به گزارش مشرق ، فرمایشات مقام معظم رهبری طی سالهای گذشته کانون توجهات را به سمت مسائل اقتصادی سوق داده است. این در حالی است که در چند سال اخیر بیشترین توطئهها و فشارهای نظام بینالملل به رهبری آمریکا علیه ما در بُعد اقتصادی بوده است. پیامدهای سوء اقتصادیِ تحریمهای اقتصادی، از جمله در رابطه با بانکها، کالاها و نفت، ما را بر آن داشته است تا به دنبال این باشیم که بسیاری از کالاهای تحریمی را در داخل تولید کنیم، اما متأسفانه در سالیان گذشته آن طور که باید از صنعت حمایت نشده است.
هر زمانی که غربیها به ما چراغ سبز نشان دادهاند، دولتها بحث خودکفایی را جدی نگرفتهاند و نظریهپردازهای دولتی اعلام کردهاند خودکفایی یعنی اینکه تمامی کالاها، از سادهترین تا پیچیدهترین آنها، را خودمان اختراع کنیم؛ در حالی که همه میدانند خودکفایی به این معنا نیست.
از سویی دیگر، برخی میگفتند خودکفایی یعنی اینکه روابطمان را با دنیای خارج قطع کنیم و نیازهای داخلی را تنها خودمان تأمین کنیم. برخی نیز سعی کردهاند با تعابیری سخیف خودکفایی و مباحث مرتبط با بومیسازی علم را با تمسخر و استهزاء در جامعه منفی جلوه دهند. متأسفانه این مباحث جا افتاده و بارها در مجلات مختلف عنوان شده است.
باید اذعان کرد با همین منطق نیز در دولتهای گذشته نسبت به ساخت پالایشگاهها غفلتهای بسیار زیادی صورت میگرفت و دائماً این دلیل بیان میشد که ساخت پالایشگاه صرفهی اقتصادی ندارد. طراحان چنین تفکری معتقدند که واردات بنزین و گازوئیل منفعت بیشتری نسبت به ساخت پالایشگاه و تولید داخلی دارد. این افراد فقط بر مبنای محاسبات اقتصادی تحلیل میکردند و شرایط اقتصادی، سیاسی، علمی و واقعی جامعه را نمیدیدند.
متأسفانه آنها نظام بینالملل را نادیده گرفتند و تصورشان این بود که همهی آنها دوستان ما هستند و هر چه بخواهیم در اختیار ما قرار میدهند. لذا به جرئت میتوان ادعا کرد بسیاری از این افراد یا نخواستند واقعیت را ببینند یا خیلی خوشبین بودند. عملاً نظام جهانی در این چند سال اخیر نشان داد که دشمنیاش با جامعهی ایران خیلی اساسیتر از این حرفهاست؛ یعنی اگر بتواند به نوعی سر ما را زیر آب کند، این کار را بدون هیچ وقفهای انجام خواهد داد.
از همان سالها بود که مقام معظم رهبری مباحث مربوط به تولید ملی و مبتنی بر علم، تولید علم و بومیسازی علوم و تکنولوژی را به صورت جدی مطرح کردند. ایشان به طور جدی بر بحث تولید علم متمرکز شدند و بعد از تولید علم به این موضوع پرداختند که چطور دانشگاه باید به صنعت وصل شود و به افزایش تولیدات داخلی کمک کند. این همان نکتهی کلیدی است که غرب نمیخواهد ما به آن ورود پیدا کنیم، چرا که به خوبی میداند اگر در تولید و صنعت علمی پیشرفت کنیم، اهرمهای فشار آنها بیاثر میشود.
همان طور که میدانید، اولین فشار جدی آنها تحریم فروش بنزین به ایران بود که اندیشمندان و صنعتگران ما توانستند با یک تغییر فاز در گام اول بخشی از کمبود را جبران کنند و بعد به سمت ساخت پالایشگاه و تکمیل ظرفیت بروند. در واقع ما برای چندمین بار فهمیدیم که اگر خودمان به این سمت حرکت نکنیم، دنیا به ما کمک نخواهد کرد.
البته این تحریمها را میتوان دور زد، کمااینکه تا امروز این کار را انجام دادهایم و آنچه نیاز داشتهایم وارد کردهایم. بنابراین در زمینهی واردات نگرانی وجود ندارد، اما قطعاً تکیه بر تولید داخلی بهتر است. متأسفانه آن طور که باید و شاید از تولید داخلی حمایت صورت نگرفته است و امسال که مقام معظم رهبری این نکته را بیان فرمودند انتظار میرود با جدیت بیشتری از تولید داخلی حمایت شود.
