مامون که امام رضا علیه السلام را شهید کرد زمین نخورد. تا سالها با قدرت و شوکت خلافت و سلطنت کرد. فقط زمانی قبر امام رضا علیه السلام را حفر می کردند آبی از آن جوشید و یک ماهی در آن ظاهر شد. صبر کردند تا آب فرو رفت و ماهی را هم با خود فرو برد و بعد جسد مطهر آن حضرت علیه السلام را دفن کردند. سالها بعد که مامون برای جنگ با روم رفته بود در راه به چشمه آبی رسید و دستور توقف داد. در آن لحظه ماهی زیبایی را در آب دید و دستور داد آن را برایش صید کنند. سربازان ماهی را صید کرده و آوردند به مامون نشان دادند. ماهی تکان خورد و آب بر سر و صورت مامون پاشید. بلافاصله مامون شدت احساس سرما کرد. هر چه لباس گرم به او پوشاندند و هر چه آتش اطرافش روشن کردند اثری نکرد. آنقدر دچار سرما شد که از خوردن آن ماهی هم صرفنظر کرد. ساعتی بعد که در حال یخ زدن بود گفت خدا به کسی که عمر و حکومتش رو به پایان است رحم کن. چند دقیقه بعد هم روانه جهنم شد.

باید تا میتونیم فیلمهای بسیار باکیفیتی ضد فیلم نحس عنکبوت بسازیم. سازندگان فیلمها خودشون تار عنکبوت خواهند بود... منم چند ماه پیش رفته بودم حرم افا امام رضا برا مسافرت و امسال میخواستیم بریم شمال اما وقتی با فیلم به مقام اماممون توهین کردند همین روزها دوباره میریم زیارت، و میگیم اقا ماها عاشق شما هستیم فقط زودتر دشمنان خدا رو زمین بزنید و یاری کنید چون ظالمین دست از کشتار مردم و دسیسه بر نمیدارند...

شبيه گل هست كه مركزش حرمه قربان اقايي و كرم ات دنيا همه بستند در را به روي من من ماندم و رضا و لطف و مرحمتش بگذار صحراي صدر باقي بماند تا معلوم شود احترام سرف ساختمان نيست گل نيلوفري است صحن رضا مي كند جلب عطرش خلق را رضا فاطمه اردبيل

نماي چراغاني حرم امام رضا را از بالا به شكل گل نيلوفر ابي دربياوريد بجاي نرده زدن و ..

طراحي گل اينترنت سرچ كنيد شبيه طرح مشهده فاطمه اردبيل صحراي صدر پارك نشود خورشيد است رضا و خلق معصومه اند جانم فداي خواهر عزيز معصومه ات اين شعر تقديم به دوست خوبم معصومه ام معصومه شعباني عزيز

سلام بر جناب رفیعی عزیز

كل موجودات عاشق امام اند شتر و ... هم اين بارگه شناسند ،،، اين فضيلته و هر حرف چرند بگه چرته قلب امام پر از علم و عشق به خالقه و اين مهمه ،،،پس از خروج پیامبر به سمت مدینه و اختفای ایشان در غاز ثور به فرمان خداوند متعال عنکبوتی بر در غار منزل کرده و تار تنیده بود و کبکهائی در آنجا تخم گذاشته بودند بترتیبی که هر کس این صحنه را می دید یقین می کرد سالها کسی از این شکاف عبور نکرده