اسلامي ايجاد كردند، موضع بگيرد؟!
كام شيرين اپوزيسيون از ماجراي تلخ آذربايجان
رسانه هاي فعال در فتنه سبز تلاش هماهنگي را براي بهره برداري از مصيبت ناگوار زلزله در آذربايجان سامان داده اند.
در حالي كه مردم در كنار نهادها و سازمان هاي مسئول براي امدادرساني به هموطنان زلزله زده بسيج شده اند، رسانه هاي وابسته به شبكه عنكبوت پروژه مشتركي را در پيش گرفتند تا به زعم خود با سوءاستفاده از اين ماجراي تلخ، بر موج عواطف و احساسات عمومي سوار شوند. رسانه هايي مانند بالاترين، كلمه، صداي آمريكا، جرس، راديو فردا، گويانيوز، دويچه وله، بي بي سي و ده ها سايت و رسانه مشابه در اين زمينه بسيج شدند تا چنين القا كنند كه كسي به فكر آسيب ديدگان زلزله نيست. برخي از اين رسانه ها البته بي تابي كرده و ضمن لو دادن خود اذعان كرده اند كه اتفاق پيش آمده بهانه خوبي براي تجديد سازمان و تجديد روحيه گروه هاي از هم پاشيده اپوزيسيون است.
برخي از اين رسانه ها پا را فراتر گذاشته و حتي عليه مراسم احيا در شب قدر بيست و سوم ماه مبارك رمضان هتاكي كرده اند. اين محافل هتاك كه پيش از اين به بهانه هاي مختلف به ساحت قرآن كريم و پيامبر اعظم و ائمه معصومين عليهم السلام اهانت كرده بودند، درد اصلي خويش را بازگو نمي كنند كه از اعتقاد و ايمان راسخ همين ملت -به ويژه مردم غيور آذربايجان- تودهني خوردند و بعدها- رسانه هايي نظير راديو فردا- علنا اعتراف كردند كه علت اصلي شكست اغتشاش و فتنه سبز، اسلامگرايي مردم بود.
گفتني است گردانندگان اين رسانه ها طي سالهاي اخير علنا از تحريم هاي ضدايراني رژيم هاي مستكبرغربي حمايت كرده و خواستار فلج كردن مردم ايران شده اند و برخي از آنها حتي از حمله نظامي جانبداري كرده اند بنابراين ادعاي دلسوزي براي مردم ايران از سوي آنها صرفا نوعي ژست منافقانه تلقي مي شود.
يديعوت آحارونوت: حزب الله زهر چشم بدي از مقامات اسرائيل گرفته است
يك روزنامه صهيونيستي فاش كرد نتايج شكست در جنگ 33 روزه بر رژيم اسرائيل سايه انداخته و جز نتانياهو و باراك كسي از درگيري نظامي با ايران دفاع نمي كند.
يديعوت آحارونوت در گزارشي نوشت: جز باراك و نتانياهو، هيچ يك از مقامات دولتي يا نظامي و امنيتي و حتي شيمون پرز رئيس جمهور از حمله به ايران حمايت نمي كنند.
اين روزنامه مي افزايد: در آمريكا بسياري از جمله مقامات دولتي متقاعد شده اند كه اقدام نظامي مورد نظر نتانياهو و ايهود باراك يك نتيجه قطعي خواهد داشت و آن كشاندن آمريكا به جنگ با ايران برخلاف ميل و اراده اين كشور است. مشاوران دفتر نتانياهو و اوباما مي دانند كه چنين اقدامي موجب شرمساري اوباما در آستانه انتخابات رياست جمهوري مي شود.
به نوشته يديعوت آحارونوت باراك اذعان مي كند كه روشن است ايران نسبت به حمله به تأسيسات هسته اي خود پاسخ خواهد داد و اين پاسخ شامل به كارگيري «حزب الله» هم مي شود. با اين وجود وزير جنگ استدلال مي كند كه اسرائيل «نابود نخواهد شد» و چنين عملياتي موجب تنفر از اسرائيل در جهان نمي شود.
به نوشته يديعوت آحارونوت، اعضاي كابينه از نتايج جنگ 33 روزه در سال 2006 (لبنان) كه در گزارش كميته تحقيق قيد شد به شدت مي ترسند و از تكرار همان تجربه تلخ در ابعاد وسيع تر هراسانند. اكنون درسهاي جنگ 2006 بر سر مقامات اسرائيل سايه افكنده است.
