به گزارش وبلاگستان مشرق، مريم حبيبي و عليرضا جلولي در تازه ترين مطلب وبلاگ «آسموني تا بينهايت» که گفتگويي با برنا است توضيحاتي درمورد ساده زيستي شان داده ند که خواندني است.اين مطلب فقط براي کسانيست که از عدم معرفي ما از خودمان گلايه نمودند. رزومه مختصري است که مفيد هم مي تواند باشد. در ادامه ضمن تبريک به مناسبت سالروز مبارک ترين و بزرگترين پيوند زناشويي هستي، براي تمامي جوانان عزيزمان آرزوي خوشبختي و موفقيت روزافزون داريم...
مريم حبيبي، فارغ التحصيل کارشناسي رشته ادبيات عرب از دانشگاه دولتي اراک، عليرضا جلولي کارشناس ارشد مهندسي شيمي 27 ساله و 26 ساله هستند. هر دو در دوره ليسانس در يک دانشگاه مشغول تحصيل بوده اند. اين هم دانشگاهي بودن به عقد در سال 86 و ازدواج در سال 87 رسيد و آنها بعد از جشن مختصري که گرفتند از طرف نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري راهي سفر زيارتي مشهد مقدس شدند.
از مراسم ازدواج‌تان مي گوييد؟
مريم: مختصر بود.
عليرضا: بعد از مراسم خانوادگي خودمان به سفر زيارتي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري رفتيم.
مهريه را چقدر تعيين کرديد؟
عليرضا: (مي خندند و به همسرش اشاره مي کند) مهريه شان بالاست!
مريم: (خطاب به عليرضا) اعتراف کنيد که مهريه بالا را به پاي من ننويسند، عليرضا معتقد است ميزان مهريه را مرد تعيين مي کند.
عليرضا: مِهر در واقع نشان مِهر مرد است و مرد بايد تقبل کند که چه اندازه حاضر است به همسرش بها بدهد.
مريم: معتقدم زن خودش نمي تواند مهرش را تعيين کند، چون روي خودش قيمت گذاري مي کند و مرد به هر نسبتي که به همسرش علاقه دارد، ميزان مهر را در نظر مي گيرد، وقتي شخصي خودش مي گويد توان اين کار را دارد، من نمي توانم بگويم کمتر از اين در نظر بگير!
ساده زيستي را چطور در زندگي پياده کرديد؟
عليرضا: اول زندگي سعي کرديم از تمام خرج هاي اضافي دست برداريم، ماشين عروس را خودمان آرايش کرديم. تلويزيون نخريديم، چون هزينه مي برد و جاگير بود. خرج آرايشگاه عروس نکرديم و يک دهم بقيه پول آرايشگاه داديم. با موبايل و دوربين هاي خانگي از مراسم مان فيلم برداري کرديم. سه هزار و پانصد تومان بابت آينه و شمعدان داديم. کارت عروسي مان را خودمان طراحي کرديم و خيلي ها هنوز کارت ما را به يادگاري نگاه داشته اند.
تا به حال پيش آمده به مشکلي اساسي در زندگي برخورد کنيد؟
هر دو شبانه روزي فعاليت مي کنيم. شش صبح از خانه مي زنيم بيرون و بعد از اذان مغرب به خانه مي رسيم. هيچ وقت هيچ جايي گير نکرديم. حتي وقتي شاغل نبوديم، هيچ وقت کارمان گير پول نيفتاد. البته من حالا هم شاغل نيستم، اما همسرم شاغل است.
خانه‌تان چند متر است؟
45 متر.
هيچ وقت به اين فکر کردي که مهريه عندالمطالبه ات را بگيري؟
بله. عليرضا گفت در پانزده سال اول زندگي مي توانم اين پول را بپردازم و خواهم پرداخت. گرچه من بارها گفتم نمي خواهم دِيني بر گردنت باشد. حالا دو سال گذشته (با خنده رو به همسرش مي گويد 13 سال ديگر فرصت داري!)
حتما شنيده اي ،مي گويند يک شب هزار شب نمي شود، شب عروسي و مراسم‌اش هم يکبار اتفاق مي افتد و ديگر تکرار نمي شود، امکان دارد روزي حسرت نداشتن مراسم آنچناني را بخوري؟
اتفاقاً چون يک شب است و خيلي ها تحت تأثير اطرافيان خرج هاي آنچناني مي کنند و بعد در آن مي مانند، مايه حسرت مي شود. اين يک شب حتي اگر ده شب باشد، به هر حال مي گذرد و تمام مي شود. هرکس براي خودش آرماني تعريف کرده و من به شخصه آرمانم در زندگي پيدا کردن نيمه گمشده ام بود، تا در کنار هم نواقص را رفع کنيم و به فضايلمان اضافه کنيم، وقتي اين آرمان را داشته باشي، يک سري الگوها را هم بايد رعايت کني. تنها به اندازه نياز به اين دنيا اکتفا کردن بدون شک پشيماني ايجاد نخواهد کرد.
از سفر زيارتي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري مي گوييد؟ اين سفر به چه کساني تعلق مي گيرد؟
مريم: چون سال هاي گذشته خرج هايي مي شد که لازم و ضروري نبود، طرح مراسم ازدواج را به سفر متبرک مشهد مقدس تبديل کردند. سفر دو روزه اي است، براي کساني که مي خواهند با اين سفر زندگيشان را شروع کنند. کساني که يکسال بيشتر از عقدشان نگذشته باشد و تاريخ عقدشان در آن بازه زماني که آنها تعريف کرده اند باشد ،مي توانند به اين سفر بروند؛ سفر دو روزه اي که با رفت و برگشت، چهار روز مي شود. البته آموزش ها، مشاوره ها و کلاس هايي هم در طول سفر در محل اقامت هست.
با مهريه 14 سکه موافقيد؟
مريم: به عقيده ام در اسلام، مهريه سنگين مذموم است، چون مرد زير دِين قرار مي گيرد و نبايد اين ملاک را گذاشت که هرکس مهريه اش بالاتر است، حتما جايگاه بالاتري دارد. مهريه به عنوان پشتوانه زن است، اما وقتي مشکلي در زندگي اش پيش بيايد، اگر دنيا را هم به او بدهي ديگر نمي تواني او را از نظر روحي حمايت کني.
اگر همسرت نتوانست مهريه را پرداخت کند چه مي کني؟
مريم : مي بخشم
