به گزارش مشرق، در فصل‌نامه مطالعات راهبردی ناجا مقاله‌ای با عنوان «تطبیق برنامه‌های تد با اسناد راهبردی امنیت ملی آمریکا» به قلم عباسعلی منزلی درج شده است. نویسنده در این مقاله کوشیده است کنفرانس تد را زیر سؤال ببرد و ثابت کند که لزوماً با اهداف راهبردی امنیت ملی آمریکا انطباق دارد. در پی درج این مقاله، رضا غیابی کارشناس پدیده‌های نوظهور اقتصادی و برگزارکننده کنفرانس تداکس‌تهران، در جوابیه‌ای به آن واکنش نشان داد. غیابی در این یادداشت نوشته است:

در یک نگاه

پاسخ گفتن به شبه علم آن را بیشتر علمی می‌کند. اما با توجه به آگاهی کامل نسبت به موضوعاتی که در این مقاله آمده است وظیفه خود می‌بینم در چند سطر نقدی بر مقاله‌ای که از آن نام برده شده ببرم. چرا که اگر مؤمنی دیگر مؤمنان را در آستانه‌ی خطر بزرگی ببیند، وظیفه‌ی آگاه‌سازی دارد.

خوب است که دغدغه‌مندان امنیت از روش‌های علمی برای پیشبرد کارهای خود بهره‌گیرند. اما نفوذ لزوماً از خارج کشور به داخل آن نیست. گاهی نفوذ درست در میان همین نوشته‌های به ظاهر «علمی-تحلیلی» خود را نشان می‌دهد. جایی که شخص با لباس یک مقاله به ظاهر علمی حرفه‌های نخ‌نما شده‌ی کلی و نادرست را سر هم کرده و یکی راست، یکی دروغ به هم می‌بافد تا جایی که منظور نظرش که زیر سلطه درآوردن یک جریان مردمی و ناامید کردن جوانان ایرانی‌ست را محقق کند. لذا جا دارد پیش از بررسی نفوذ کنفرانس‌ها و همایش‌هایی که در آنها صدها نخبه ایرانی به احترام مقابل تصویر رهبری می‌ایستند، نفوذ این افکار در کالبد جان باخته‌ی علم بررسی شود تا جلوی کارشناس نمایان دغذغه‌مند گرفته شود.

مقاله در کل نه علمی‌ست و نه تحلیل آنچنانی به دست می‌دهد. به عنوان مثال نویسنده به کرات در آن از کلماتی با بار منفی استفاده کرده که از دانشمندان اهل تحلیل به دور است. محقق کارش رسیدن به حاق واقع موضوع است. حال چطور ممکن است محققی در میان متنش از عبارات سراسر جهت دار استفاده کند و توقع داشته باشد که بی‌طرفی او (که شرط اول تحقیق است) بر مخاطب آگاه اثبات گردد؟ فقط در چند صفحه اول تحقیق می‌بینیم که چطور نویسنده با کارگزاری ناشیانه‌ی عباراتی چون کشورهای هدف (به جای کشورهای جهان)، برنامه‌های به اصطلاح علمی تد (به جای برنامه‌های تد)، نظریه پردازی (به جای طراحی)، زیر نظر تد (به جای تحت لیسانس برند تد)، پوشش مالی (به جای جریان‌های درآمدی) و غیره، دست و پا می‌زند تا نظریه خود را اثبات کند. این کار، سطح تحقیق را در حد یک یادداشت زرد پایین می‌آورد و جا دارد بررسی شود که چطور نهاد معتبری چون «فصل‌نامه مطالعات راهبردی ناجا» حاضر به چاپ چنین چیزی شده است؟

و اما فرضیات دروغین تحقیق

یکی از شایع‌ترین تکنیک‌های سفسطه، پوشاندن یک دروغ در میان چند حقیقت و سپس نتیجه‌گیری از کل این ملغمه است. طبیعی‌ست که وقتی مخاطب با چند عبارت درست مواجه می‌شود به نویسنده و متن اعتماد می‌کند و سپس دروغ به خوردش می‌رود.

مثلاً در قسمت مقدمه مقاله چندین پاراگراف از متن‌هایی که در گوگل به راحتی پیدا می‌شوند در مورد تد نوسته شده تا اعتماد مخاطب جلب شود و همه رفرنس دارند، تا آنجا که در یک پاراگراف (صقحه ۱۵۰ پاراگراف دوم) بدون ذکر هیچ منبعی دو ضربه زده شده است:‌

