به گزارش مشرق ، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
وقتي گفتيم وزن كشي سران اپوزيسيون همه جا زدند
پيشنهاد راي گيري براي وزن كشي ميان گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين با مخالفت تند اغلب آنها مواجه شده است.
شبكه ضد انقلابي بالاترين در اين باره از قول اسماعيل نوري علا نوشت: در نظر داشتيم براي سنجش وزن سياسي چهره هاي اپوزيسيون، رفراندومي را ميان ايرانيان خارج از كشور برگزار كنيم. هم اكنون وزن سياسي احزاب و گروه ها بطور قطع مشخص نيست و مي خواستيم از شركت كنندگان بپرسيم كه بطور مثال 50 معتمد سياسي شما در اپوزيسيون چه كساني هستند.
نوري علا مي گويد: من به رضا پهلوي گفتم شما هم اگر مي خواهيد در اين ميان كاري بكنيد بايد خودتان را تسليم اين راي گيري كنيد اما متاسفانه پس از 3 سال از طرح اين موضوع، حتي يك قدم هم به جلو نگذاشته است، به همين دليل وقتي متوجه شديم كه رضا پهلوي نقشي كه تاريخ به وي سپرده را نتوانسته به خوبي ايفا نمايد، ما تصميم گرفتيم خودمان وارد عمل شويم و شبكه سكولارهاي سبز را ايجادكرديم.
وي مي افزايد: «من با چند نفر صحبت كردم و مي دانم كه از ترس اينكه مردم به آنها راي ندهند، حاضر نيستند خودشان را كانديدا بكنند. بنابراين ما تصميم گرفتيم كه كانديدا معرفي نكنيم و يك ليست چندصد نفره روي سايت بگذاريم. من به رضا پهلوي گفتم كه «اسم شما را هم خواهيم نوشت تا وزن سياسي شما هم مشخص شود.»
وي همچنين گفت: بسياري ما را تهديد كردند كه اگر اسم ما را در ليست قرار دهيد بر عليه شما اقدام خواهيم كرد.
وي گفت: اگر ما بر روي يك كاغذ همه اصطلاحات رايج در ميان اپوزيسيون را بنويسيم و در مقابل هركدام يك تعريف قرار دهيم و همه اين مفاهيم را بپذيرند، تازه مي توان گفت وگو را آغاز كرد! اما با پيشرفت ماجرا «ما تازه ملتفت بن بست ها و گرفتاري هاي اين راه شده ايم.»
نوري علا همچنين گفته است: اگر به آقاي بني صدر بگوييد شما بيا كانديد بشو تا ببينيم مردم به شما راي مي دهند يا نه، ايشان مسلما خشمگين خواهد شد، همين مسئله در تك تك چهره هاي اپوزيسيون ديده مي شود و هراسي در آنها وجود دارد از فرجام بعد از نظرخواهي و اينكه معلوم شود كسي طرفدارشان نيست و كسي طرفشان نمي آيد و به همين دليل تن نمي دهند به اين كار. بنابراين ما اين قضيه را به كلي منتفي كرديم.
اين ضد انقلاب خارج نشين مي گويد: از روزي كه انقلاب در ايران رخ داده تاكنون لااقل ده يا دوازده بار تلاش شده كه آدم هاي اپوزيسيون با هم اتحاد داشته باشند و هر بار شكست خورده است و علتش هم اين بوده كه هيچكس وزن سياسي نداشته است، اما هركسي به زعم خودش خود را شخصيت سياسي مي پنداشت.
وي مي گويد؛ «ما خودمان اگر انسجامي داشتيم، خيانت پيشه نبوديم، خودفروش نبوديم، مي توانستيم جلوي دخالت خارجي را بگيريم، اما ما مشكلمان در مرحله اول خودمان هستيم كه در سر پيچ اول خودمان را مي فروشيم و مي خواهيم با فشار خارجي به قدرت برسيم.»
شيرين عبادي: ديگر كسي رغبتي به خاتمي ندارد
شيرين عبادي در واكنش به تكاپوي خاتمي براي بازگشت به عرصه سياست گفت فكر نمي كنم اصولا كسي رغبتي به او داشته باشد.
عبادي در روزگار طاغوت از سلطنت جانبداري مي كرد تا آن جا كه در روزهاي اوجگيري انقلاب اسلامي، مردم انقلابي را اوباش توصيف كرده و خواستار سركوب آنان شد. وي به واسطه پيوند با گروهك منافقين و خوش خدمتي هايي كه به برخي سرويس هاي اطلاعاتي داشت، نامزد دريافت جايزه نوبل شد اما خاتمي كه در آن هنگام رئيس دولت اصلاحات بود، اين جايزه را سياسي توصيف كرد. با اين حال عبادي فاش كرده كه با مساعدت دولت خاتمي از كشور گريخت و با مشورت وي و كروبي، ديگر به ايران بازنگشت چرا كه به وي گفته شد در صورت بازگشت، بازداشت خواهد شد.
