به گزارش مشرق، يكي از مسايلي كه هميشه فوتبال به ظاهر حرفهاي شده ايران را آزار ميداده و هر سال با وجود راه افتادن سر و صداهاي زياد و پرداختن موقتي مسئولان فدراسيون و البته رسانهها باز هم حل نشده ميماند، موضوع حق پخش تلويزيوني رقابتهاي ليگ برتر بوده است.
ديگر كمتر كسي است كه نداند كسب درآمد از پخش تلويزيوني بازيها، يكي از منابع اصلي باشگاههاي فوتبال در جهان براي درآمدزايي است، اما طبق قانون نانوشتهاي كه هميشه در فوتبال ايران بوده، حق پخش همانند خيلي از آيتمهاي ديگر حرفهاي شدن در ليگ ما اجرايي نشده است. در دو، سه سال گذشته البته فدراسيون تا آستانه تهديد براي گرفتن حق پخش پيش رفت و صدا و سيما را مجاب كرد كه حداقل نياز فوتبال را برآورده كند.
سال گذشته هم فدراسيون براي بازيهاي ليگ برتر حق پخش 150 ميليارد توماني درخواست كرده بود كه البته پرداخت آن از سوي صدا و سيما بيشتر شبيه به يك رويا بود. با اين حال رييس خندان فدراسيون امسال جدي تر وارد كار شد و قرارداد پخش رقابتها از تلويزيون را فسخ كرد تا به نوعي براي گرفتن حق فوتبال صدا و سيما را تهديد به اتفاقي ناگوار كند. در حال حاضر فدراسيون از صدا و سيما درخواست كرده در صورت قبول نكردن پيشنهاد 150 ميلياردي درآمد حاصل از آگهيهاي قبل و بعد از بازيهاي ليگ را به جاي حق پخش به فدراسيون بدهد كه البته صدا و سيما هنوز پاسخي به اين پيشنهاد نداده است. بدون شك پخش نشدن رقابتهاي ليگ برتر آن هم در فصلي كه همگان از بسته شدن تيمهاي قدرتمندي از سوي پرسپوليس و استقلال صحبت ميكنند و بي صبرانه منتظر آغاز ليگ هستند، اصلا براي فوتبال و مخاطبانش خوب نيست و تبديل به كابوس هواداران فوتبال خواهد شد.
ايسنا در همين رابطه نظر سه تن از مديران عامل باشگاههاي ليگ برتري را جويا شد كه هر سه نفر با قاطعيت از فدراسيون حمايت كرده و خواستار پرداخت حق پخش از سوي صدا و سيما شدند.
امير عابديني مديرعامل داماش گيلان
مگر آيتمهاي درآمدزايي در فوتبال چند بخش هستند؟ يكي از آنها بليت فروشي است، ديگري تبليغات ميداني و همچنين برندهاي روي پيراهن تيمها و يكي هم حق پخش است. متاسفانه در سطح فوتبال ايران از منبع ديگري براي درآمدزايي در فوتبال كه ترانسفر بازيكنان است، استفاده نميشود و بازيكنان به محض اين كه قراردادشان تمام شد، جذب تيمهاي ديگر ميشوند كه از اين راه هيچ پولي به باشگاه نميرسد. اگر دولت بخواهد واقع بينانه به قضيه حق پخش نگاه كند، بايد به فدراسيون كمك كند. وقتي بحث ماليات باشد كوچكترين اغماضي وجود ندارد و همه بايد ماليات خود را بدهند، اما در حالي كه صدا و سيما از ورزش منافع زيادي ميبرد، حاضر نيست در قبال آن پولي پرداخت كند. صدا و سيما مخاطبان زيادي را در برنامههاي ورزشي كه 90 تا 95 دقيقه هستند، جذب ميكند. اما به هيچ عنوان نميتواند اين تعداد مخاطب را براي سريالهاي آبكي كه خرج زيادي هم برايشان ميشود به دست بياورد. ورزش براي صدا و سيما هميشه مفيد بوده است. حتي به نظر من رقمي كه فدراسيون فوتبال براي حق پخش به صدا و سيما پيشنهاد داده بسيار پايين است، اما صدا و سيما باز هم حاضر نيست با وجود اين كه تبليغات بسيار گران قيمتي دارد اين پول را بدهد. صدا و سيما بايد بزرگواري كند و حق پخش را به فوتبال بدهد و فدراسيون هم اصلا از حق خودش كوتاه نيايد و تا لحظه آخر روي خواستهاش پافشاري كند.