در بحث حمایت از سیاستهای داخلی، در مرحلهی اول، مشکل اساسی این است که سیاستهای کلان دولت پایدار نیست و به همین خاطر، تولیدکننده و سرمایهگذار داخلی به لحاظ اقتصادی احساس امنیت نمیکند. مثال مشخص آن سیاستهای ارزی نامشخص است. از سویی دیگر، رابطهی بین صنعت و دانشگاه در جامعهی ما نهادینه نشده است. این امر نیازمند نهادسازی مناسب است؛ یعنی قانون، بودجه، ساختار فیزیکی، حمایت و ضمانت میخواهد.
به منظور حمایت از تولید باید تعدادی از زیرساختها را بازسازی کنیم. اولین زیرساخت بحث فرهنگ و ذائقهی مصرفکننده است. در نظام اقتصاد بازار ذائقهی مصرفکننده نقش اصلی را دارد و کالای تولیدی باید از نظر کیفیت و طراحی به گونهای باشد که مصرفکننده تمایل داشته باشد آن را مصرف کند. البته اینکه چرا نوع جامعهی ما به سمت مصرف کالاهای غربی یا خارجی گرایش دارد قصهای طولانی و اسفبار است. ضمن اینکه عوامل دیگری نیز در بُعد فرهنگی اثرگذار هستند.
در زمینهی تولید ملی باید به طور جداگانه مشکلات را شناسایی کنیم. صنایع داخلی ما بر اساس کشش داخلی طراحی نشدهاند؛ یعنی بسیاری از کالاها فاقد مشتری هستند. نکتهی دیگر اینکه نظام اطلاعرسانی در شبکهی تولید داخلی خیلی ضعیف است، به طوری که کمتر صنعتی از وضعیت تولیدکنندگان قطعات داخلی آگاه است. این امر مستلزم شکلگیری یک بانک اطلاعاتی برای تولیدکنندگان است که همگان به آن دسترسی داشته باشند. در بحث حمایت از سیاستهای داخلی، در مرحلهی اول، مشکل اساسی این است که سیاستهای کلان دولت پایدار نیست و به همین خاطر، تولیدکننده و سرمایهگذار داخلی به لحاظ اقتصادی احساس امنیت نمیکند. مثال مشخص آن سیاستهای ارزی نامشخص است.
از سویی دیگر، رابطهی بین صنعت و دانشگاه در جامعهی ما نهادینه نشده است. مقام معظم رهبری هم در این باره اشارات فراوانی داشتهاند. البته در بخشهایی مثل نفت این همکاری شکل گرفته است، ولی در ابتدای راه هستیم و سایر بخشهای تولیدی از همکاری با متخصصان دانشگاهی بیبهرهاند. این امر نیازمند نهادسازی مناسب است؛ یعنی قانون، بودجه، ساختار فیزیکی، حمایت و ضمانت میخواهد. در این خصوص، چه در بُعد قانوننویسی و چه در بُعد اجرا، با ضعفهای بسیاری مواجه هستیم. هزینهی تأسیس آزمایشگاههای تحقیق و توسعه بسیار بالاست و هیچ نهادی به تنهایی از پس این کار برنمیآید.
این کار مستلزم همکاری گروهی دستگاههای مختلف و اختصاص بودجه از سوی دولت است. مشکل کلیدی تولید داخلی این است که ساختارهای حقوقی مناسب برای شکلگیری کارهای گروهی بزرگ بین تولیدکنندگان خردهپا و کوچک وجود ندارد. برای بهبود وضعیت موجود همه باید فعالیت کنند. مجلس، به عنوان قسمتی از این مجموعه، باید در قوانین موجود بازنگری کند. متأسفانه در هر دوره از مجلس حجم عظیمی از قوانین جدید تصویب میشوند، در حالی که به نظر میرسد مجلس باید زمانی را به پالایش قوانین موجود اختصاص دهد، چرا که بسیاری از قوانین موجود دستوپای تولیدکنندگان را بستهاند.
همچنین در زمینهی صادرات و واردات با حجم انبوهی از قوانین مواجهیم. باید این قوانین را کنار بگذاریم و سادهسازی قوانین را در دستور کار قرار دهیم. دولت باید انحصارزدایی کند تا عرصه برای بخش خصوصی باز شود. از سویی دیگر، باید صنعت و دانشگاه را به عرصهی تولید پیوند بزنیم و از همه مهمتر ارگانهای فرهنگی کشور، مثل صداوسیما، باید در این قضیه با جدیت وارد شوند. متأسفانه بخش اعظم تبلیغات ما در رسانهی ملی به کالاهای خارجی اختصاص دارد و شخصیتهای فیلمها و سریالها در خانههای آنچنانی زندگی میکنند، در حالی که هیچ شغل مشخصی ندارند یا خلافکار هستند.
