مشرق- بررسي روند عملكرد غربي ها در قبال موضوع هسته اي نيز از اين واقعيت پرده بر مي دارد كه غربي ها تمايلي به حل موضوع هسته اي ايران ندارد و براي همين همواره شاهد تبليغات يك سويه و منفي اين رسانه در مواجهه با موضوع هسته اي هستيم.
معمولا تغيير سياست غربي ها در مسائل مختلف را مي توان در رويكرد رسانهاي و تبليغي آنان مشاهده كرد اما در اين خصوص آنان با ادامه روند غير دوستانه خود بر اين تصورند كه تحريم هاي وضع شده كارساز خواهد بود ولي توجه اي به ايستادگي ملت ايران ندارند.
در علم رسانه مبحثي وجود دارد به نام framing و مقصود از آن چارچوبي است كه رسانه ها در آن چارچوب موضوعات مورد نظر خود را پوشش مي دهند. به عنوان مثال در موضوع هسته اي ايران، يكي از فريم هايي كه رسانه هاي غربي آن را دنبال مي كنند، اين است كه دولت ايران چون يك دولت اسلامي است، بنابراين قابل اعتماد نيست.
يعني اگر ايران اعلام كند كه به دنبال استفاده هاي صلح آميز از انرژي هسته اي است و يا وقتي رهبر معظم انقلاب فتواي حرام بودن سلاح هسته اي را مطرح مي فرمايند، رسانه هاي غربي تلاش مي كنند اين سخنان را غير قابل اعتماد جلوه دهند.
در فريم ديگر آنها تلاش مي كنند بگويند ايران به دنبال توليد سلاح اتمي است. همچنين رسانه هاي غربي در سطح افكار عمومي اينطور وانمود كرده اند كه دولت ايران منتخب مردم ايران نيست و بر اين اساس تلاش دارند تا به خواننده اينگونه القا كنند كه مردم ايران با اين اقدامات مخالف هستند و موضوع هسته اي تنها خواست بخشي از حاكميت ايران است.
از سوي ديگر تلاش دارند جمهوري اسلامي را در كنار دولت ها و گروههاي تروريستي منطقه تعريف كنند و با قرار دادن اين فريم ها در كنار هم تصوير مخدوشي در ذهن مخاطب از فعاليت هاي هسته اي ايران ايجاد مي كنند.
البته رسانه هاي غربي در جريان پوشش خبري خود معمولا يك يا دو جمله هم از طرف مقابل هم مي آورند اما در متن خبر آنقدر موضع خودشان را تكرار ميكنند كه عملا آن يك يا دو جمله كاركرد خود را از دست مي دهد و خواننده اين اظهارات مخالف با روح خبر را باور نمي كند.
با اين وجود ايران با اتخاذ تدابيري مي تواند تبليغات غيرواقعي غربي ها را خنثي كند و در اين جهت در درجه اول مسئولان ما بايد به اين باور برسند كه افكار عمومي مردمي كشورهاي مختلف و از جمله كشورهاي دشمن ما داراي اهميت است و بعد از آن بدانند كه همانگونه كه اسرائيل بر اين افكار عمومي تاثيرگذار است، جمهوري اسلامي نيز به قدر خود مي تواند تاثيرگذار باشد. اين تاثيرگذاري هم از طريق رسانه ها و ارتباط با نخبگان امكان پذير است.
اما علت اينكه چرا رسانه هاي ايران از تاثيرگذاري لازم برخوردار نيستند؛ بايد گفت كه رسانه هاي ما يك مقداري شعاري با موضوع هسته اي برخورد مي كنند كه البته اين روش هم به جاي خود خوب است و طرح آن در يك حد منطقي براي بخشي از جامعه مفيد است اما در كنار آن بايد براي مخاطبين ديگر كه به توجيحات بيشتري نياز دارند هم مطالبي توليد و منتشر شود.
چه اشكالي دارد در داخل نيز با برنامه و سياست همان مدل framing را در جهت اهداف خودمان پياده كنيم. ضمن اينكه الان مردم منابع دريافت خبرشان محدود به رسانه هاي داخلي نيست و لازم است به شبهاتي كه اين رسانه ها مطرح مي كنند نيز پاسخ منطقي و درست داده شود.
درحال حاضر اين پاسخ ها از طرف جمهوري اسلامي وجود دارد اما نحوه ارائه لخت و شعاري آن به گونه اي است كه مخاطب آن را پس مي زند. ضمن اينكه متاسفانه رسانه هاي ما با اينكه بعضا عنوان بين المللي را نيز يدك مي كشند اما چندان توجهي به كاركرد هاي خارجي خود ندارند.