  • «یکی از شرایط شرکت در جلسات حضوری تد، ارائه رزومه به برگزارکنندگان است.» این گزاره خلاف واقع است چرا که برگزارکنندگان تداکس مختار هستند که رزومه دریافت کنند و یا مانند بلیت سینمایی به هر کس بیلت بفروشند و اجباری در دریافت رزومه ندارند. ضمن اینکه رزومه آخرین سطح اطلاعات حرفه‌ای‌ست و بسیاری از تداکس‌ها هستند که فقط با دریافت عنوان شغلی شخص (که روی کارت گردنی آنها نوشته می‌شود) بسنده می‌کنند.
  • «وجود مشاورانی که دارای مدرک رسمی از سازمان تد هستند و به تدایکس‌ها مشاوره میدهند و مجوز حضور در تمام تدها با دریافت تد کارت، نشانگر تداوم ارتباط برگزارکنندگان تدایکسها با تد آمریکا است.» چنین مشاورانی اصلاً وجود ندارند و این نیز یک عبارت دروغین است. تداکس‌ها می‌توانند بدون حضور نماینده از طرف تد، یا مشاوره با تد برگزار شوند.
  • نکته جالب دیگر در همین صفحه (۱۵۰) این است که نگارنده اولین تد و اولین تداکس را در ایران از هم جدا دانسته و این خود نشاندهنده عدم اشراف خداقلی به موضوع است. تد در هیج‌جای دنیا به جز جایی که خود سازمان تد برگزارکننده باشد برگزار نمی‌شود، حال آنکه تداکس‌تهران که اولین تداکس ایران بود توسط یک گروه داوطلب ایرانی که هیچ‌یک کارمند تد نبودند و با اخذ لایسنس از تد (به جهت برندینگ) برگزار شد.
  • همچنین در چکیده آمده است که «دریافت اطلاعات از تدایکس‌ها در دنیا و انتقال اطلاعات افراد شرکت‌کننده به سازمان تد در آمریکا» از شرایط برگزاری این رویدادهاست. بدیهی‌ست که این دروغ است. تداکس‌ها مکانیزمی برای مخابره چنین اطلاعاتی ندارند و برگزارکننده این رویداد مثل هر رویداد دیگری مختار است که آن‌ها را برای کسی ارسال کند یا خیر. یعنی نه اجباری به تجمیع دارد و نه ارسال برای غیر.

لولوسازی! از یک ابزار

بدیهی‌ست که هر ابزاری در دست دشمن بیوفتد، می‌تواند از آن ابزار بر علیه منافع ملی استفاده کند. اما پرسش اینجاست که آیا جمهوری اسلامی ایران توان مدیریت و به کارگیری هیچ ابزاری که از خارج از کشور وارد می‌شود را ندارد؟ اگر اینطور است، لازم است صدا و سیمای جمهوری اسلامی که با تجهیزات ساخت کشورهای دیگر امواج خود را مخابره می‌کند مؤاخده گردد! یا اپراتورهای موبایل که با فناوری‌های جهانی و برندهای خارجی کار می‌کنند، باید پاسخگو باشند که چطور با ابزار خارجی می‌توانند محتوای ملی را گسترش دهند؟

در مورد تداکس هم همین موضوع صادق است. تداکس یک ابزار با برد بین‌المللی‌ست که در دستان جوانان آگاه کشور می‌تواند تیری بر قلب تاریک دشمن باشد. اینکه نویسنده در صفحه ۱۵۱ «شبکه‌سازی در داخل و خارج از کشور» را به نفع دشمن دانسته است، نشاندهنده ضعف نهادینه شده در نگاه نخ‌نمایی دارد که فکر می‌کند هر شبکه‌ای که ساخته شود بر علیه کشور متحد می‌گردد. حال باید پرسید که چه اشکالی دارد شبکه‌ای از جوانان نخبه، متعهد و مؤمن در کنار یکدیگر بیایند تا اهداف ملی کشور را تأمین کنند؟ شبکه‌سازی در بین نخبگان کشور موجب دلگرمی و امید آنان می‌شود و در سطحی‌ترین حالت از خروج آنان جلوگیری می‌کند.

در ادامه نویسنده با استناد به یکی از سخنان رهبری تأکید می‌کند که دشمن کنفرانس برگزار می‌کند و «افراد امنیتی را اینجا(ایران) میفرستند»، اما ربط آن را به نوع کنفرانس تداکس نمی‌گوید که برگزارکننده‌ و سخنرانان آن می‌توانند بررسی شوند و تماماً بومی باشند.

اساساً در یک رویداد با کنترل عواملی چون سخنرانان (محتوا)، شرکت‌کننده‌ها و برگزارکننده‌ها، هنچنین داده‌های هریک از این‌ها می‌تواند رویداد را کنترل کرد و از آن ابزاری بومی و مفید برای کشور و یا ابزاری برای نفوذ در اکوسیتسمی دیگر ساخت. برنامه تداکس دست برگزارکننده‌ها را در تمام این موارد باز گذاشته‌اند و در نتیجه اقدامی فعال در این حوزه ندارند.

همچنین اینکه دو موضوع کلی را با یکدیگر تطبیق دهیم و نام آن را کشف بگذاریم (مانند کاری که در یافته‌های تحقیق شده است)، کاری دور از شأن مخاطب آگاه است چرا که اگر در اینجا سیاست‌ها و اهداف تداکس را با سیاست‌های آمریکا تطبیق داده‌اند، با یک جستجوی کوچک می‌شود همان سیاست‌ها (راهبردهای تداکس) را با فرمایشات رهبری در مورد نخبگان نیز تطبیق داد و از آن بهره برد.

در آخر باید گفت، مقاله ارزش آنچنانی برای نقد بیشتر ندارد و همین نقد کوچک (که می‌توانست ده‌ها صفحه باشد) مبین جهت‌دار بودن و غیر علمی بودن آن است.

لذا پیشنهاد می‌شود محققان واقعی به تحقیق در زمینه «استفاده از ابزارهای روز دنیا برای پیشبرد اهداف انقلاب» تشویق شوند که در این صورت اولاً با زبان جوانان خلاق و نخبگان با خود آنها سخن گفته باشیم و ثانیاً جلوی جریان‌های منحط که دور هر پدیده‌ی نوظهور خط قرمز بطلان می‌کند را گرفته باشیم.

برچسب‌ها

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس