و اما اتفاق تلخ این هفته درگذشت استاد سمندریان بود که به جرات می توان آن را مهم ترین خبر فرهنگی هفته و اندوهناک ترین واقعه برای جامعه هنری بر شمرد. گفتنی است که نقریبا تمام هنرمندان و بزرگان عرصه سینما و تلوزیون در مراسم ختم سمندریان حضور داشند.
راستی تا یادمان نرفته بگوییم: "منتظر کلاه قرمزی و بچه ننه نباشید" بعید است در ماه رمضان اکران بشود.
///شنبه بیست و چهارم تیر///
*فرمانده ناجا: گرانی به ما ربطی ندارد
سردار اسماعیل احمدی مقدم در حاشیه پانزدهمین همایش تخصصی معاونین اجتماعی فرماندهی انتظامی استانها و پلیسهای تخصصی ناجا درباره موضوعات داغ کشور حرف های جالبی زد:
- امیدواریم در سال آینده یگان انتظامی شهرداری در تفرجگاهها مشغول به فعالیت شوند. اگر در جایی این یگانها نیاز به کمک داشته باشند، پلیس در کنار آنها حضور خواهد یافت. هماکنون در پاسی از نیمهشب مردم در تفرجگاهها حضور مییابند چون این نشان از وجود امنیت و احساس امنیت در بین مردم است.
-تورها باید شاد باشند اما اگر اخلاقیات در آنها رعایت نشود از نظر ما جرم است لذا پلیس اماکن با مشاهده هرگونه از این تخلفات به شدت و بدون هیچ اغماضی وارد عمل خواهد شد.
- مسئول اصلی برخورد با عرضهکنندگان قلیان ستاد مبارزه با دخانیات است که مسئولیت آن با وزارت بهداشت است. اداره اماکن پلیس در جلسات این ستاد شرکت میکند و بر اساس تکالیفی که آن ستاد تعیین میکند فعالیتهای خود را انجام میدهد. گام اول برخورد با عرضهکنندگان قلیان اصناف هستند و وزارت بهداشت باید به کار آنان نظارت داشته باشد.
-در نوع انتشار اخبار نیز باید به نحوی عمل شود که حس ناامنی در جامعه ایجاد نشود و همچنین اخبار به نحوی انعکاس نیابد که رسانههای بیگانه با جوسازی به دنبال متشنج کردن افکار داخلی باشند. برای مثال چندی پیش یکی از رسانههای خارجی اعلام کرد که جواب آزمایش الکل و اعتیاد 27 درصد از رانندگان در ایران مثبت است این در شرایطی است که تنها 5 دهم درصد از کسانیکه دچار خواب آلودگی و یا عدم کنترل مناسب خود میشدند جواب تستشان مثبت بود.
-متأسفانه در مقوله پخش فوتبال از سینماها جو سازی بر علیه ناجا شکل گرفت در حالیکه جریان به شکل دیگری بود و همیشه این نیرو حمایت خود را از هنرمندان و سینماگران ارائه داشتهاند. ناجا با تولید و توزیع کنندگان فیلمهای غیرقانونی در تمام برههها برخورد کرده است و با تمام ظرفیت از سینمای کشور به دفاع پرداخته است ما از سینماگران میخواهیم تا فیلم خوب بسازند و به دنبال حاشیه نباشند چرا که ما در مرز قانون افتادهایم و براساس آن عمل میکنیم.
-اگر پدری نتواند نیاز فرزندش را تأمین کند این نیاز بعدا به صورت انتقامجویی در جامعه بروز خواهد کرد و افراد فکر میکنند با ریسکپذیری و خطر حق خود را از جامعه بگیرند.
-ما در زمینه گرانی و مسائل مرتبط با آن وظیفه مستقلی نداریم. این در شرایطی است که پلیس با هرگونه احتکار، کم فروشی و غش کردن به عنوان یک جرم برخورد میکند. ما بازار را رصد کرده و عواملی را که موجب حادثه و یا ناامنی در بین اصناف مختلف میشود را بررسی و با اطلاعرسانی به مسئولین دولتی و ارائه راهکارها به دنبال رفع مشکل برمیآییم.
*انتشار صبح دو كوهه با مدیریت ده نمکی
شماره اول صبح دو كوهه در دوره جديد از امروز صبح در پيشخوان روزنامه فروشيها قرار گرفت. مديرمسوول "صبح دوكوهه "در يادداشت اول اين نشريه كه با عنوان «و باز هم صبح» منتشر شده، آورده است : رويكرد دوره جديد ماهنامه صبح بيان ناگفتههايي پيرامون تاريخ معاصر ايران و نگاهي متفاوت به زاويه تاريك و روشن آن ميباشد. صبح در كنار طرح مباحثي پيرامون تاريخ معاصر ايران نگاهي به مسائل روز كشور داشته و به طرح جريانات روز نيز اقدام مينمايد.
گفتني است دهنمكي در حال حاضر در كنار انتشار اين نشريه، در حال ساخت فيلم سينمايي "رسوايي" است. اين نشريه قرار است در نيمه دوم هر ماه منتشر شود و براي تيتر شماره اول آن عنوان "تير پرحادثه" انتخاب شده است.
*بازیگری که آرزو داشت خلبان شود
رضا ایرانمنش در گفت و گویی تازه از خاطرات و آرزوهای قدیمی تا اهداف امروزش گفت:
-دوست دارم از شمال غربی ترین مرز،یعنی مرز ایران و عراق را ببینم و شروع کنم تا جنوبی ترین نقطه اروند کنار و پل بعثت و تمام مسیر هایی که ۸ سال دفاع مقدس و جنگ و عملیات در آن نقطه ها بوده را ببینم. من جنوب را خیلی دوست دارم. بعضی از آدمها می گویند که جمعه دلگیر است؛ ولی برای من سفر به شمال دلگیر کننده بوده اما با همه این تفاسیر، همه جای ایران از مناطق و مردم خوبی برخوردار است.
-خاطرات کودکی من بسیار است و قشنگترین خاطرات من به زمانی برمی گردد که دست چپ و راست خودم را شناختم و خواستم خودم کسب درآمد کنم و دستم را جلوی کسی دراز نکنم. کلاس دوم دبستان بودم که تابستان را تقسیم کردم که ۲ ماه را کار کردم و به یاد دارم پیش یکی از آشنایان که تعویض روغنی داشت رفتم و او روزی یک قران به من می داد و در آن زمان یادم هست که مادربزرگ مرحومم می گفت:مرد وقتی وارد خانه می شود باید دستش پر باشد که با پایش مجبور شود درب خانه را بزند؛ دقیقا روزی که رفتم سرکارم،همان بعد از ظهر یک قران به من دادند و زمانی که فشار لاستیک ها را می گرفتم، ۲ زار انعام به من می دادند و روز اول کارم من یک تومان جمع کردم و زمان برگشت به خانه با دست پر برگشتم،يك دستم یک پاکت میوه و در ۲ پاکت بقیه ،شیرینی بود.
-دوست داشتم خلبان شوم و قلبا عاشق این حرفه شده بودم و اگر به یاد داشته باشید در گذشته همه بچه ها دوست داشتند،خلبان و یا دکتر شوند؛ولی این علاقه من واقعی بود بعد از اتمام جنگ و شرکت در کنکور گفتم اگر در رشته هنر قبول نشوم،برای خلبانی اقدام خواهم کرد. بعد از جنگ،شرایط روحی و جسمی خاصی را داشتم و ناامید از قبول شدن در رشته خلبانی بودم و در امتحان هم رد شدم.بعد به دنبال هنر رفته و ليسانس بازيگري و فوق ليسانس كارگرداني خود را گرفتم.
-دانشگاه آزاد به من دكتراي افتخاري داد ؛اما من تلاش خود را براي خلباني كردم و در دانشكده افسري نيز شركت كرده و با خود مي گفتم از اين طريق هم مي شود خلبان شد،ولي الان از شرايط خود راضي هستم و هميشه گفتم كه خدايا در حد ظرفيتم به من پول بده ! اگر در هر بخشي از زندگي ام دعايي از من مستجاب نشده به طور قطع مصلحتي در كار بوده و من از زندگي ام راضي هستم.
*نظر آیت الله جوادی درخصوص گشت ارشاد
حضرت آیتالله جوادی آملی، در جمع روحانیان و جمعی از بانوان محجبه در مسجد روستای احمد آباد دماوند، با اشاره به آیات و روایات در خصوص مسأله عفاف و حجاب، موضوعات مهمی را مطرح کردند:
-در این روایات دینی شباهت انسان عفیف همانند یک فرشته بیان شده است. صاحب جواهر بیان می کند انسان با روزه داری شبیه فرشته می شود. اسلام راستین به همراه خود چیزی آورد که جایگاه و شرایط ایران را به کلی تغییر داد.
-ملائکه به عنوان فراش های مراکز علمی بال های خود را برای عالم پهن می کنند. آنها می خواهند به طالبان علم بفهمانند که درس خواندن برای آن است که طالب علم پر درآورد و شکوفا شود. نخستین وظیفه طالبان علوم دینی و دانشگاهی این است که بال درآورند و برای پرواز برای حرکت در مسیر تعالی و سعادت آماده شوند.
-یادگیری آیین بال زدن و پرواز کردن دومین وظیفه طالبان علوم است. هدف ملائکه از پهن کردن بال های خود این است که به ما بفهمانند به جای پرواز در جهت، باید از جهت پرواز کنیم. عفت تنها برای زنان نیست و مردان نیز وظیفه دارند این مسأله مهم دینی را رعایت کنند.کسی که عفیف و پاکدامن است، لذت عفت خود را بیش از آنکه از چشم و گوش بچشد، از دل خود خواهد چشید.
-مسأله بدحجابی در جامعه با بگیر و ببند حل نخواهد شد. کار نیروی انتظامی خوب است، اما اساس کار این نیست. اگر کسی در مسیر معارف دینی گام بردارد به جای پذیرش حجاب از روی ترس و اجبار از روی حیا عفاف و حجا را حفظ می کند.
*فراستی: شمقدري وقت ما را خورد/7 فیلم در لیست سیاه حوزه هنری
سومین قسمت از برنامه تلویزیونی "هفت" با حضور تیم جدید در حالی روی آنتن رفت که عدم مدیریت زمان و طراحی نادرست گفتوگوها، مهمانان برنامه را ناگزیر از اعتراض به مجری و سردبیر برنامه کرد.
بخشی از مهمترین رویداد های این برنامه در این جا خواهد آمد:
*برنامه با نماهنگی کوتاه به یاد زندهیاد حمید سمندریان آغاز شد و در اولین بخش به بهانه چهارمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی میزبان جمشید مشایخی، امین تارخ و بیژن بیرنگ بود. در این بخش جمشید مشایخی با ذکر خاطراتی از نخستین سالهای همراهی با خسرو شکیبایی تأکید کرد: خسرو هنوز برای من زنده است و تندیس او در قلب من جای دارد. اگرچه سن او 10 سال کمتر از من بود اما در تمام این سالها همچون دو دوست در کنار هم بودیم.
*امین تارخ بحث خود را با ادای احترام به فریدون جیرانی آغاز کرد و گفت: بهعنوان واحدی کوچک از بدنه حرفهای سینمای ایران باید تشکر خود را از جیرانی اعلام کنم چراکه به رغم کاستیها نباید فراموش کنیم که او توانست بهترین و پرمخاطبترین برنامه سینمایی تلویزیون را پیریزی کند و به جایگاه امروزی برساند.
*بیژن بیرنگ گفت: ویژگی خاص خسرو شکیبایی باورپذیری در بازی بود و این همان خصلتی است که درمیان بازیگران جوان کمتر شاهد آن هستیم. بیرنگ تأکید کرد: وقتی کارنامه شکیبایی را مرور میکنیم در لحظهلحظه آن شاهد تلاشهای یک جوان عاشق بازیگری هستیم و به قول شازدهکوچولو عشق هم چیزی به جز احساس مسئولیت نیست. شکیبایی یک بازیگر عاشق و متعهد بود.
*بخش ویژه برنامه "هفت" به حضور جواد شمقدری اختصاص داشت. حضوری که محمود گبرلو در همان آغاز آن را پاسخی به حضور هفته گذشته رئیس حوزه هنری در برنامه دانست. مجری برنامه اما بحث را از این سوال آغاز کرد که چرا جواد شمقدری که خود روزی با طرفداری از سینمای ارزشی منتقد شرایط حاکم بر سینمای ایران بودهاست خود مورد تندترین انتقادات از سوی نیروهای ارزشی قرار گرفته و آیا این نشان دهنده تغییر در اوست؟ شمقدری در پاسخ به این سوال گفت: هرکس در مسیر زندگی خود باید حرکتی رو به کمال داشته باشد اما این حرکت نباید باعث جدا شدن از اصول و ارزشها شود. از این منظر نه تنها پایبندی من نسبت به اصول کمتر نشده که بیشتر هم شدهاست.
*رئیس سازمان سینمایی در ادامه با اشاره به ارجاعات رئیس حوزه هنری به بیانات رهبر انقلاب در برنامه گذشته هفت، تأکید کرد: واقعیت این است که همه ما زیر نظر حضرت آقا حرکت میکنیم و اینگونه نیست که کسی بخواهد خلاف دیدگاه ایشان عمل کند اما در روشها امکان تفاوت رویکرد وجود دارد.
*شمقدری گفت: در هر حوزهای ما ناچاریم بخشی از قوانین را به صورت آییننامهها تعریف کنیم. حوزه اکران هم از این قاعده مستثنی نیست. ممکن است آییننامه اکران ایراداتی داشته باشد اما حوزه هنری نماینده در شورای صنفی داشت و میتوانست از آن طریق برای اصلاح آییننامه اقدام کند.
*بخش پایانی برنامه "هفت" شب گذشته به تحلیل و بررسی فیلم سینمایی "شور شیرین" اختصاص داشت. در این بخش جواد اردکانی کارگردان و ابراهیم اصغری تهیهکننده فیلم به همراه محمدتقی فهیم و مسعود فراستی حضور داشتند. اردکانی درباره این فیلم گفت: این فیلم انتخاب من نبود و اصلاً بنای ورود به سینمای جنگ را نداشتم اما شرایط پس از "به کبودی یاس" بهگونهای پیش رفت که وقتی پیشنهاد زندگی شهید کاوه مطرح شد آن را پذیرفتم. وی افزود: خوشحالم که با این فیلم طلسم پرداختن به مظلومیت و رشادتهای مردم کردستان در ایام جنگ شکسته شد.
*فراستی در ادامه مشکل اصلی این فیلم را فیلمنامه دانست و به ضعف در شخصیتپردازی آن اشاره کرد. اردکانی در پاسخ به این انتقاد گفت: بخشی از ضعف شخصیتپردازی بهخصوص در فیلمهای شخصیتمحور در سینمای ایران حاصل طومار ملاحظاتی است که پیش از آغاز نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم، فیلساز ناگزیر از پذیرش و تسلیم در برابر آن است.
///یک شنبه بیست و پنجم تیر///
*تاریخ اکران "کلاه قرمزی و بچه ننه"
«حبیب کاوش» سخنگوی شورای صنفی نمایش گفت: امسال نیز مانند سال گذشته «طرح ویژه رمضان» در سالنهای سینما اجرا خواهد شد. در این طرح علاوه بر سانسهای موظف دو سانس فوقالعاده نیز خواهیم داشت که در دو سانس فوقالعاده پایان شب بلیت سینماها نیمبها خواهد بود. فیلمهایی که شرایط اکران در این طرح را داشته باشند و مضامین آنها مناسب با روزهای ماه رمضان باشد برای حضور در این طرح انتخاب میشوند. فیلمهایی که تاکنون حضورشان قطعی شده است «راه بهشت» (مهدی صباغزاده) و «تو و من» (بانکی) است و احتمالا فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» (ایرج طهماسب) در این اکران قرار خواهد گرفت.
وی درباره فیلمهایی که مضامین مذهبی و دینی دارند، گفت: فیلمهایی که دارای مضامین دینی و مذهبی هستند با فضای این ماه مطابقت داشته و شاید بتوانیم فیلمها را در روزهای قدر به نمایش بگذاریم. احتمالا «راه بهشت» با توجه به مضمون دینیاش در روزهای قدر نیز به نمایش درخواهد آمد.
*پایتختی با منارههای مقاومت
کازان، پایتخت جمهوری تاتارستان روسیه است، یکی از جمهوریهای فدراسیون روسیه در قفقاز شمالی که دارای اکثریتی مسلمان است و به عنوان مهد اسلام در روسیه شناخته میشود. این شهر که دارای سابقه تاریخی است و به عنوان سومین پایتخت روسیه شناخته میشود دارای اغلبیت تاتار است که از نوادگان قوم بلغار در حاشیه رود ولگا سکنی گزیدند و از قرن هفت میلادی و همزمان با حکمرانی مامون عباسی به اسلام گرویدند.این قوم از آن زمان تا زمان برپایی اتحاد جماهیر شوروی سابق زبان ترکی بلغاری را به رسم الخط فارسی و عربی مینوشتند.
از بزرگانی که در این منطقه زندگی کردهاند نیز میتوان به لئو تولستوی، سرگئی آکساکوف، ماکسیم گورکی و درژاوین اشاره نمود و عبدالله توکای و موسی جلیلی از برجستهترین مشاهیر فرهنگی تاتار هستند.
دین بیش از 50 درصد مردم جمهوری تاتارستان اسلام است و شهر کازان به عنوان مرکز اسلامی روسیه شناخته میشود و در این شهر بیش از 40 مسجد وجود دارد که محل اجتماع و عبادت مسلمانان محسوب میشود. اینک این شهر از آسمان به دیده شدن منارههایش شهرت دارد چراکه گذشته سختی که بر مسلمانان این دیار سایه افکنده بود، شیرینی خود را در رویت این منارهها به فضا میافشاند.
*ماجرای سوتوکف در یادبود حمیدسمندریان
این هفته عکس هایی در شبکه های اجتماعی و برخی سایت های خبری منتشر شد که برخی هنرمندان در مراسم ترحیم استاد سمندریان مشغول سوت و کف زدن هستند.
حامد بهداد در این خصوص در صفحه فیس بوک خود نوشته است: در پایان این برنامه، رضا گوران که اجرای برنامه را بر عهده داشت، خطاب به حاضران گفت: تئاتر جای تخیل است ، تخیل کنیم که اجرای نمایش «گالیله» تمام شده است. آقای سمندریان روی صحنه آمده و ما میخواهیم تشویقش کنیم. استادمان را چگونه تشویق می کنیم؟ با این سخن بود که هنرمندان، دانشجویان و هنرجویان آموزشگاه کف زدند. دست زدند، سوت زدند، هورا کشیدند، برای حمید سمندریان که «گالیله» را اجرا نکرد. عکس استاد بود در دست شاگردانش که از حاضران تشکر میکرد و پاسخگوی احساسات تماشاگرانی بود که هرگز نمایش «گالیله» را ندیدند.