منصور قنبرزاده، مديرعامل نفت تهران
هيات دولت، اساسنامه فدراسيون فوتبال را كه با اساسنامه فيفا و AFC هماهنگ است، پذيرفته و بنابراين بايد شاخصها و معيارهاي آن را هم بپذيرد. تا پايان سال جاري، حتي يك ريال هم از سوي دولت در ورزش حرفهاي خرج نخواهد شد و به همين دليل حق پخش تلويزيوني، بخش اعظمي از درآمدهاي باشگاهها را تشكيل ميدهد. در همه جاي دنيا، اعتبارات حق پخش تلويزيوني بايد به باشگاهها پرداخت شود به گونهاي كه بيشتر از 60 درصد منابع مالي باشگاهها را تشكيل ميدهد. به نظر من پيشنهاد فدراسيون فوتبال مبني بر اين كه يا صدا و سيما حق پخش تلويزيوني را كامل پرداخت كند يا در هنگام پخش بازيها دو وقت 15 دقيقهاي از تبليغات تلويزيون را در اختيار فدراسيون قرار دهد، بسيار منطقي است و از مسئولان فدراسيون ميخواهم كه روي اين خواسته خود پافشاري كنند. وقتي يك مسابقه حساس از تلويزيون پخش ميشود حداقل 10 ميليون بيننده را پاي تلويزيون مينشاند. اگر صدا و سيما ميخواست اين تعداد مخاطب را با ساخت مجموعههاي تلويزيوني يا برنامههاي ديگر تامين كند، ناچار بود هزينههاي خيلي زيادي انجام دهد. ضمن اين كه صدا و سيما علاوه بر پخش زنده مسابقات، برنامههاي تحليل زيادي هم تهيه ميكند كه خوراك برنامه سازي اين سازمان را تا حدودي تامين ميكند. در مجموع من معتقدم كه رقم پيشنهادي فدراسيون فوتبال زياد نيست و كاملا بر منطق استوار است. اشكال بزرگي كه در كار برنامهريزان ورزش ما وجود دارد، اين است كه در دقيقه 90 به فكر بررسي و تحليل يك موضوع ميافتند. اين مساله كه در ماه مبارك رمضان فوتبال برگزار نشود، خوب است اما بايد از قبل برنامهاش طراحي ميشد. به هر حال ممكن است كه تيمها طبق قانون جديد فدراسيون فوتبال، تمرينهاي فيزيكي و روي چمن خود را پس از افطار انجام دهند، اما در طول روز ناچارند كه تمرينهاي بدنسازي خود را در سالن پيگيري كنند.
خسرو ابراهيمي، مديرعامل ذوبآهن
ما يا معتقديم كه باشگاهها بايد خودكفا شوند و درآمد كسب كنند و يا مادام العمر دولتي بمانند و از محل بودجه كشور و پول مردم، بازيكنان گران قيمت بخرند! اگر معتقديم كه باشگاهها بايد درآمدزايي كنند، بايد شرايط لازم براي كسب درآمد برايشان فراهم شود. در دنياي امروز، باشگاهها از طريق حق پخش تلويزيوني پولهاي هنگفتي ميگيرند. اگر باشگاهها بتوانند از اين طريق و پرورش بازيكنان و فروش آنها درآمد كسب كنند. آن وقت ميتوانند هر بازيكن را با هر قيمتي كه خواستند بخرند. آنها حتي ميتوانند بازيكنان مطرح بينالمللي را جذب كنند و حق پخش بازيهاي شان را هم به صورت بينالمللي بفروشند. مشكل باشگاههاي ما اين است كه بيشتر باشگاهها دولتي هستند و با خريد چند بازيكن گران قيمت صداي همه در ميآيد. اگر معتقدند كه باشگاهها بايد درآمدزايي كنند، بايد از سوي ديگر نگاهي انتفاعي به آنها داشته باشند و حق و حقوقشان را تمام و كمال بپردازند. صدا و سيما هم كه بودجه زيادي دارد و بايد حق باشگاهها را بدهد. حال ميخواهد اين حق به صورت نقدي يا به صورت در اختيار قرار دادن امتياز تبليغات تلويزيوني پرداخت شود. ما تا چه زماني ميخواهيم باشگاههايمان را دولتي اداره كنيم؟ اين سيستمي كه اكنون به فوتبال ما حاكم است و دولت بايد به همه باشگاهها پول بدهد تا چرخ ليگ ما بچرخد، اصلا درست نيست. اگر ميخواهيم باشگاهها درآمدزايي كنند بايد بستر لازم را برايش فراهم كنم. ضمن اين كه بايد همه را هم به يك چشم نگاه كنيم و رنگها در تصميم گيريها موثر نباشند. بايد اين كار را انجام دهيم تا فوتبالمان را از وضعي كه در آن گرفتار است نجات دهيم.