عبادي در مصاحبه با يكي از رسانه هاي اپوزيسيون درباره تحركات اخير خاتمي براي بازگشت به عرصه سياسي مي گويد: من اطلاعي از تصميم آقاي خاتمي ندارم چون جزو حلقه ياران ايشان نيستم اما فكر مي كنم اصولا مردم ديگر رغبتي به خاتمي نداشته باشند. به اين دليل كه هشت سال ايشان در مسند بودند و حتي مجلس ششم را هم در آن زمان كاملا همراه با خودشان داشتند. نتيجه اش اما اين شد كه احمدي نژاد به قدرت رسيد. در حالتي كه هم انتخابات مجلس هفتم و هم انتخابات رياست جمهوري كه منجر به پيروزي بار اول محمود احمدي نژاد شد، توسط خاتمي برگزار شد و هر دو انتخاباتي بسيار مناقشه برانگيز بودند؛ هم از جهت عملكرد نادرست شوراي نگهبان و رد غيراصولي صلاحيت ها و هم از جهت تقلب هايي كه در انتخابات صورت گرفت.
يادآور مي شود بنابر اظهارات الهه هيكس (ازگزارشگران حقوق بشر) عبادي توسط كريم لاهيجي (بغدادي- همكار نزديك مسعود رجوي در سازمان منافقين) به وي معرفي شده و او نيز عبادي را به عنوان نامزد دريافت جايزه صلح نوبل معرفي كرد.
سياه نمايي عليه جمهوري اسلامي صداي اعتراض گنجي را هم درآورد
«گروهي از مخالفان جمهوري اسلامي از موضع ايدئولوژيك و نفرت شديد نمي توانند واقعيت ها را آنگونه كه هست ببينند. گويي جز سياهي مطلق چيزي وجود ندارد».
اين مطلب را اكبر گنجي ضمن مقاله اي در وبسايت راديو زمانه مورد تاكيد قرار داد و با اذعان به سياه نمايي مطلق گروهك ها عليه جمهوري اسلامي نوشت: جمعيت ايران از سرنگوني رژيم شاه تاكنون كمي بيش از دو برابر شده است. اما تعداد دانشجويان از 176 هزار تن در سال 1357 به چهار و نيم ميليون تن رسيده است. يعني شاهد افزايش 27 برابري هستيم. همچنين در آستانه انقلاب، زنان 5/31 درصد از دانشجويان را تشكيل مي دادند اما اكنون اين رقم به 7/61 درصد رسيده است.
وي اضافه مي كند: در سال 1355 و 1356، هر سال 900 عنوان كتاب در ايران منتشر شد. سال 1357- به علت شرايط انقلابي و بحراني- تنها 274 عنوان كتاب منتشر شد. در سال 1389، 64926 عنوان كتاب و در سال 1390، 68 هزار عنوان كتاب در ايران منتشر شد، كه 14091 عنوان ترجمه و 54728 عنوان كتاب تاليفي هستند.
وي همچنين نوشت: مطابق گزارش سازمان ملل در ارزيابي شاخص توسعه انساني(براساس معيارهايي چون اميد به زندگي، كيفيت نظام آموزشي، درآمد واقعي و درآمد سرانه ملي)، ايران در سال 2010 در جايگاه 87 و در سال 2011 در رتبه 88 قرار گرفته و همچنان در ميان «كشورهاي با توسعه انساني بالا» قرار دارد. مطابق همين گزارش، شكاف درآمدي ميان طبقات، ايران با ضريب جيني 383/0 وضع بهتري نسبت به آمريكا (با ضريب جيني 408/0، قطر (با ضريب جيني 411/0) و تركيه (با ضريب جيني 397/0) دارد.
گنجي تصريح كرده است: در زمان شاه صداي زندانيان سياسي به گوش هيچ كس نمي رسيد، چه رسد به آن كه از درون زندان ها نامه هاي سرگشاده عليه شاه بنويسند، اما اينك زندانيان سياسي از درون زندان ها عليه رهبري نامه هاي تند سرگشاده انتشار مي دهند. اين وضعيت در هيچ يك از كشورهاي منطقه نظير ندارد.