در واقع هیچ گونه خط فرهنگی و فکری که در حمایت از تولید داخلی باشد در برنامههای رسانهی ملی وجود ندارد. تلویزیون این فرهنگ را به مردم منتقل میکند که وارد شدن به بخشهای تولیدی مثل مسکن به منزلهی رانتخواری و خلافکاری است، در حالی که تجارت و واردات کالا کاری آبرومند محسوب میشود. قطعاً این وضعیت از تولید داخلی حمایت نمیکند. پیامهای بازرگانی بخش عمدهی درآمدهای صداوسیما را تشکیل میدهند و نمیتوان به سادگی آنها را حذف کرد.
جالب اینجاست که بر اساس مصوبهی مجلس، صداوسیما باید بخش عمدهی درآمدهایش را خودش تأمین کند. بنابراین با توجه به اینکه تولید داخلی نداریم و کالاهای داخلی مشتری ندارند، ناخودآگاه رسانهی ملی مجبور میشود برای تأمین هزینههای خود کالای خارجی را تبلیغ کند. در واقع مجلس قانونی را تصویب میکند که غیرمستقیم باعث میشود صداوسیما در اختیار کالاهای خارجی قرار گیرد. این موضوعات زنجیروار به هم پیوستهاند و صرفاً با یک بخشنامه اصلاح نمیشوند. باید آنها را پیوسته ببینیم تا اِنشاءالله یک حرکت جدی اتفاق بیفتد.
همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، اگر نگاهی به گذشته بیندازیم، متوجه میشویم که سیاستهای غلط و تکیه به غرب و بیگانگان باعث شده است بسیاری از پروژههای کلیدی ما نیمهتمام بمانند. آزادراه تهران ـ شمال و پروژههای مختلف در منطقهی پارس جنوبی نمونهای از این موارد هستند.
تا زمانی که خودمان در زمینهی انرژی اتمی وارد عمل نشدیم، هیچ کدام از شرکتهای خارجی کاری برای ما انجام ندادند، ولی به محض اینکه عزم و خودکفایی ما را دیدند، همکاریشان را با ما افزایش دادند. نباید فراموش کنیم که غرب و شرق تفاوتی ندارند. هیچ کشوری رقیب نمیخواهد. بنابراین باید به نیروی خودمان اتکا کنیم تا در عرصهی تولید حرفی برای گفتن داشته باشیم.(*)منبع: برهان
*بیژن عبدی؛ استاد اقتصاد دانشگاه
هر زمانی که غربیها به ما چراغ سبز نشان دادهاند، دولتها بحث خودکفایی را جدی نگرفتهاند و نظریهپردازهای دولتی اعلام کردهاند خودکفایی یعنی اینکه تمامی کالاها، از سادهترین تا پیچیدهترین آنها، را خودمان اختراع کنیم؛ در حالی که همه میدانند خودکفایی به این معنا نیست.
از سویی دیگر، برخی میگفتند خودکفایی یعنی اینکه روابطمان را با دنیای خارج قطع کنیم و نیازهای داخلی را تنها خودمان تأمین کنیم. برخی نیز سعی کردهاند با تعابیری سخیف خودکفایی و مباحث مرتبط با بومیسازی علم را با تمسخر و استهزاء در جامعه منفی جلوه دهند. متأسفانه این مباحث جا افتاده و بارها در مجلات مختلف عنوان شده است.
باید اذعان کرد با همین منطق نیز در دولتهای گذشته نسبت به ساخت پالایشگاهها غفلتهای بسیار زیادی صورت میگرفت و دائماً این دلیل بیان میشد که ساخت پالایشگاه صرفهی اقتصادی ندارد. طراحان چنین تفکری معتقدند که واردات بنزین و گازوئیل منفعت بیشتری نسبت به ساخت پالایشگاه و تولید داخلی دارد. این افراد فقط بر مبنای محاسبات اقتصادی تحلیل میکردند و شرایط اقتصادی، سیاسی، علمی و واقعی جامعه را نمیدیدند.
متأسفانه آنها نظام بینالملل را نادیده گرفتند و تصورشان این بود که همهی آنها دوستان ما هستند و هر چه بخواهیم در اختیار ما قرار میدهند. لذا به جرئت میتوان ادعا کرد بسیاری از این افراد یا نخواستند واقعیت را ببینند یا خیلی خوشبین بودند. عملاً نظام جهانی در این چند سال اخیر نشان داد که دشمنیاش با جامعهی ایران خیلی اساسیتر از این حرفهاست؛ یعنی اگر بتواند به نوعی سر ما را زیر آب کند، این کار را بدون هیچ وقفهای انجام خواهد داد.
از همان سالها بود که مقام معظم رهبری مباحث مربوط به تولید ملی و مبتنی بر علم، تولید علم و بومیسازی علوم و تکنولوژی را به صورت جدی مطرح کردند. ایشان به طور جدی بر بحث تولید علم متمرکز شدند و بعد از تولید علم به این موضوع پرداختند که چطور دانشگاه باید به صنعت وصل شود و به افزایش تولیدات داخلی کمک کند. این همان نکتهی کلیدی است که غرب نمیخواهد ما به آن ورود پیدا کنیم، چرا که به خوبی میداند اگر در تولید و صنعت علمی پیشرفت کنیم، اهرمهای فشار آنها بیاثر میشود.
همان طور که میدانید، اولین فشار جدی آنها تحریم فروش بنزین به ایران بود که اندیشمندان و صنعتگران ما توانستند با یک تغییر فاز در گام اول بخشی از کمبود را جبران کنند و بعد به سمت ساخت پالایشگاه و تکمیل ظرفیت بروند. در واقع ما برای چندمین بار فهمیدیم که اگر خودمان به این سمت حرکت نکنیم، دنیا به ما کمک نخواهد کرد.
البته این تحریمها را میتوان دور زد، کمااینکه تا امروز این کار را انجام دادهایم و آنچه نیاز داشتهایم وارد کردهایم. بنابراین در زمینهی واردات نگرانی وجود ندارد، اما قطعاً تکیه بر تولید داخلی بهتر است. متأسفانه آن طور که باید و شاید از تولید داخلی حمایت صورت نگرفته است و امسال که مقام معظم رهبری این نکته را بیان فرمودند انتظار میرود با جدیت بیشتری از تولید داخلی حمایت شود.
در بحث حمایت از سیاستهای داخلی، در مرحلهی اول، مشکل اساسی این است که سیاستهای کلان دولت پایدار نیست و به همین خاطر، تولیدکننده و سرمایهگذار داخلی به لحاظ اقتصادی احساس امنیت نمیکند. مثال مشخص آن سیاستهای ارزی نامشخص است. از سویی دیگر، رابطهی بین صنعت و دانشگاه در جامعهی ما نهادینه نشده است. این امر نیازمند نهادسازی مناسب است؛ یعنی قانون، بودجه، ساختار فیزیکی، حمایت و ضمانت میخواهد.
به منظور حمایت از تولید باید تعدادی از زیرساختها را بازسازی کنیم. اولین زیرساخت بحث فرهنگ و ذائقهی مصرفکننده است. در نظام اقتصاد بازار ذائقهی مصرفکننده نقش اصلی را دارد و کالای تولیدی باید از نظر کیفیت و طراحی به گونهای باشد که مصرفکننده تمایل داشته باشد آن را مصرف کند. البته اینکه چرا نوع جامعهی ما به سمت مصرف کالاهای غربی یا خارجی گرایش دارد قصهای طولانی و اسفبار است. ضمن اینکه عوامل دیگری نیز در بُعد فرهنگی اثرگذار هستند.
در زمینهی تولید ملی باید به طور جداگانه مشکلات را شناسایی کنیم. صنایع داخلی ما بر اساس کشش داخلی طراحی نشدهاند؛ یعنی بسیاری از کالاها فاقد مشتری هستند. نکتهی دیگر اینکه نظام اطلاعرسانی در شبکهی تولید داخلی خیلی ضعیف است، به طوری که کمتر صنعتی از وضعیت تولیدکنندگان قطعات داخلی آگاه است. این امر مستلزم شکلگیری یک بانک اطلاعاتی برای تولیدکنندگان است که همگان به آن دسترسی داشته باشند. در بحث حمایت از سیاستهای داخلی، در مرحلهی اول، مشکل اساسی این است که سیاستهای کلان دولت پایدار نیست و به همین خاطر، تولیدکننده و سرمایهگذار داخلی به لحاظ اقتصادی احساس امنیت نمیکند. مثال مشخص آن سیاستهای ارزی نامشخص است.