حاضران، دانشجویان، هنرمندان دست میزدند اما شانههایشان از گریه میلرزید، هورا میکشیدند اما همهی صورتشان خیس اشک بود.
مرتضی شریفی گفت: طی هفته گذشته مجوز 15 آژانس گردشگری متخلف در برپایی تورهای غیراخلاقی را لغو کردیم. برای 7 آژانس متخلف دیگر نیز در اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، پرونده تشکیل شده است.
مدیرکل امور مراکز و خدمات گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفت: گشتهای غیرمحسوس ارزیابی عملکرد آژانسهای گردشگری نیز آغاز به کار کرده است که برای نمونه تعدادی از تورهای غیرمجاز گردشگری که از مبدأ میدان آرژانتین، سفر خود را آغاز میکردند ، شناسایی شدند. معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برخورد با عواملی که منجر به ایجاد فضای ناسالم در بخش گردشگری کشور میشوند را با جدیت در دستور کار دارد.
////دوشنبه بیست وششم تیر///
*ساعت پخش سریال های ماه رمضان
در ماه مبارک رمضان شبکه های یک، دو، سه، چهار و تهران سریال هایی را ویژه این ماه مبارک به روی آنتن می برند که مشروح و ساعت پخش آنها در ادامه می آید:
شبکه یک: راز پنهان: 22:10
شبکه یک سیما امسال دو سریال «راز پنهان» و «راستش را بگو» را برای ماه رمضان تدارک دیده بود که در نهایت قرعه به نام «راز پنهان» افتاد.
شبکه دو: «چمدان»: 23:10
سریالها «چمدان» قرار بود ماه رمضان سال گذشته از شبکه دو پخش شود ولی امسال هر شب ساعت 23:10 پخش خواهد شد.
شبکه سه: «خداحافظ بچه»: 20:50
شبکه سه سیما درحالی سریال «خداحافظ بچه» به کارگردانی منوچهر هادی و را برای پخش از ماه رمضان در نظر گرفته که مجموعه «خنده بازار» را هم در جدول پخش خود قرار داده است.
«خداحافظ بچه»، اولین تجربه سریالسازی منوچهر هادی است که به تهیه کنندگی داوود هاشمی ساخته شده و قرار است در ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 20:50 روی آنتن برود.
شبکه چهار: رهایی: زمان پخش نامعلوم
شبکه چهار سیما قصد دارد مجموعه تلویزیونی «رهایی» را ویژه شبهای قدر در سه قسمت روی آنتن ببرد.
شبکه تهران: «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»: 19
شبکه تهران قصد دارد امسال اپیزودهای جدید از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در ماه مبارک رمضان پخش کند. این سریال آغازگر پخش سریالهاست و هر روز ساعت 19 پخش می شود.
*دانشجو هم مثل جاسبی فامیل زیاد دارد
فرهاد دانشجو در دومین نشست هم اندیشی مسئولان بسیج دانشگاههای استان تهران به برخی نکات و حاشیه ها از زمان انتصابش به عنوان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی اشاره کرد:
-این فرهاد دانشجو همان است که یک بار از من سوال شد اگر رئیس جمهور به تو تکلیف کند که رئیس دانشگاه آزاد شوی، چه اقدامی انجام می دهی، من اعلام کردم مکلف به انجام تکلیف هستم و تکلیف من را مرجعم آیت الله العظمی خامنه ای تعیین می کند گرچه نظر رئیس جمهور هم برای من مهم است. حکمم ریاستم را که دیدید، اگر برادرم نبود نمی دانستم چه کسی حکمم را امضا می کند.
- تهدیدم کردند بعد از پایان دولت دکتر احمدی نژاد نمی توانم در این مملکت زندگی کنم. هنگام ورودم به دانشگاه آزاد، آیت الله جنتی به من گفت وارد میدان مین شدم. در این مدت که در دانشگاه آزاد هستم ناملایمتی های زیادی دیدم که حتی از زمان جنگ و صدام هم بیشتر است، به عنوان نمونه می توانم بگویم عده ای در جریان برگزاری کنکورهای دانشگاه آزاد با ارسال پیامک برای برخی داوطلبان قصد بهم ریختن این دانشگاه را داشتند.
-به جز برادرم که سالها سابقه ریاست در واحد تهران غرب دانشگاه آزاد را داشت، ساعدی - مدیر کل دفترم و مومن بالله - روسای یکی از واحدهای دانشگاه آزاد، سایر افرادی را که در این دانشگاه منصوب کردم نمی شناختم. من هم مثل رئیس قبلی دانشگاه آزاد فامیل زیاد دارم اما نخواستم از آنان در این دانشگاه استفاده کنم.
-چند بار شنیدید که گفتم هر کسی من را دوست دارد به جاسبی احترام بگذارد، این موضوع را مدام به همه می گویم که قدردان زحمات مسئولان قبلی باشید و هر اتفاقی هم که بیفتد وظیفه دارم از مسئولان قبلی دانشگاه آزاد تشکر کنم.
*مرادی کرمانِی: مجید را لوس کردند
نام هوشنگ مرادی کرمانی با «قصههای مجید» گره خورده است، هر اثر تازهای هم که مینویسد، باز برخی این اثر را با «قصههای مجید» مقایسه میکنند، قصههایی که ظهرهای جمعه بچهها را جلوی تلویزیون مینشاند تا زندگی پسر بچهای را به قاب تلویزیون خانهها بیاورد که با مادربزرگش زندگی میکرد، قصههایی که بیشتر آنها خاطرات کودکی نویسنده است. حالا مرادی کرمانی کتابی متفاوت نوشته است به نام«آب انبار» که درباره مکتب و شیخ و بچههای مکتب است، آن هم در شهر که آب انبار دارد. هوشنگ مرادی کرمانی با این داستان در دل تاریخ سفر کرده، و نثری کهن را به فراخور داستان برای روایت ماجراها انتخاب کرده است.