گنجي در حالي از كور چشمي اپوزيسيون انتقاد كرده كه خود در روزگار حضور در ايران و در دوره اصلاحات صرفا به خاطر جاه طلبي، نوشته ها و اظهارات بي مايه اي عليه حضرت امام حسين(ع) و امام خميني(ره)- سرمايه هاي تاريخ ساز ملت ايران- داشت. ابراهيم نبوي دو سال پيش فاش كرد كه كساني قصد داشتند اكبر گنجي را با فريب و تشجيع، وادار به خودكشي كنند و همسر وي نيز در اين سناريو دخالت داشت.
كابوس انحلال دولت و پارلمان دوباره به تل آويو بازگشت!
دو ماه پس از پيوستن حزب اپوزيسيون به دولت نتانياهو، اين حزب مجددا تهديد كرد در صورت نپذيرفتن شرايطش از كابينه خارج و باعث انحلال پارلمان رژيم صهيونيستي خواهد شد.
در پي تصميم بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم اشغالگر قدس مبني بر انحلال كميته پلسنر، شائول موفاز رئيس حزب كاديما هشدار داد نخست وزير يا بايد نتايج اين كميته را منتشر كند و يا كابينه اش را منحل نمايد.
كميته پلسنر ماموريت داشت تا براساس حكم دادگاه عالي اسرائيل قانوني را تهيه كند كه براساس آن مساوات بين اسرائيلي ها (خصوصا يهوديان حريدي) در خصوص خدمت الزامي زير پرچم رعايت شود. اين قانون قرار بود جايگزين قانون موسوم به طال شود قانون طال يكي از مشكلات پيش روي دولت نتانياهو بود و آن را تا آستانه فروپاشي پيش برد اما نخست وزير طي مذاكره با موفاز (رئيس بزرگترين حزب مخالف) موقتا بر مشكل انحلال پارلمان و دولت فائق آمد.
برپايه اين گزارش، در پي مخالفت احزابي چون اسرائيل خانه ما با روند كاري و نتايج كميته پلسنر و متعاقب آن خروج اين دو حزب از اين كميته نتانياهو دستور به انحلال اين كميته داد؛ كميته اي كه اساساً اعضاي حزب كاديما توجيه پيوستن حزب متبوعشان به ائتلاف حكومتي را در تشكيل آن مي بينند و انحلال آن را به نوعي پايان كار خود در ائتلاف حكومتي نتانياهو توصيف مي نمايند.
شائول موفاز رئيس حزب كاديما هم در واكنش به اين اقدام، از نتانياهو خواست نتايج اقدامات كميته پلسنر را منتشر و آن را به رسميت بشناسد و گرنه بايد شاهد فروپاشي كابينه باشد زيرا كاديما ديگر حاضر نخواهد بود در اين ائتلاف قرار گيرد.
حزب كاديما بيشترين تعداد كرسي ها را در پارلمان رژيم صهيونيستي در اختيار دارد.
نشست مشترك اصلاح طلبان تروريست ها و سلطنت طلبان اين بار در بروكسل
شماري از وابستگان به گروه هاي مختلف ضد انقلاب با ميزباني جواد خادم (از سازمان دهندگان كودتاي نوژه) در بروكسل گردهم آمدند.
در اين نشست كه ادامه نشست چند ماه پيش بروكسل اعلام شده وابستگان به طيف هاي مختلف از جمله برخي اصلاح طلبان فعال در فتنه سبز، سلطنت طلبان، گروهك هاي تروريستي منافقين و كومله و برخي گروه هاي ماركسيستي سابق به انضمام برخي پادوها و ميرزابنويس هاي رسانه اي اپوزيسيون حضور داشتند. اسامي برخي شركت كنندگان از سوي وبلاگ وابسته به اين نشست محفلي چنين اعلام شده است: شهريار آهي و عليرضا نوري زاده و نوشابه اميري و هوشنگ اسدي و مهرانگيز كار(از سلطنت طلبان)، حسين باقرزاده و رامين پرهام و عبدالله مهتدي(از گروه هاي تروريستي منافقين و كومله)، محسن سازگارا و مجتبي واحدي و محسن مخملباف و فاطمه حقيقت جو و محمد تهوري و محمدرضا يزدان پناه و نيما راشدان و محمدجواد اكبرين و احمد باطبي و اميد معماريان و...(از اصلاح طلبان و ميرزابنويس هاي فراري) به همراه افراد ديگري نظير حسن شريعتمداري، جمشيد اسدي و...
به گزارش وبلاگ اين نشست، در حالي كه محسن سازگارا در افتتاحيه جلسه گفته بود «نيروهاي اپوزيسيون با هم اختلاف دارند اما برآيند آنها خوب است و از پختگي و سنجيدگي بسيار خوبي برخوردارند»، حسين باقرزاده تصريح كرد: امروز اگر بخواهيم جو حاكم و اپوزيسيون را توصيف كنيم مي توانيم بگوييم در شرايط يأس است. يأس به اين مفهوم كه اميد براي ايجاد تحول در ايران مانند جهان عرب وجود ندارد و احتمال بسيار كمي هست كه مردم به خاطر ما به خيابان ها بيايند.»