در ادامه اين گزارش آمده است: مقامات نظامي اسرائيل شامل بني گانتز رئيس ستاد مشترك ارتش، امير ايشل فرمانده نيروي هوايي، آويو كوخاوي فرماندهي اطلاعات نظامي و ديگر افسران ستاد مشترك ارتش، تامير پاردو رئيس موساد، يورام كوهن رئيس شاباك و اغلب اعضاي كميته 8 نفره تصميم گيري درباره مسائل استراتژيك با اقدام نظامي عليه ايران مخالف هستند. زيرا اكثر اين مقامات در زمان وقوع جنگ عليه لبنان با انجام اين جنگ موافقت داشتند و سپس از تصميمي كه گرفته بودند پشيمان شدند.
همزمان با اين خبر، انتشار اسامي 100 خلبان نيروي هوائي ارتش اشغالگر قدس از سوي يك گروه حامي ملت فلسطين بنام گروه «گرامي داشت عماد مغنيه» نگراني هاي تازه اي براي مقامات رژيم صهيونيستي بوجود آورده است.
به گزارش خبرگزاري قدس به نقل از پايگاه خبري فلسطين اليوم، مقامات رژيم صهيونيستي انتشار اطلاعات خلبانان ياد شده را تهديدي جدي براي امنيت آنها دانستند. از نظاميان عالي رتبه كه مشخصات آنها در اين ليستها منتشر شده است مي توان به ژنرال رونين سمخي، فرمانده پايگاه هوائي فاتيم در النقب، سرهنگ دان تورتان فرمانده پايگاه هوائي منطقه حتصور و نيز سرهنگ تومر بار فرمانده نيروي هوائي منطقه تل نوف اشاره كرد. اين اولين بار نيست كه حملات سايبري از سوي گروه هاي مختلف توانسته است با نفوذ در مراكز امنيتي و حساس رژيم اشغالگر قدس اطلاعات مهمي در خصوص اين رژيم انتشار دهند. روز پنجشنبه هم گروهي از هكرهاي لبناني با هك چندين وب سايت رسمي اطلاعات تعداد زيادي از كاربران اسرائيلي را منتشر كردند.
زمزمه لغو يك انتصاب مسئله دار
روزنامه ايران از بركناري اكبر تركان خبر داد.
اين روزنامه در ستون حاشيه هاي خود نوشت: اكبر تركان از مديران نزديك به كارگزاران سازندگي كه اخيرا از سوي غلامرضا شافعي (مديرعامل كارگزاراني سازمان ايدرو) به عنوان رئيس هيات مديره شركت مديريت طرح هاي صنعتي ايران منصوب شده بود، با دستور مستقيم رئيس جمهور بركنار خواهد شد. منابع آگاه از تاكيد و دستور مستقيم رئيس جمهور به بركناري اين چهره كارگزاراني خبر مي دهند.
اين خبر هنوز از سوي منابع رسمي تاييد نشده است.
انتصاب برخي افراد نزديك به احزاب تندرو در وزارتخانه هاي صنعت و بهداشت و... موجي از اعتراض ها را در محافل رسانه اي و سياسي برانگيخته است.
مجمع روحانيون از چه چيز تنازل مي كند؟!
رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون مي گويد: اگر لازم باشد ما بايد از برخي خواسته هايمان صرف نظر كنيم.
سيدمحمد خاتمي در ديدار چند تن از روزنامه نگاران زنجيره اي گفته است: ما بايد جمهوري اسلامي را به گونه اي بفهميم و ترويج كنيم و براي استقرارش تلاش كنيم كه نه تنها با دو پايه اصلي انقلاب يعني آزادي و استقلال سازگار باشد بلكه بر آن مبتني باشد.
وي درباره اظهارات يكي از حاضران اظهار داشت: گفته شد كه بايد به توده هاي مردم توجه كرد. من هم قبول دارم كه هر چند بخش نخبه و اليت جامعه مهم است، ولي غفلت از زندگي، احساسات و نيازهاي توده مردم هم غلط است. توجه به آن ها و تلاش براي حل آن ها لازم است. ممكن است كساني داراي آرمان هاي بلند سياسي باشند كه در جاي خود محترم است ولي رسيدگي به وضع مردم و جلوگيري از خطراتي كه كشور و ميهن را از جمله از بيرون تهديد مي كند نبايد مورد غفلت باشد. اگر گراني و تورم هست، اگر توليد لطمه خورده است، اگر اميد به آينده كم رنگ تر شده است، پرداختن به اين امور در كنار مسائل سياسي و رسيدن به راه حل هايي كه هم وضع كشور بهتر شود و هم وضع مردم و مديريت جامعه بهبود يابد و از امكانات به نفع مردم و حل تنگناها و مشكلات روزمره آنان بهره برداري شود نيز لازم است.