در نشست نقد و بررسی رمان «آب انبار» نکات مهمی از زبان مرادی کرمانی بیان شد:
-اگر مخاطب بخواهد متنی کاملا اصیل و کهن و کلاسیک بخواند، میرود گلستان سعدی میخواند یا تاریخ بیهقی و داستان حسنک وزیر را، نمیآید نثر مرادی کرمانی بخواند. من هم خودم را نکشتم و ملزم ندانستم که متنی دقیقا مانند آنها بنویسم، بلکه سعی کردم گرتهای از نثر قدیمی بنا به ضرورت بر آن بپاشم که گاهی هم از دستم واژههای امروزی در رفته و در نثر نشسته است. اما آن طور که بسیاری از خوانندگان کتاب میگویند نثر شیرینی شده و به دل مینشیند و لبخندی را بر لب میآورد. در هر حال معجونی است، مانند آبگوشت «متنجنه»ی کرمانیها که در آن برگه زردآلو، خرمای خشک و مغز گرود و شنبلیله و ترخون و گوجهفرنگی میریزند.
-در گذشته و شاید هم امروز در هر مسجد روستایی، عبایی قدیمی و کهنه آویزان بود و هر کس هر حرفی داشت - ولو در خصوص اختلافات خانوادگی، دعوای زمین و آب و ...- که لازم بود گفته شود آن عبا را میانداخت روی دوشش و حرفش را میزد و عبا را میگذاشت سر جایش. در این کتاب هم من عبای قدیمی را انداختهام روی دوشم و حرفی زدهام که در عین قدیمی بودن تاریخ مصرفش نگذشته است. تکبر و خودستایی و خودشکنی و عزت نفس و از همه مهمتر موضوع و ریشههای کم آبی را از گذشتههای دور مطرح کردم. ببینید از آب انبارها در گوشه و کنار ایران چه مانده جز ساختمانهایی خرابه که بچههای امروزی کاربرد و کارکرد آن را نمیدانند، اصلا واژه آب انبار از فرهنگ عمومی مردم حذف شده. بعضیها هم اسم کتاب مرا به غلط «آب انار» میگویند.
-من خود را آن کودک حلوا فروش میدانم که در بازار میچرخد و حلوایش را میفروشد. من میخواهم بگویم که من مثل همین بچهها هستم و آنچه تجربیات کودکیام است، را منعکس می کنم اما در لباسی دیگر و لهجهای دیگر و آنچه تا کنون نوشتهام خاطراتم است.
-خیلی از آثارم ترجمه شدهاند، بیشترین اقتباس سینمایی و تلویزیونی از آثار من شده است، ولی من وقتی مینویسم اصلا به این چیزها فکر نمی کنم. ممکن است چاپ که شد کارگردانی بگوید که این اثر میتواند، فیلم شود. من با خودم عهد کردهام که به این فکر نکنم که این داستان در کتاب درسی برود، فیلم شود یا ترجمه شود. این چیزها اصلا برایم مهم نیست. این کارها خیلی شده است و تازگیاش را برایم از دست داده، به هرحال یک دختر هم می تواند شوهر نکند و بماند، سر پیری به آدم کمک میکند این کتاب هم میتواند پاسوز پدرش شود.
-اقبال بعضی از داستانهایم بلند است و بعضی در ظرف سینما ریخته میشوند. این مساله اما به بسیاری عوامل بستگی دارد. واقعیت این است که من وقتی فیلمی را میبینم، به هیچ عنوان به چیزی که نوشتهام، فکر نمیکنم، من سالهاست که داور جشنوارههای مختلف بودهام شاید یکی از دلایل تصویری نوشتن من این است که فیلم زیاد دیدهام. من آگهینویس سینما بودم و هر فیلم را ده بار میدیدم و گفتگوهای بازیگران را حفظ بودم. شاید کمتر نویسندهای باشد که این قدر سینما در آثارش حل شده باشد. اینها فیلمهایی است که آرزو داشتم بسازم، ولی آنها را نوشتم. سه چهار قسمت «قصههای مجید» را خیلی دوست دارم که یکیاش صبح روز بعد است که مجید انشایی مینویسد درباره خدمتگزار جامعه که مرده شور است، وقتی مردم این صحنه را میدیدند خنده شان را در سینما دیدم. چند فیلمی که محمدعلی طالبی از داستانهایم ساخته دوست دارم مثل «چکمه»، «تیک تاک» و «کیسه برنج»، خودم هم قدم به قدم در فیلم شدنشان حضور داشتم. فیلمی که مهرجویی بر اساس «مهمان مامان» ساخته آنجاها که تفکر من است مشخص است. اخیرا هم «نازبالش» در قالب یک سریال 26 قسمتی توسط مسعود صفوی ساخته میشود که سه بعدی است.
-من دوست دارم با همه کار کنم، پوراحمد را به شکل شخصی دوست دارم چون با هم دوستی خانوادگی هم داریم. با بیشتر کارگردانهایی که کارکردهام مشکلی نداشتم. روی همین حساب شما حتی یک جمله نمیبینید که علیه آنها و کارشان نوشته یا گفته باشم.
-هیچ وقت خود را تکرار نکرده و نخواهم کرد. همه آثارم را دوست دارم، برخی را بیشتر و برخی را کمتر، حالا این اعتماد به نفس است یا خودستایی، نمیدانم اما این را به جرات میگویم که بابت هر جملهای که مینویسم جان میکنم. کم مینویسم و زیاد پاره میکنم و دور میریزم .از نوشتن هیچ یک از نوشتههایم هم احساس شرمندگی و پشیمانی نمیکنم. به قول معروف آثار یک نویسنده مثل فرزندانش میمانند که یکیاش درس میخواند و میرود دکتر میشود و یکی دیگر در نهایت توپ جمع کن میشود. او تقصیری ندارد او فقط آنها را خلق کرده و همت خودش را کرده است. هر اثر هنری که از نویسنده یا هنرمندی شاخص شده است، مثل درخت بزرگی بوده که آثار دیگرش را پوشانده است.
///سه شنبه بیست و هفتم تیر///
*توقیف آثار "هدیه تهرانی" به خاطر چک بلامحل
پرونده خانم تهرانی مربوط به هزینههای نمایشگاه عکس ایشان در سال 88 است که در خانه هنرمندان برپا کردند اما بخشی از مطالبات پرداخت نشد و مذاکرات ایشان هم با خانم تهرانی به نتیجه نرسید و در نهایت چک ایشان برگشت خورد. پیرو برگشت خوردن چک شکایت شریک خانم تهرانی در مراجع ذیصلاح قضایی مطرح شد.