وي با طرح سؤالاتي درباره اوضاع به هم ريخته اپوزيسيون گفت: من اين سؤال ها را مطرح مي كنم اما پاسخي براي آن ندارم. اميدوارم دوستان پاسخ هاي كارسازي داشته باشند.
اين عضو مركزيت سازمان منافقين كه مدتي است مدعي جدايي از «سازمان» است، مي گويد: ايران در يك پيچ تاريخي قرار گرفته و نقطه عطفي در برابر آن قرار دارد. با اين حال از اين قبيل نقاط عطف در دوران جمهوري اسلامي كم نبوده است. دوران جنگ، اتمام جنگ، دوم خرداد 76، انتخاب محمود احمدي نژاد و انتخابات رياست جمهوري سال .88
در همين حال فردي به نام امين رياحي ضمن سخناني تصريح كرد «فضا با انتخابات مجلس فرقي نخواهد كرد. بايد از فضا بهره برد اما آن قدر باز نيست كه بتوان كاري كرد. در چنين وضعيتي، نقش اپوزيسيون در انتخابات بلكه در چالش و مذاكرات ايران با 1+5 پررنگ مي شود. اين شرايط مي تواند فرصت باشد. انتخابات رياست جمهوري پيش رو، زمين بازي ما نيست. اما موضوع هسته اي مي تواند زمين بازي ما باشد.
وي گفت: «تعامل با غرب هنوز به شكل تابو وجود دارد و اپوزيسيون هنوز گيج عمل مي كند. اپوزيسيون هنوز مخفيانه رابطه برقرار مي كند و اين هراس از تماس و ارتباط با غرب وجود دارد در حالي كه ما به نتيجه نمي رسيم مگر اين كه از غرب كمك بگيريم.
اين اظهارات در حالي است كه بنابر گزارش رسانه هاي ضد انقلاب فردي به نام جواد خادم(عامل سازمان سيا و از اعضاي كابينه مستعجل شاپور بختيار) هماهنگ كننده مالي و سياسي محفل اپوزيسيون در بروكسل مي باشد.
پارازيت پشت پارازيت در VOA
حكم تعليق مجري برنامه پارازيت در صداي آمريكا به وي ابلاغ شده است.
به گزارش وب سايت راديو كوچه كه توسط شماري از عناصر فراري مديريت مي شود، همكاري كامبيز حسيني با صداي آمريكا روز پنجشنبه گذشته از سوي بخش اداري اين رسانه به حالت تعليق درآمده است. «راديو كوچه» خبر داد: پس از دوره طولاني قطع برنامه پارازيت، قرار بود اين برنامه مجددا روي آنتن رود اما، كامبيز حسيني به واشنگتن احضار و حكم تعليق خود را دريافت كرده است.
اين گزارش خاطرنشان مي كند: در پي تنش بين كامبيز حسيني و سامان اربابي (تهيه كننده پارازيت) اين برنامه به حالت تعليق درآمد. اين درست در شرايطي است كه پس از طي دوران طولاني از قطع اين برنامه بناست در مردادماه امسال مجدداً «پارازيت» بر روي پخش قرار بگيرد. بنابر خبرهاي رسيده علي رغم تعيين زماني براي پخش، پس از استقرار تيم پارازيت در استوديو جديد صداي آمريكا در نيويورك و آماده سازي برنامه اول كه از اين استوديو پخش خواهد شد، آقاي حسيني با احضار به واشنگتن حكم تعليق فعاليت خود را دريافت كرده است.
راديو كوچه با اشاره به حوادث چند ماه پيش صداي آمريكا نوشت: آن زمان با تشكيل دو گروه و تبديل آن به دو برنامه موازي به نام هاي «پارازيت» و «پارازيط» در واقع صداي آمريكا خود به رقابت با خود پرداخت اما به دليل عدم ادامه تنش ها، توليد «پارازيط» متوقف شد و گروهي متشكل از اربابي و آرش سبحاني برنامه اي با عنوان «آنتن» را بر روي آنتن بردند.
پيش از اين برخي همكاران صداي آمريكا نظير جمشيد چالنگي و محسن سازگارا از اين رسانه اخراج شده اند. گفته مي شود اميرعباس فخرآور در اخراج برخي نيروها از VOA نقش فعالي را در كنار مديريت اين رسانه ايفا مي كند.