به گزارش مشرق به نقل از وطن امروز دلايل اين نزول را اين گونه بررسي کرده است:
1-براي پي بردن به دلايل افت استيل، بايد نقبي به فصل گذشته بزنيم. تيم با مديريت امير مهريزي، در حال نتيجهگيري بود که ناگهان آجورلو را بهعنوان مديرعامل معرفي کردند. وي به دنبال بهانه بود تا استيلي را برکنار و مصطفي دنيزلي را بارديگر به ايران بازگرداند. مورد اول با موفقيت انجام شد و مربياي چون استيلي که پايبند به موازين اخلاقي است و از لحاظ فني نيز بهرغم نخستين حضور استيلآذين در سطح اول فوتبال ايران نتايج خوبي گرفته بود، کنار گذاشته شد اما مورد دوم (آمدن دنيزلي) حتي تا شروع فصل جديد هم عملي نشد و نخستين و دومين لطمه به کهکشانيهاي ايران (مديرعاملي آجورلو و برکناري مربي موفق) در همان فصل قبل به اين تيم وارد شد.
2- مديرعامل که دست خود را براي ترکتازي باز ميديد آماتورگونه يک اشتباه بزرگ ديگر هم مرتکب شد؛ آوردن جمعي بازيکن اشباع شده با مبالغ نجومي. در حقيقت تيمي که با جمعي از نامداران هرگز موفق به صعود به دسته برتر نشده بود و سال بعد با بازيکنان گمنام ولي باانگيزه موفق به صعود شد، در فصل سوم باز هم پر از بازيکنان اسم و رسمداري شد که به دليل آنکه در فوتبال ما به همه چيز رسيده و از سقف پيشرفت مورد نظرشان هم عبور کرده بودند، انگيزهاي از پيوستن به استيلآذين جز کسب درآمد بيشتر نداشتند. وي يک مربي صرب با توانايي فني پايين را هم به اين تيم آورد که هنوز به نيمفصل نرسيده عذرش خواسته شد.
3- آجورلو با توجه به اختلاف با کريمي دنبال بهانه ميگشت تا وي را کلهپا کند. او حتي آبروي وي را هم برد اما برخلاف پيشبينياش خودش کلهپا شد. سطح مديريت در فوتبال ايران را ميبينيد؟!
4- در مورد قبل، اشارهاي گذرا به کريمي شد ولي اگر بخواهيم بيشتر به اين موضوع بپردازيم بايد اشاره کنيم که کريمي هر که هم باشد براي خودش است و در تيم نبايد شأني بالاتر از يک بازيکن براي خود قائل شود. متاسفانه کريمي پيش از اين هم در بازي مرگ و زندگي با تيمملي کرهجنوبي با همراهي 4 بازيکن ديگر که اتفاقا 2 تاي ديگر هم همبازي وي در استيلآذين هستند (مهدويکيا و کعبي) شادي 70 ميليون ايراني را ناديده گرفتند و با بهم زدن تمرکز خود و تيمملي، در آن بازي حساس، تيم فوتبال کشورمان را تحتتاثير هيجانات سياسي غيرلازم قرار دادند و تيمي که با يک برد در سئول دوباره در مسير صعود به جامجهاني قرار ميگرفت را به ورطه سقوط کشاندند. اين 5 بازيکن بايد در برابر اين حرکت خود پاسخگو باشند و با گذشت زمان نبايد لطمه جبرانناپذيري که آنها به فوتبال ملي وارد کردند، فراموش شود.
5- افشين پيرواني چه در مدت سرمربيگري پرسپوليس و چه در 2 مقطع حضور بهعنوان سرمربي در استيل توان فني و مديريتي خود را نشان داده است اما اينکه چرا همچنان نفر اول کادر فني استيلآذين است را بايد مسؤولان اين تيم پاسخ دهند.
6- تيم استيلآذين بايد مشکلات فوق را به طور ريشهاي حل کند نه با مسکن. تجربه استيل نشان داد تيمداري فقط به پول و ولخرجيهاي بيحساب و کتاب نيست. نخستين اصل در تيمداري، مديريت حرفهاي است؛ هنر چگونه خرج کردن پول است نه زياد خرج کردن آن.
شکستهاي پيدرپي استيلآذين، اين تيم را در جايگاه سقوط به دسته پايينتر قرار داده است. اين تيم شروعي بسيار اميدوارکننده در ليگ دهم داشت و حتي چند هفته نيز صدرنشين بود اما اين روزها حال و روز خوشي ندارد.