به موجب رای دادگاه عمومی تهران «هدیه تهرانی» به لحاظ ارتکاب جرم صدور چک بلامحل محکوم به پرداخت 463256270 ریال بابت حقالوکاله برابر تعرفه کانون وکلا و هزینه دادرسی و پرداخت خسارت تاخیر و تادیه از تاریخ سررسید چک در حق محکومله بهزاد فراهانیپور به پرداخت نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت محکوم گردیده است.
آگهی مزایده اموال منقول هدیه تهرانی در روزنامه کار و کارگر 7 تیرماه 1391 به چاپ رسیده است. نمایشگاه عکس «هدیه تهرانی» در آذرماه 1388 با حاشیههای فراوانی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
*نظر جدید عطاران درباره "خوابم ميآد"
رضا عطاران در جديدترين اظهارنظرش دربارهي فيلم «خوابم ميآد» نکات جالبی را مطرح کرد:
-خيلي خوشحالم كه در جمع همشهريانم هستم و آخرين باري كه در اين مراسم شركت كردم به خاطر فيلم «نيش زنبور» بود ولي اميدوارم بتوانم سال ديگر با فيلم جديدي در اين مراسم شركت كنم.
-ما بعد از ساخت فيلم بيشتر به مشكل خورديم تا زمان ساخت چون قسمتهايي را كه دوست داشتم به دليل مميزي در فيلم نيست و هربار اين قسمتهاي فيلم را ميبينم، كمي عصبي ميشوم. من خيلي سعي داشتم فيلم شبيه كار ديگر كارگردانها نشود.
- هيچ وقت شاگرد حميد سمندريان نبودهام ولي در اولين سريال تلويزيونيام «سيب خنده» از شاگردان اين هنرمند مثل مجيد صالحي استفاده كردم كه خود استاد سمندريان سرضبط اين سريال حضور داشتهاند.
-من در«خوابم ميآد» به طرف هيچ فلسفهاي و هيچ ايدهآليستي نرفتهام و فقط قصد داشتهام فيلم متفاوتي ارائه دهم و در بخشهاي مختلف سعي كردهام از كارهاي تلويزيونيم بهتر عمل كنم.
-تمام اتفاقات رخ داده در فيلم به صورت عمدي بوده و تمام تلاش ما براين بوده است تا بهترين پلانها را انتخاب كنيم و با ديدن فيلم متوجه ميشويم كه فيلم در چند شاخه «ژانر» مختلف «ملودرام» ،«كمدي»،«وسترن»،«اكشن» و «تراژدي» ساخته شده است.
*آیا پرستویی از بازیگری انصراف داده است؟
در این هفته برخی از رسانه ها گمانه زنی هایی را مبنی بر کناره گیری پرویز پرستویی از دنیای بازیگری مطرح کردند:
"به نظر می آید «پرويز پرستويي» بازيگر شناخته شده سينما و تلويزيون ايران از دنياي بازيگري كنارهگيري كرده است. پرستويي اهل روستايي در حوالي همدان است. اين بازيگر شناختهشده سينما و تلويزيون پس از كنارهگيري از بازيگري اين روزها در روستاي پدري خود مشغول كشاورزي است و زندگي جديدي را در پيش گرفته است. تاكنون كارگردانهاي زيادي تلاش كردهاند تا او را دوباره به دنياي بازيگري بازگردانند، اما پرستويي كه از لحاظ روحي آمادگي حضور مجدد در سينما را ندارد به تمامي اين پيشنهادها پاسخ منفي داده است. نكته جالب توجه اين است كه پرستويي حتي حاضر به ايفاي نقش در پروژه «چ» به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا نيز نشده است. پرستويي تاكنون پنج تجربه همكاري با حاتمي كيا داشته و بهترين نقشهاي خود را نيز در آثار اين كارگردان ايفا كرده است، اما به دليل شرايط خاص خود حاضر نشده در اين فيلم ايفاي نقش كند و طبق شنيدهها، پيشنهاد 600 ميليون توماني اين پروژه براي ايفاي نقش شهيد چمران نيز سبب نشده تا پرستويي از تصميم خود منصرف شود."
اما خیلی زود این اخبار تکذیب شد و هنرمند بزرگ کشورمان طی مصاحبه با خبرنگاران اظهار داشت:
"آن عزيزاني كه از سر خيرخواهي يا كنجكاوي ميخواهند درباره من بدانند، اگر حال سينما خوب است، حال من هم خوب است! من با شرايط بيگانه نيستم و نسبت به اتفاقاتي كه ميافتد نميتوانم بيتفاوت باشم اما حالم آنقدر هم بد نيست كه آنطور كه برخي مدعي شدهاند، به كشاورزي رو آورده باشم. به مخاطبي كه در اين شرايط پول تو جيبياش را ميخواهد صرف سينما كند احترام ميگذارم و علي رغم پيشنهادات زيادي كه داشتهام اما هر كاري را قبول نخواهم كرد.
من روي بازيگري تعصب دارم و تا زماني كه نفس داشته باشم نه به خاطر درآمد بلكه به عشق مخاطب كار خواهم كرد و هيچ وقت نميتوانم بازيگري را كنار بگذارم و اگر احساس كنم مقابل تماشاگر خجالت نكشم قطعا اولين كاري كه پيشنهاد شود قبول خواهم كرد. چرا ما به اينجا رسيدهايم كه براي جذب تماشاگر آش رشته بدهيم و بازيگر در گيشه سينما بليت فروشي كند؟ چه زماني سينماي ما اينگونه بوده است؟ در اين وضعيت سينما كارهايي هم ميشود و يكسري به خاطر خرج دفتر و زندگيشان كار ميكنند و وقتي خود سينمايمان سامان درستي ندارد، من چگونه ميتوانم كار كنم؟
من جزوي از همين سينما هستم و طوري تربيت شدهام كه به مخاطب خودم در هر شرايطي احترام بگذارم و باز اعلام ميكنم اگر فيلمي باشد كه بتواند من را به مخاطب نزديك كند، قطعا در اولين فرصت اين كار را خواهم كرد. تا زماني هم كه پيش نيايد به احترام مخاطبم اين كار را نخواهم كرد. از طرف حاتميكيا پيشنهاد شد اما به دليل نامساعد بودن شرايط، از ايشان عذرخواهي كردم كه اين به وضعيت كلي سينما مربوط ميشود. اينكه گفته ميشود براي اين فيلم 600 ميليون تومان پيشنهاد شد، تاكنون در عمر بازيگريام چنين مبلغي به من پيشنهاد نشده و براي فيلم «چمران» هم اصلا كار به پيشنهاد مبلغ و خواندن سناريو نرسيد."