خاتمي با ادعاي اينكه وضع خوب نيست، گفت: البته منظور من مچ گيري نيست، بلكه كمك كردن براي حل مشكلات كشور و مردم است. خوب اگر لازم باشد ما بايد از برخي خواسته هايمان صرف نظر كنيم و اولويت ها را آن گونه در نظر بگيريم كه در مسير رفع مشكلات مردم و رفع خطرات خارجي و بهبود مديريت جامعه باشد. حاكميت هم بايد از سرمايه هاي ارزنده اي كه هدر مي رود استفاده كند و به هر حال طرفين بايد به سوي فضاي باز و سالم بروند.
اظهارات اين عضو مجمع روحانيون، در ادامه مقدمه چيني چند ماه گذشته براي دور زدن ادعاي تقلب در انتخابات و بازگشت محترمانه و بدون هزينه به عرصه سياست ارزيابي مي شود. خاتمي اين اقدام را با شركت مخفيانه در انتخابات مجلس نهم (12 اسفند در روستاي وادان دماوند) كليد زد و با اعتراض گسترده محافل اپوزيسيون و افراطيوني مواجه شد كه قائل به تحريم انتخابات بودند.
اقدام جريان متبوع خاتمي براي خروج از بن بست خودساخته در حالي است كه وي براي چندمين بار از تعبير «اگر لازم باشد بايد كوتاه بياييم» استفاده مي كند اما دقيقا توضيح نمي دهد كه قرار است از چه چيزي تنازل كنند و كوتاه بيايند؟ در مقابل، مردم و نظام به درستي توقع دارند جريان آلوده به فتنه و آشوبگري 3سال پيش، به جرم بزرگ خود و خيانت به كشور اعتراف كرده و عذر تقصير بياورند نه اينكه در جايگاه ورشكسته ها، ژست ايثار و مصلحت انديشي(؟!) براي كشور را بگيرند. آنها به طور مشخص بايد روشن كنند آيا ادعاي تقلب را دروغ مي دانند كه در آن صورت بايد رسما به خاطر تمام عواقب آن دروغ بزرگ عذرخواهي و ابراز ندامت كنند و اگر همچنان مدعي تقلب هستند پس چرا باز هم مي خواهند به فضاي انتخابات برگردند؛ براي مقدمه چيني آشوبگري دوباره به نيابت از آمريكا واسرائيل؟!
از سوي ديگر جاي سوال است كه جريان متبوع خاتمي با «جمهوري اسلامي» و «استقلال» كشور چه معامله اي كردند؟ آيا شعار منافقانه و ضداسلامي «جمهوري ايراني» از بساط حاميان آشوب طلب آنها بلند نشد و اگر شد پس چه داعيه جمهوري اسلامي دارند؟ آيا رفتار منافقانه و ساختارشكنانه آنها باعث گستاخ شدن بيگانگان و دشمنان و تهديد حريم استقلال كشور نشد و آيا طيف هاي اصلي فعال در فتنه سبز بارها خواستار فشار بيگانگان به جمهوري اسلامي براي غواصي سياسي اين طيف ها در داخل نشد؟!
درباره مدعاي آزادي نيز روشن است كه اين واژه، كلمه كشداري است و به هر نحو مي توان آن را تأويل و تفسير و حتي تحريف كرد چنان كه آشوب طلبان به خود اجازه دادند آزادي و حق انتخاب اكثريت ملت ايران را نقض كنند. به عبارت ديگر مدعاي آزادي را بايد با نظم مستقر و دموكراتيك و قانوني جمهوري اسلامي سنجيد و به چارچوب هاي حقوقي تن داد. آيا مي توان نام آشوب طلبي، ساختارشكني، مسجدسوزي، حمله به مقدسات اسلامي (از جمله در روز عاشورا) و ايجاد اغتشاش به نيابت از آمريكا و رژيم صهيونيستي و آل سعود را آزادي نهاد و در پناه آن مسجد ضرار درست كرد؟! چرا آقاي خاتمي آن قدر كه تظاهر به نگراني براي بازداشت شدگان مي كند- و البته به وقتش آماده است از شروط خود درباره آنها بگذرد- حاضر نيست نسبت به فجايع بزرگي كه همين شبكه سازمان يافته معارضه با جمهوري اسلامي ايجاد كردند، موضع بگيرد؟!