از سویی دیگر، رابطهی بین صنعت و دانشگاه در جامعهی ما نهادینه نشده است. مقام معظم رهبری هم در این باره اشارات فراوانی داشتهاند. البته در بخشهایی مثل نفت این همکاری شکل گرفته است، ولی در ابتدای راه هستیم و سایر بخشهای تولیدی از همکاری با متخصصان دانشگاهی بیبهرهاند. این امر نیازمند نهادسازی مناسب است؛ یعنی قانون، بودجه، ساختار فیزیکی، حمایت و ضمانت میخواهد. در این خصوص، چه در بُعد قانوننویسی و چه در بُعد اجرا، با ضعفهای بسیاری مواجه هستیم. هزینهی تأسیس آزمایشگاههای تحقیق و توسعه بسیار بالاست و هیچ نهادی به تنهایی از پس این کار برنمیآید.
این کار مستلزم همکاری گروهی دستگاههای مختلف و اختصاص بودجه از سوی دولت است. مشکل کلیدی تولید داخلی این است که ساختارهای حقوقی مناسب برای شکلگیری کارهای گروهی بزرگ بین تولیدکنندگان خردهپا و کوچک وجود ندارد. برای بهبود وضعیت موجود همه باید فعالیت کنند. مجلس، به عنوان قسمتی از این مجموعه، باید در قوانین موجود بازنگری کند. متأسفانه در هر دوره از مجلس حجم عظیمی از قوانین جدید تصویب میشوند، در حالی که به نظر میرسد مجلس باید زمانی را به پالایش قوانین موجود اختصاص دهد، چرا که بسیاری از قوانین موجود دستوپای تولیدکنندگان را بستهاند.
همچنین در زمینهی صادرات و واردات با حجم انبوهی از قوانین مواجهیم. باید این قوانین را کنار بگذاریم و سادهسازی قوانین را در دستور کار قرار دهیم. دولت باید انحصارزدایی کند تا عرصه برای بخش خصوصی باز شود. از سویی دیگر، باید صنعت و دانشگاه را به عرصهی تولید پیوند بزنیم و از همه مهمتر ارگانهای فرهنگی کشور، مثل صداوسیما، باید در این قضیه با جدیت وارد شوند. متأسفانه بخش اعظم تبلیغات ما در رسانهی ملی به کالاهای خارجی اختصاص دارد و شخصیتهای فیلمها و سریالها در خانههای آنچنانی زندگی میکنند، در حالی که هیچ شغل مشخصی ندارند یا خلافکار هستند.
در واقع هیچ گونه خط فرهنگی و فکری که در حمایت از تولید داخلی باشد در برنامههای رسانهی ملی وجود ندارد. تلویزیون این فرهنگ را به مردم منتقل میکند که وارد شدن به بخشهای تولیدی مثل مسکن به منزلهی رانتخواری و خلافکاری است، در حالی که تجارت و واردات کالا کاری آبرومند محسوب میشود. قطعاً این وضعیت از تولید داخلی حمایت نمیکند. پیامهای بازرگانی بخش عمدهی درآمدهای صداوسیما را تشکیل میدهند و نمیتوان به سادگی آنها را حذف کرد.
جالب اینجاست که بر اساس مصوبهی مجلس، صداوسیما باید بخش عمدهی درآمدهایش را خودش تأمین کند. بنابراین با توجه به اینکه تولید داخلی نداریم و کالاهای داخلی مشتری ندارند، ناخودآگاه رسانهی ملی مجبور میشود برای تأمین هزینههای خود کالای خارجی را تبلیغ کند. در واقع مجلس قانونی را تصویب میکند که غیرمستقیم باعث میشود صداوسیما در اختیار کالاهای خارجی قرار گیرد. این موضوعات زنجیروار به هم پیوستهاند و صرفاً با یک بخشنامه اصلاح نمیشوند. باید آنها را پیوسته ببینیم تا اِنشاءالله یک حرکت جدی اتفاق بیفتد.
همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، اگر نگاهی به گذشته بیندازیم، متوجه میشویم که سیاستهای غلط و تکیه به غرب و بیگانگان باعث شده است بسیاری از پروژههای کلیدی ما نیمهتمام بمانند. آزادراه تهران ـ شمال و پروژههای مختلف در منطقهی پارس جنوبی نمونهای از این موارد هستند.
تا زمانی که خودمان در زمینهی انرژی اتمی وارد عمل نشدیم، هیچ کدام از شرکتهای خارجی کاری برای ما انجام ندادند، ولی به محض اینکه عزم و خودکفایی ما را دیدند، همکاریشان را با ما افزایش دادند. نباید فراموش کنیم که غرب و شرق تفاوتی ندارند. هیچ کشوری رقیب نمیخواهد. بنابراین باید به نیروی خودمان اتکا کنیم تا در عرصهی تولید حرفی برای گفتن داشته باشیم.(*)منبع: برهان
*بیژن عبدی؛ استاد اقتصاد دانشگاه