*نحوه ارتباط با امام زمان از دید آیت الله جوادی
حضرت آیتالله جوادی آملی در نوشتاری ضرورت و شیوه ارتباط شیعیان با حضرت ولیعصر (عج) را تشریح کردهاند:
-حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وَحْیانی قرآن کریم است، چرا که وحی یگانه عامل زندگیبخش بشر و پیروی از دستورها و آموزههای آن، زمینهساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است: ﴿استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم﴾۱؛ ﴿مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة﴾.۲
-ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر(عج) خویش، نه تنها حیات معقول را تأمین میکند بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم میسازد، چرا که او کعبه حقیقی و حقیقت کعبه است: کعبه زمینی، محاذی بیت معمور است و آن بیت برابر عرش خداست. فرشتهای خاص مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی که مقام انسانیت را به خلافت نشناختند و تسبیح و تقدیس خویش را برای نیل به مقام خلافت الهی کافی دانستند و سپس با تنبیه خداوند به معرفت اوج مقام والای انسان کامل بار یافتند، بر گرد آن طواف کنند و با این عبادت، نقص کار خود را ترمیم کنند.
-تشرف بیواسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان(عج) لیاقت و شایستگیهایی ویژه میخواهد، از اینرو تنها اوحدی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق مییابند.
-هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت میگیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران میرساند، از سرچشمه فیاض امام عصر(عج) جاری میگردد؛ اما چنین نیست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولیعصر(عج) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبسته دیگران میگشایند و واسطه رسیدن فیض امام به آنان میشوند.
-انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره(علیهمالسلام) از بهترین راههایی است که میتواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواستهای نداشته باشد، چرا که از قدر عملش میکاهد: چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نیز محدود خواهد بود، پس بهتر است که برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از آن دسته است که سجیّتهم الکرم۴، بنابراین شایسته آن است که در انتظار عطای او باشیم، چرا که آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّه کریم خویش عطا میکند ماندنی است.
-از دیگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(عج) ادب برخاستن به احترام نام مبارک ولیعصر(عج) است که در میان شیفتگان و پیروان خاندان عصمت(علیهمالسلام) سنّتی دیرپاست.
*به یاد "عمو خسرو" هنرمندی که مراقب خودش نبود
خسرو شكيبايي كه سالها با حميد هامون در فيلم «هامون» داريوش مهرجويي باورش كرديم جمعه، 28 تيرماه سال 87، در سن 64سالگي بر اثر سكتهي قلبي از دنيا رفت و پيكرش در مراسم تشيع باشكوهي در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاك سپرده شد.
شكيبايي كه براي «هامون» سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را در هشتمين دورهي جشنواره فجر گرفت، سالها بعد به خاطره فيلم «كيميا»ي احمدرضا درويش، دوباره اين سيمرغ را به خانه برد. او سومين سيمرغ خود را هم را براي بازي در نقش عادل مشرقي فيلم «سالاد فصل» فريدون جيراني گرفت و از آخرين افتخارات شكيبايي هم دريافت ديپلم افتخار براي فيلم «اتوبوس شب» كيومرث پوراحمد بود.
او با بازي در نقش كوتاهي در فيلم «خط قرمز» (مسعود كيميايي، 1361) اولين حضورش را در سينما رقم زد و در ادامه در فيلمهايي همچون «پري»، «رابطه»، «سايه به سايه»، «درد مشترك» و «خواهران غريب» مقابل دوربين رفت و با فيلمسازان شاخصي چون داريوش مهرجويي، ناصر تقوايي و مسعود كيميايي همكاري داشت.
زندهياد حميد سمندريان كه چند روز قبل از دنيا رفت، در مراسم بزرگداشت شكيبايي گفته بود: « اتفاقي ميافتد و اين اتفاق به ذهن سپرده ميشود كه نام آن خاطره است و زمان خاطرهها را كمرنگ ميكند و به مرور از بين ميبرد، اما طبيعت هنر اين است كه ميتواند انسان را در خاطره جاودانه كند.»
سعيد راد هم گفته بود:« ما بازيگر مانند پرستويي و شكيبايي نداريم و ممكن است هر بيست سال يكبار هم يك نفر در اين سطح و لياقت به وجود نيايد كه متاسفانه شكيبايي از خودش مواظبت نكرد و متوليان سينما هم از او مواظبت نكردند.»
از نمايشهاي او ميتوان به اين موارد اشاره كرد؛پنجهي عدالت، زير گذر لوطي صالح، تراژدي كسري، هنگامه شيرين وصال، بليت تئاتر، پنجه به دست آوردن، صيادان، با خشم به ياد آر، بازرس، سنگ و سرنا، همهي پسران من، شب بيست و يكم و بيا تا گل برافشانيم.
از فيلمها، نمايشها و مجموعههاي تلويزيونياش هم به اين موارد ميتوان اشاره كرد: زير گذر لوطي صالح، سنگ و سرنا، لحظه،كتيبه، سمك عيار، لحظه، كوچك جنگلي، مدرس، تهران 53، روزي روزگاري، ميثاق خون، خانهي سبز، ميراث مشترك (گوينده گفتار متن)، سرزمين سبز، كاكتوس، در كنار هم، پهلوانان نميميرند و سرزمين سبز.
و خط قرمز، دادشاه، صاعقه، دزد و نويسنده، رابطه، ترن، شكار، هامون، عبور از غبار، ابليس، جستوجو در جزيره، بانو، پرواز را به خاطر بسپار، سارا، يك بار براي هميشه، بلوف، پري، درد مشترك، لژيون، كيميا، عاشقانه، خواهران غريب، سايه به سايه، سرزمين خورشيد، رواني، زندگي، ميكس، كاغذ بيخط، دختري به نام تندر، مزاحم، صبحانهاي براي دو نفر و اتوبوس شب و... از جمله آثار سينمايياش است.
///چهار شنبه بیست و هشتم تیر///
*تبليغ BBC براي فيلم هاي مستهجن
سايت بي بي سي فارسي اخيراً اقدام به تبليغ براي فيلم هاي مستهجن و حمايت از سازندگان اين فيلم ها كرد. اين رسانه انگليسي، بدون اشاره به تأثير مخرب و فساد غيرقابل انكار اين فيلم ها، براي بازيگران آن دل سوزاند و نوشت: «صنعت فيلمسازي بزرگسالان اين روزها به سختي مي تواند با توليدات رايگاني كه اينترنت در دسترس همگان قرار مي دهد رقابت كند و ستارگان فيلم هاي پورنو نيز بايد راه هاي جديدي براي رقابت و جلب مشتري پيدا كنند.»
گفتني است يكي از اهداف دولت هاي غربي از ساخت اين فيلم ها الگوسازي براي كشورهاي ديگر به خصوص كشورهاي در حال توسعه است؛ تا مردم و به ويژه جوانان به سمت اين رفتارهاي غيراخلاقي سوق داده شوند و بازيگران اين فيلم ها را الگوي خود قرار دهند، غافل از آن كه اين صحنه ها تنها نمايشي است مقابل دوربين و در پشت دوربين چيزي جز انسان هايي با روان هاي پريشان وجود ندارد؛ بازيگراني كه همچون اين بازيگر به پوچي رفتارهايشان معترفند و هزاران مشكل روحي، رواني، اخلاقي و حتي مالي دارند.
*آقای خفاش در گذر سالها
فیلم سینمایی «شوالیه تاریکی برمیخیزد» جمعه 20 ژوئیه (30 تیر) به عنوان یکی از شانس های پرفروش ترین فیلم سال روی پرده سینماها میرود و این بهانهای است برای پرداختن به بازیگرانی که تاکنون در نقش شخصیت بتمن ظاهر شدهاند.
*آدام وست (مجموعه تلویزیونی «بتمن»، 68-1966) / آدام وست و نگاه مبالغهآمیز سریال او به مبارز نقابدار، تاثیری ماندگار بر روان فرهنگ پاپ داشت. سریال «بتمن» با آن فضای پر زرق و برق و خود آدام وست، 40 سال پس از آنکه شبکه ایبیسی به پخش آن پایان داد، اکنون بخشی از واژهنامه پاپ است.
*مایکل کیتن («بتمن»، «بتمن بازمیگردد»، 92-1989) / برداشت مایکل کیتن از قهرمان انتشارات دیسی کامیکس، در زمان خودش سیاه و ترسآور توصیف شد. هرچند، تیم برتن کارگردان این دو فیلم سینمایی، اخیرا فیلمهای خود را در مقایسه با سهگانه کریستوفر نولان، «کاملا شاد» توصیف کرد. کیتن سال 2011 در یک مصاحبه درباره بتمن خود، گفت: «باحالترین نکته درباره او این است که ابرقدرت ندارد و هیچ چیز جادویی هم در کار نیست. «بتمن» متفاوت با چیزی بود که قبلا دیده بودیم. از همان ابتدا درباره این بحث کردیم که قهرمان ما مبنای روانشناختی داشته باشد.»
*وال کیلمر («همیشه بتمن»، 1995) / وال کیلمر با این فیلم به کارگردانی جوئل شوماخر، شنل بتمن را از مایکل کیتن گرفت. مجموعه سینمایی «بتمن» با این فیلم در سراشیبی افتاد و مورد انتقاد قرار گرفت. کیلمر امسال در گردهمایی کامیک-کان گفت با وجود تمام نواقص از «همیشه بتمن» خاطرات خوبی دارد. او گفت: «بازیگران فیلم شگفتانگیز بودند. ما تا پایان پروژه کلی وقت داشتیم. در این مدت با آدمهای خیلی جالب آشنا شدم. جیم کری تازه پدرش را از دست داده بود و من هم پدرم را درست پیش از فیلم «تومبستون» از دست داده بودم. برای همین درباره این موضوع کلی با هم حرف زدیم.»
*جرج کلونی («بتمن و رابین»، 1997) / هیچکدام از بازیگران نقش بتمن به اندازه جرج کلونی از آن انتقاد نکردهاند، اما چه کسی میتواند او را مقصر بداند. دومین فیلم بتمن به کارگردانی جوئل شوماخر از منتقدان و طرفداران به یک اندازه ناسزا شنید و هنوز هم مسخره میشود. کلونی سال 2002 سرمایهگذاری روی «بتمن و رابین» و فیلمهایی مانند آن را «هدر دادن پول» دانست. او اکنون ملایمتر به این فیلم نگاه میکند و سال 2011 تایید کرد «بتمن و رابین» بزرگترین چرخش کاری او بود.
*کریستین بیل (سهگانه کریستوفر نولان شامل «بتمن آغاز میکند»، «شوالیه تاریکی» و «شوالیه تاریکی برمیخیزد»، 12-2005) / کریستین بیل برای بازی در «بتمن آغاز میکند» حدود 100 پوند وزن اضافه کرد. «شوالیه تاریکی» دومین فیلم بتمن نولان سال 2008 اکران شد و بیش از یک میلیارد دلار در دنیا فروخت. «شوالیه تاریکی برمیخیزد» سومین و آخرین بتمن نولان است. بیل از آن به عنوان «پایان آن عصر بتمن» یاد کرده است.
*منتظر "کلاه قرمزی و بچه ننه" نباشید
در حالی که به تازگی اعلام شده بود تازه ترین فیلم سینمایی از سری «کلاه قرمزی» با عنوان «کلاه قرمزی و بچه ننه» از جمله گزینه های محتمل برای اکران رمضان است اما حمید مدرسی تهیه کننده این فیلم این امر را نامحتمل دانسته و گفته است: «معلوم نیست که این اتفاق شدنی باشد یا نه. ما در این چند روز نهایت تلاش خود را کرده ایم که ببینیم امکان اکران این فیلم را داریم یا نه ولی فکر نکنم بتوانیم آن را اکران کنیم. به احتمال زیاد این فیلم به اکران ماه رمضان نمی رسد و قصد داریم طی روزهای آینده با فعال کردن روابط عمومی فیلم در این باره توضیحات کامل را ارائه کنیم.»
در همین شرایط حبیب کاووش سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره وضعیت اکران این فیلم گفته: وضعیت اکران «کلاه قرمزی و بچه ننه» در ماه رمضان قطعی نیست اما فکر نمی کنم این فیلم به اکران ماه رمضان برسد و احتمالا در همان عید فطر روی پرده خواهد رفت.کاووش درباره ثبت قرارداد اکران این فیلم در شورای صنفی هم می گوید: «قرارداد اکران این فیلم در جلسه هفته آینده شورا ثبت خواهد شد.»
*جدول/آخرین اخبار از گیشه سینماها